مردم فیلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
در مطلب منبع دار دست نبرید |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فِیلی''' گروهی از عشایر [[لر]] و [[مردمان ایرانیتبار|ایرانیتبار]] هستند که عمدتاً در [[ |
'''فِیلی''' گروهی از عشایر [[لر]] و [[مردمان ایرانیتبار|ایرانیتبار]] هستند که عمدتاً در [[لرستان]] حضور دارند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/feyli--2 FEYLĪ], group of Lor tribes located mainly in Luristan.</ref> |
||
فیلی ها در باختر [[ایران]] و جنوب خاور [[کردستان عراق]] نشیمن دارند. در ایران بیشتر در استانهای [[استان لرستان|لرستان]] و [[استان همدان|همدان]] و [[استان ایلام|ایلام]]، زندگی میکنند. یک جزیرهٔ [[کرد]] به نام [[محکی]] در سرحد کرمانشاه در [[بخش هلیلان|هلیلان]]، در بین فیلیها زندگی میکنند و به یکی از |
فیلی ها در باختر [[ایران]] و جنوب خاور [[کردستان عراق]] نشیمن دارند. در ایران بیشتر در استانهای [[استان لرستان|لرستان]] و [[استان همدان|همدان]] و [[استان ایلام|ایلام]]، زندگی میکنند. یک جزیرهٔ [[کرد]] به نام [[محکی]] در سرحد کرمانشاه در [[بخش هلیلان|هلیلان]]، در بین فیلیها زندگی میکنند و به یکی از [[[گویشهای جنوبی کردی]] مشابه [[کلهری]] و... تکلم میکنند.<ref>{{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی= Minorsky|نام= V. |پیوند نویسنده = برتولد اشپولر |مقاله= {{unicode|LUR}} |دانشنامه= [[دانشنامه اسلام|Encyclopaedia of Islam]] |ویرایش= Second |ویراستاران=B. LEWIS, CH. PELLAT AND J. SCHACHT | جلد = II|ناشر= [[انتشارات بریل|Brill Online]] |سال= ۱۹۹۱ |زبان=en}}</ref> |
||
عشایر [[لر]] ایران به چهار دسته ، [[لک]] و [[زند]] و [[ممسنی]] و [[فیلی]] تقسیم میشود. عشایر فیلی در نزدیکی خرم آباد، که بخشهایی از آن به طور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیاده روی تا بغداد مهاجرت کردند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/asayer-tribes The first category comprises two main and some other groups. One main group is the Lor, made up of four tribes: the Feylī near Ḵorramābād, whose sections migrated seasonally to within three days march from Baghdad; the Lak and Zand, whose winter quarters were in the mountains of ʿErāq (-e ʿAǰam) up to the domain of ʿAlī Šokr; the Baḵtīārī, who lived in ʿErāq (-e ʿAǰam) between Kūh-e Gīlū (= Kūhgīlūya), Behbahān, and Šūštar; and the Mamaysanī (= Mamasanī), who lived in Fārs. The other main group in this category consists of the Kurdish tribes: the Garrūs; the Kalhor; the Mokrī, whose abode stretched from Hamadān to the border of the Marāḡa district; and the Zaʿfarānlū, Saʿdānlū, Kavānlū, and Davānlū Kurds in the north of Khorasan. The remaining groups said in the document to be of Iranian origin are the Jalāyer around Marv-e Šāhīān, the Qarāʾī between Torbat (-e Ḥaydarīya) and (Torbat-e) Jām, the Langar, and the Jolāʾī. (In the other sources the Jalāyer and the Qarāʾī are counted as Turks)].</ref> |
