(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

روند تغییر مبادلات

شایسته مدنی
Barter-Chickens_for_Subscription_0.jpg

انسان از زمانی که بر روی دوپای خود ایستاده، ناگزیر از زندگی اجتماعی هدفمند بوده است. یکی از ارکان مهم زندگی جمعی، مبادله است. گرچه هنوز می‌توان اشکالی از مبادلات اولیه در اجتماعات مدرن امروزی را مشاهده کرد اما شیوه‌ی مبادله در اجتماعات اولیه تا کنون،  دچار تغییر و تحولات زیادی شده که بخش عمده‌ی این تغییرات  در حوزه‌ی عمومی بوده است و در حوزه‌ی خصوصی و خانواده نیز، مبادلاتی که  کاملا منطقی و عقلانی باشند، جایگاه رسمی پیدا نکرده‌اند. آنچه در این بخش مطرح می‌شود تغییرات مبادله در سطح جامعه و این که به چه دلایلی این تغییرات بوجود آمده اند، میباشد.

در کشورهای توسعه نیافته، تولید اغلب در واحدهای خانوادگی صورت می‌گیرد. کشاورزی در حد امرار معاش است؛ صنایع دیگر تکمیلی و وابسته به روستا و قوم و خویش‌اند. در بعضی موارد، موقعیت شغلی اغلب از سوی یک گروه گسترده مانند کاست تعیین می‌شود. به همین ترتیب، مبادله و مصرف به صورت ریشه‌داری در خانواده و روستا جای گرفته‌اند.

در کشاورزی معیشتی مبادله‌ی مستقل با بیرون از خانواده بسیار محدود است؛ بنابراین، تولید و مصرف در همین بافت اجتماعی صورت می‌گیرد. نظام‌های مبادله به معنای واقعی کلمه هنوز توسط روابط خویشاوندی و اجتماعی و نظام‌های قشربندی و نظام‌های سیاسی تعیین می‌شود. تحت این شرایط، نظام بازار توسعه نمی‌یابد و قدرت مستقل پول برای کنترل  انتقال و جابجایی کالاها و خدمات اندک است.

همچنان که اقتصاد توسعه می یابد، انواع مختلف فعالیت اقتصادی از این مجموعه ی خانواده – اجتماع جدا می‌شود. در کشاورزی رواج زارعت بر مبنای پول، تمایز میان زمینه‌های اجتماعی تولید و مصرف را آشکار می‌کند. کشاورزی بر مبنای کار مزدوری گاهی اوقات واحد تولید خانوادگی را مضمحل می‌کند.

در صنعت، سطوح مختلف تمایز را می‌توان شناسایی کرد. صنعت خانگی، ساده‌ترین شکل صنعت، همانند کشاورزی در حد امرار معاش است که نیازهای خود کارگر را بدون ارتباط با تجارت تامین می‌کند. تولید صنایع دستی، بین تولید و مصرف فاصله ایجاد می‌کند، اگر چه اغلب اوقات مصرف در اجتماع محلی صورت می‌گیرد. صنعت روستایی از سوی دیگر، اغلب در برگیرنده‌ی تمایزی میان مصرف و اجتماع محلی است، زیرا تولید انبوه به منظور فروش در بازار، برای مصرف کننده‌ی نا آشنا و فروش به عمده‌فروشی که در انبار ذخیره می‌کند، تولید می‌شود.

بالاخره، نظام‌های صنعتی و کارخانه‌ای کارگر را از سرمایه و خانواده‌اش جدا می‌کند. به طور همزمان، تمایزات مشابهی در نظام مبادله پدید می‌آید. کالاها و خدمات که قبلا بر مبنای غیر اقتصادی مبادله می‌شد، رفته رفته بیش تر در بازار عرضه می‌شوند. پول اکنون انتقال بیش تر کالاها و خدمات را کنترل و تعیین می‌کند؛ از این رو جایگزین – و بعضی وقت‌ها عامل اضمحلال – مقررات مذهبی، سیاسی، خانوادگی و کاستی می‌شود که تا به حال بر فعالیت اقتصادی فرمانروایی می‌کردند (اسملسر، 1390: 359- 360، به نقل از واترز).

