(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

خانه و تنوع فضایی؛ چالش‌هایی درباره آشپزخانه و سرویس بهداشتی

زهرا غزنویان
ashpazkhane.JPG

در یادداشت پیشن که از سلسله یادداشت‌های «خانه و تنوع فضایی مطلوب» بود، ذیل بحث نیاز به ارتباط با خود، مفهوم «خلوت» مطرح شد و با « فضای شخصی» پیوند برقرار کرد. یادداشت حاضر اما سعی بر تشریح بُعد دیگری از نیازهای شخصی دارد و این‌بار متمرکز بر «تَن» و نیازهای بیولوژیک است؛ مفهومی که بدون‌شک، بخشی از رونق کنونی خود را مدیون اندیشه‌های فیلسوف معاصر فرانسوی، موریس مرلوپونتی (Maurice Merlea- Ponty) است.

او بدن را رسانه و ابزار اتصال انسان با جهان پیرامون خود دانسته و اصطلاح «لنگرگاه ما در جهان» را برای اشاره به آن استفاده می‌کند. از نظر مرلوپونتی، بدن، جایگاه مهمی حتی در تحلیل‌های فلسفی دارد چرا که انسان به به واسطه آن می‌تواند در جهان سهیم شده و درون آن حضور داشته باشد.

این‌که خانه می‌بایست در برابر نیازهای جسمی ساکنانش پاسخگو باشد تقریبا امروز موضوع مورد مناقشه‌ای نیست و اکثر تعاریف و رویکردها، این کارکرد ابتدایی را برای آن می‌پذیرند ولی مسئله اصلی آن‌جاست که چه تیپی از این ارتباط، به لحاظ فرهنگی مورد تقاضا بوده و مطلوب تلقی می‌شود؟ به ویژه آن‌که خود ساکنان در این مورد چه عقایدی دارند؟

ارتباط خانه با بدن را ذیل چند نیاز جزئی‌تر «خوابیدن»، «خوردن»، «نظافت»، «رابطه جنسی» و نیز «تحرک» می‌توان پی گرفت که از این بین، مبحث خواب و مسئله اطاقی برای خواب، پیشتر مورد بررسی قرار گرفت. یادداشت حاضر نیز دو فضای آشپزخانه و سرویس‌های بهداشتی را مورد بررسی قرار خواهد داد.

آشپزخانه؛ یک فضای دوگانه

آن‌چه امروز با عنوان آشپزخانه شناخته می‌شود در فرهنگ ما حاصل دگردیسی مفهوم مطبخ است که گرچه اشتراکاتی با آن داشته ولی بسیار متفاوت است. مطبخ به عنوان فضایی بیرونی و در حاشیه ساختمان اصلی، دور از معرض دید و دسترسی عموم، تاریک، فاقد سیستم تهویه مناسب، کثیف و دودآلود، فاقد تزئینات و عناصر زیبایی‌شناسانه، تک منظوره (فقط پخت غذا) و نیز فاقد عرصه عمومی برای غذا خوردن خانوادگی در روند دگردیسی خود به آشپزخانه تبدیل می‌شود که نقطه مقابل این ویژگی‌ها و از مهم‌ترین فضاهای خانه‌های امروزی است. در این‌جا می‌توانید به صورتی مفصل‌تر، برخی از این تشابه‌ها و تفاوت‌ها را بخوانید. آشپزخانه به معنای امروزین آن، یعنی محل آشتی آب و آتش، فضایی تمیز ولی ویژه شستشو و از بین بردن آلودگی‌ها، فضایی فردی ولی جمعی، کاربردی ولی دکوراتیو و... دوگانه‌های بسیاری را در خود جای داده و شاید بیش از هر فضای دیگری در خانه امکان توصیف تاریخ چند سده اخیر و تغییرات فرهنگی متعاقب آن‌را داشته باشد. نشانه‌هایی از فرآیندهای صنعتی شدن، مدرنیزاسیون، تغییر نقش و جایگاه زنان و نیز تغییر سبک زندگی را می‌توان در همین یک فضا به تنهایی سراغ گرفت. بنابراین عجیب نخواهد بود که امروز، تناقضات و تعارضات بسیاری را در اندیشه ساکنان درخصوص آن بیابیم. 

