(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

اتوپیا: زندگی در ناکجا آباد

تیم مدیگان ترجمه ی علی جداوی
utopia1.jpg

توضیح مترجم:
تیموتی ج مدیگان (Tim Madigan)(زاده 27 مارس 1962) در حال حاضر استاد فلسفه کالج قدّیس جان فیشر در روچستر نیویورک است که در سمینارهای بسیاری در سراسر آمریکا و نیز در سطح بین المللی شرکت کرده است. او یکی از جوان ترین و در عین حال شناخته شده ترین شخصیتهای جنبش انسان گرایی سکولار محسوب می شود که در زمینه هایی همچون اخلاقیات پزشکی، اخلاقیات بازرگانی، اخلاقیات رایانه، فلسفه و فرهنگ عامیانه و فلسفه دین تخصص دارد و آثاری نیز در این زمینه ها پدید آورده است.
    مدیگان عضو افتخاری اتوپیای نو (Nutopia) نیز هست. اتوپیای نو جامعه ای است مجازی و تخیلی که در آوریل 1973 توسط جان لنون و یوکو اونو پایه گذاری شد و دلیل بنیان گذاری چنین جامعه ای مشکلات لنون در کسب تابعیت ایالات متحده آمریکا بود. زندگی در اتوپیای نو بر اساس "تصور کن" (Imagine)، آهنگ معروف لنون، است؛ کشوری که نه سرزمین دارد نه مرز و نه پاسپورت، بلکه تنها دارای شهروندان است، یگانه قانون حاکم بر آن قانون کیهانی است، همه مردم اتوپیای نو سفرای این کشور هستند و بالاخره اینکه پرچم آن تنها دارای رنگ سفید است.