در زمانهای قدیم کالاهایی مانند پوست گاو یا ماهی خشک و غیره را به عنوان مقیاس ثابت انتخاب می‌کردند و این در حقیقت به منزله‌ی تکمیل و یا منطقی کردن همان مبادله کالا با کالا و اولین گام در جهت یافتن ملاک واحدی برای ارزش‌ها بود (زرفروشان، 1357: 86).

در اقتصاد معیشتی تولید کالاها جوابگوی نیاز خود تولیدکنندگان بود و مازاد تولیدی برای مبادله وجود نداشت. اما به تدریج با پیدایش مازاد کالاهای تولید شده، نیاز به مبادله‌ی کالاها با یکدیگر بوجود آمد و مبادلات تهاتری شکل گرفت. شکل گرفتن مبادلات پایاپای در حقیقت راهی برای جبران و تامین نیازهای زندگی و تهیه‌ی کالاهایی بود که توسط فرد تولید نمی‌شد. از آنجا که هیچ فردی نه توانایی تولید کلیه‌ی نیازهای خود و نه توانایی مصرف کلیه‌ی تولیدات خود را داشت، لذا افراد ناچار شدند که مازاد تولیدشان را با مازاد تولید دیگران مبادله کنند (موسایی، 1389: 77).

هر کالا دارای یک یا چندین ارزش استفاده است که مخصوص آن کالا می‌باشد، مثلا پشم و شیر و گوشت و پوست گوسفند، استفاده میشود اما در جریان معامله، طرفین فقط "ارزش مبادله‌"ی آن و به طور کلی "ارزش" آن را در نظر می‌گیرند. پیشرفت مبادلات، حتی در جامعه‌ی اشتراکی اولیه، به ظهور یک "معادل مشترک کالا" ها منجر شده بود و مهمترین فرآورده‌ها از قبیل حیوانات، پوست، عاج و غیره به عنوان چنین "معادل" به کار می‌رفتند.

پس از آنکه پول از تاثیرات مذهب رها شد و به صورت وسیله‌ی مبادله‌ی واحدی درآمد، بهره برداری از فلزهای با ارزشی چون؛ طلا، نقره، برنج و مس آغاز شد. در دوره‌های نخستین، این فلزها با مقیاس و وزن و در اشکال گوناگونی رد و بدل می‌شدند، اما دیری نکشید آشکار شد که ادامه‌ی این روش عملی نیست و به جای آن اشکال، تکه‌هایی از طلا یا نقره ساخته شدند که وزن‌های گوناگون و معینی داشتند. 

به منظور جلوگیری از هرگونه کلاهبرداری، به هر یک از آن قطعه‌ها مهر مخصوصی زده می‌شد که بعدها نوشتن اسم رئیس قبیله یا طایقه نیز مرسوم گردید. این تکه‌ها را دیگر مثل سابق وزن نمی‌کردند بلکه آنها را می‌شمردند و این شد که پول های فلزی بدین گونه پدید آمدند.

 امروزه همه‌ی دولت ها دارای پول‌هایی فلزی هستند. این پول‌ها وزن معینی داشته و علامت و مهر کشور خود را دارند و حق ضرب سکه و چاپ پول از آن دولت هاست. پول‌های سکه‌ای امروزی از طلا، نقره، مس و نیکل ساخته می‌شوند و برای آنکه حمل آنها در جیب آسان باشد، گرد و دایره‌ای هستند. فلزهایی که به صورت سکه در می‌آیند باید زنگ نزن بوده، دیر ذوب و دیرشکننده باشند، کم و بیش قیمتی بوده و بادوام و همگون باشند (زرفروشان، 1357: 86).

