میراث ادبی روایی در ایران باستان. از ایران چه میدانم؟64/ زهره زرشناس/ تهران/ دفتر پژوهشهای فرهنگی/ 1384
در مقدمه نویسنده ابتدا سنت شفاهی یعنی انتقال سینه به سینه ادبیات عامه را معرفی میکند و سپس زمان ودلیل و رویکرد پژوهش های انجام شده در این باره را شرح می دهد.پس از آن به شرح سنت شفاهی وپیشینه نوشتار در ایران میپردازد و در آخر روش کتاب را در بیان و تقسیم بندی این
کارشناسی ام را در رشته ی مترجمی زبان انگلیسی گرفتم، کارشناسی ارشد را در رشته ی جامعه شناسی و دکتری را در رشته ی علوم سیاسی؛ درواقع باید بگویم شکلی از تحصیل که در نظام آموزشی ایران نه مرسوم است نه مطلوب، و من همچنان بابت این ماجراجویی تحصیلی- زیستی هزینه می دهم. البته پشیمان هم نیستم
زبان صورت نمادینی از ذهنیت انسان است. بررسی این صورت همچون بررسی دیگر صورتهای نمادین مانند تصویرهای هنری یا بررسی مفاهیم آیینها، باورها و اسطورههای اقوام ابتدایی شیوة تفکر و خاستگاههای شناخت انسان از پدیدههای پیراموناش را میسر میسازد. پیوند زبان با دیگر صورتهای نمادین و با نظام فرهنگی و بنیادهای اعتقادی که مفاهیم واژهها در آنها شکل گرفته میتواند خاستگاه نامگذاری نزد اقوام ابتدایی را
مقدمه: پروفسورشیلا بنحبیب، استاد علوم سیاسی و فلسفه در دانشگاه ییل آمریکاست. او در 9 سپتامبر 1950 در استانبول ترکیه به دنیا آمد. در سال 1970، مدرک لیسانس خود را از کالج آمریکایی دختران استانبول دریافت. در همین سال، ترکیه را به قصد آمریکا ترک کرد. در سال 1972، از دانش براندیس مدرک لیسانس و در 1977 از دانشگاه ییل دکترا گرفت. حوزههای پژوهشی مورد علاقه او عبارتند از اندیشه سیاسی هانا آرنت و یورگن
یکی از اهداف اعلام شده انسان شناسی وفرهنگ تقویت فرهنگ های ایرانی است و مهم ترین عامل در رشد و توسعه این فرهنگ ها در کنار و درون فرهنگ ملی ما که خود به تقویت این فرهنگ و افزایش وحدت و استحکام و احساس تعلق ایرانی نیز می انجامد، تشویق به استفاده و رشد و گسترش زبان های ایرانی غیر فارسی است. در عین حال که زبان فارسی مدرن به مثابه زبان همه ایرانیان محور اصلی کار علمی ما است.
دکتر زهره زرشناس، پژوهشگر، محقق و مولف در حوزه سغدیشناسی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و بنیاد ایرانشناسی و استاد دانشگاه تهران در رشته زبانشناسی است. وی صاحب تالیفات، تحقیقات و مقالات متعددی در حوزه سغدیشناسی و زبان و فرهنگ ایران باستان است. در این مصاحبه سعی شده است به اهمیت پژوهش و موقعیت کنونی زبان سغدی و نیز تأثیر این زبان بر روی فرهنگ ایرانی و علل مرگ آن
مقدمه:درد مفهومی است که تعاریف بسیاری از آن یافت می شود که درصد بالایی از آنها فقط و فقط متوجه ابعاد عینی و جسمانی آن بوده، درد را به عنوان موضوعی منحصرا پزشکی تعریف می کنند به هرحال سال ها است علم پزشکی درد[1] را به عنوان مفهومی پزشکی به انحصار خود درآورده است بدین معنا که هرگونه درد فیزیکی و علل و عوامل ایجاد آنرا تنها در چارچوب این علم قابل توضیح و بررسی می داند.
زبان در معنای عام آن را بی شک باید ظرف اندیشه به شمار بیاوریم که فراتر از کارکردی ارتباطی، حامل اندیشه و سازندۀ انسان است. این امری است که از دوران باستان تا امروز، در نزد متفکران، بر آن تاکید وجود داشته است: افلاطون در کراتیلوس از زبان سقراط میگوید: « واژۀ آدمی (آنتروپوس) بدین معنی است که در حالی که جانوران دیگر نه درباره چیزهائی که می بینند می اندیشند و نه آنها را با یکدیگر می سنجند، آدمی به
چکیده:روش پیشنهاد شده در این مقاله نه تنها کارها و اعمال مترجمان را در تلاقی با کارهای دیگرشان در اجتماع مثل حضور آنها در نشریات، که از طریق مصاحبه به وقوع میپیوندد، بررسی میکند؛ بلکه سعی دارد با انجام یک تحقیق موردی دربارهی یک مترجم ادبی و با استفاده از مفهوم عادتوارهی بوردیو، روش فکرخوانی، مصاحبه و پرسشنامه روش جدیدی را در رسیدن به ناخودآگاه مترجمان و کشف فرایندهای ذهنی ترجمه ایجاد
ژان پل سارتر: میان دیگری و من، نیستی فاصله می اندازد. این نیستی نه از من ریشه می گیرد، نه از دیگری و نه از رابطه متقابل دیگری و من؛ بلکه بر عکس، این نیستی از ابتدا، پایه هر گونه رابطه ای میان دیگری و من است ( هستی و نیستی)