آشپزخانه پس از فاصله گرفتن از مطبخ و وارد شدن به قلب و مرکز ساختمان اصلی، باز هم تغییر کرد و نسل جدید آشپزخانه‌ها که با عنوان آشپزخانه اوپن شناخته می‌شوند روزبه‌روز درحال گسترش و همه‌گیر شدن هستند. در مورد این‌که آشپزخانه باید زیبا، شیک و خوش‌منظره باشد تقریبا اجماعی کلی وجود دارد و تمامی شرکت‌کنندگان در پژوهش کیفی نگارنده، جدای از جنس و نسل، به آن اشاره داشته‌اند اما توافق در مورد دیگر موضوعات مرتبط با آن در این حد نیست. به عنوان مثال، ابعاد و متراژ آشپزخانه که بسیار وابسته به تجربیات فرد از آنست. زنان اغلب از اندازه آشپزخانه خود گلایه‌مند بوده و معتقدند که کمتر از نیاز خود فضا دارند. آشپزخانه از نظر آن‌ها کاربری‌های به مراتب بیشتر از کاربری‌های مدنظر اعضای دیگر خانواده دارد. به عنوان مثال این زن خانه‌دار می‌گوید: «برای من آشپزخانه خیلی مهم است. مدام در حال آمدوشد به آنم. گاهی دلم می‌خواهد بافتنیم را هم در آن بنشینم و ببافم و یا کتابم را آن‌جا بخوانم. برای همین باید آشپزخانه از بهترین فضاهای خانه باشد که نیست. نور و تهویه خوب ندارد و خیلی کوچک است.» این موضوعی است که زنان دیگر هم به آن اشاره می‌کنند، مثلا این خانم، تنها مشکل خانه فعلیش را بی‌توجهی به آشپزخانه دانسته و می‌گوید: «دلم می‌خواست آشپزخانه‌مان بهتر بود. در وسط خانه است و هواکش ندارد و پنجره‌ای هم به بیرون ندارد. آشپزخانه‌مان نور کافی ندارد... اگر عقلم قدر امروزم می‌رسید به بنا می‌گفتم آشپزخانه را جای یکی از اطاق‌ها که نور خوبی دارد بسازد اما متاسفانه ما خودمان هم این چیزها را بلد نبودیم.» فرآیند پختن غذا، فرآیندی تدریجی و نیازمند سرکشی مداوم است. صدا و بو، نشانه‌هایی هستند که درباره وضعیت غذا و این‌که در چه مرحله‌ایست به آشپز اطلاع می‌دهند. برای همین نشستن در نقطه‌ای که امکان دیدن این نشانه‌ها را بدهد الزامی است وگرنه فرآیند طبخ غذا، از اختیار فرد خارج خواهد شد. به همین دلیل اصولا زنان ترجیح می‌دهند در داخل آشپزخانه یا نقطه‌ای نزدیک به آن بنشینند تا حواسشان از این کار پرت نشود. برای همین حضور و سرکشی مداوم به این فضا ناگزیر است و ابعاد و منظره و چهره آن، تاثیر زیادی در خستگی یا عدم خستگی فرد می‌گذارد. این، تجربه‌ایست که مردان عموما با آن بیگانه‌اند و با نوعی از تقلیل‌گرایی مبتنی بر تجربه خود، آن‌را درک می‌کنند.