 همین که انسان در نتیجه‌ی تکامل، ابزارهای تولیدی مازاد بر احتیاج خود تولید کرد، عمل مبادله و داد و ستد آغاز گردید. نخستین معاملات به صورت تهاتری یعنی مبادله‌ی کالا به کالا صورت می‌گرفت. رام کردن حیوانات و کشف کشاورزی، چهره‌ی جامعه‌ی بشری را دگرگون ساخت و انسان توانست مازاد بر احتیاج شخصی، موادی را ذخیره کند. با بوجود آمدن روابط مبادلاتی، نیاز به یک واسطه‌ی مبادله احساس شد و "پول" پا به عرصه گذاشت.  پول مسکوک در آغاز امر وجود نداشت، نقش پول را یک راس "حشم" ایفا می‌کرد.

در جوامع برده‌دار، فلزات، ابتدا آهن و مس و سپس طلا و خصوصا نقره نقش معادل مشترک کالا را ایفا می‌کرد. بعدها سکه‌های ضرب شده جای قطعات فلزی را گرفت و "پول" به عنوان واسطه‌ی گردش مبادلات به وجود آمد. در دولت برده‌دار آسیای غربی و چین و یونان، از قرن هفت و هشت پیش از میلاد، پول به صورت سکه رواج یافت و مناسبات کالایی – پولی شکل گرفت.

قرن‌ها گذشت تا بشر، پول را برگزید که ارزشی عمومی برای کالاها تعیین کند، بعد از آن، به جای اینکه حشم، نقش پول را داشته باشد، طلا و نقره به عنوان پول رایج معمول گردید. چون پول با حجم کم و کار زیادی که در راه تهیه‌ی آن به کار رفته (کار متبلور) قابل حمل و نقل و فساد ناپذیر است. با ورود طلا و نقره به عنوان پول رایج به بازار، کار مبادله آسان گردید و پول نماینده‌ای برای ارزش گذاری شد.  (راوندی، 1384: 447-450). 

در اواسط قرن 15 پول کاغذی و یا اسکناس بانکی معمول شد. این پول کاغذی به معنی دقیق آن به منزله‌ی سندی است که مقدار پول فلزی را که در بانک به امانت گذاشته شده است معرفی می‌کند وهر لحظه قابل تبدیل شدن به پول نقد یا فلز مربوط است. پول‌های فلزی دارای دو گونه ارزش هستند. ارزش واقعی و ارزش اعتباری. ارزش واقعی پول عبارت است از ارزش واقعی فلزی که پول از آن ساخته شده است و ارزش اعتباری پول نیز ارزشی است که از سوی دولت تعیین و در روی آن درج شده است.

 پول سالم پولی است که میان ارزش واقعی و ارزش اعتباری آن تفاوت و اختلافی وجود ندارد. اگر ارزش اعتباری پول خیلی بیشتر از ارزش واقعی آن باشد، آن پول ناسالم خوانده می‌شود. در اقتصاد کلاسیک "این اصل را با عبارت پول ناسالم، پول سالم را از بازار می‌راند"، بیان کرده‌اند. امروزه طلا سالم‌ترین پول در جهان است و به همین مناسبت است که دولت‌ها به منظور جلوگیری از خروج طلا از کشور تدبیرهای جدی و دقیقی اتخاذ می‌نمایند (زرفروشان، 1357: 87).

دست آخر پول، قبض و یا نوشته‌ای بنام چک است که از نیمه ی قرن 17 به بعد مرسوم شد و شخص، آن را به اعتبار پول نقد یا اسکناسی که در بانک دارد، صادر می‌کند تا شخص ثالث آن را دریافت کند. بنابراین حواله‌ی پول به منزله ی معامله‌ی پولی است که دست نویس انجام می‌شود و برای همین نیز آن را حواله پرداخت نامیده‌اند.

