(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

صدا در شهر: بررسی انسان شناختی تاثیر صدای مدرسه بر خانه های اطراف و دانش آموزان

فاطمه کلهر
footbal88.jpg

تحقیق درسی
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، گروه انسان شناسی، دی ماه 1391
چکیده: در این تحقیق به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی تاثیر صدای مدرسه بر خانه های مجاور آن و بررسی این صداها بصورت آلودگی صوتی و مشکلات ناشی از ان و تاثیر صدا بر بچه های مدرسه را مورد تحقیق قرار داده ایم. در واقع این تحقیق یک مدرسه ی پسرانه (ابتدایی) بنام مدرسه ی شاملو واقع در خیابان پیروزی پرستار شمالی، خیابان لادن غربی در منطقه ی 14 تهران، سال تاسیس 1359، را مورد بررسی قرار می دهد.

بعد از ارائه ی کلیات، تعریف اصطلاح و واژگان به همراه ذکر تاریخچه ی مدارس و شهر پرداخته ایم. با مطالعه ی موردی بر روی بچه های این مدرسه و مشکلات ناشی از صدای مدرسه بر خانه های مجاور آن ها پرداخته شده است.

کلیدواژگان : شهر، مدرسه، صدا و صوت

مقدمه :

زمانی که مسئله صدا در شهر مطرح می شود تداعی کننده یک مسئله و مشکل بزرگ است. همان طور که خیابان های شهر های بزرگ بسیار پر سر و صدا شده، خانه ها نیز بی نصیب نمانده اند. مخصوصا خانه هایی که در نزدیکی مدرسه ها قرار دارند، علاوه بر سر و صداهای دیگر، باید صدای ناشی از مدارس را نیز تحمل کنند.

هیچ کس منکر نیست که سر و صدای شهر در مواقعی به سطحی غیر قابل تحمل می رسد و صدا به سر و صدایی ناهنجار تبدیل می شود. بچه ها نیز در مدارس با صداهای جدید رو برو می شوند. در واقع صدا به صورت تصادفی به گوش همگان می رسد. البته صدا بخش بزرگی از زندگی روزانه و شبانه ی مردم تمام دنیا را به خود اختصاص داده است و سرانه ها نیز اعم از تلویزیون، رادیو و سینما بدون صدا نمی تواند باشد. و اگر یک روز صدایی پخش نشود، دنیا در سکوت به سر خواهد برد. که این هم برای انسان ها غیر قابل تحمل خواهد بود.

پس صدا جزء ضروریات زندگی می باشد و کاربردهای فراوانی دارد. در واقع یک انسان از لحظه ی بوجود آمدنش و در وجود مادر خویش با صدای قلب مادر لحظه به لحظه بزرگتر می شود.

طرح مسئله

تا قبل از جریان جهانی شدن مسئله و مشکلات نامحسوس تر بود. اما امروزه کالبد شهرها با دگرگونی قابل توجهی همگام با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به همراه فن آوری جدید رو به رو است. شهرها هم چون سایر پدیده ها ساخته ی انسان هستند که در طول زمان دچار تغییر و تحول و رشد شده است که این مسئله با افزایش سر و صدا همراه بوده است. که پویا و مداوم است.

محدوده های فیزیکی شهر نیز تغییر کرده و ما منازل و کوچه های فراوانی در شهرها می بینیم که در مجاورت با مدارس مختلف قرار دارند. در نتیجه گاها با مشکلات عدیده ای رو برو می شویم. در موارد مورد طمالعه که 2 مدرسه ی ابتدایی، پسرانه و دخترانه می باشند و ما تاثیر صدا را بر خانه های مجاور آن ها و مسائل و مشکلات شان را در این 2 محله یکی واقع در پاسداران و دیگری خیابان پرستار شمالی و هم چنین تاثیر صدای مدارس بر خود بچه ها را نیز بررسی کرده ایم.

اهمیت و ضرورت تحقیق

توسعه ی فیزیکی و رشد جمعیت در تهران در چند دهه ی قبل دارای افزایش بوده و امروزه با گسترش بالایی رو به رو هستیم. در این بین مدارس فراوانی هم ساخته شده است. که عوارض و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را در پی دارد. و ما هم با حمایت دولت و مردم رو به رو هستیم.

