سال 1320 شمسی، پس از پایان مأموریت پدرم، از اردکانِ شیراز به اصفهان آمدیم. اواخر جنگ جهانی دوم بود و اگرچه ایران بیطرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود ولی از آثار آن بینصیب نمانده بود. شب بود که با یک اتوبوس فرسوده وارد اصفهان شدیم. خیابانها کاملاً تاریک بود. از یکی دو خیابانی که عبور کردیم تنها چند شعله
زهره روحی: سرکار خانم ظفرنژاد از اینکه دعوت به مصاحبه را پذیرفتید تشکر می کنم. باید عرض کنم سخنرانی شما برای جمعیت حاضر در دومین همایش هفته ی اصفهان (4 آذر 1389) بسیار اثر گذار بود و همین امر ضرورت بحث «توسعه پایدار»، را نشان میدهد. حال پرسش من این است که چگونه می شود توسعه پایدار
روحی : ضمن تشکر از پذیرش دعوت ، لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که شغلتان چیست.
آقای ابوطالب جلالی : من ابوطالب جلالی هستم ، متولد سال 1326 در جلال آباد لنجان به دنیا آمده ام و در همانجا هم زندگی می کنم و منزلمان همانجاست و از صبح میآییم اینجا و شب می رویم و حدوداً دور و بر
دانشگاه هنر اصفهان با همکاری «انسان شناسی و فرهنگ» اقدام به برگزاری سلسله کارگاه هایی به منظور معرفی روش های پژوهش در «انسان شناسی هنر» کرده است. اولین کارگاه به «استراتژی های پژوهش در انسان شناسی هنر» خواهد پرداخت. این کارگاه توسط آقای اصغر ایزدی جیران (مدرس دانشگاه تهران و دانشگاه
محمدعلی کاروانپور، از شیفتگان فردوسی و فرهنگ ایران است. تعلق خاطر آقای کاروانپور به فردوسی آنچنان است که به هزینهی شخصی، احداث بنایی را بهعنوان «موزهی فردوسی» متقبل شده است. سرگذشت این موزه حکایتیست پرفراز و نشیب که به تفصیل در کتاب خاطرات او
روحی : از اینکه دعوت به مصاحبه را پذیرفتید از شما تشکر میکنم. لطفا خودتان را معرفی بفرمائید.
مهندس جعفر ملاذ : بنده متولد سال 1328 هستم. در اصفهان در محدوده بازار به دنیا آمده ام و از دو سالگی در محدوده عباس آباد بزرگ شده ام و زندگی کرده ام. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان (دبستان
تصویرپ: کلیسای وانک اصفهان
پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی اصفهان در سال 1385 کتابی منتشر کرده است به نام سنگ مزارهای ارامنه که شاید کمتر کسی دیده باشد. این کتاب مجموعهای است از نقاشیهایی که آبراهام گورگنیان از سنگمزارهای قبرستانهای جلفا کشیده است.
روحی: ضمن تشکر از پذیرش دعوت، لطفا خودتان را معرفی بفرمائید.
حسامالدین نبوینژاد: من هم از شما سپاسگزارم. در سال 1327 اصفهان به دنیا آمدم. در خانه دو طبقه بزرگی واقع در خیابان اردیبهشت که به سبک انگلیسی در اواخر دوره قاجار ساخته شده بود و مادر بزرگ
بخش دوم گفتوگو با استاد محمد مهریار، بیش از آن که خاطرات شهر باشد، خاطرات مستند و زندهی زندگی در اواخر عهد قاجار است، با سمت و سویی مردمشناختی. خاطرات دورانی بهکلی سپری شده.
آنچه در شرح این خاطرات، برای من جذابیت و اهمیتی ویژه دارد، علاوهبر دست اول بودنش، نگاه خاص
روحی : خواهش می کنم خودتان را معرفی بفرمائید.
قهرمان صمیمی : با سلام ، قهرمان صمیمی هستم متولد سال 1332 ، چند ماهی قبل از کودتای 28 مرداد ، در خیابان فروغی شهر اصفهان ، در باغی که مادرم می گوید اسمش «سیدنا» بود ، به دنیا آمده ام .
نیچه: این جهان، جهانی معطوف به قدرت است و نه هیچ چیز دیگر. و خود شما نیز، همین اراده معطوف به قدرتید و نه هیچ چیز دیگر» (اراده معطوف به قدرت، یک، ث. 216، گالیمار، 1995)