باگذشت زمان، از خاصیت مادی پول کاسته شده و به خاصیت غیر مادی آن اضافه می‌شود. مردم عادت می‌کنند به جای اندیشیدن به پول (یا یک فلز قیمتی) به قدرت خرید آن و نیز به قابل اعتماد بودن وسیله‌ی مبادله فکر کنند. این امر دلایلی دارد که به آن اشاره می‌شود:

1- بحران اقتصادی، دولت‌ها را وادار کرده است که نرخ ها یا قیمت‌های اجباری قانونی شده‌ای برای اسکناس تعیین کرده و از مبادله‌ی فلز قیمتی در برابر اسکناس جلوگیری کنند تا بلکه به این ترتیب از ورشکست شدن بانک در مواقع بحرانی جلوگیری نمایند چرا که اگر در مواقع بحرانی، مردم بخواهند طلا یا نقره به جای اسکناس خود دریافت کنند، این فرایند زمینه‌ی ورشکستگی را فراهم می‌کند.

2- علت دیگر اینست که اسناد تجاری ( چک و غیره) دارای اهمیت  زیادی شده و بانک‌های بزرگ شعب زیادی تأسیس کرده‌اند و به کار بردن چک‌های پستی نیز گسترش پیدا کرده است.

3- حساب جاری یا حساب بانکی در مسائل بازرگانی از مزایای ملموس‌تری نسبت به پول برخوردار است.

4- تبدیل پول به اسناد تضمین شده قابل انتقال و یا تبدیل آن به سهامی که نگهداری اوراق بهادار را غیر ضروری می‌کند چرا که اوراق بهادار، در بحران ارزش خود را از دست می‌دهند (سووه، 1354: 258- 259).

در کتابهای اقتصادی، اختراع اسکناس به بانکدار سوئدی "پالمستروخ" نسبت داده می‌شود. وی در سال 1656 برای اولین بار نوعی اسکناس منتشر کرد و آن را به جای قبوض سپرده به جریان انداخت. اسکناس در مقابل پول فلزی این مزیت را داشت که از نظر حمل و نقل اصلا مشکلی نداشت و میشد در یک قطعه اسکناس ارزش پول‌های فلزی زیادی را قرار داد و به عبارتی هر اسکناس نشان دهنده‌ی ارزش تعداد معینی پول فلزی بود. اسکناس در اقتصاد جدید دارای همان وظایفی است که پول طلا در قرن نوزدهم داشته است (موسایی، 1389: 79).

بعضی‌ها معتقدند اولین گروهی که از پول فلزی استفاده کردند، آشوری‌های کاپادوچا[1]  بودند که 2100 سال پیش از میلاد شمش های نقره را ساختند. آشوری‌ها همچنین یک سیستم ساده‌ی بانکی به همراه آنچه ما امروز آن را "سود" می‌نامیم داشتند که پرداخت قرض و وام نیز از جمله‌ی وظایف آن بود (فرنهام، آرگایل، 1384: 35).

معاملات پایاپای خصوصیات و اشکالاتی دارند که باعث شد این نوع مبادلات به مرور جای خود را به مبادلات پولی بدهند.

خصوصیات مبادلات پایاپای:

1- طرفین هم تولید کننده و هم مصرف کننده بودند.

2- در مبادله‌ی پایاپای به علت فساد کالاها، انبار کردن تولیدات برای مدت طولانی امکان نداشت.

3- تولید از مصرف جدا نبود و مبادله بدون تولید امکان نداشت و در حقیقت تولید خالق ثروت بود، نه مبادله.

4- رابطه‌ی خدمات و تولید نیز نظیر رابطه‌ی تولیدات با هم به صورت پایاپای صورت می‌گرفت (موسایی، 1389: 78).

اشکالات معامله‌ی پایاپای:

1- عدم انطباق احتیاجات دو طرف معامله و عدم تقارن این احتیاج در بسیاری از موارد.