همین مسئله تجربیات متفاوت باعث می‌شود که توقع از این فضا نیز متفاوت شده و به مجموعه‌ای اختلاف‌نظر درباره این فضا دامن زند. یکی از این تفاوت‌ها مربوط به شکل آشپزخانه است. زنان مورد مطالعه در این پژوهش، همواره از قرار داشتن آشپزخانه در معرض دید دیگران ناراضی بوده و آن‌را باعث سختی خود می‌دانستند. در مقابل، مردان معتقد بودند آشپزخانه، باید شیک و بخشی از دکوراسیون، پرستیژ و چهره خانه باشد. برهمین اساس آن‌ها تمایل زیادی به ام‌دی‌اف کردن کابینت‌ها و انبار وسایل  و ابزارهای برقی جدید در آن نشان می‌دهند. تجربه مردانه از این فضا می‌تواند دوست‌داشتنی و خیلی متفاوت با پشت‌صحنه آن باشد. به طور مثال، این پسر جوان در این‌باره از اصطلاح «فضای بارمانند آشپزخانه» استفاده کرده و می‌گوید: «این فضا، دیوار اوپن آشپزخانه و صندلی‌های گرد دورش است که مثل بار می‌ماند، فضایی که ما خیلی امکان تجربهاش را نداشته‌ایم. این بخشی از فضای خانوادگی ماست که خیلی از آن خوشم می‌آید، خوب است، صمیمی است و به معنای واقعی کلمه، خانوادگی است.»

اختلاف‌نظر بر سر مسئله اوپن کردن آشپزخانه، بحثی است که تقریبا در اکثر این خانواده‌ها مطرح بوده است. استدلال زنان آنست که گرچه برای تمیز کردن و تمیز نگه داشتن آشپزخانه، تلاش شبانه‌روزی‌ای از سوی زنان صورت می‌گیرد ولی تقریبا داشتن یک آشپزخانه کاملا تمیز و شیک، یک موقعیت استثنا و موقتی است و به محض وارد شدن به آن و شروع فرآیند پخت یک غذا، فضا زنده و پویا و جبرا غیرتمیز می‌شود که البته به معنای کثیف یا آلوده نیست، بلکه موقعیتی را گفته می‌شود که به اندازه کافی تمیز نیست که بخواهد در معرض دید دیگران قرار بگیرد. آشپزخانه جدای از بخش کافه‌تریایی و دیدنی‌اش، بخش‌های نامطلوبی هم دارد که مربوط به جمع شدن ظروف کثیف، زباله و ... است، بخش‌هایی پشت‌صحنه مانند که زنان همواره آن‌را از جلوی صحنه خانوادگی و مواقعی که خانواده می‌خواهد در خانه و آشپزخانه حاضر شود حذف می‌کنند. این دقت نظر به محیط و توجه به حفظ صحنه و پشت صحنه و جلوی صحنه، فرآیندی انرژی‌بر است و استفاده از آشپزخانه اوپن را برای زنان سخت می‌کند.

همچنین زنان دوست ندارند وقتی که کار می‌کنند دیده شوند و مهم‌تر از آن از، فرآیند تولید یک محصول را به تصویر بکشند. به نظر آن‌ها این بر درک افراد از کیفیت محصول نهایی تاثیر می‌گذارد. این خانم در این‌باره می‌گوید: «همیشه از آشپزخانه پشت خوشم می‌آمده که جلوی دید نباشد. دلم نمی‌خواهد وقتی که دارم کار می‌کنم جلوی دید دیگران باشم. ضمن این‌که با روسری و چادر نمی‌توانم پای گاز بایستم و غذا بپزم. آشپزخانه وقتی جلوی چشم است نوع غذا و بوی غذا هم جلوی چشم است. آدم وقتی نمی‌داند غذا چیست حریص‌تر می‌شود برای خوردن تا وقتی که از قبل دیده و بویش را چشیده است.»