عشایر [[لر]] ایران به چهار دسته ، [[لک]] و [[زند]] و [[ممسنی]] و [[فیلی]] تقسیم میشود. عشایر فیلی در نزدیکی خرم آباد، که بخشهایی از آن به طور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیاده روی تا بغداد مهاجرت کردند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/asayer-tribes The first category comprises two main and some other groups. One main group is the Lor, made up of four tribes: the Feylī near Ḵorramābād, whose sections migrated seasonally to within three days march from Baghdad; the Lak and Zand, whose winter quarters were in the mountains of ʿErāq (-e ʿAǰam) up to the domain of ʿAlī Šokr; the Baḵtīārī, who lived in ʿErāq (-e ʿAǰam) between Kūh-e Gīlū (= Kūhgīlūya), Behbahān, and Šūštar; and the Mamaysanī (= Mamasanī), who lived in Fārs. The other main group in this category consists of the Kurdish tribes: the Garrūs; the Kalhor; the Mokrī, whose abode stretched from Hamadān to the border of the Marāḡa district; and the Zaʿfarānlū, Saʿdānlū, Kavānlū, and Davānlū Kurds in the north of Khorasan. The remaining groups said in the document to be of Iranian origin are the Jalāyer around Marv-e Šāhīān, the Qarāʾī between Torbat (-e Ḥaydarīya) and (Torbat-e) Jām, the Langar, and the Jolāʾī. (In the other sources the Jalāyer and the Qarāʾī are counted as Turks)].</ref> |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۸
فِیلی گروهی از عشایر لر و ایرانیتبار هستند که عمدتاً در لرستان حضور دارند.[۱] فیلی ها در باختر ایران و جنوب خاور کردستان عراق نشیمن دارند. در ایران بیشتر در استانهای لرستان و همدان و ایلام، زندگی میکنند. یک جزیرهٔ کرد به نام محکی در سرحد کرمانشاه در هلیلان، در بین فیلیها زندگی میکنند و به یکی از [[[گویشهای جنوبی کردی]] مشابه کلهری و... تکلم میکنند.[۲]
عشایر لر ایران به چهار دسته ، لک و زند و ممسنی و فیلی تقسیم میشود. عشایر فیلی در نزدیکی خرم آباد، که بخشهایی از آن به طور فصلی به جایی با فاصله سه روز پیاده روی تا بغداد مهاجرت کردند.[۳]
زبان
لری ایلامی که گاه آن را به اشتباه کردی فیلی نیز نامیدهاند، در بیشتر مناطق استان ایلام رایج است. واژه فیلی در بین مردم ایلام معروفیت بسیار ندارد. این را کردهای ساکن عراق به مناسبت سلطه والیان لرستان موسوم به فیلی بر ایلام، رواج دادهاند و آن از مقوله مجاز خاص و عام است (سارایی)[۴] کردی ایلامی[۵]، یکی از گویشهای جنوبی کردی به شمار میرود.[۵][۶] کردی فیلی زبان رایج ساکنین مناطق جنوب خاور کردستان عراق نظیر بدره (عراق) است. در استان ایلام طوایف و ایلات مختلف در تمامی شهرستانهای استان با تفاوت اندک در ادای الفاظ و کلمات به لری ایلامی تکلم میکنند.[۷]
زیستگاه
در ایران فیلیها ساکن شهرهای اسلام آباد غرب، گیلانغرب، کرمانشاه، ملکشاهی، ایلام، ایوان، شیروان و چرداول، صالح آباد، موسیان، بدره؛ دهلران، آبدانان، الشتر، کوهدشت، دلفان، اندیمشک و دو طرف کبیرکوه میباشند.
در عراق فیلیها ساکن مناطق بغداد؛ استان دیاله؛ شهربان (مقدادیه فعلی)؛ بدره؛ زرباطیه؛ جاسن؛ کوت، عزیزیه، زهایرات، بعقوبه و هم چنین شهرهای شیخ سعد؛ علی شرقی؛ علی غربی و کوفه هستند.[۸] از ابتدای تأسیس دولت عراق تا به امروز، امور ثبت احوال و شناسنامه به ویژه در شهرهای مرکزی و جنوب عراق و در شمال بغداد و برخی از استانهای تحت سیطره اداره ثبت احوال از مهمترین امور میباشند. برای نمونه؛ اگر فرزندان خانوادهای فیلی، تحصیلات متوسطه خود را به اتمام برسانند و خواهان ورود به دانشگاه باشند. بدون تردید باید خانوادهٔ او از صفر شروع مینمودند و هرچه سند قدیمی را از دوران عثمانی در دست داشتند، جمع مینمودند و همراه با آن فیش پرداخت آب بها و برق را همانند اسنادی به آن دانشگاه ارایه میدادند تا فرزند آنان را برای ادامه تحصیل قبول مینمودند. هنوز هزاران فیلی در ایران و دولتهای دیگر و صدها هزار از آنان در داخل عراق، شناسنامه دریافت نداشتهاند. در بین آنان کسانی وجود دارد که رژیم صدام چندین بار او را تاراج نمودهاست. و هنوز حقوق بازگشت را ندارند.[۹]
