مارتن هایدگر: به محض آنکه انسانی زاده می شود، به حدی رسیده که آمده مردن است ( هستی و زمان، 1927)
عکسوارههای بیانجـام(3)(حامد یغمائیان، زمستان ١٣٨٥)
فکوهی
عکسوارههای بیانجـام(1)(حامد یغمائیان، زمستان ١٣٨٥)
هر روز که روزنامه را باز کنیم، کودکی و یا زنی دیگر نیست. چند خط نوشتهاند که او مرده است. عکسهای من دربارهی این کودکان و زنان شکنجهدیده، زخمخورده و فراموششده است که مردهاند و خاطرهی آنها هم در خاطر کسی نیست. عکسها بازسازی شدهاند،
با پارههایی از روزنامههای دیروز، امروز و یا فردا و چهرههای دوستان من که هنوز زندهاند، اما خواستند تا تصاویر محو آنان خاطرهی خشونتی را که همه روزه شاهد آن بودهایم، دوباره و دوباره زنده کند.
«عکسـوارههای بیانجـام»، تکرار مکرر لحظههایی از همین زندگی است که میکنیم؛ هنوز هم گهگاه اگر خواستید روزنامهای را بازکنید، عکسی دیگر آنجا، نشسته است.