(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

ایرانویج

علي طاوسي
Iranvije.jpg

فره وشی ، بهرام ، 1382 ، ایرانویج ، تهران : دانشگاه تهران ، 211ص : مصور ، نقشه ، نمودار .
معرفی نویسنده
دکتر بهرام فره وشی در سال 1304 خورشیدی دیده به جهان گشود . در تهران پس از گرفتن لیسانس زبان فرانسه از دانشسرای عالی وارد کلاسهای درسی استاد پورداود در رشته زبان و ادبیات فارسی شد . در سال 1335 در فرانسه و از دانشگاه پاریس دکترای تمدن و زبان ها و ادیان ایرانی را دریافت داشت . از سال 1341 به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد و مدت بیست سال به آموزش زبانهای اوستایی ، فارسی باستان ، پهلوی ، اساطیر ایرانی ، خط های باستانی و ... پرداخت . کتابها و ترجمه های او عبارتند از : فرهنگ پهلوی در دو جلد ، ترجمه کتاب ششم دینکرد ، مجموعه مقالات ایرانویج ، جهان فروری درباره فروهر و جشن های ایرانی ، ترجمه کتاب هنر ایران در دوره پارتی و ساسانی نوشته گیرشمن ، واژه نامه خوری و ... .
دکتر فره وشی در خرداد 1371 در 66 سالگی در سن خوزه آمریکا به جهان دیگر شتافت .