2- روشن نبودن تناسب مبادله (مثلا چند خروار برنج را در مقابل چند گوسفند مبادله کرد؟) معذلک در اقتصاد ابتدایی به علت محدود بودن بازار معاملات مقایسه‌ی ارزش مورد معامله با اشکال زیادی مواجه نمی‌شد. ولی این گونه ارزیابی و مقایسه مثلا بین یک کیسه گندم و صدها جنس مورد احتیاج ضروری زندگی امروز بسیار مشکل بلکه امکان ناپذیر می‌گردد.

3- عدم تطبیق ارزش دو شیء مورد معامله با هم. مبادله‌ی کالا با کالا به طور کلی مربوط است به اقتصاد ابتدایی. یعنی زمانی که اشیاء ضروری برای زندگی کم بود و رژیم مبادله جنس با جنس برای رفع احتیاجات کافی. اما از زمانی که اقتصاد از صورت ابتدایی خارج شده و تنوع پیدا می‌کند و تقسیم کار عملی می‌گردد، بدون پول معاملات وسیع این دوره دچار رکود و اختلال خواهد شد (سووه، 1354: 251).

4- در این اقتصاد عرضه کننده باید فردی را پیدا کند که خواهان کالای تولیدی وی باشد، همچنین طرف مقابل، کالای مورد نیاز وی را داشته باشد.

5- بدلیل مشکل مذکور گاه لازم می‌شد تا فرد با چند بار مبادله، به کالای مورد نظر خود دست یابد و برای همین نیزمشکل تعدد مبادلات بوجود آمد.

6- بدلیل ابتدایی بودن وسایل حمل و نقل، امکان جابجایی کالاها بسیار مشکل و یا کمتر امکان‌پذیر بود.

7- برخی از خدمات به راحتی مبادله نمی‌شد. یک دکتر یا آموزگار به راحتی نمی توانست خدمات خود را با کالا معاوضه کند.

8- چون دامنه‌ی مبادله بسیار محدود بود لذا، تولیدات هر منطقه فقط در حد تامین نیازمندی‌های همان منطقه بود.

9- در این اقتصاد به دلیل تغییر در کیفیت کالاهایی که در روزهای گوناگون تولید می‌شد، مبادلات نسیه به دشواری صورت می‌گرفت (موسایی، 1389: 78- 79).

از زمان افول اقتصاد تهاتری، پول عام‌ترین میانجی مبادله بوده است. اما این عقیده‌ی کهن که مطابق آن چیزهایی وجود دارد که با پول نمی‌توان خرید، نه فقط از لحاظ هنجاری بلکه از لحاظ جهان واقع نیز درست است. این که چه چیزی را می‌توان خرید و چه چیزی را نه، خود نکته‌ای است که مردان و زنان همواره باید درباره‌ی آن تصمیم بگیرند و تا به حال نیز به شیوه‌های بسیار متفاوت درباره‌اش تصمیم گرفته‌اند (والزر، 1389: 24).

 

منابع:

زرفروشان، احد (1357)، جامعه شناسی اقتصادی، تبریز: انتشارات نوبل

اسملسر، نیل جی (1376)، جامعه شناسی اقتصادی، ترجمه محسن کلاهچی، تهران: نشر کویر

راوندی، مرتضی (1384)، تاریخ اجتماعی ایران: حیات اقتصادی مردم ایران از آغاز تا امروز، تهران: روزبهان، چاپ پنجم

موسایی، میثم (1389)، موضوع شناسی ربا، تهران: دانشکده علوم اقتصادی و نور علم

والزر، مایکل (1389)، حوزه های عدالت: در دفاع از کثرت گرایی و برابری، ترجمه صالح نجفی، تهران: نشر ثالث

واترز، مالکوم (1381)، جامعه سنتی و جامعه ی مدرن: مدرنیته، مفاهیم انتقادی، ترجمه منصور انصاری، تهران: نقش جهان

سووه، توماس (1354): فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م. آزاد، انتشارات مازیار

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

 

[1] Assyrians of Cappadocia

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.