بحث تقسیمات کشوری چه در سطح شهرستان و شهر و چه به ویژه در شهر استان، همواره در ایران مسائل بسیار و مناقشه های فراوانی را به همراه خود داشته و موافقت ها و مخالفت هایی را برانگیخته است. آنچه بیش از هر چیز مخالفت را بر می انگیزد، ایجاد اختلال در نظام های آماری، سنگین شدن بار تشکیلات اداری و دیوان سالارانه و به همین میزان بار هزینه های مالی در این حوزه و در کنار این ها، احتمال ایجاد زمینه هایی
تصویر از سایت زارایا: zaraya.ir
در بحث از تدوین رسم الخط سیستانی، در نخستین گام به ضرورت برگزینش یک الفبای نوشتاری کارآمد و در تناسب با روح زبان سیستانی بر می خوریم. در این بین زبان های نوشتاری لاتین و عربی، دو منبع الهام بزرگ و از گزینه های اصلی مورد توجه برای نوشتار سیستانی خواهند بود، چه آنکه اکثریت مخاطبین این زبان از آشنایی و تسلط نسبی نسبت به هر دوی الفبای لاتین و عربی برخوردار می باشند.
گواتر، نام روستایی کوچک در منتهی الیه جنوب شرقی ایران است که در استان سیستان و بلوچستان و در مسیر چابهار به جنگل های حرا قرار دارد. این روستا در کنار خلیج گواتر است و بندر ماهیگیری کوچکی نیز دارد. شغل بیشتر مردم در این ناحیه صید انواع ماهی، خرچنگ و میگو است.
عکاس: زینب مریخ پورz.merrikhpour@gmail.com / محل عکاسی: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان چابهار، روستای گواتر.
زمان: فروردین 1392.
تصویر: سگونتگاههای غیررسمی بندرعباس (منبع: http://imbf.ir)
هدف از این مقاله توصیف و تحلیل وضعیت سکونتگاههای غیررسمی شهری ایران از طریق ارایۀ نتایج ارزیابی اجتماعی انجامگرفته در شهرهای بندرعباس، کرمانشاه و زاهدان است. در هر یک از شهرهای هدف، از میان سکونتگاههای غیررسمی، سه تا پنج محله بر اساس
تصویر: طبابت در سیستان، سال 1902 میلادی (1).
پژوهش در خصوص پزشکی سنتی سیستان، دید تاریخی و تبارشناختی وسیعی را می طلبد؛ چه آنکه شواهد و مستندات، حکایت از پیشینه چند هزار ساله پزشکی در سیستان دارد. انجام نخستین عمل جراحی مغز در آسیا به مردمان شهر سوخته سیستان در 3200 سال پیش از میلاد مسیح نسبت داده
روستای «شوکّی» از توابع پشت آب شهرستان زابل می باشد که مظاهر زندگی سنتی و بافت معماری اصیل سیستان را به خوبی می توان در آن مشاهده گر بود. وجه تسمیه این روستا در واقع به نوعی گاو کم جثه بر می گردد که در این روستا به وفور یافت می شده و درگویش سیستانی بدان «شوکّ» گفته می شود. گفتنی است در فرهنگ پهلوی «فره وشی» نیز از نوعی گاو با عنوان «شیرشوک» یاد شده است که مردم با آن به خونیرس (ایران کنونی)
نخست بار در زمرهی مؤلفان کتب درسی زبان فارسی دورهی متوسطه بود که نامش را میشنیدم؛ با این حال تا پیش از انتشار جلد نخست از مجموعهی کتب «گویش سیستان» از اصالت سیستانی استاد خویش بیاطلاع بودم. غلامرضا عمرانی (زاده 1326 در زابل)، زبانشناس، مؤلف کتب درسی از دورهی ابتدایی تا دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر حوزهی گویش سیستان میباشد که افتخار آشنایی و شاگردی در محضر ایشان را از همان سال نخستین
در این نوشتار و در یک رویکرد توصیفی به جایگاه عدد « 3 » و تبلور اهمّیت آن در فرهنگ معاصر سیستانیان خواهیم پرداخت؛ از این رو از رویکرد تحلیلی، فاصله جسته و صرفاً با ارایه یک سری داده های خام، مسیر را برای انجام مطالعاتی که در آینده لازم می نماید هموارتر خواهیم ساخت.