بنابراین به نظر می‌رسد آشپزخانه در سیر تکاملی خود به فضایی دووجهی تبدیل شده که هرکدام از اعضای خانه، به فراخور تجربه‌شان آن‌را مبنای داوری درباره این فضا قرار می‌دهند: بعد پشت صحنه و کثیف و فرآیندی و بعد جلوی صحنه و تمیز و محصولی. اگر طراحی به گونه‌ای باشد که هرکدام از این ابعاد، مابه‌ازاء فضایی خود را داشته باشند و در عین حال، کلیت آشپزخانه حفظ شود به نظر می‌رسد آشپزخانه، تجربه بهتری خواهد بود. این بحث به معنای بازگشت به آشپزخانه بسته نبوده و احتمالا بسیاری از ساکنان امروزی خانه‌ها نیز چنین مسئله‌ای را نمی‌پسندند، بلکه توجه به طراحی آشپزخانه‌ای نه تماما اوپن و کاملا باز بلکه مدلی بینابینی است که در ضمن دارا بودن میزانی از باز بودن و دکوراتیو بودن بتواند بخش‌های فرآیندی، کثیف و نامنظم (مانند ظرفشویی، گاز و زباله‌ها) را از جلوی چشم دور داشته و به نوعی پشت نگه دارد که زنان نیز به هنگام کار و یا داشتن میهمان راحت بوده و مدام نگرانی کثیفی و شلوغی آشپزخانه نباشند.

سرویس‌های بهداشتی

دستشویی و توالت هم سرنوشتی مشابه آشپزخانه داشت و از گوشه پرت حیاط به داخل ساختمان آمد، اتفاقی که گرچه در ابتدا با استقبال افراد زیادی مواجه شد، افرادی که از سختی‌های استفاده زمستانه و خصوصا شبانه از آن‌ها شاکی بودند و مسئله ترس‌های کودکان و سختی برای نوزادان، سالمندان و بیماران را مطرح می‌کردند. یادداشتی در این‌باره را می‌توانید در این‌جا بخوانید. با این‌حال مهاجرت سرویس بهداشتی به فضای داخلی خانه، به مرور، اعتراضاتی را نیز در پی داشت. افراد از سخت شدن فرآیند دفع و مشکلات بیولوژیک و ناراحتی‌هایش صحبت می‌کنند و این‌که برخلاف انتظار، به تسهیل این فرآیند زیستی کمک نکرده و حتی مشکلاتی را نیز دامن زده است. این مسئله خصوصا در حضور دیگری و زمانی که خانه، پذیرای میهمانانی است هم برای میزبان و هم برای میهمان سخت می‌نماید و در این بین، همان گروه‌هایی که گمان می‌شد راحت‌تر خواهند بود (مانند سالمندان) بیشترین فشار را بابت کنترل بیولوژیک خود احساس می‌کنند و موضوع «شرم» خود به یک مسئله تبدیل شده است. این‌که فضای داخل سرویس بهداشتی، از داخل فضای نشمین و پذیرایی دید دارد و احساس شنیده شدن از بیرون، استفاده از آن‌را برای افراد خصوصا سالمندان دشوار می‌سازد.

به نظر می‌رسد در مورد سرویس بهداشتی، زنان با معذوریت‌های بیشتری مواجه هستند، خصوصا در مواقعی که به لحاظ سیکل ماهیانه بدنشان در وضعیت معمول به سر نمی‌برند. در این مواقع، دسترسی به وسایل بهداشتی و فضایی مناسب برای شستن و خشک کردن لباس زیر اهمیت دارد. این مسئله سختی استفاده از دستشویی در حضور دیگران، حتی در زمان‌های معمول ماه (و نیز به مواقع حضور در طبیعت که دسترسی به سرویس بهداشتی دشوار است.) هم به نوع دیگری صادق است. در مشاهدات پژوهشگر از نمونه مورد مطالعه به کرات دیده شده که زنان در استفاده از سرویس بهداشتی خصوصا در مواقعی حضور «دیگری» با سختی مواجه هستند. در مورد یکی از آن‌ها دیده شد که تا زمان حضور میهمان در خانه، از رفتن به دستشویی خودداری می‌کند. او می‌گفت: «خوب نیست زن از جلوی همه رد شود و به دستشویی برود.» این موضوع نیز در چهارچوب مسئله فرهنگی «شرم» قابل تحلیل است و جای کار بیشتری دارد.