قطعا افزایش مدارس، صداهای جدیدی را هم به ارمغان آورده است. صداهای ناهنجاری را هم گاها بدنبال داشته است. البته این نوع صدا را باید تحمل کرد زیرا برای پرورش بچه ها لازم و ضروری هستند. اما بعضی صداهایی که از مدرسه شنیده می شوند ناهنجار است و باید رفع و رجوع شوند.

هدف تحقیق :

در جستجوی پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از صدای مدرسه بر خانه های مجاور آن و هم چنین تاثیر صدا بر بچه های مدرسه را مورد بررسی قرار داده ایم.

روش تحقیق :

1. روش مطالعه ی اسنادی- کتابخانه ای و تاریخی و جمع آوری شواهد گذشته و حال می باشد.

2. این مرحله از تحقیق به صورت علمی خواهد بود. که با استفاده از مشاهده- مصاحبه حاصل شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. متاسفانه اجازه ی عکس برداری داده نشد.

سوالات تحقیق

سوالات مربوط به بچه های مدرسه

1. نسبت به صدای زنگ مدرسه چه احساسی دارید؟

2. هنگام شنیدن زنگ تفریح چه احساسی دارید؟

3. هنگام شنیدن صدای زنگ آخر (تعطیل شدن مدرسه) چه حال و هوایی دارید؟

4. هنگام شنیدن صدای زنگی که نشان دهنده ی پایان زنگ تفریح است، چه احساسی دارید؟

5. آیا صدای ناظم مدرسه تان را دوست دارید؟ (تشریح کنید)

6. صدای کدام معلم برای شما جذابیت دارد؟ چرا؟

7. چه صدایی در مدرسه برای شما جذابیت دارد و دل انگیز است؟

8. شنیدن کدام صدا در مدرسه شما را ناراحت می کند؟

10. شما با پخش کردن موسیقی هنگام زنگ تفریح موافق هستید؟ چرا؟

سوالات مربوط به خانه های مجاور مدرسه

1. اغلب چه صداهایی از مدرسه به گوش شما می رسد؟

2. آیا صداهایی که از مدرسه می آید، باعث ناراحتی شما می گردد؟

3. آیا شنیدن صدای مدرسه برای شما خاطره انگیز است؟

4. آیا شما فرزندی دارید که به این مدرسه برود؟

5. نزدیکی منزل شما به مدرسه فرزندتان، حس امنیت را در شما ایجاد می کند؟

6. شنیدن صدای کادر مدرسه چه احساسی در شما بوجود می آورد؟

7. از این که منزل شما در جوار مدرسه است چه احساسی دارید؟

8. به نظر شما این که مدرسه در نزدیکی محل سکونت باشد درست است؟

9. به نظر شما صدایی که از مدرسه شنیده می شود را می توان جز آلودگی صوتی به شمار آورد یا خیر؟

شهر :

در ادبیات علوم انسانی اغلب مفهوم شهر با مفهوم تمدن یکی گرفته می شود و بنابراین شهر را نوعی خاص از سازمان یافتگی زندگی اجتماعی در انطباق با فضا تلقی می کنند که برای آن می توان مولفه های مشخصی را بیان کرد. مهم ترین مولفه هایی که در این زمینه مطرح شده اند عبارتند از :

  1. نوع زیستگاه (مسکن)
  2. نوع معیشت (اقتصاد)
  3. نوع مدیریت سیاسی (رابطه ی قدرت/ فضا)
  4. نوع تقسیم کار اجتماعی
  5. نوع تقسیم فضا
  6. نوع فرهنگ و روابط انسانی

هر یک از این مولفه های عام را می توان به مولفه هایی بسیار خاص تر تقسیم و طبقه بندی کرد. اما در معنی عام شهر یعنی معنی معادلی با مفهوم تمدن، شهر را باید دارای پیشینه ای لااقل 7000 ساله دانست که با فاصله ی نسبتا اندکی یعنی در حد 2 تا 3 هزار سال از انقلاب نوسنگی، با تغییر شکل تدریجی جماعت هایی روستایی دائم ظاهر می شود. و بصورتی پیوسته تا امروز گسترش می یابد به نحوی که امروز به شکل نوع زیست غالب تمامی بشریت درآمده و در آینده ای نه چندان دور شاید به تنها شکل زیستی انسان ها تبدیل شود.

