هیدر پرینگل ترجمه ی آروین مقصودلو
ماه مه 1988، زندانبان در لیستی که در اختیار دارد نام تیمور عبدالله احمد را علامت میزند و او را به سمت اتوبوسی در کمپ نظامی تاپزاوا، جنوب غربی کرکوک، هدایت میکند. این کمپ یکی از دهشتناکترین زندانهای عراق بود. در طول مدت محکومیت یک ماههاش پسرک 12 ساله شاهد ضرب و شتم بیرحمانه زندانیان به وسیله کابلهای برق بود. او چهار کودک را دیده بود که از شدت گرسنگی جان دادند. او وقتی نگهبانی پدرش را برهنه کرد و سپس به قتل رسانید در آنجا حاضر بود.