(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

فوق تکثر و مفاهیم مربوط به آن (2)

استیون ورتووک ترجمه ی لایکا شریفی صادقی
92036d3938.jpg

سیاستهای دولتی، عملکرد بخش خدمات اجتماعی و درک عمومی  در مورد مهاجرین و اقلیتهای قومی شهر لندن بر پایه این تصور بوده که این قشر متشکل از جماعتهای گسترده و سازمان یافته افریقایی-کاراییبی و جنوب آسیایی می باشد که عمدتا از مستعمرات انگلستان و یا کشورهای مشترک المنافع به این کشور آمده اند. اما امروزه بریتانیا با نوعی "فوق تکثر" توصیف می شود، که عرصه سیاست گذاری و تحقیق را به چالش کشانیده است. عبارت "فوق تکثر" برای تاکید بر نوع وسطح پیچیدگی شرایط کنونی این کشور استفاده شده است؛ شرایطی که مشخصه آن فعل و انفعال پویای متغیرها در میان هجوم انبوه فزاینده مهاجرین جدید در گروههای کوچک و پراکنده، با پیشینه های چندگانه و دارای زنجیره های ارتباطی فراملیتی، و متفاوت از نظر اجتماعی، اقتصادی و ساختار قانونی می باشد. برای حل مسایل مربوط به مهاجرین، در نظرگرفتن قومیت و یا کشور مبدا آنان به عنوان تنها شاخصه اصلی و مهم به درکی یک بعدی از مفهوم تکثرگرایی معاصر می انجامد؛ در عوض باید نوعی "تکثرگرایی متکثر" قایل شد، بطوریکه علاوه بر عامل قومیت، می بایست بررسی شود که افراد در کجا، چگونه و با چه کسانی در حال زندگی کردن هستند.

مهاجرین جدید و ظهور فوق تکثر

در طی ده تا پانزده سال اخیر،  مهاجرت و ماهیت تکثر در بریتانیا تغییرات فراوانی داشته است. در اوایل دهه 1990، مهاجرت خالص و تنوع کشورهای مبدأ مهاجرین افزایش چشمگیری پیدا کرد و این تغییر همزمان با وقوع شش اقدام پارلمانی صورت پذیرفت که عبارت بودند از: قانون مهاجرت و پناهندگی سالهای 1993، 1996 و 1999؛ قانون ملیت، مهاجرت و پناهندگی سال 2002؛ قانون پناهندگی و مهاجرت سال 2004 و لایحه مهاجرت، پناهندگی و ملیت سال 2005. در طی این مدت، کانالهای مهاجرت و وضعیت قانونی مهاجرین نیز گسترش یافتند. بعلاوه، طی این دهه در جای جای جهان درگیری های زیادی در حال روی دادن بود که باعث افزایش تعداد پناهجویان می شد.  این جریانها و کانالهای گوناگون "مهاجرت جدید" نام گرفت و افراد درگیر، "مهاجرین جدید"، که  توصیف کننده ابعاد مختلفی از تکثر و الگوها و شرایط اجتماعی می باشند.

جریانهای ورودی خالص

تا قبل از دهه 1990، میزان جریانهای خروجی از کشور در انگلستان قابل توجه بودند، اما از سال 1994 به بعد، حجم جریانهای ورودی افزایش پیدا کرد. این امر، بخاطر مسایلی چون رشد اقتصادی بریتانیا (نرخ بیکاری و کمبود شغل پایین) و همین طور رشد بی عدالتی و نابرابری ها در بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط و در حال توسعه روی داد. بیشترین سهم افزایش تعداد در دهه 1990 شامل پناهجویان بوده و گمان می رود که بسیاری از آنها در حقیقت در زمره "مهاجرین اقتصادی" قرار داشته اند. افزایش تعداد پناهجویان در ده سال اخیر، تا حد زیادی مرتبط با عوامل مهاجرت اجباری و شرایط جنگ و درگیری در کشورهای مبدأ آنان بوده است، و البته، تا پیش از رکود اقتصادی اتحادیه اروپا، فرو ریختن دیوار برلین در سال 1989 و باز شدن مرزها، تاثیر مستقیمی در هجوم مهاجرین از اروپای شرقی داشته است.