شهر زیستگاهی است انسان ساخت و در زیر یک قدرت سیاسی مشخص که تمرکز جمعیتی نسبتا پایداری را درون خود جای می دهد. فضاهایی ویژه بر اساس تخصص های حرفه ای به وجود می آورد، تفکیکی کمابیش مشخص و فزاینده میان بافت های مسکونی و بافت های کاری ایجاد می کند و فرهنگی خاص را به مثابه حاصلی از روابط درونی خویش پدید می آورد که درون خود خرده فرهنگ های بی شماری را حمل می کند.

این تعریف نوعی تعریف جامع است که شاید نتوان با دقت زیاد آن را با همه ی شهرهای قابل مشاهده به ویژه شهرهای قدیمی انطباق داد اما واقعیت ان است که شهرها عموما از منطقی در شکل گیری و تداوم خود تبعیت می کند که تقریبا همواره به مشخصات چنین تعریفی نزدیک می شود. این منطق را می توان با تاکید بر نوعی تفکیک شناخت شناسی به صورتی نظام مند در رویکردهای عملی متفاوتی که تلاش کرده اند شهر را به عنوان پدیده ای پیچیده مورد تحلیل قرار دهند، مورد توجه قرار داد. (ناصر فکوهی، ص : 28)

شهر نوعی از سازمان یافتگی اجتماعی است که ظهور آن در محور زمانی نیاز به فراهم آمدن شرایطی خاص دشاته است. از انقلاب نوسنگی در حدود ده هزار سال پیش تاکنون می توان به طور عام شاهد سه موج بزرگ گسترش شهری بود. موج نخست موجی است که در حدود 5 تا 6 هزار سال پیش یعنی در حدود هزاره ی چهارم پیش از میلاد در بین النهرین و مصر و سپس در هندوستان و چین نخستین شهرهای زراعی را بوجود آورد، شهرهایی که به سرعت تبدیل به شهر و دولت های کمابیش قدرتمند شده و مناطق گسترده ای را در زیر سلطه ی خود گرفتند.

موج دوم از نیمه ی قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم با انقلاب صنعتی و انقلاب های سیاسی اروپایی همراه بود. و شهرهای صنعتی این قاره و سپس قاره ی امریکا را بوجود آورد. موج سوم شهرنشینی پس از جنگ جهانی دوم و با عمومیت یافتن نظام جهانی، ابتدا بر اساس نظام دو قطبی و سپس بر اساس نظام چندقطبی سرمایه داری جهانی، بصورتی غالب در سراسر جهان شکل گرفت (ناصر فکوهی، ص : 39)

مکتب خانه- مدرسه

پیش از آن که مکتب خانه و یا مدرسه به شیوه ی امروزی ایجاد شود، مدرسه و محل تحصیل علم عبارت بود از محوطه ای باز با ساختمان هایی یک طبقه و دو طبقه که ضمیمه ی مسجد بود یا به طور مستقل تنها به خاطر مدرسه ی طلاب دینی احداث می گردید، اطاق های مخصوص این محل را حجره می گفتند که هر حجره شامل ایوان و یک اطاق و یک پتو یا صندوق خانه بود و در هر حجره یک یا چند طبقه منزل می کردند.

هزینه ی این طلاب از درآمد موقوفات این مدرسه یا از طرف مجتهدین و مرجع تقلید تامین می شد که از ماهی یک تومان تجاوز نمی کرد. معلمین این جماعت را هم مدرس می گفتند که صبح و هصر ایشان را در حجره تا شبستان جمع می کردند و تعلیم می دادند.

دروس این طلاب صرف و نحو و فارسی و عربی و فقه و مسائل شرعی بود اما درباره ی مکتب خانه ها و معلمین سرخانه باید گفته شود که مکتب خانه ها دو نوع بودند یکی خصوصی که در منزل طبقات اعیان دایر می گردید و مخصوص فرزندان یک یا چند خانواده بود و نوع دیگر مکتب خانه های عمومی که تمام طبقات و خانواده ها می توانستند کودکان خود را به آنجا بفرستند.

در مکتب خانه دو نفر از کودکان مراقبت می کردند یکی همان معلم یا ملا بود که کارش تدریس و تعلیم بود و حقوقش هم از بیست و پنج قران تجاوز نمی کرد. مکتب خانه ها عموما در یک اطاق کوچک یا بزرگ دایر یم شد و در زیر این اطاق گاهی زیر زمین یا سردابی هم بود که معلم یا آخوند مکتب خانه برای تنبیه و مجازات شاگردان از آنجا استفاده می کردند و کودکان بازیگوش و درس نخوان را در آن محل ها چند ساعتی زندانی می کردند که این مکان ها در عرف مکتب دارها به سیاه چال معروف بود.

