ایرانیان بحرین
کل جمعیت | |
---|---|
۲۰۰٬۰۰۰–۳۵۰٬۰۰۰[نیازمند منبع] | |
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
زبانها | |
فارسی نو گویش بحرینی، پارسی اچمی/خودومونی | |
دین | |
اکثریت شیعه و اقلیت اهل سنت | |
قومیتهای وابسته | |
اچم، فارس، دشتی |
ایرانیان بحرین به مردمانی از ریشهٔ ایرانی گفته میشود که در کشور بحرین زندگی میکنند.
ریشه[ویرایش]
با توجه به این که کشور بحرین در بیشتر تاریخ خود پارهای از کشور ایران بهشمار میآمده ایرانیان در این کشور تاریخ طولانی دارند. ۵۵–۶۰٪ از مردمان بحرین خود را بحارنة (Baḥārna) مینامند و بین خود و بقیه جمعیت که از اعراب بدوی هستند تفاوت قائل میشوند. این گروه خود را عرب نمینامد. برخی در ایران این را نشانی از اصلیت ایرانی این مردم میدانند و و گفته میشود که ایشان به پارسی نیز سخن میگویند.
اما گروهی از ایرانیان که در بحرین زندگی میکنند و به نام عجم شناخته میشوند فرزندان مهاجرانی هستند که در ۱۰۰–۱۵۰ سال گذشته از استانهای جنوبی مانند فارس و بوشهر و هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد به این کشور مهاجرت نمودند. شمار آنها به یکصد هزار تن میرسد و برخی از آنها دارای گذرنامهٔ ایرانی نیز میباشند.
زبان و فرهنگ[ویرایش]
ایرانیان بحرین، فارسی را گرامی میدارند و اصرار دارند به فارسی سخن بگویند، بنابراین این زبان را نسل به نسل آموختهاند و بسیاری از آنان در مکانهای خصوصی و عمومی به فارسی سخن میگویند. ایرانیان شیعیان بحرین به فارسی بحرینی سخن میگویند (که حرف زدنش بردیم بوشهری است و اصلاحاتش بسیار برگرفته از زبان اچمی/لارستانی)، اما سنیان با زبان اچمی سخن میگویند که تفاوتهای اندکی با فارسی معیار معیار دارد، و تاثیر گذاشت رو زبان عربی بحرینی:
مثلاً به جای «برای چه؟» میگویند: «سیچه؟»
به جای «آب میخواهی؟» میگویند «اُو میخی؟»
مقایسهای دیگر:
پارسی اچومی/لارستانی (کوخردی): زگِرت بُدِسِّم
فارسی (معیار): شِیک (ترکی است) شُدهام
فارسی (تهرانی): شیک شُدَم
فارسی (عجمی بحرینی): زگِرت شُدُم
عربي (فصيح): أصبحت عصري/عصرية
عربي (بحريني): صِرت زگِرت
پارسی اچومی/لارستانی: دولاغ
فارسی (معیار): جوراب
فارسی (تهرانی): جوراب
فارسی (عجمی بحرینی): دولاغ
عربي (فصيح): جوراب
عربي (بحريني): دولاغ
اتهامات[ویرایش]
ایرانیتبارهای بحرین، به دوستی ایران (از نظر سیاسی و فرهنگی) متهم میشوند. همچنین گفته میشود ایرانیتبارهای بحرین فرهنگ فارسی و ایرانی را برتر از فرهنگ عربی میدانند. گاهی نیز از بیم برهم خوردن ترکیب انسانی بحرین (به نفع ایرانیتبارها)، سلطان اقدام به وارد کردن عربها از کشورهای دیگر میکند.
نامهای نواحی بحرین[ویرایش]
برخی از نواحی بحرین نامهایی با ریشهٔ فارسی دارد. از جمله:
شاخورة: برگرفته از شاه+خورا (آخور شاه، شاهآخور)
باربار: برگرفته از بار (باری که به وسیلهٔ کشتیها حمل میشود)
جرداب: برگرفته از گرداب.
شهرکان: تغییریافتهٔ «شهرکهنه» است.
کرانة: از کرانهٔ فارسی به معنی ساحل.
دراز: منظور از آن روستایی است که در خط ساحلی به صورت ممتد ساخته شدهاست.
منامه (پایتخت بحرین): برگرفته از من+نامه.[۱]
محلههای ایرانیتبارها در بحرین[ویرایش]
در منامه پایتخت بحرین، محلات شبر، قضیبیة، سنککی، عدلیه از محلاتی هستند که ایرانیتبارها در آنها سکونت دارند.
در شهر محرق (بحرین) نیز محلهٔ البنعلی سکونتگاه ایرانیتبارها است.[۱]
سرشناسان[ویرایش]
- کریم فخراوی، از بنیانگذاران الوسط، یکی از روزنامههای محبوب در بحرین
- غاده جمشیر (زبان عربی:غادة جمشیر)، فعال حقوق زنان
- زینب عسکری (زبان عربی:زینب غلوم العسکری)، نویسنده و بازیگر
احمد سلطانیز خواننده خوش صدای گروه سلطانیز از گروه های معروف بستکی و بندری بحرین که نمونه ای از گروه های متعدد موسیقی در کشور بحرین می باشند که اکثرا ملیت ایرانی دارند