لودویگ ویتگنشتاین: آنچه رمزآمیز است، نه چگونگیِ بودن جهان، بلکه بودنِ جهان است ( تراکتوس لوژیکو-فیلوسوفیکوس، 1918)
هاشمی، سید علیرضا،1388، سفرهای زیارتی درفرهنگ مردم، تهران: نشر مشعر، 192 صفحه.
کتاب« سفرهای زیارتی در فرهنگ مردم» نگاهی به آداب و رسوم سفرهای زیارتی (مکه، مدینه، کربلا، مشهد، قم) در گذشته دارد. سابق بر این، زائرین عتبات عالیات رنج و مشقت بسیاری را در این سفرها متحمل میشدند. این سفرها معمولاً بین شش ماه تا یکسال طول میکشید. زائر ایرانی از هر قوم و قبیلهای که بود، قبل از سفر خود را آماده میکرد و به فکر تأمین مخارج سفرش میافتاد و چون زمان سفر طولانی نبود، رسم بر این بود که «زائر» وصیتنامه مینوشت و آن را نزد معتمد محل و یا خانوادهاش میگذاشت، سپس مهریه همسرش را میپرداخت و از دوستان، آشنایان و همسایگان حلالیت میطلبید. بعد از انجام مقدمات سفر، دوستان و اقوام زائر به منزل وی میرفتند و او را تا جایی از شهر یا روستا بدرقه میکردند. مشایعتکنندگان هر کدام مبلغی وجه نقد به زائر میدادند که با آن «اُقر راهی» میگفتند.
در جنوب کشور، بعد از رفتن حاجی، خانوادهاش پرچمهای کوچکی بر سر در منزلشان نصب میکردند تا منزل زائر از دیگر خانهها متمایز گردد. بعد از رفتن زوّار (حاجی یا زائر مشهد و قم) خانوادهاش به فکر تدارک آش پشتپا میافتادند و پس از پخت، آن را درون کاسه ریخته برای همسایگان میبردند.
«چاووشخوانی» از دیگر مراسمی بوده که در بیشتر مناطق کشور در زمان بدرقه زائر و نیز به هنگام بازگشت وی اجرا میشده است. معمولاً فردی خوشصدا بدین منظور انتخاب میشد، او پیشاپیش بدرقهکنندگان به راه میافتاد و به صدای بلند اشعار مذهبی و متناسب با سفر زائر را میخواند. بقیه افراد حاضر در جمع نیز، با وی همنوایی میکردند و برخی هم به محض شنیدن نام امامان و اماکن مقدس گریه میکردند؛ چاووشخوانی تا زمانی که زائر، سوار اتوبوس میشد و یا در بازگشت از سفر، تا زمانی که به منزلش میرسید، ادامه مییافت. زائر چند روز قبل از آمدن به زادگاهش، پیک و قاصدی برای خانوادهاش میفرستاد و آنها را از آمدنش آگاه میساخت.
این بار رسم پیشواز با شور و هیجان بیشتری برگزار میگردید. اهالی به محض شنیدن خبر بازگشت زائر، دستهجمعی (زن و مرد، کودک و جوان) به پیشوازش میرفتند و گوسفند و یا گاوی هم میبردند و در سر راه زائر میکشتند. بعد از اینکه زائر به خانهاش میرسید، همسایهها و آشنایان دستهجمعی به قبول وی میرفتند و خوشامد میگفتند. همچنین پس از گفتن زیارت قبولی پای صحبتهای زائر نشسته، به اتفاقاتی که در سفرش افتاده بود، گوش میدادند.
چند روز بعد نوبت به ولیمه دادن و پذیرایی از دوستان و آشنایان میرسید و هر زائری متناسب با بودجه و بضاعت مالیاش ناهار یا شامی تدارک میدید و از اقوام و همسایگان دعوت میکرد.
از جمله اصول و آداب مسافرتهای زیارتی دادن هدیه و سوغاتیهای متبرک بود و سرانجام علاوه بر دستاوردهای معنوی سفر، زائر وجههای مذهبی نیز به دست میآورد. از آن پس او با القابی چون حاجی، کربلایی و مشهدی صدا میزدند.
سفرهای زیارتی همچون سایر سفرها آدابی خاص ولی مطابق با عرف محل زائر داشته و چون سفر با معنویت همراه بود، از ویژگیهای خاص نیز برخوردار بوده است در این کتاب به طور اجمالی به کل مراحل سفر که شامل: مقدمات سفر، تنظیم وصیتنامه، بدرقه، چاووشخوانی، پیشواز، ولیمه و سوغاتی میشود، اشاره گردیده است.
این کتاب از یک مقدمه و پیشگفتار و هفت فصل تشکیل شده است:
فصل اول: مقدمات سفر
فصل دوم: بدرقه
فصل سوم: چاووش و چاووش خوانی
فصل چهارم: ملزومات و تدابیر سفر
فصل پنجم: پیشباز
فصل ششم: باورها و عقاید
فصل هفتم: ادبیات شفاهی
نویسنده در انسان شناسی و فرهنگ:
http://www.anthropology.ir/node/7462