مدرسه های معروف

مدرسه ی صدر

مدرسه ی صدر یکی از مهم ترین مدارس دارالخلافه ی تهران محسوب می شد.

مدرسه ی مروی

این مدرسه ی معروف که در خیابان ناصریه و در بازار مروی بنا گردید.

مدرسه ی پامنار

این مدرسه ی بزرگ در محله ی پامنار واقع است. و در اوایل عصر قاجاریه تاسیس گردید. و در نقشه ی قدیم تهران وضع آن انعکاس دارد.

تاریخچه ی مدارس موسیقی به عنوان مدرسه ای که آن صداهای فراوانی شنیده می شود :

تاریخ و تاسیس هنرستان عالی موسیقی دارای فراز و نشیب های فراوانی بوده است. این آموزشگاه بزرگ و آبرومند نقشی بزرگ و سازنده در تعلیم و تربیت هنرمندان شایسته ی کشور داشته است. هسته ی اصلی این هنرستان، در سال 1235 خورشیدی توسط 2 کارشناس فرانسوی موزیک به نام بوسکه و رویون ادر در ایران بنیاد نهاده شده و دسته ی موزیک نظام را تشکیل دادند.

دسته ها و تکنوازی های موزیک نظام در سال 1249 خورشیدی رسما شعبه ی موزیک نظام را تاسیس کرد که در شمار واحدهای تابع مدرسه دارالفنون درآمد و به مدرسه ی موزیک نظام شهرت یافت.

از لحاظ فیزیکی تمامی پدیده های شنیداری پاره ای خواص مشترک دارند. صداها بر اثر ارتعاشات بوجود می آیند و در محیط های مختلف به شکل موج های متحد المرکز دارای فشار پخش می شوند و هنگامی که به گوش یک گیرنده ی حساس به این فشارها می رسند، دریافت هایی گوناگون ایجاد می کنند. ما انسان ها دستگاه شنوایی بسیار خوبی داریم. اما بر خلاف خفاش ها و پاره ای از حشرات و دیگر انواع جانوران، گوش ما نمی تواند بیش از 20000 سیکل در ثانیه را بشنود.

با این همه، آن چه می توانیم از محدوده ی نوارهای بسامدهای قابل شنیدن بشنویم واقعا قابل ملاحظه است. معمولا صدا را در دسته ای از صوت ها قرار می دهیم که آزار دهنده اند و ایجاد مزاحمت می کنند. صدا می تواند عملکرد انسان، خواب، استراحت و ارتباط او را آشفته کند، می تواند باعث از بین رفتن شنوایی و ایجاد آثار روانی و فیزیولوژیک و حتی واکنش های پاتولوژیک شود. مهم ترین صداهای آزاردهنده صداهای صنعتی هستند.

به جز صداهای کارگاه های صنعتی که باعث آثار سوء بر کارگران می شوند، صداهای ناشی از ترافیک جاده ها منبع اصلی صداهایی هستند که ممکن است باعث آشفتگی و آثار سوء بر تمامی افراد شوند. هم چنین برای کسانی که در نزدیکی فرودگاه ها زندگی می کنند، صدای هواپیماها یکی از آلاینده های صوتی است.

صدا فقط تا اندازه ای قابل تحمل است و از آن بیشتر کشش عصبی، تحریک ناپذیری، ناراحتی یا درد به وجود می آورد. فیزیولوژیست ها عقیده دارند که گوش برای شنیدن آستانه ای ثابت دارد و صدا تنها در صورتی که قابل شنیدن است که شدتی بیش از آستانه داشته باشد. آستانه ی شنوایی می تواند جابجا شود و بسته به حالت شنونده و درجه ی توجه و دقت او تغییر کند.

دانشمندان پی برده اند که صدا از نظر الگوی ارتعاش، گرایش دارد طیف بسامدها را به شیوه ای به نسبت نامنظم و متراکم طی کند. سن شنونده می تواند تا اندازه ای کیفیت و کمیت صدای قابل تحمل را تعیین کند. معمولا جوانان بیش از سالمندان تحمل صدا دارند. ضربه ی یک ساز کوبه ای یا یک فریاد تیز که برای جوانی ناخوشایند به نظر می رسد، ممکن است فردی میانسال را خشمگین کند. سلایق و شیوه های شنیدن نیز از نسلی به نسل دیگر تغییر می‏کنند. اما در نهایت به یک تعریف ذهنی می‏رسیم :«صدا، صوتی ناخوشایند است.» (امین شهیدی، ص : 35)

یافته های میدانی

اغلب صداهای زیادی از مدسره به گوش می رسد. صدایا همهمه ی بچه ها، سر و صدای ناظم، صدای زنگ تفریح و زنگ پایان مدرسه، این صداها گاهی از اوقات موجب ناراحتی من می شود. مخصوصا صبح های زود که من خوابم یا فرزند وکچکم با شنیدن صدای ناظم از خواب می پرد و گریه می کند.