موقعیت جغرافیایی و گسترده بودن محیط زیست بلوچ، وجود بیابانهایی که در برخی موارد حتی هیچ عوارض طبیعی در آن به چشم نمی خورد، توجه بلوچ را به آسمان صاف و پرستاره جلب کرد. کمی بارندگی و صاف بودن آسمان در طول زمستان که بهترین فصل برای شناسایی صور فلکی است مزید بر علت شد و بلوچ را بیشتر با ستاره ها الفت داد به¬طوری که خود صور فلکی خاصی ابداع کرد و برای هر ستاره صفت و خاصیتی قایل شد. برخی از
مصطفی علیمدد چهاردهم خردادماه 1391درگذشت. بعد از چندماه مبارزه با بیماری، سرانجام سرطان او را از پا انداخت و در حالی که تا آخرین آنات حیاتش به مسایل حرفهاش میاندیشید، چشم بر جهان فروبست.
نخستین بار در واپسین سالهای جنگ هشت ساله بود که روزی در دفتر تنها مجلهی حسابداری آن زمان که در روی کاغذ کاهی، در قطع وزیری و
تصویر: حسینعلی گزمه
«حلیمه عالی» پزشک متخصص داخلی، نخستین زن اهل سیستان و بلوچستان در عرصه قانونگذاری کشور شد. او در حالی با 70 هزار و یک رای از مجموع 115 هزار و 428 رای ریختهشده مردم زابل، زهک و هیرمند به صندوقها، در مرحله دوم نهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی
در بررسی های باستان شناسی کوه خواجه سیستان به منظور تهیه نقشه باستان شناسی و تشکیل بانک اطلاعاتی این محوطه، در تابستان 1388، به سرپرستی نگارنده، تمامی آثار موجود بر روی کوه خواجه بررسی و شناسایی گردید. از آنجایی که بیشتر باستان شناسان تنها کهن دژ در کوه خواجه را به عنوان کوه خواجه می شناساند، لازم به یادآوری است که محوطه کوه خواجه مجموعه
تصویر: نقاشی «عاطفه صوفی» 15ساله اهل سیستان و بلوچستان، برندهء نشان نقره جشنواره بینالمللی نقاشی تیانجین چین
برگرفته از : http://aminnoura.parsiblog.com
بحث و بیت را بایستی یکی از زیباترین فرم های موسیقیایی سیستانی نامید که قالب شعری آن سیتک ( دوبیتی ) و ساز همراه آن دایره است .
دوبیتی را در سیستان سیتک(seytak) می نامند . دو گمان در باره ی ریشه و معنای این اصطلاح است ، گمان نخست آن است که سیتک را هم ریشه با " سیت " ها و سکاها بپنداریم و گمان دیگر این است که آن را برگرفته از واژه ی " سیت " به معنای ترانه بدانیم .افزون بر این سیستانیان به دو بیتی ، بیت نیز می گویند . در هر روی دوبیتی سرایی یا سیتک سرایی ، شیوه ای یله سرایی بوده است که نخست ، سراینده و سپس خواننده و
سرزمین سیستان که امروز بخشی از آن در استان سیستان و بلوچستان، بخشی در جنوب خراسان و بخش هایی نیز در خارج از مرزهای کنونی ایران قرار گرفته است، یکی از قدیمی ترین حوزه های فرهنگی ایرانی است که قدمت آن به پیش از اسلام می رسد. این سرزمین دارای فرهنگی بسیار غنی است که نمونه های آن را از ادبیات تا شعر و هنرهای تجسمی و فرهنگ های مردمی می توان مشاهده کرد. سیستانیان در عین آنکه به فرهنگ ملی و
پنجاه و هفتمین شماره فصلنامه گفتگو به مدیرمسئولی «مراد ثقفی» با عنوان سیستان و بلوچستان بهار 1390 روانه کیوسکها و کتابفروشیها شده است.در این شماره 140 صفحهای فصلنامه گفتگو 8 عنوان مطلب درباره سیستان و بلوچستان منتشر شده است
شانزدهمین دوره بازی های آسیایی گوانگ ژو
آیا می توان یک منشأ اصلی برای پیدایش و اشاعه باز کودی کودی یافت ؟ بازی ای که در هر کشور به لفظی خوانده می شود . یا به دلیل کارکردش بازی ای تاریخی است که در هر جای قاره فرهنگی و کهن آسیا می توانست متولد شده باشد و محصول انسان آسیایی است؟
مقـدمـه :
بیابان ها و مناطق کویری ایران بطور تقریبی در سطح وسیعی از مناطق مرکزی واقع شده که اغلب توسط کوههای مجاور احاطه شده اند . بارندگی سالانه ی این مناطق کویری 100-200 میلی متر است که اصلی ترین زمان این بارندگی ها در طول فصول زمستان و بهار است ، چرا که تابستان ها اغلب گرم و خشک و پاییز نیز
گاستون بشلار: [ذهن ما] زمانی که در برابر فرهنگ علمی قرار می گیرد، دیگر به هیچ وجه جوان نیست؛ بلکه حتی بسیار پیر است زیرا عمر [تمام] پیش داوری هایمان را در خود حمل می کند( شکل گیری ذهن علمی، 1938) .