قدیمیترین روستای کردستان در منطقه ی باستانی حَسَن کِف در استان باتمان در شرق ترکیه، که به دلیل ساخت سد ایلسو بر روی آب دجله، در خطر به زیرآب رفتن قراردارد، کشف شد. براساس اخبار رسانههای کردی و ترکی در باتمان و دیاربکر، یک تیم باستانشناسی ژاپنی متشکل از 12متخصص و 6 دانشجو، در امتداد جستجوها و حفاریهایشان در منطقه ی حسن کف، چندین قبر مربوط به دوران نوسنگی جدید را یافتند.
چکیده:: امنیت اجتماعی در سطح جوامع ناشی از استمرار وجود ارزش های فرهنگی چون( فرایند اجتماعی شدن، نظم، وفاق و همکاری اجتماعی و....) به حفظ حریم اجتماعی، رفع خطرات،استفاده بهینه از فرصت ها و ارتقاء سطح زندگی اجتماعی می پردازد. امنیت اجتماعی را نوعی توانمندی جامعه برای مراقبت از و ویژگی های بنیادی گروه های اجتماعی و قومی، در برابر تغییرات و تهدیدهای عینی جامعه یا همان تقویت
تصویر: کارل مانهایم
نظریهپردازان جامعهشناس هر یک به نحوی از روند تحول فرهنگ در جامعهی مدرن سخن گفتهاند؛ برخی از آنان این تحول را با عنوان «دموکراتیک شدن فرهنگ» مورد مداقه و تبیین قرار دادهاند و برخی بی آنکه نامی از این عبارت ببرند، جهت و شکل تحولات فرهنگی در جوامع مدرن را همسو با نوعی دموکراتیک شدن در حوزهی فرهنگی جامعه دانستهاند.
*مقدمهی مترجم: مقالهی پیش رو، که به قلم یکی از تاریخنگاران مشهور تاریخ قرن بیستم فرانسه نگاشته شده، هر چند سعی دارد صحبت از «می 68» و میراثداران آن را با نگاهی تردیدآمیز نسبت به دستاوردهای جنبش روایت کند، اما خود از تردید و دودلی در ارائهی همین روایت رنج میبرد. ژیلدا یکجا از نامربوط بودن مطالبهی «بدیل» به واقعیات در جهان لیبرال/نولیبرال کنونی میگوید و جای دیگر از «امید» به الگوگیری
چرخش فرهنگی در جهان فکری و مرکزیت یافتن مساله فهم در پروبلماتیک علمی در نیمه دوم قرن 20، تحولات گستردهای را در نظریهپردازی علوم انسانی و اجتماعی ایجاد کرد و خوانشهای جدیدی را از آثار متقدمان و اندیشههای آنها و ابدعات فکری تازهای را موجب شد. در انسانشناسی نیز پس از بوآس با روی کار آمدن نسل دوم انسانشناسان جوانی مثل گیرتز و کلیفورد، تحولات گستردهای در این رشته ظاهر شد. کلیفورد گیرتز در این میان نقش
کلیفورد گیرتز(Clifford Geertz) در بیست و سوم اوت 1926 در سان فرانسیسکو متولد شد. والدینش به هنگامی که تنها سه سال داشت از همدیگر جدا شده و او توسط یکی از بستگان دورش در یک منطقه روستایی کلمبیا بزرگ شد.
یادداشت مترجم: کلیفورد گیرتز، در این مطالعه موردی عمیق به دنبال انکشاف، تحلیل و تبیین آن چیزی است که خود از آن تحت عنوان، " طرز فکر دهقانی" ( peasant mentality) یاد میکند؛ خروس جنگی( cockfighting) محمل و عرصه ی این مکاشفه است. بهره گیری گیرتز از یافته ها و دانسته های روانشناختی و جامعه شناختی اش به او دیدی وسیع و نگاهی تیزبین بخشیده
در بخشهای پیشین نگرش به فرهنگ در برخی از سنتها و متفکرین برجستهی جامعهشناسی بررسی گردید. در دهههای اخیر در نظریهی جامعهشناسی با دستهای از آثار روبروییم که رویکردهای یکجانبه و یکسونگرانهی موجود در جامعهشناسی را مورد نقد قرار میدهند. آنها معتقدند جامعه و مناسبات موجود در آن واقعیات پیچیدهای هستند که باید آنها را در روابط چندجانبهای که با هم دارند بررسی کرد.