نکته قابل توجه دیگر در این مورد، ورود قدرتمند گفتمان پزشکی شدن به فضای خانگی است به طوری که انتقاد به توالت‌های ایرانی و ضرورت استفاده از توالت‌های فرنگی، بیش از پیش مطرح می‌شود و خصوصا با پیر شدن اهل خانه یا نزدیکان آن، قوت می‌گیرد. این جریان چنان پیش رفته که نیمی از خانه‌های مورد بررسی، اقدام به راه‌اندازی این فضا در کنار فضای موجودشان کرده‌اند. خود این موضوع اضافه شدن توالت‌های فرنگی به ساختار خانه، دشواری‌هایی را به دنبال داشته، چرا که به این منظور از ابتدا فضایی درنظر گرفته نشده و افراد ناچارند آن‌را به بخشی از کاربری‌های فضای موجود تحمیل نمایند که عموما فضای حمام است. کوچکی مکان و نیز عدم تفکیک مناسب، عملا استفاده از هر دوی این فضاها را دشوار و در مواردی حتی مختل مینماید. با این‌حال اهل خانه آن‌را ناگزیر می‌دانند. تناقضی فرهنگی نیز درباره ادغام فضای توالت و حمام وجود دارد. قواعد استفاده از فضای اول، عموما سکوت، صحبت نکردن با کسی و نیز نخوردن چیزی است درحالی که فضای حمام همواره عکس این بوده است. حمام که تا سالیان سال، شکل عمومی آن در شهرهای ما تجربه می‌شده جزء پویاترین فضاها بوده و خوردن خوراکی‌های خنک و مقوی در آن، سنتی که هنوز در برخی خانواده‌ها اثراتی از آن برجاست. تداخل این دو حوزه با یکدیگر، حسی دوگانه را می‌تواند در برخی افراد ایجاد می‌کند فضای تمیز حمام یا فضای کثیف توالت. جدای از این‌که تا چه اندازه هرکدام از این پیش‌داوری‌ها درست هستند ولی به لحاظ تاریخی، چنین ریشه‌های در فرهنگ ایرانی دارند. به عنوان جمع‌بندی به نظر می‌رسد در طراحی خانه‌ها باید فکری به حال توالت‌های فرنگی به عنوان یک مطالبه تکمیلی و نه جایگزینی جدید کرد و همچنین در مورد مکان قرارگیری این فضاها بازنگری‌ای جدی صورت داد.

نداشتن فضای جامه‌کن برای حمام و سرویس بهداشتی بیرون از اطاق، از سوی چند نفر از زنان به عنوان مشکل اشاره شده بود درحالی که مردان هیچ‌کدام توجهی به این مسئله نداشته‌اند. این موضوع با ارزش‌های فرهنگی مرتبط با جنسیت در جامعه قابل درک است. در مثال حمام، زنان به لحاظ فرهنگی و در بسیاری از خانواده‌ها حتی در داخل خانه خودشان ملزم به رعایت حدودی از پوشش هستند که بیشتر از پوشش تعیین شده برای مردان است. این موضوع خصوصا زمانی که «دیگری» در خانه حضور دارد جدی‌تر بوده و مسئله دسترسی به لباس، پس از استحمام را جدی‌تر می‌سازد. محل بد حمام در نقشه خانه و عدم رعایت مسئله اشرافیت از طرفی و فقدان تفکیک فضایی داخلی به منظور رختکن و نگهداری حوله و لباس‌های تمیز از دیگر مشکلات افراد با حمام‌هایشان است.

منابع:

-  پیراوی ونک، مرضیه، 1389، پدیدارشناسی نزد مرلوپونتی، آبادان، نشر پرسش.

- غزنویان، زهرا، 139، انسان‌شناسی فضای خانگی شهری؛ از مطلوبیت تا واقعیت، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: ناصر فکوهی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

 

سایر یادداشت‌ها از این مجموعه:

گوناگونی در فضای خانگی

خانه، خلوت، خویشتن

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.