ولی هیچ وقت این صداها برای من خاطره انگیز نیست نمی دانم چرا؟ شاید چون این مدرسه یک مدرسه ی پسرانه است و من هم در مدرسه ای دخترانه درس خواندم هیچ احساسی به مدرسه ندارم ولی برای من یک روز خیلی جالب بود. زمانی که تولد امام علی (ع) بود و در مدرسه موزیک سریال امام علی (ع) را پخش کردند و من بسیار خوشحال شدم. و یاد آن سریال افتادم و احساس کردم تداعی و شنیدن این صدا می تواند برای بچه ها بسیار جالب و آموزنده باشد یا در ایام محرم صدای زیارت عاشورا پخش می کنند.

به نظرم این کار بسیار مفید است. من فرزندی ندارم که به این مدرسه برود. از نظر من صدایی که از مدرسه شنیده می شود را نمی توان جزء آلودگی صوتی به حساب آورد زیرا کاملا آموزنده است. اما صدای فریاد ناظم را می توان جزء آلودگی صوتی به حساب آورد (اطلاع رسان: خانم 25 ساله، لیسانس)

صبح ها سر و صدای بچه ها و صدای ناظم که بلند بلند صحبت می کند بعضی وقت ها بر حسب مناسبت ها برای بچه ها موسیقی پخش می کنند که برای من خیلی جالبه، این صداها روزهای اول موجب ناراحتی من می شد ولی الان گوشم عادت کرده ولی اولین روز مهر ماه من عصبی شده بودم زیرا در خواب بودم و من از خواب پریدم ولی اکنون برایم عادی شده است. شنیدن این صداها مرا یاد روزهای مدرسه ی خودم می اندازد ولی من احساس می کنم که الان خیلی از قدیم و زمان ما جالب تر است.

و چون من همیشه از محیط مدرسه لذت می بردم الان هم به این صداها علاقه مند هستم. من فرزندم را به این مدرسه ثبت نام نکردم شنیدن صدای ناظم هم باز مرا به یاد گذشته می اندازد و نزدیکی منزلم به مدسره برایم بسیار عادی شده است و من به خاطر این موضوع جابجایی منزل نخواهم داشت. و صدای بچه ها برایم جالب است و مرا به یاد فرزند خودم که اکنون در مدرسه است می اندازد، این صدا را نمی توان جزء آلودگی صوتی قرار داد (اطلاع رسان : خانم 28 ساله، مهندس برق)

صدای داد و بیداد و بازی کردن بچه ها و صدای ناظم که بلند بلند فریاد می زند به گوشم می رسد صدای بازی فوتبال بچه ها و این صدا موجب ناراحتی من می شود و چون تا حالا خانه مان نزدیک مدرسه نبوده من تجربه ای نداشتم و این صداها برایم بسیار آزار دهنده است. به نظرم این صدا آلودگی صوتی هست زیرا همیشه مزاحم استراحت من و خانواده ام می شود. زمانی که من دچار مشکلات شخصی شده ام صدای ناظم مثل چکش بر سر من کوبیده می شود حتی نمی توانیم پنجره را باز کنیم و من پسری ندارم که به این مدرسه برود، شنیدن این صداها برایم خاطره انگیز نیست و هیچ احساسی ندارم.

وقتی ناظم داد و بیداد می کند، به نظرم  این کار ناظم خیلی اشتباه است و باعث ناراحتی ان ها می شود و من در آن لحظه احساس می کنم که شاید همین حالا ناظم مدرسه دخترم هم در حال داد کشیدن بر سر آن هاست. و من ناراحت می شوم. با تجربه ای که پیدا کردم دیگر خانه ای که نزدیک مدرسه باشد را خریداری نمی کنم.

