قاسمی در این اثر آورده است: آنچه "تجزیه و تحلیلی کلام" نامیده می شود مطالعه رابطه میان صورت و نقش در ارتباط کلامی است. تجزیه و تحلیل کلام، مطالعه معنی به آن گونه ای است که مد نظر گوینده است؛ زیرا نقش هر جمله بر حسب منظور گوینده از تولید آن قابل استنتاج است.
این پژوهش با برشمردن انواع و سطوح هویت مانند هویت ملی، هویت فراملی، هویت قومی ،هویت جنسیتی و ... ارتباطشان را با پدیده اجتماعی فوتبال ،با روش کیفی و تکنیک هایی مانند مشاهده مشارکتی، مطالعه اسنادی، مصاحبه و ... بررسی می کند. یافته ها در زمینه ارتباط فوتبال و هویت های فرا ملی نشان از رابطه مستقیم آنها دارد. فوتبال با قرار دادن گروه ها و بخصوص جوانان و نوجوانان در یک فضای مدرن و شبکه روابط
نتایج این تحقیق نشان داده است، میزان مؤلفه های شخصیتی بجز روان آزردگی در دانشجویان ورزشکار بیشتر از غیر ورزشکار بوده ، و دانشجویان ورزشکار نسبت به غیر ورزشکار از تحول روانی – اجتماعی بیشتری برخوردار بوده اند. تحول ورانی – اجتماعی با مولفه های شخصیتی برون گرایی، گشودگی، توافق پذیری و وجدانی بودن رابطه مثبت و با روان آزردگی رابطه منفی نشان داد.
در دنیای امروز با گسترش ارتباطات در سطح ملی و بین المللی و افزایش امکان برقراری روابط متقابل بین افراد، گروه ها و سازمان های مختلف لزوم وجود اعتماد در جامعه و فراهم نمودن بسترهای تقویت کننده ی آن بیش از پیش احساس می شود. با این وجود نتایج تحقیقات و شواهد تجربی حاکی از کاهش اعتماد در جامعه ی ایران است. بنابراین در دو دهه ی اخیر جستجوی راهکارهایی جهت تقویت اعتماد اجتماعی همواره از دغدغه
تاکید خواجه افضلی در پژوهش خود بر سیاست های پس از انقلاب بوده است، وی در این راستا با مصاحبه های عمقی با مسئولان ورزشی پس از انقلاب و دیگر افراد ذیربط، در هفت مقوله به تشریح و بررسی سیاستهای جمهوری اسلامی پرداخته است. وی در نتیجه تحقیق خود در یافته نگرش مسئولان به ورزش زنان ورزش زنان به دلیل چهار ویژگی در محاصره خطوط قرمز و از جمله آسیب شناسی
پرسش بنیادی این است که "جایگاه ورزش فوتبال در مناسبات اجتماعی و فرهنگی چه خواهد بود؟ تأکید محقق، بر آن بوده تا چگونگی گسترش و نضج گیری ورزش مذکور را در طول تاریخ و همچنین نقش، جایگاه و کارکردهای آنرا در عصر کنونی هویدا سازد.گذشته از روش اسنادی و بررسی تحقیقات پیشین، روش میدانی با فنون مشاهده و مصاحبه، خاصه در بخش قومیت، راهگشای تحقیق بوده است.
بررسی این بخش دریچه ای به سوی جامعه ی مبدأ و هویت بومی در نگاهی کلی پدید آورد.بعلاوه نشان داد که چگون عناصر هویت بومی در موقعیت جدید به صورتی انعطاف پذیر تغییر شکل داده و لایه های متفاوتی را به نمایش در می آورد.به طوریکه در عین حفظ هویت خویش به نحوی که به رابطه خدشه وارد نشود کنشگر به صورت بی نشان وارد کنش متقابل می گردد.
در این فصل گزارشات میدانی پژوهشگر از مراسم آیینی چون عزاداریهای حسینی، جشن مولودی و جشن سال نو در میان مهاجرین عراقی ارائه میگردد. هدف از این گزارشات که حاصل مشاهدات و نقل قولهای اطلاعرسانان است، برجستهسازی عناصر شکلدهنده و تبیین نقاط تمایز و اشتراک هویتی فرهنگی آنان در جامعهی شهری چون تهران است.
در این فصل به بررسی مفاهیم و شاخصههای هویت فرهنگی عرب با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانهای که به زبان عربی صورت گرفته ،خواهیم پرداخت. شاخصههایی که عناصراصلی هویت فرهنگی عرب را تشکیل میدهند.با توجه به مطالعات انجام شده در ادامه به شرح و توضیح آن خواهیم پرداخت و به این ترتیب نمایان میشود که چرا این خصیصهها را به عنوان بخشهای اجتنابناپذیر هویت فرهنگی عرب تلقی کردهایم و
در این پژوهش سعی بر تبیین عناصر هویت فرهنگی مهاجرین عراقی ساکن در شهر تهران است.عناصری که با توجه به مطالعات میدانی و اسنادی به صورت شاخصه هایی چون گرایش سیاسی،دینداری،زبان،مراسم آیینی ،خوراک،پوشاک ،فضا و خانواده و خویشاوندی تشخیص داده شده است.اگر عناصر هویت قومی را نیز دین ،زبان،وابستگی های خویشاوندی و قومی همراه با حافظه ی تاریخی بدانیم در خواهیم یافت که با
فردریش نیچه: تا مدتهایی مدید، اندیشه خود آگاهانه را غالب ترین شکل از اندیشه در نظر می گرفتند: اما امروز است که ما اندک اندک متوجه حقیقت می شویم: اینکه بزرگترین بخش از فعالیت ذهنی ما، به صورتی ناخود آگاه انجام می گیرد( دانش شادمان، 1883)