با وجود سنگینی این سنت و با وجود اضطرار حتی شدیدتر تجربههای خود ما، که هر دو در جهت یکسان جدایی آزادی از سیاست فشار میآورند، به نظر من، هنگامی که در آغاز گفتم علت وجودی سیاست، آزادیست و این آزادی نخست
اشاره: این یادداشت سومین شماره از مجموعه یادداشتهایی است که بنا دارد به بازخوانی ردپای برخی فلاسفه در حوزههای مختلف فکری-فرهنگی بپردازد، در دور اول مطالب نگاهمان متوجه گوشههایی از نظریات برخی از برجسته ترین فلاسفه غربی است که اندیشیدن ما را روشمند کردند. در یادداشت پیش رو، به معرفی اصطلاح "تیغ اوکام" و تاثیراتی که بر علم، فلسفه و حتی شیوه نگارش ما گذاشته است میپردازیم
همانطور که فرهنگهای مدرن، غیرمذهبی میشوند، ظاهراً مشاهیر نقشی را ایفا میکنند که روزگاری خدایان کهن داشتند. گاهی تفاوتهای میان ایندو تدریجاً رنگ میبازد. برخی از مردم اصرار دارند که الویس [پریسلی] هرگز نمرده است. یا آیا آنکه مرد، جیم موریسون بود؟ تکریمهای اخیر از پرنسس دایانا ـ ده سال پس از مرگش ـ نشان میدهد که وی اندک اندک به معبد مشاهیر صعود میکند. آیا دایانا بهگونه تازهای از قدیسان بدل شده
شرح رابطه آزادی و سیاست در زمانی به کوتاهی یک درسگفتار تنها به این دلیل توجیهپذیر است که یک کتاب هم برای این کار کفایت نمیکند. چه بدانیم چه ندانیم، همواره به هنگام سخنرانی درباره مسأله آزادی، مسأله سیاست نیز حاضر میشود؛ ما به سختی میتوانیم بر یک موضوع سیاسی منفرد انگشت نهیم،
دومین نشست «انسان، شهر، سینما» روز سهشنبه پنجم شهریورماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در این نشست، پس از نمایش فیلم وقت بازی (ژاک تاتی، 1967) دکتر امیرعلی نجومیان به تحلیل آن پرداخت. وقت بازی چهارمین ساخته تاتی، یک کمدی آوانگارد است که ماجراهایش در پاریس میگذرد. این فیلم که ساختش سه سال زمان برد، در زمان خود مورد استقبال قرار نگرفت و در گیشه شکست خورد. اما امروز به عنوان
کار ما چیزی شبیه ادای سینمای هنری و تجاری جهان را درآوردن در یک سیستم اقتصادی است که عمدتا درآمدهای خود را از رانت های نفتی کسب می کند و نه از فروش «صنعتی» یا «تجاری» فیلم و یا حمایت های علاقمندان از نوعی سینمای «هنری». به این امر باید مجموعه روابط سیاسی داخلی و بین المللی و تمام دستکاری های آنها، از جمله در زمینه جشنواره ها، جوایز، حاشیه ها و غیره را نیز اضافه کرد که نمونه هایی از
آرنت انقلاب آمریکا را انقلابی برای آزادی می داند و از این انقلاب به عنوان نمونه ایده آل انقلاب یاد میکند؛انقلابی که بنیان آن حل فقر توده هااست که آرنت با عنوان مسأله اجتماعی از آن یاد میکند از نظر آرنت مردود است و به بهبودی حوزه عمومی و عرصه گفت و گو کمکی نمی کند و از دسترسی به بنیاد آزادی هم دور است.
تصویر: پوستر فیلم داستانی «هانا آرنت» اثر مارگارت فون تروتا (محصول آلمان، 2012)
نقد و بررسی کتاب حیات ذهن، جلد اول (تفکر)؛ ترجمه مسعود علیا، انتشارات ققنوس، 1391
اولین جلد از مجموعه سه جلدی «حیات ذهن»، اثر هانا آرنت تحت عنوان «تفکر» ترجمه و منتشر شده است. کتاب شامل چهار فصل است: نمود؛ فعالیت های ذهنی در جهانی از نمودها؛ چه چیزی ما را به تفکر وامیدارد؛ هنگامی که تفکر میکنیم کجا هستیم؛
اشاره: این یادداشت دومین شماره از مجموعه یادداشتهایی است که بنا دارد به بازخوانی ردپای برخی فلاسفه در حوزههای مختلف فکری-فرهنگی بپردازد، در دور اول مطالب نگاهمان متوجه گوشههایی از نظریات برخی از برجسته ترین فلاسفه غربی است که اندیشیدن ما را روشمند کردند. در این یادداشت نگاه کوتاهی داشته ایم به زندگی ارسطو و منطق صوری او، سپس با تمرکز بر بحث مغالطات، که نخستین بار توسط او مدون شد، به
"اگر ندانیم چه طور می توان نشانه های درون خیابان را خواند، خواندن "سرمایه" کمکی به ما نمی کند." مارشال برمن
مارشال برمن، فیلسوف، نویسنده، نظریه پرداز سیاسی و استاد دانشگاه روز یازدهم سپتامبر2013 در سن 72 سالگی در نیویورک درگذشت. برمن شیفته دو چیز بود: مارکس و نیویورک؛ و سراسر زندگی روشنفکری اش متاثر از این دو بود.
فردینان دوسوسور: زبان را [...] می توان به برگ کاغذی تشبیه کرد که یک روی آن اندیشه و روی دیگرش صدا است؛ ما نمی توانیم یک سوی کاغذ را پاره کنیم بی آنکه سوی دیگرش را دست ناخورده باقی بگذاریم ( دروس زبان شناسی عمومی، 1916)