(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

سالگرد تولد گنورگ زیمل: اول مارس 1858

شایسته مدنی
simmel.jpg

پول، پلی است برای رسیدن به ارزش هایی معین و آدمی نمی تواند روی پل زندگی کند
زیمل در کتاب "فلسفه ی پول" به ارتباط حل نشدنی بین پول و فرد و کلیت جامعه ی مدرن می پردازد. این موضوع به طور کلی نوعی رابطه گرایی است. از نظر زیمل اقتصاد پولی وابستگی شخصی و روابط مادی را مشخصه ی اقتصاد تهاتری است از میان برد. اقتصاد پولی میان فرد و یک شیء خاص، ارزش پولی را حائل می کند. ارزش که کاملا عینی و ذاتا فاقد هر نوع کیفیت است. البته در این جا این سوال مطرح می شود که اگر پول نسبت به کفیات و تفکیک شخصی بی اعتناست، پس در توسعه ی آزادی فردی چه نقشی ایفا می کند؟ پاسخ را می تون در بخش اول کتاب که تحلیلی است پیدا کرد. مطالعه ی پول برای زیمل از رویکرد خالص اقتصادی فراتر می رود و با ارتباط دادن آن به جامعه و فرهنگ فهم عمیق تری از ارزیابی و روان شناسی رایج مطرح می کند. او تحلیلی از ارتباط بین ارزش و پول ارائه می دهد و به این مسئله می پردازد، در حالیکه ارزش یک روی عینی پول است ولی به واسطه ی پول ارزش های ذهنی عینیت پیدا می کند یعنی افراد جذب اشیائی خاص می شوند. یک شیء مورد علاقه حتی وقتی دور از شخص و با فاصله قرار دارد توسط مبادلات پولی می تواند تسخیر شود. پول به طور کلی رابطه ی کاملا جدید میان آزادی و وابستگی بوجود می آورد. شخص در دوران اقتصادی اولیه به عده ی بسیار قلیلی وابستگی دوجانبه داشت ولی این عده ی قلیل از نظر فردی بسیار شاخص و تعیین کننده بودند. امروزه ما بیشتر به عرضه کنندگان وابسته ایم اما اغلب و بسته به میل افرادی که با آنها مراوده می کنیم، ارتبطات را تغییر می دهیم. همین روابط فردگرایی قدرتمندی را بوجود می آورد.

فریزبی در تحلیلی که از زیمل ارائه می دهد به این نکته اشاره می کند، همانطور که اقتصاد به لحاظ زمانی و مکانی بسط و تحول می یابد، پول نیز در مقام یک وسیله می تواند به یک هدف مطلق تبدیل شود. در نمونه های افراطی و حتی تضادی چون ولخرجی و فقر زاهدانه، پول ورای نقش اش در مقام یک میانجی صرف، خصلت نوعی علاقه و منفعت مستقل را به خود می گیرد. زیمل دست به تحلیل این دو قطب کاملا مخالف یک فرهنگ پولی می زند. در مورد کلبی مسلکی نوعی بی اعتنایی به ارزیابی اشیاء و امور دیده می شود، حال آنکه نگرش دلزده از بی اعتنایی به سرشت خود اشیاء و امور ناشی می شود. در اینجا عامل تعیین کننده نه بی ارزش شمردن اشیاء، بلکه بی اعتنایی به کیفیات ویژه ی آنهاست. وقتی که مقداری پول بتواند همه ی امکانات موجود را فراهم کند، لاجرم با شخصی دلزده مواجه هستیم که برایش همه چیز ته رنگ بیهودگی و فرسودگی دارد.

