(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

جامعه شناسی پول

بیکر و جیمرسون ترجمه شایسته مدنی
bussiness-quotes-graphics-19.jpg

پایایی پول در همه حوزه ها به جز جامعه شناسی وجود داشته است. نظریه پردازان جامعه شناسی کلاسیک مانند وبر، زیمل و مارکس، شاهد انقلاب صنعتی و توسعه سریع و یکپارچه بازار مالی بوده و پول را عاملی برای تغییرات اجتماعی می دانستند. گرایش به جامعه شناسی پول توسط پارسونز رشد یافت و به تازگی توسط جامعه شناسانی چون بیکر (1987)، کلمن (1990) و زلیزر (1989) مجدد احیا شده است گرچه به نظر زلیزر هنوز مطالعه منظم جامعه شناختی در مورد پول وجود ندارد.

این مقاله به توصیف موضوعات اجتماعی در کار جامعه شناختی بر روی پول پرداخته و راهی به سمت تحقیق جدید را نشان می دهد. گرچه موضوع پول در بسیاری از رشته های جامعه شناسی ظاهر می شود ولی ما بر کار جامعه شناختی متمرکز می شویم که در آن پول به جای آنکه موضوعی اتفاقی باشد، موضوع اصلی است. ما کار مورخان اجتماعی و اقتصاد دانان را هم در نظر می گیریم. انسان شناسان اقتصادی به لحاظ جامعه شناختی، در فهم پول به وضوح پیشرفت کردند.

برای شروع، آنچه جامعه شناسان درباره پول می گویند را دو گروه دیگر یعنی اقتصاد دانان و انسان شناسان مقایسه می کنیم. این مقایسه مرزهایی که در آن جامعه شناسان پول را مورد آزمون قرار می دهند، نشان می دهد.

در ابتدا، جامعه شناسان مانند اقتصاد دانان به مطالعه پول مدرن – مانند پوند، دلار، ین، روبل و غیره- پرداختند. بیشتر جامعه شناسان فرای پول نقد، وجوه نقدی و تقاضای ودیعه "پولی" به چیز دیگری نگاه نمی کنند. البته اقتصاد دانان فهرست طولانی تری دارند که شامل امتیازات مالی خارجی است که کما بیش با پول نقد قابل تعویض است مانند توافقات بازخرید، بخش های سرمایه گذاری متقابل بازار، قراردادهای تجاری، حواله های صرافان، اجبارهای خزانه داری و حتی آینده و اختیار را می توان برشمرد. ولی فهرست جامعه شناسان شامل برخی از اقلامی است که شامل برنامه های اقتصاد دانان نیست. برای مثال کلمن (1990)، "پایگاه اجتماعی" را به عنوان جانشین کارکردی برای پول در نظر می گیرد. انسان شناسان اقتصادی بر خلاف جامعه شناسان و اقتصاد دانان بر پول جوامع ابتدایی متمرکز شده به اقتصاد غیر بازاری مانند جمجمه دارکوب، خوک، گاو، صدف دریایی و دندان سگ می پردازند که در این جوامع رد و بدل می شدند.

پول، چه مدرن چه ابتدایی فقط می تواند در زمینه خودش درک شود. وضعیت نهایی پول های مدرن و ابتدایی، مشتق از سازمان اقتصادی- اجتماعی جوامعی است که در آن ظاهر می شوند. پول مدرن در جوامعی وجود دارد که با بازار همبستگی داشته و پول ابتدایی در جوامع بی دولت، پیش بازار و غیر سرمایه داری وجود دارد. پول مدرن و بازار، با واژه هایی نظیر "اقتصاد پولی" و "اقتصاد بازاری" که اغلب مترادف هم استفاده می شوند، رابطه دارند. به علاوه ممکن است به پول مدرن فکر کرد بدون اینکه به استفاده از آن در تبادلات بازاری ارجاع دهیم. به گفته دالتون (1967) "در علم اقتصاد که در آن واژگان پولی بوجود آمده است، تنها یک روش معامله مسلط وجود دارد به نام تبادل بازاری که در آن "همه" استفاده های پول به آن مربوط است". وقتی اقتصاد دانان و جامعه شناسان به مطالعه پول می پردازند، تلویحا پول را در زمینه جامعه سرمایه داری مبتنی بر بازار مطالعه می کنند. به دلیل اختصار، وقتی در اینجا از ،واژه "پول" استفاده می کنیم، اضافه "جوامع بازاری" را به کار نمی بریم ولی همیشه این ارتباط را درنظر می گیریم.

