قبل از شروع این یادداشت لازم است پیش فرض های بنیادینی که در مورد روش به آن قائلم را طرح کنم. بدین سان که «روش» در تعریفی پایه چیزی نیست جز نحوه های گوناگون توجه به «مجموعه ای از موضوعات قابل لمس ومشاهده پذیر» که از نظر منطقی از سایر موضوعات مشاهده پذیر متفاوت وقابل تمیز دادن هستند، به گونه ای که نحوهی توجه من باعث شودکه از طریق این موضوعات به مسائل تحقیقم پاسخ دهم.