کشورهای مبدأ

یکی از مهمترین ویژگی "مهاجرین جدید"، تنوع کشور مبدأ آنان می باشد. علاوه بر این، اکثر این کشورها سابقا هیچ رابطه تاریخی - علی الخصوص مستعمره ای - با بریتانیا نداشته اند. بین سالهای 1950 و 1960 تقریبا تمام مهاجرین از مستعمرات و یا کشورهای مشترک المنافع  (commonwealth countries) به این کشور می آمدند. در اوایل دهه 1970، بیشتر تازه واردین، خویشاوندان و متعلقان مهاجرین قبلی بودند. اما در دهه های بعدی تغییرات عمده ای صورت گرفت. در سال 1971، جریان نسبتا ثابتی از بازگشت انگلیسی ها از کشورهای مشترک المنافع "قدیم" و "جدید" به انگلستان به ترتیب 30 و 32 درصد کل ورودی به کشور را تشکیل می دادند. این رقم در سال 2002، به 17 و 20 درصد رسید. شهروندان اروپایی که در سال 1971 ده درصد تازه واردین را تشکیل می دادند، در سال 2002 به 17 درصد افزایش یافتند. از طرفی، افرادی که در سال 1971 در گروه "خاورمیانه و دیگر کشورها" تنها 16 درصد کل جمعیت ورودی را شامل می شدند، در سال 2002 به 40 درصد افزایش پیدا کردند. از همان ابتدای دهه 1990 تکثر کشورهای مبدأ مهاجرین رشد چشمگیری داشت.

امروزه بریتانیا محل سکونت دایم یا موقت افرادی از تمامی سطح جهان می باشد؛ افرادی که از کشورهای پردرآمد، با درآمد متوسط و یا کم درآمد آمده اند. هر یک از این افراد و گروهها تجربیات متفاوتی از مهاجرت در بریتانیا دارند. برخی تجربه ای در حد یک دهه، برخی در حد چندین نسل و برخی به اندازه یک قرن. با وجود چنین ابعادی از فوق تکثر، اینکه تفاوت مبدأ مهاجرین و تجربیات آنها چگونه تاثیری بر رفتار اجتماعی آنان با انگلیسیهای غیر مهاجر و همچنین میان خودشان خواهد داشت، بایستی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. هم اکنون مردمی از 179 کشور مختلف جهان در شهر لندن سکونت دارند. از برخی کشورها تنها تعداد کمی و از برخی دیگر بیش از 10،000 نفر (42 کشور). از حدود 12 کشور جمعیتی بیش از 5000 نفر در لندن زندگی می کنند. به طور کلی 23 درصد از خارجی ها تا قبل از سال 1970 به این کشور آمده اند؛ 32 درصد بین سالهای 1970-1990 و 45 درصد از 1990 به بعد. 25 کشور که بالاترین رتبه را از نظر تعداد در میان سایرین دارا می باشند، بسیار متنوع می باشند، از ثروتمند تا فقیر، از امن و آرام تا پرتنش، از اروپایی تا افریقایی و آسیایی. در کل 30 درصد از جمعیا مهاجرین لندن از کشورهای پردرآمد و 70 درصد از کشورهای در حال توسعه تشکیل شده اند. جمعیت خارجی ها به طور غیریکنواختی در شهر پراکنده شده اند. محله برنت، نیوهم، وست مینستر و ییلینگ در سال 2001 بیشترین تعداد خارجی را در خود جای داده است. در هرکدام از این محله ها، تکثر کشورهای مبدأ مهاجرین شگفت آفرین می باشد.

اطلاعات مربوط به کشور مبدأ در عین اینکه یکی از مهمترین شاخصه های تکثر است، می تواند وجود بسیاری از تفاوتها از نظر پنهان کند. جماعتی که از کشور مشترکی می آیند، از جهات مخلتفی با هم فرق دارند، مثلا از نظر نژاد و قومیت، گرایشهای مذهبی و سنن مربوطه، هویتهای منطقه ای و محلی در کشور مبدأ، گرایشهای قبیله ای، جناحهای سیاسی و جنبشها و سایر معیارهای تعلقات جمعی. تفاوتهای زبانی بعنوان مثال، یک شاخص اجتماعی بسیار پراهمیت است که در دسته بندی های میان یک و یا چندین کشور قرار می گیرد.

زبانها

رشد مسأله چندزبانی در بریتانیا به رسمیت شناخته شده و به روشهای مختلفی توسط دانشمندان علوم اجتماعی و سیاست گذاران در حال بررسی می باشد، هرچند که گروه اخیر در پاسخگویی مناسب یا کافی به این مسأله ناتوان بوده اند. با این همه با افتخار اعلام می شود که در شهر لندن به 300 زبان مختلف صحبت می شود. این رقم بر اساس آمارگیری صورت گرفته از 896،743 دانش آموز لندنی است، با این پرسش که "در خانه به چه زبان (هایی) صحبت می کنید؟". علی رغم وجود برخی اشکالات متدولوژیکی، این تحقیق ارزنده، به جنبه بسیار مهم و در عین حال کمتر مطالعه شده درباره تکثر در انگلستان اشاره می نماید. البته این آمار، در برگیرنده زبانهای مورد استفاده آن دسته افرادی که فرزند ندارند،-مانند افراد جوان و مجرد- نمی شود؛ زبانهایی چون لهستانی، چکی، مجارستانی و سایر زبانهای اروپای شرقی، نمونه هایی از این  مورد می باشند.