در این مقاله در ابتدا به تشریح روش شناسی این مدل پرداخته و در ادامه به بررسی ریشه ها و عوامل تاثیر گذار بر آن را و همچنین به توضیح مدل آلموند و وربا می پردازیم و در آخر نقدهای که به این مدل وارد است را بیان خواهیم کرد.
*مقدمة مترجم: متن پیش رو بخشی از مقالة مفصّل جیمز پتراس با عنوان «نقد مارکسیستیِ پسامارکسیسم» است که پیشتر به صورت کامل توسط آقای بهرام کشاورز به فارسی ترجمه شده است. ترجمة مجدد این بخش که در مورد تأثیر و کمک «از پایین» سازمان های غیر دولتی (NGO) در جهت اجرای پروژههای نولیبرالسازی در پوشش تلاش برای تقویت «جامعة مدنی» است، از آن رو حائز اهمیت است که این روزها فضای جامعة
شیعه، اسماعیل (1386)، آماده سازی شهر برای کودکان؛ نمونه مورد بررسی : تهران، تهران، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشر شهر
شهر برای چه کسی ساخته می شود؟ هرگونه پاسخ به این پرسش می تواند تفاوت های شگرفی در طراحی فضاهای شهری و پایه ریزی نهادهای شهری ایجاد کند. گروه های مختلفی در شهر زندگی می کنند، ثروتمندان، فقرا، کارگران، مردان، زنان، جوانان، سالمندان، بیماران و معلولان،
با وجود تراژدیهایی دردناک در چند مایل آن طرفتر، و همچنین به رغم فجایعی حادتر شاید در زمانی نه چندان دور، نادرست و یا حتی سنگدلانه بنماید که توجهات را به سایر چشماندزهایی معطوف کنیم که هر چند به صورت انتزاعی و محتمل، اما میتوانند مسیری به سمت یک جهان بهتر- آن هم نه در آیندهای دوردست، ارائه دهند.
یکی از اصول اساسی تفکر پسا استعمار این است که نباید بگویی؛ " یکی از اصول اساسی "X"، "Y" " است. پسااستعمار در جهتگیری معرفتشناختی خود علیه آنچه که "ذاتگرایی" (essentialism) نام گرفته است؛ موضع گرفته؛ ذاتگرایی به معنای شناسایی خصلت مرکزی یا هسته ایِ انسانها، جوامع و فرهنگها. معذالک پایبندی به چنین پرهیزی [از ذاتگرایی]، تشخیص و بحث درهرموردی از جمله پسااستعمار را سخت میکند.
دیوید جیمسون: اساساً عصر جنبشهای تودهای چه عصری است؟
جان ریز: این عصر صرفاً توصیفگر الگوی مبارزة طبقاتی از زمان نقطة عطف تظاهرات ضد-سرمایهداری سیاتل در 1999 به بعد است. پس از آن زمان، الگوی بسیج مردم شامل اعتراضات گستردة خیابانی به عنوان خصلت اساسی سیاست رادیکال میشده که به طور چشمگیری در واکنش به جنگ در افغانستان و عراق بوده اما منحصر به آن نشده است.
پاتریشیا بی. کریستین (Patricia B. Christian)/ترجمه ی آرمان شهرکی
فمینیسم بعنوان یک ایده معتقد است که با زنان در جامعه بگونه ای منصفانه برخورد نشده و چنین وضعیتی نیازمند اصلاح است. این تعریف دو جنبه مهم از فمینیسم را دربر میگیرد: فمینیسم پیکره ای از نظریه اجتماعی است که به دنبال تبیین همه گیریِ جایگاه فرودست زنان است؛ و دوم اینکه یک جنبش اجتماعی است که به منظور کسب منافع زنان طی یک کنش سیاسی و دیگر اقدامات جهت اصلاح سرنوشت زنان، فعالیت میکند. فمینیسم
محله خزانه بخارایی دیدنی است . اگر می خواهید حاصل رشد پرشتاب تهران در دهههای 1330 و 1340 و برنامه ریزی ناپایطار شهری را ببنید از این محله بازدید کنید.