«ملّتها زمانی شاد خواهند شد که یا فیلسوفان شاه شوند یا شاهان فیلسوف.»
نقل قول کاردینال مورتون در" اتوپیا" اثر توماس مور (1516)
سال گذشته دوستم دیوید سویتس (David Suits)، مدیر گروه فلسفه در موسسه تکنولوژی روچستر، این فرصت را به من داد تا به تدریس یک دوره آموزشی در زمینه فلسفه و آرمان شهرها بپردازم. چنین فرصتی برایم تجربه مهمی بود تا جاهای دیرینه پایی همچون باغ عدن، دوران طلایی، جمهوری افلاطون، شهر آفتاب، ال دورادو و آتلانتیس نو را بررسی کنم که همه آنها توسط فیلسوفان و الهی دانهای برجسته بعنوان نمونه هایی از جوامع کامل به کار گرفته شدند. البته نیای بزرگ همه این جاها "اتوپیا"، اثر کلاسیک توماس مور (1516) است. در این سرزمین شهروندان رهبرانشان را انتخاب می کنند، بیش از شش ساعت در روز کار نمی کنند (که زمان زیادی در طول روز برای بحث فلسفی باقی می ماند)، دارای نظام درمانی همگانی هستند (که حق به مرگی را نیز شامل می شود)، (با داشتن کشیشان زن و مرد) دارای هما هنگی دینی هستند، ورود به جنگ را ننگ می دانند (و هنگام آغاز جنگها دیگران را اجیر می کنند تا برایشان مبارزه کنند)، دارای روابط عاشقانه بلند مدّت هستند( زوج های احتمالی این فرصت را دارند که پیش از ازدواج همدیگر را به صورت برهنه ببینند و طلاق- هر چند تشویق نمی شود- حداقل مجاز است) و شاید بهتر از همه اینها، هیچ حقوق دانی در آن نیست.
    بسیاری از خوانندگان اثر مور را صرفاً طرحی از یک نوع جامعه می دانند که ما می بایست در آن زندگی می کردیم، اما لازم است که در این باره احتیاط به خرج دهیم. هرچه باشد، مور بذله گویی برجسته با قریحه طنز پردازی بسیار قوی بود- و خودش هم حقوق دان بود. بنابراین بعید است که از همه موقعیت های فوق حمایت کرده باشد. در حقیقت، او، بعنوان یک کاتولیک متعهد، احساس می کرده است که فعالیت هایی همچون به مرگی، برهنگی پیش از ازدواج، پرهیز از وظایف نظامی و- مهمتر از همه- طلاق بر خلاف نص صریح کتاب مقدس است. بیان این نکته مهم است که نام شخصیتی که پرده از راز داستان اتوپیا می گشاید، واژه یونانی هیتلودی (Hythloday) است که به چیزی شبیه «ورّاج چرندیات» ترجمه می شود و واژه «اتوپیا» نیز از لحاظ تحت اللفظی به معنی «ناکجا آباد» است.
     ظاهراً مور، همانند بسیاری دیگر از تلاشهای سنتی برای توصیف جهانی «کامل»، خواستار نقد جامعه موجودی بود که ما در آن زندگی می کنیم و نه ایجاد بهشتی بر روی زمین. در نخستین کتاب "اتوپیا"، او و هیتلودی در این باره بحث می کنند که آیا یک شخص پرهیزکار باید درگیر سیاست شود. این موضوع در طول دوران رنسانس- یعنی زمانی که  فرمانروایانِ بیشتر قلمروها به درستکاری، دلسوزی و پاک زیستن شهره نبودند، بسیار رواج داشت. خود مور در دوران جوانی بر سر این دوراهی قرار گرفته بود که آیا با تبعیت از پدرش حرفه ای حقوقی را انتخاب کند یا با پیروی از تمایلات روحانی خود کشیش شود. مور در سمت پادو در دادگاه توماس کاردینال مورتون (Thomas Cardinal Morton)، که هم رییس مجلس اعیان و هم اسقف اعظم کانتربری بود، خدمت کرد. بنابراین می دانست که شاید پیگیری هر دو هدف برایش ممکن باشد. اما مشاهدات نزدیک مور از محیط های اخلاقی و سیاسی زمانش باعث شد دریابد که هیچ کدام از این دو راه احتمالاً خالی از سازش اخلاقی نیست. "اتوپیا" از بسیاری جهات گفتگوی درونی خود مور است در باره این موضوع که آیا از سیاست- هم نوع سکولار و هم دینی آن- خارج شود یا آن را ادامه دهد و در پی حفظ عزت نفس خود بکوشد. هیتلودی می گوید تنها در یک جامعه کامل مانند جزیره اتوپیا، که خود مدعی است از آن دیدن کرده، یا شاید در جمهوری افلاطون- که فیلسوفان دارای قدرت مطلق هستند و بنابراین نیازی به هیچ سازش اخلاقی نیست- یک مرد خوب می تواند از نظر سیاسی رشد کند.
   مور- انسان گرای بزرگ به همه معانی این واژه- با اثر خودش مخالف بود و استدلال می کرد که یگانه امید برای جامعه بشری دقیقاً این است که مردان خوب آستین بالا بزنند و در جهان واقعی، با همه اشتباهات و سازشهایش، غرق و به بهترین نحو ممکن با آن سازگار شوند. مور خود سیاست مداری مشهور شد و نهایتاً، از طرف پادشاه هنری هشتم، به بالاترین مقام حقوقی که قبلاً در اختیار مورتون بود، یعنی ریاست مجلس اعیان انگلستان، رسید. خواندن سطرهای آغازین" اتوپیا" تأثر انگیز است؛ در آنجا نویسنده فضایل پادشاه جدید را می ستاید، اما نمی داند 19 سال بعد (در 1535 ) به فرمان همان پادشاه و به دلیل مخالفت با حکم طلاقِ او، سر از تنش جدا می شود. شاید بهتر بود که مور به پند هیتلودی گوش می کرد و سرانجام از دادگاه سلطنتی دوری می گزید.
   فیلسوفان در گذشته و حال، به دلایلی بسیارگوناگون، اندیشه جهانی کامل را بررسی کرده اند، خواه به عنوان امکانی قابل دسترس و خواه همچون آینه ای برای آزمودن خوبی ها و بدی های جهان واقعی که در آن زندگی می کنیم. من خوش اقبال بوده ام، چون دوستان زیادی داشتم که در این زمینه برای کلاس فلسفه و اتوپیای من ،و همچنین برای بزرگداشت ویژه ی «اتوپیا» در جشنواره ی روز جهانی فلسفه در سال گذشته در کالج قدیس جان فیشر گزارش ارایه کردند. (ضمناً فیشر نیز به دلیل مخالفت با حکم طلاق پادشاه هنری هشتم سر از تنش جدا شد.)

منبع:
 http://www.philosophynow.org/issue70/Utopia_Living_in_a_Nowhere_Land

علی جداوی: jedavi_ali@yahoo.com
 
 
 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.