دلایلی که مشوق رژیم حزب بعث عراق بودند تا با بغض و کینه با کردهای فیلی برخورد نماید عبارتند از:
- دلایل سیاسی، دینی، اقتصادی: بعد از پیماننامهٔ مارس (آذار) سال ۱۹۷۰ بین دولت بعث عراق و کردها، دولت حزب بعث وعدههای خود را بجای نیاورد، دولت حزب بعث اهدافی را دنبال نمود تا بنیاد و شالودههای دموگرافی و حتی کثرت جمیعت مردم کرد را کاهش دهد. به خصوص آن که کردهای فیلی در صفوف مبارزاتی جنبش کرد قرارگرفته بودند و از رهبران این جنبش بودند. این نیز بدون شک، تأثیر فراوانی در رژیم بعث داشت و تهدید بزرگی بر روان و روحیهٔ حزب بعث عراق به شمار میآمد. به همین دلیل، آغاز به اخراج کردهای فیلی نمودند. در کنار آن، مسئلهٔ دین، نقش مهمی را در اخراج نمودن و نابودی این قشر داشت. چون که اقلب کردهای فیلی دارای مذهب شیعه بودند و صدام نیز از شیعیان متنفر بود. یکی دیگر دلایل اقتصادی بود. بعد از آن که یهودیان و ارمنیان در کشور عراق نماندند، اقتصاد کشور به تمامی در ید تجار و بازرگانان کرد فیلی بود. این بود که حزب بعث عراق از همان ابتدای قبضه نمودن قدرت، نیتش را به اجرا در آورد و شروع به اخراج و نابود نمودن بازرگانان کرد فیلی نمود و تمامی داراییها و اموال آنان را نیز مصادره نمود.[۱۰]
دادگاه عالی جنایی عراق جنایتهای رژیم بعث در دهه ۸۰ میلادی در مورد کردهای فیلی نظیر کشتار جمعی و کوچ اجباری کردهای فیلی در دهه ۸۰ میلادی را ژنوساید اعلام کردند.[۱۱]
پهلوان
پهلوان واژهای است در معنی منتسب به پهلی/پهلو: پهلو+ان یعنی از تبار پَهل/پار/فَیل. کاربرد این واژه امروزه به شکلی گسترده درباره ساکنان ایلام و هم تبارانشان در فلات ایران هم چون بدره در همسایگی ایلام در استان واسط است. فیلی تلفظ عربی پهلی (پهلوی و پاری) میباشد.[نیازمند منبع]
تاریخ
باستان
معاصر
گروهی از فیلیها در زمان کریمخان زند او را تا فارس همراهی کردند و در همانجا ساکن شدند. پس از کریم خان عدّه زیادی از این طایفه به همراه لطفعلیخان زند در بمِ کرمان کشته شده و بقیّه از بیم کینه آغامحمّدخان قاجار به مرور در ایل قشقایی ادغام گردیدند و تدریجاً به زبان ترکی قشقایی تکلّم کردند. تا شروع حکومت ناصرالدّین شاه که از زندگی عشایری دست کشیده، به شیراز مراجعت و در محلّ کنونی دروازه سعدی ساکن میشوند و در زمان مشروطه با آزادی خواهان هم صدا میگردند. دستگاه حاکم زمان به بریدن سر دو نفر از بزرگان فیلی به نام حسنقلی خان و امامقلی خان مبادرت مینمایند که شرح این ماجرا در کتاب فارس و جنگ بینالملل نوشته آدمیت به تفصیل آمدهاست واین فامیل بزرگ از آن زمان تاکنون در شیراز و خارج ازکشور با شهرتهای فامیلی: فیلی، فیلی زاده، فیلی قشقایی، فیلی شیرازی و فیلی صفایی معروف میباشند.[۱۲]
منطقهای
در دوران دویست سال حکومت والیان فیلی بویژه حسینخان سولویزی، تمامی ایلهای منطقه به نام فیلی معروف بودند ولی پس از اینکه ناحیه پیشکوه به دست محمدعلی میرزا (حاکم کرمانشاه و پسر بزرگ فتحعلیشاه قاجار) افتاد، تنها منطقه پشتکوه در دست والی محلی ماند و از آنجا که نام فیلی با نام خاندان سولویزی گره خورده بود نام فیلی پس از آن تنها به ناحیه پشتکوه اطلاق شد.[۱۳]
خاندانها
- خاندان زندی
- ایل علیشروان و پسرانش (چراغ وندی، سفروندی، هِروندی، داراوندی)
- ایل بزرگ شوهان
- طوایف کرد
- خاندان ملکشاهی
- خاندان بازگیر
- خاندان جمالوندی
- خاندان جابری
- خاندان انصاری
- خاندان زوری یا ژوهاری
- خاندان قیتولی
- خاندان خزل
- خاندان شووان
- خاندان فاضلی
- ایل سنجابی
- ایل کلهر
- خاندان قیاسوند
- خاندان در شهرستان های آبدانان و دهلران ودره شهر که شامل طوایف زرگوش و ناصر عالی و مموس وماسپی و باپیروند و...می باشد.