خزانه درس اموخته های فراوان برای شهرسازان و برنامه ریزان و مدیران توسعه شهری دارد این محله در طرح جامع سال ٤٦ نقشی را در شهر
اقتصاد اجتماعی به مطالعه تاثیر رویدادهای اقتصادی بر رفتارجامعه و روابط متقابل بین آنها می پردازد. در واقع مطالعه ، بررسی و تجزیه و تحلیل تاثیراتی که یک جامعه از رویدادهای اقتصادی می پذیرد ، موضوع اقتصاد اجتماعی است.
در ادامهی مطالعهی فرهنگ در نظریههای جامعهشناسی، در این یادداشت نگرش به فرهنگ در اندیشههای ماکس وبر، گئورگ زیمل و نیز برگر و لوکمان مورد بررسی قرار میگیرد.
نمادگرایان برخلاف نظریهپردازان واقعیت اجتماعی، وجود یک ساختار فرهنگی ـ اجتماعی محاط بر کنش را از پیش موجود و مسلم فرض نمیکنند.
زندگیِ امروز از آن رو که شهری است، یعنی در بستر شهر جریان دارد، فینفسه کیفیتی سیاسی دارد، زیرا شهر تاریخاً محل بروز سیاست بوده (گواه این امر را میتوان در همریشه بودن واژگانی police به معنای «شهر» با politics به معنای «سیاست منوط به شهر» دانست). از این رو، زیست شهری ناگزیر زیستی سیاسی است که در آن افراد یا سوژهها (اعم از شهروندان و غیر-شهروندان) به واسطهی شهرنشین بودن و پذیرش عنوان شهری یا شهرنشین، سیاسی میشوند. اما باید درنگ کرد.
بارها از تحلیلگران سیاست شنیده ایم که ادبیات سیاسی در ایران با همتای جهانی یا غربی خویش تفاوتهای ماهوی زیادی دارد. فی المثل "چپ" در ایران با چپ بین الملل افتراقاتی دارد. به شکلی که چپ سنتی در ایرانِ پس از انقلاب از دل روحانیت- بعنوان طبقه ای که در چپ بین الملل وجود ندارد- زاده شده است. و یا اصولگرایانی که حتی اگر تنها در لفظ به اصولگرایی معتقد باشند؛ بایستی فاصله محتاطانه خویش با نظام سرمایه داری و
پیشگفتار:با پیگیری روند بهسازی و نوسازی بسیاری از محلات شهر تهران، توسط شهرداری، که یکی از ارگان های مهم اجرایی در این زمینه محسوب می شد این امر مهم تلقی گردید که پروژه های اجرایی را در قالب مجموعه کتابهایی به چاپ برسانند. البته به دلیل آسیب پذیر بودن بسیاری از این محلات، رویکرد اجتماعی و نگاهی انسانی به تغییرات احراز شده در مرکز توجه قرار گرفته و بسیاری از کارهای منتشر شده از این دست هستند.
نظریه توسعه" با پایان علت وجودی اش روبرو میشود
نویسندگان گزارش سالانه جهانی توسعه در بانک جهانی با مشکل موجود از طریق کلنجار رفتن با گفتمانی متفرق از تخالفها، مواجهه نموده اند: دولت مورد نیاز است؛ اما در نهایت چندان هم مورد نیاز نیست؛ تنها زمانیکه بازار بخوبی کار نکند؛ دموکراسی مهم است؛ اما اگر به تقاضاهای نامربوطی برای توزیع مجدد منتهی شود؛ نه. تئوریسینهای دانشگاهی توسعه بسختی میتوانند با چنین چیزی همراه شوند؛ پس چه میتوانند بکنند؟
*ارنست مندل، اقتصاددان بلژیکی فقید، نویسندة این مقالة جالب توجه در مورد مسئولیت تاریخی رستة روشنفکران است. مندل با مبنا قرار دادن سپهری که مربوط به هر روشنفکر است- خواه او به ملتهای بسیار توسعهیافته تعلق داشته باشد یا به کشورهای جهان سوم- به تجزیه و تحلیل نقشی میپردازد که روشنفکران باید در وظیفة انقلابی دگرگون ساختن جهان، ایفا کنند. مندل سردبیر مجلة هفتگی La Gauche و دبیر سیاسی کنفدراسیون کارگران بلژیک است. در میان آثار او میتوان به شکلگیری اندیشة اقتصادی کارل مارکس و بررسی اقتصاد سیاسی اشاره کرد.