از نظر زیمل پول عینیت بخش و بازنمای تبادل روابط است. چون جدا از همه یک کالاها به نوعی اشیاء را به کالاها انتقال می دهد. پول در جامعه ی مدرن بیش از پیش کارکردی می شود، روابط را برقرار می کند، افراد ار توسط جریانی از کالاها و خدمات به یکدیگر پیوند می دهد: پول بازنمای ارتباط و ناهمگنی اشیاء است. مهم است بدانیم جوهر پول نقشی در کارکرد تبادل بازی نمی کند. از نظر او پول شخص را آزاد می کند چون الزام استفاده از پول تنها با تولید کار یا فروشنده/ خریدار در بازار و نه خود شخص مرتبط است. از میان روابط غیر قابل شمارشی که بین افراد وجود دارد، پول آزادی شخص را تامین می کند. زیمل وجود ایده های رمانتیک و عواطف قوی را ضروری می داند و این واکنشی در برابر پولی شدن فرهنگ است: پول و عقل مبادله می شوند، مردم و فرهنگ خرید و فروش می شوند، همه چیز توسط پول خریدنی است. اقتصاد پولی ضرورت عملیات مستمر ریاضی را در زندگی روزمره باعث می شود و زندگی بسیاری از مردم با محاسبه کردن ارزش های کیفی به ارزش های کمّی می گذرد. به نظر زیمل فقرا به دلیل نیاز مجبورند، حتی مقدار کمی از پول را مانند ذغال داشته باشند، آن را بسوزانند و برای اهداف خاصشان خرج کنند. پول برای ثروتمندان مانند خمیر است، فرصت تجدید نظر در اهدافشان را دارند، می توانند آن را  خرج کنند، پس انداز کنند یا پولشان را برای ثروت بیشتر انباشته کنند. پول "مشترک و همگانی" است، زیرا معادل همه چیز است. هر آنچه با بسیاری برابر است حتی با پست ترین آن بسیاران نیز برابر است و به همین سبب والاترین ها به سطح پست ترین ها فرو می کشد. این تراژدی هم سطح سازی است. اگر موقعیت هایی که باعث شدند پول را ارزشمند بدانیم از میان برود، آنگاه سرشت واقعی آن معلوم می شود و مشخص می گردد که پول ابزاری بیش نیست و اگر یگانه هدف زندگی قرار گیرد به چیزی بی مصرف و غیر ضروری بدل می گردد.

صحت و دقت که با گسترش نظام پولی در روابط خارجی مردم شیوع پیدا می کند، به هیچ وجه به همان اندازه در وجدان درونی و اخلاقی شیوع پیدا نمی کند. اعمال پست و والا برای پول که سرشت عینی و بی اعتنا دارد یکی است به همین دلیل وقتی پای پول در میان است اشخاصی که معمولا صادق هستند ممکن است در اقدامات فریب آمیز شرکت کنند. بررسی پول می تواند به ما بیاموزد که شکل بندی اقتصادی می تواند تاثیرات گسترده ای بر کل حالت روانی و فرهنگی دوران داشته باشد.

اقتصاد پولی از نظر زیمل، عرصه ی حیاتی و مهمی است که در متن آن او به کاوش درباره ی روابط مبادله و شی وارگی آنها در روابط پولی، مصرف، تقسیم کار و تولید می پردازد. اگر کتاب فلسفه ی پول با فصلی درباره ی "سبک زندگی" خاتمه می یابد – که حاکی از نوعی زیبایی شناسی زندگی مدرن است – این مسئله در چارچوب مضمونی ارائه می شود که در صورت بندی او از مدرنیته به همان اندازه اهمیت دارد، یعنی مساله ی شکاف فراینده ی میان فرهنگ ذهنی و عینی در آفرینش نوعی فرهنگ اشیاء به منزله ی فرهنگ بشری.

منابع:

1.      Deflem, Mathieu (2003), The Sociology of the Sociology of Money, journal of classical Sociology, vol. 3, pp 67- 96

2.      فریزبی، دیوید (1386)، گئورگ زیمل، ترجمه جواد گنجی، تهران: گام نو

3.      زیمل، جورج (1386)، پول در فرهنگ مدرن، ترجمه یوسف اباذری، ارغنون، صفحه 325-338

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.