دوم اینکه جامعه شناسان برخلاف اقتصاد دانان، به نوعی اقتصاد وابسته به جامعه عقیده دارند (سوئدبرگ 1991). بیشتر اقتصاد دانان و برخی از جامعه شناسان می گویند که پیشروی تحولات طولانی اقتصادی، اقتصاد را از جامعه جدا کرده و آن را به سمت فضایی مستقل و خودمختار انتقال داده است. این پیش فرض چه واقع گرایانه باشد، چه نباشد، یک احتمال قوی را تصدیق می کند: منبع پول اهرمی غول آسا است که بانک مرکزی می تواند اقتصاد و تاثیرات اجتماعی آن را تنظیم کند. این پیش فرض فرضیه مقدم سیاست مالی است. با سیاست مالی (مالیات و پرداخت های عمومی) و کنترل منبع پول این امکان فراهم می شود (دست کم به لحاظ نظری)، ارزش های بادوام، رشد و استخدام گسترش یابد.

جامعه شناسان با این عقیده که اقتصاد خود سرانه عمل می کند، مخالف هستند. برای مثال، بازار یک نهاد اجتماعی در نظر گرفته می شود. همانطور که وایت (1988) عقیده داشت، "واقعیت دارد که فعالیت  بازار مانند شبکه های خانوادگی یا ارتش فئودال، شدیدا اجتماعی است". در دنیای واقعی، کنشگران اقتصادی، عاملانی خودمختار، آزاد، اتمی شده وغیر اجتماعی نیستند و آن طور که گرانووتر (Granovetter) (1985) عقیده داشت، کنش اقتصادی در بستر ساختار اجتماعی رخ می دهد.

موقعیت جامعه شناختی دیدگاه بینا بینی را در میان اقتصاد دانان و انسان شناسان اشغال می کند. در یک حد نهایت، اقتصاد دانان یک جدایی قوی بین جامعه و اقتصاد و تحلیل رفتار اقتصادی بدون در نظر گرفتن عوامل فرهنگی یا اجتماعی می بینند. و در حد دیگر، انسان شناسان بر این باورند که اقتصاد و جامعه این قدر در هم تنیده هستند که تمایزی نمی توان برایشان قائل شد. دیدگاه جامعه شناختی بین این دو بی نهایت قرار داشته و به پول اجازه می دهد به عنوان متغیر مستقل، چون عاملی برای تغییر اجتماعی، یا متغیر وابسته، مانند نتیجه روابط اجتماعی یا معناهای فرهنگی عمل کند.

سوم اینکه پول دارای اشکال محدود و در مفهوم جامعه شناختی آن بیشتر"استفاده های" از آن مد نظر است. تمرکز اقتصاد دانان تنها بر وجه خنثی و غیرشخصی پول تکیه دارند که با تعاملات بازار در ارتباط است، مانند: واسطه تبادل، معناهای پرداخت، و ارزش گذار، واحد محاسبه و استانداردی برای پرداخت معوق. جامعه شناسان با چنین استفاده هایی از پول آشنا هستند ولی محدوده بزرگتری به ویژه استفاده از پول به عنوان عامل قدرت را در نظر می گیرند. برای مثال، پارسونز و اسملسر (1956) خاطر نشان کردند که "پول بازنمایی قدرت عمومیت یافته برای خرید جهت کنترل تصمیمات تبادل کالا بوده و رفتارها را نمادین می سازد". وبر هم بر کنترل و قدرت در کنش اقتصادی تاکید داشت: "ارزشهای پول محصول نزاع ها  و توافقات است، این ارزشها همچنین نتیجه قدرت گروه های هم نشان است. پول تنها یک ضامن برای وسایل غیر ویژه نیست که بتواند بدون تاثیر بنیادی بر ویژگی نظام ارزشی، مانند نزاع یک شخص علیه شخص دیگر، تغییر ایجاد کند. پول در درجه اول در این نزاع یک سلاح است."