معرفی کتاب
ایرانویج از مجموعه مقالات و یادداشت هایی فراهم آمده است که دکتر بهرام فره وشی استاد فقید دانشگاه تهران در زمینه تاریخ ، فرهنگ و واژه های ایرانی در روزگار باستان نگاشته است .
مقالات ایرانویج تحت عناوین زیر گرد آمده اند :  تبار ایرانیان ، هند و ایرانیان ، ایرانویج خاستگاه ایرانیان ،    ایران ، نخستین قبیله های ایرانی ، فلات ایران ، نخستین ساکنان فلات ایران ، کوچ قبیله های ایرانی ، برخورد ایرانیان و بومیان ، اتحاد قبیله های ایرانی ، پیروزی کورش بر لودیا ، کورش در بابل ، آزادی قوم یهود به فرمان کورش ، نقش بالدار کورش ، آرامگاه کورش بزرگ ، اندرز کورش ، درخت ، کشاورزی ، نوشته های دژنپشت و گنج شیزیکان ، اروند رود ، نام های ایرانی در پیرامون دریای سیاه ، سرگذشت واژه گل ، در جستجوی راه دریایی ، آبراهه سونز در روایت ابوریحان بیرونی ، سنگ نوشته ای گم شده از داریوش ، کول تپه ، آذرگشنسب  و آناهیت .
دکتر فره وشی درباره تبار ایرانیان می نویسد : ایرانیان جزء دسته شرقی نژادی هستند که به آنها «هندو اروپایی» گویند . این نژاد را از آن رو هندو اروپایی نامیده اند که امروز از اسپانیا و پرتقال در اروپا تا ایران و افغانستان و پاکستان و هند در آسیا گسترده شده است .
نویسنده در مورد خاستگاه ایرانیان می نویسد : خاستگاه هندو اروپاییان را برخی جزیره اسکاندیناوی برخی روسیه و برخی آسیای میانه دانسته اند . ولی خاستگاه ایرانیان بر پایه اوستا ائیریانم و نجو است که در زبان پهلوی ایرانویج ترجمه می شود . ویج به معنی نژاد است و ایرانویج به معنی نژاد ایرانی است . اوستا ایرانویج را جایی سرد می داند . در بخش وندیداد اوستا آمده است نخستین جا و سرزمین نیکویی که من اهورمزدا آفریدم ایرانویج بود پس معلوم می شود که خاستگاه ایرانی ها جای سردی بوده است که از آنجا به دلیل سرما و نداشتن چراگاه کوچ کرده اند . این منطقه احتمالاً آسیای مرکزی بوده است .
این استاد دانشگاه در زمینه ریشه واژه ایران می نویسد : ایران در زبان اوستایی به صورت ائیریه در فارسی باستان اریه و در سانسکریت آریه آمده است . در اوستا هم نام قوم ایرانی است و هم به معنی نژاد و نجیب   است . کلمه ایرالند هم به معنی سرزمین نجبا است و این نشانگر ریشه مشترک ایرانیان و اهل ایرلند است .
دکتر فره وشی پس از ارایه توضیحاتی درباره آب و هوای فلات ایران و تغییر و تحولات آن در طول تاریخ از نخستین ساکنان آن تا دو هزار سال پیش از میلاد سخن می گوید . در این تاریخ رفته رفته اقوام مادی و پارسی وارد فلات ایران می شوند آنها از دربندهای قفقاز گذشتند و در پیرامون دریاچه ارومیه که پهنه ای بیش از امروز داشت و دارای دشتهای سبز و خرم بود ساکن شدند و به کار دامداری و کشاورزی و پرورش اسب پرداختند ،  در میان فلات ایران به این مهاجمان تازه وارد جا دادند زیرا این جنگویان حامیان خوبی برای ستیز با آشوریان غارتگر بودند . آمیختگی دو قوم آریایی و بومی فلات ایران رفته رفته بومیان را در اقوام قدرتمند تازه وارد    ادغام کرد .
وی درباره اعتقادات ایرانیان نخستین می نویسد : اندیشه ی زایش و مرگ یکی از نخستین اندیشه های فلسفی ایرانیان بود . آنها مرگ را تولدی دیگر می دانستند . از این رو در گذشتگان را به شکلی که کودک در شکم مادر دارد به خاک می سپردند تا به همان شکل که به این جهان آمده اند به جهان دیگر وارد شوند . این پژوهشگر در ادامه از اتحاد اقوام ایرانی برای مبارزه با آشوریان و جلوگیری از حملات غارتگرانه آنها سخن می گوید . اتحادی که منجر به انتخاب دیوکو به فرمانروایی و تشکیل سلسله ماد گردید .
دکتر فره فروشی در اثرش چند مقاله و یادداشت درباره کوش هم دارد . در این مقالات از تسلط کورش بر لیدی و اسارت کرزوس سخن می گوید . شاهی که پس از شکست مورد احترام کورش واقع شد از این رو با اندرزهای خود کورش را یاری می کرد و در بسیاری از سفرها همراه او بود .
بابل سرزمین دیگری است که به تصرف کورش درآمد . بابل از باب ایلو گرفته شده و به معنی درگاه خداست و از مناطق آباد عصر باستان است . کورش به عقاید بابلیان احترام گذارده و برای تمدن و حقوق مردم آن ارزش قابل بود . وی در آبادانی بابل و پیرامون آن کوشید و به تعمیر پرستشگاه ها پرداخت . پس از تصرف بابل کورش یهودیانی که در زمان نابو کد نصر دوم به اسارت بابلیان درآمده بودند آزاد کرد .
مؤلف از نقش بالدار کورش در پاسارگاد هم می نویسد و درباره آرامگاه کوش توضیح می دهد . آرامگاهی که تا چندی پیش آن را مشهد مادر سلیمان می نامیدند . این آرامگاه بر روی سکویی واقع شده که شش طبقه پله دارد و پوشش روی آن به شکل خرپشته ای است و مطابق است با گورهای آریاییانی که نخستین بار به سیلک آمدند ... و این می رساند که نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاه های خود را بنا به رسم قدیم به طوری که در نواحی بارانی خیز شمال ایران زمین معمول بود می ساختند وی اندرزهای کورش را در پایان عمرش             بر می شمارد و مضامین استوانه کورش را درج می کند . این استوانه فرمان کورش است و در خرابه های بابل پیدا شده است . این استوانه در سال 539 پیش از میلاد هنگام فتح بال به دست فرمانروای هخامنشی نوشته شده است . در یکی از بندهای این استوانه آمده است : سپاهیان بی شمار من با صلح به بابل درآمدند . من نگذاشتم در سراسر سرزمین سومر و اکد تهدید کننده دیگری پیدا شود .
نویسنده ایرانویج از اهمیت درخت در سرزمین ایران به ویژه عصر باستان و نقش آن سخن به میان می آورد . بر اساس تحقیقات وی پادشاهان هخامنشی به پروردن درختان توجهی ویژه داشتند و در اطراف خود باغ های بزرگ پر درخت ایجاد می کردند که به آنها پردیس می گفتند .
دژنپشت و گنج شیزیکان عناوین دیگری است که دکتر فره وشی درباه آنها می نوسید : وی ایرانیان را ملتی دانش دوست و با فرهنگ می داند و در پی آن به نقل از دینکرت می نویسد : دارای دارایان (دایوش دوم هخامنشی) فرمان داده بود تا از اوستای بزرگ که از دوران ویشتاسب شاه بازمانده بود دو نسخه تهیه کنند که یکی در دژنپشت و دیگر در گنج شیزیکان نگاهداری می شود . دژنپشت به روایتی ساختمانی بود (کعبه زرتشت در نقش رستم) که اسناد دولتی در آن نگهداری می شد . در دوران تاخت و تاز اسکندر گنجینه دژنپشت که در استخر پارس بود به آتش سوزانده شد و آن دیگری که در گنجینه شیزیکان که در آتشکده آذرگشنسب بود به یونان فرستاده شد و به زبانی یونانی ترجمه گشت .  
یکی از مقالات مؤلف در ایرانویج بررسی واژه دجله و ریشه شناسی آن و توضیح درباره اروند رود است . در اینجا وی بر اساس منابع و اسناد نشان می دهد که از دیرباز نام اروند رود کاربرد داشته است .
وی در ادامه از نفوذ اقاوم ایرانی به ویژه در عصر باستان در کرانه های دریای سیاه می نویسد و به ریشه شناسی واژه های ایرانی این منطقه می پردازد . او در جای دیگر به بررسی و ریشه شناسی واژه گل می پردازد .      دکتر فره وشی تحت عنوان در جستجوی راه دریایی به اقوام داریوش برای کشف دریای هند اشاره می کند و توضیح می دهد که این فرمانروای ایرانی چگونه اسکیلاس نامی را برای این منظور انتخاب کرد و در ادامه شرح می دهد که چگونه داریوش با کندن آبراهه ای نیل را به دریای سرخ وصل کرده است .
مؤلف در ادامه زمینه آتشگاه آذرگشنسب می نویسد و از آناهیت یاد می کند . بغدخت (الهه) اردویسور آناهیت ایزد آب ، باران ، فراوانی ، برکت ، باروری ، زناشویی ، عشق ، مادری ، زایش و پیروزی است . این ایزد که نمادی است از کمال زن ایرانی از دوران کهن در ایران ستایش می شده است و به پرستشگاه های آناهیت یا ناهید در نقش رستم ، شهر ری ، بمبئی ، کنگاور و ... اشاره می کند .
در پایان این نکته قابل ذکر است که کتاب مورد اشاره حاوی تصاویر ، نقاشی ها و کتیبه های قدیمی و کمیاب و ارزشمندی است که به فهم و درک بهتر و مناسبتر مطالب کمک زیادی می کند .
 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.