وتمام طوایف پشتکوه مانند سادات سید ابراهیم، سادات سید ناصرالدین، سادات سید فخرالدین، سادات ابراهیم قتال، جایروند، نوروزوند، برامسی، قطبین، نوکرپیر، باپیروند، گل گلی، گرکی، ماسبی و... نکته:از اخرین بازماندگان اتابکان لر خاندان خورشید (خورشیدوند) است که در خرم اباد زندگی میکنند
فیلیهای زرنه و ایوان از نسل آقا عیسی خان فیلی هستند که فرزند کوچک احمدخان والی است و چون مادر آقا عیسی خان فرزند اقبال خان اقبالی ریش سفید و بزرگ زرنه بودهاست و به خاطر کدورت حسین قلی خان والی که با عباس قلی میرزا برادر آقا عیسی خان داشته در زرنه ساکن شدهاست.
پانویس
- ↑ FEYLĪ, group of Lor tribes located mainly in Luristan.
- ↑ Minorsky, V. (1991). "LUR". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. II (Second ed.). Brill Online.
{{cite encyclopedia}}
: Unknown parameter|ویراستاران=
ignored (help) - ↑ The first category comprises two main and some other groups. One main group is the Lor, made up of four tribes: the Feylī near Ḵorramābād, whose sections migrated seasonally to within three days march from Baghdad; the Lak and Zand, whose winter quarters were in the mountains of ʿErāq (-e ʿAǰam) up to the domain of ʿAlī Šokr; the Baḵtīārī, who lived in ʿErāq (-e ʿAǰam) between Kūh-e Gīlū (= Kūhgīlūya), Behbahān, and Šūštar; and the Mamaysanī (= Mamasanī), who lived in Fārs. The other main group in this category consists of the Kurdish tribes: the Garrūs; the Kalhor; the Mokrī, whose abode stretched from Hamadān to the border of the Marāḡa district; and the Zaʿfarānlū, Saʿdānlū, Kavānlū, and Davānlū Kurds in the north of Khorasan. The remaining groups said in the document to be of Iranian origin are the Jalāyer around Marv-e Šāhīān, the Qarāʾī between Torbat (-e Ḥaydarīya) and (Torbat-e) Jām, the Langar, and the Jolāʾī. (In the other sources the Jalāyer and the Qarāʾī are counted as Turks).
- ↑ منبع: بنیاد ایرانشناسی شعبه ایلام
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ «زبان و گویش مردم ایلام». تبیان استان ها. دریافتشده در آوریل ۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، س. ۵۴۸-۵۴۹
- ↑ «زبان کردی، گویشهای آن و جایگاه کردی رایج در ایلام». شرکت نقش آوران ایلام امروز. دریافتشده در ۲ می۲۰۱۰. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازدید=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ کردان فیلی و انقلاب دههٔ بیست قرن گذشته
- ↑ فیلیان در برابر سند بخشش بهشتی به نام شناسنامه!
- ↑ دلایل اخراج و نابودی کردان فیلی چه بود؟
- ↑ و کورد::
- ↑ فارس و جنگ بینالملل. نوشته آدمیت.
- ↑ George Nathaniel Curzon. Persia and the Persian Question: Volume 1, p. ۲۷۸;