پول نشانگر معانی و استفاده های مختلف در فضاهای اجتماعی است. تحلیل زلیزر (1989) از پول خانگی نشانگر این است که چطور درآمد مردان و زنان کاملا متفاوت توصیف می شوند. یک دلار درآمد زن – حتی اگر مقدار آن با درآمد مرد یکی هم باشد- به اندازه پول مرد، واقعی و جدی دیده نمی شود؛ بیشتر شبیه یک هدیه است و برای اهداف خاصی هزینه می شود که از آزادی کمتری برخوردارند.

در حالیکه جامعه شناسان بیشتر استفاده ای پول را نظر می گیرند – به لحاظ اقتصادی و غیر اقتصادی- تاکید دارند که پول مدرن توسط راه های مهم اجتماعی محدود شده است. پول این قدرها هم خنثی، بی رنگ، قابل تبدیل و عینی که اقتصاد دانان عقیده دارند، نیست. پول توسط روابط اجتماعی عینی (ساختار اجتماعی) و معناهای مهیج و طبقه های شناختی شکل می گیرد (فرهنگ). به نظر زلیزر (1989)، "فرهنگ و ساختار اجتماعی"، "کیفیت پول را توسط کنترل های نهادی، محدودیت ها و تمایزات در منابع، استفاده، روش های دسترسی و حتی کمیت پول نشان می دهد". بر پایه مفهوم انسان شناختی پول "با هدف محدود"، زلیزر مفهوم "پول های خاص" را مطرح کرد تا پایه فرهنگی پول مدرن را نشان دهد.

زبان بازتابی از ساختار اجتماعی و فرهنگ بوده و حتی یک تمرین زبان شناختی مختصر نشانگر استفاده های متفاوت از پول و ارتباط آن با دیگر سازمان اجتماعی است. برای مثال، زمینه های مختلف هنجاری، اجتماعی و روابطی را در نظر بگیرید که در مورد منابع درآمد پول وجود دارد: حقوق، دستمزد، بها، انعام، حق الوکاله، کرایه، هدیه، سود و بخشش. در همه جوامع، پول بر اساس منبعی که از آن میرسد متمایز شده و برچسب زده می شود، حتی اگر ارزش اقتصادی آن هم یکی باشد، یک دلار "پول کثیف" با یک دلار "پول تمیز" برابر نیست. پولی که از طریق جرم یا فعالیت های غیر اخلاقی (دارو، فحشا، قمار) وارد جامعه می شود همان معنا یا تاثیراتی را ندارد که پول از طریق فعالیت های قانونی و تجاری ایجاد می کند.

حتی اقتصاد دانان هم تمایزات زبان شناختی را ایجاد کرده اند. اصطلاحاتی چون "ناهنجار" و "فراهنجار" برای قیاس هنجار استفاده می شوند. هر چه زمان می گذرد، معناهای مختلفی برای تراکمات مالی عرضه می شود که بازتابی از تغییرات ساختار اقتصادی- اجتماعی است. اصطلاح "بازار خاکستری" و "بازار سیاه" برای تمایز بین نهادهای قانونی و غیرقانونی استفاده می شوند در حالیکه ممکن است هردو مانند بازار رسمی کارکرد داشته باشند. برای مثال بازار سیاه در وجوه خارجی، در معنای اقتصادی کلاسیک کاملا "روشن" است.

منبع:

Baker, Wayne; Jimerson Jason, 1992, the sociology of money, The American Behavorial Scientist

http://www.anthropology.ir/node/13326

جامعه شناسی پول: گذشته، حال، آینده

ایمیل مترجم

Shayesteh.madani@gmail.com

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.