آموزش و پرورش، مراکز درمانی و ادارات محلی از مؤسساتی هستند که می بایست با پیچیدگی های زبانی به طور مستقیم دست و پنجه نرم کنند. اقدامات متعددی در این زمینه صورت گرفته است. مثلا "فروشگاه زبان" در انجمن نیوهم و شرکا خدمات وسیعی در زمینه ترجمه و تفسیر به 100 زبان مختلف به گروههای جماعتی و مراکز همسایگی ارایه می کند و "خط زبان" خدمات ترجمه را به صورت تلفنی یا حضوری برای مشتریان شاغل در بخش درمانی و عمومی به 150 زبان مختلف انجام می دهد.

ادیان

می توان به صورت کلی بیان کرد که مسیحیت دین اصلی تمام افرادی است که از تمام قاره های جهان، بغیر از آسیا، به انگلستان آمده اند. اکثر آسیایی های انگلستان مسلمان هستند، و البته هندیان بیشتر هندوها و سیک ها را تشکیل می دهند. برای بسیاری از افراد، ادیان با کشورهای مبدأ مهاجرین مترادف می باشند، - ایرلندی ها و جاماییکایی ها اکثرا مسیحی هستند و بنگلاشی ها مسلمان و به همین منوال- اما چنین دسته بندی هایی باعث می شود تفاوتهای موجود در رسوم عبادتی ادیان جهانی از نظر پنهان بماند. بعنوان مثال اغلب در مورد دین اسلام اشاره می شود که انشعابات مختلفی در میان مسلمانان جنوب آسیایی در انگلستان وجود دارد (دئوباندی، تبلیغی، بارلوی، صوفی و غیره) و اگر کشور مبدأ مسلمانانی که در انگلستان زندگی می کنند را نیز در نظر بگیریم، این انشعابات چندین برابر می شوند. (مثلا نیجری ها، سومالی ها، بوسنیایی ها، افغانها، عراقی ها و مالزیایی ها). در لندن، مسلمانان مرکب ترین گروه متدینین را از نظر نژادی و کشور مبدأ تشکیل می دهند و بزرگترین گروه آنان بنگلادشی ها با حدود 23.5 درصد می باشد. احتمالا بعد از مکه، لندن متکثرترین شهر از جهت جای دادن فرق مختلف مسلمانان می باشد (با جمعیت 607،083 مسلمان). محورهای اجتماعی-فرهنگی تفاوتها مانند کشور مبدأ، نژاد، زبان و دین، در تعیین هویت مهاجرین، الگوهای تعامل و – از طریق شبکه های اجتماعی شکل گرفته با این محورها- دسترسی به مشاغل، مسکن، خدمات و غیره تاثیرگذار می باشند. از طرفی، کانالهای مهاجرت و وضعیت های متعدد قانونی آن از جهات دیگری حائز اهمیت هستند، مثلا اینکه افراد چگونه دور هم جمع می شوند و در کجا زندگی می کنند، تا چه مدت اجازه اقامت دارند، تا چه حد دارای استقلال هستند (یا تحت کنترل کارفرمای خود می باشند)، آیا خانواده های آنان می تواند به آنان بپیوندد، از عهده چه سبک معیشتی بر می آیند و تا چه میزان می توانند از منابع و خدمات عمومی بهره ببرند (مدرسه، درمان، آموزش  و سایر خدمات وابسته به منابع مالی عمومی). بنابراین، این کانالها و وضعیت ها به همراه حقوق و محدودیات وابسته به آن، بعد اساسی دیگری در شکل گیری الگوها و دینامیک فوق-تکثر تشکیل می دهند. این مسأله در بخش بعدی تشریح می گردد.

 (ادامه دارد...)

 

بخش اول: فوق تکثر و مفاهیم مربوط به آن (1) 

 

لایکا شریفی صادقی، دانشجوی دکترا رشته شهرسازی اروپایی، دانشگاه باوهاس وایمار

ایمیل: lika.sharifi.sadeghi@uni-weimar.de

 

  منابع:

Vertovec, Steven (2007): Super-diversity and its implications, Ethnic and Racial Studies, 30:6. 1024-1054

http://www.mmg.mpg.de/typo3temp/pics/92036d3938.jpg

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید.

http://anthropology.ir/node/11294

پیوست: 
Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.