برای ذهن اجتماعی، چیزی شگفتانگیزتر از جبری نیست که زمین را وامیدارد تا مسیر هرروزهاش را بدون هرگونه تغییری تکرار نماید...
بی آنکه منکر عام بودن قوای پنجگانهی حواس باشیم، این ادعا وجود دارد که شنیدن، دیدن و بوئیدن، همانا حامل «چگونه شنیدن، چگونه دیدن و چگونه بوئیدن» است. به عبارتی این «چگونگیها»، اموری پرورشی ـ تربیتی و مبتنی بر هستیِ اجتماعیاند. زیرا به عنوان مثال، از آنجا که شنیدن