در ادامهی سلسله یادداشتهای جامعهشناسی فرهنگ و بهگشت فرهنگی، پس از مروری بر تعاریف مختلف از فرهنگ و بررسی سیر تحول تعاریف ارایه شده، در این یادداشت و یادداشت بعدی، میکوشم اختصاراً به بررسی جایگاه فرهنگ در تئوریهای مختلف جامعهشناسی بپردازم.
فرهنگ همواره در نظریهی جامعهشناسی نقش و جایگاهی مهم در تبیین جامعه و پدیدههای مربوط به آن داشته است. نظریهپردازان جامعهشناس، چه
در سلسله یادداشتهای پیش رو میکوشم ضمن ارایهی روایتی از سرگذشت تبیین فرهنگ و جایگاه آن در تاریخ جامعهشناسی، با استفاده از دستاوردهای نوین نظریهی جامعهشناختی، چارچوب نظری کاملتری را در تبیین فرهنگ، مکانیزم عمل آن در جامعه و ارتباط آن با کنش و ساختارهای اجتماعی ارایه کنم. پس از ارایهی چارچوب تئوریک، در ادامهی این سلسله یادداشتها تلاش خواهم کرد با مبنا قرار دادن این چارچوب
با پایان و منسوخ شدن تئوریهای کلاسیکی همچون "نوسازی" و "وابستگی" بعنوان زیربنای نظری توسعه در طول تاریخ آن، حال بنظر میرسد که اگر بتوان برای خصلتبندی و مفهومپردازی توسعه- میگویم اگر چراکه دیگر بحث "نظریه توسعه"، آنچنان مجاب کننده و عملی بنظر نمیرسد- از یک تئوری بهره برد همانا مدرنیسم انتقادی است. مدرنیسم انتقادی دربرگیرنده سه شاخه نظری است: نظریه مارکسیستی و نئومارکسیستی با تاکید بر
آیا احزاب انقلابی مانند حزب کارگران سوسیالیست (SWP) که روش سازماندهی لنین و بلشویکها را به کار میبندند، همچنان در سدة بیست و یکم کارآیی دارند؟ آلکس کالینیکوس منتقدان را به چالش میکشد و استدلال میکند که نمیتوان لنینیسم را کنار گذاشت.
اگزیستانسیالیسم به روشنی اعلام میدارد که بشر یعنی دلهره (ژان پل سارتر).
سارتر میگوید که بشر یک طرح (projet) است. مراد او این است که بشر همواره در پی جهش و فرارفتن است. اما این فرا رفتنِ از خویش در نظام اگزیستانسیالیستی واجد کیفیاتی است. یکی اینکه زاده شعور است نه جبری، هیچ حالت از پیش تعیین شده ای محرک آن نیست- نه چیزی درون بشر که برخاسته از ذات و فطرت لایتغیر او باشد فی المثل عواطف و شهوات و نه آیه ها و روایتهای کلان و ازلی که از بیرون آدمی بر او جبرا تحمیل
در قسمتهای برگزیده برای ترجمه، نویسنده آینده جماعات روستایی در مواجهه با یورش جهانی سازی را مبتلا به تغییرات ساختاری عمده میبیند. از جمله تغییراتی که کشاورزان بایستی جهت دفاع در برابر جهانی سازی و توسعه در این عصر اتخاذ نمایند؛ گرایش به سمت کشاورزی چندکارکردی، تاسیس سازمانهای بومی کشاورزان، تولیدات با ارزش افزوده بالا و ارگانیک و نیز دیدی اقتصادی به دانش داشتن است. در این میان
این متن نقد رسالة مشهور ضد-سوسیالیستی هایک، راه بردگی (لندن، 1944، شیکاگو 1945) است که با نام مستعار در بریتانیا در طول جنگ انتشار یافت (در نیو لفت نیوز، اُرگان باشگاه کتاب چپ، برای سپتامبر 1944). دلیل اینکه متن را بدون نام منتشر کردم این بود که در آن هنگام به شاخة پژوهش و تحلیل دفتر خدمات استراتژیک در لندن پیوسته بودم و نیز اینکه محدودیتهایی برای انتشار مطالب وجود داشت.
اسپینوزا : اگر می شد به همان سادگی که بر زبان سلطه می یابیم، بر روح انسان ها نیز سلطه می یافتیم، دیگر هیچ حکومتی خود را هرگز در خطر نمی دید و هیچ دولتی نیازی به اعمال خشونت احساس نمی کرد، رساله الهیاتی - سیاسی، 1670