صدای همهمه ی بچه ها اصلا برایم آزار دهنده نیست فقط صدای کادر مدرسه مرا آزار می دهد (اطلاع رسان : خانم 35 ساله، دیپلم)

صبح ها صدای داد و بیداد معلم ها و ناظم مدرسه، صدای موسیقی برای ورزش و پخش سرود ملی و صدای قرآن هم بگوشم می رسد. این صداها هنگامی که به صورت ملایم پخش می شود برایم لذت بخش است. من فقط با صدای بلدن ناظم که زمانی که بچه ها را دعوا می کند مشکل دارم و از این که خانه ام نزدیک مدرسه هست اذیت می شوم چون این مدرسه دو شیفت هست از صبح تا 5 بعد از ظهر باید سر و صداها را تحمل کنم. هر چقدر هم که تذکر می دهیم فایده ای ندارد.

به نظر من آلودگی صوتی هست. بعضی اوقات یعنی اوایل مهر یا نزدیک محرم که موسیقی مخصوص به این زمان را پخش می کنند برایم جالب و خاطره انگیز است. و با این کار موافق هستم. من هر دو فرزندم به این مدرسه می روند. یک پسرم شبفت صبح که مخصوص ابتدایی ها هست می رود و پسر بزرگم، شیفت بعد از ظهر به مدرسه می رود که در این زمان مخصوص بچه های راهنمایی است.

این که منزلم نزدیک مدرسه ی پسرم هست به من حس امنیت می دهد و باعث راحتی من و فرزندانم هست زیرا صبح ها دیرتر و ظهر ها هم بسیار زود به خانه می رسند و مسیر طولانی را برای رسیدن به خانه طی نمی کنند زیرا به نظر من این راه برگشت از مدرسه تا خانه گاهی اوقات موجب به بیراهه کشیده شدن بچه ها می شود.

هم معایب دارد هم مزایا ولی مزایای بیشتری دارد شنیدن صدای بچه ها هنگامی که دعوا می کنند من حس نمی کنم که الان با بچه ی من دعوا می کنند. با این که برای فرزندانم رفتن به مدرسه راحت هست باز هم من چون منزلم به مدرسه خیلی نزدیک هست اذیت می شوم. فقط هم به علت صدای ناظم. اگر یک کوچه فاصله بود شاید این قدر به من فشار نمی آمد (اطلا رسان : زن 34 ساله، روان شناس)

همه نوع صدا به گوشم می رسد صدای بچه ها، صدای ناظم، صدای بوق سرویس مدرسه ی بچه ها. این ها برای من آزار دهنده هست و به نوعی آلودگی هست. من فقط از صدای بلند میکروفون ها ناراحت هستم. خونه ی قبلی من در کوچه ی مجاور مدرسه بود زیاد صدا نمی شنیدم و هنگام خرید این خانه فکر نمی کردم که این قدر صداها واضح بگوش برسد. من فرزندی ندارم که به این مدرسه برود. خیلی خوب هست که مدارس را نزدیک مناطق مسکونی می سازند و برای رفت و آمد مادرها و بچه ها بسیار آسان است.

هنگامی که پشت پنجره ی خانه به بازی بچه ها نگاه می کنم این صداها را با هیجان شدید می شنوم یاد گذشته خودم هنگامی که به مدرسه می رفتم می افتم. صداها دوست داشتنی هست ولی هنگامی که صدای میکروفون ها بسیار بلند هست باعث ناراحتی می شود، چون مدرسه یک مسئله ی اجتماعی و فرهنگی هست پس باید بلندی صدا را کنترل کنند و اگر وقت داشته باشم پشت پنجره می روم و بچه ها را تماشا می کنم.

با این که پنجره های خانه ی ما دوجداره هستند باز هم صداهای زیادی بگوش می رسد من نگران افرادی هستم که در خانه های قدیمی زندگی می کنند. آن ها این صداها را بیشتر و شدیدتر می شوند. من هر چقدر تذکر دادم بی فایده بود (اطلاع رسان : زن 47 ساله، دیپلم)

صدای بچه ها، میکروفون، سر و صدای ماشین ها (سرویس) بوق زدن آن ها را دائم می شنوم. شنیدن صدای بازی بچه ها و صبح گاه و شنیدن صدای ناظم مرا به یاد کودکی ام می اندازد. یه مقدار صداها مرا اذیت می کند. تقریبا می توان این صداها را جزء آلودگی صوتی قرار داد. ولی صدای تلاوت قرآن باعث آرامش من می شود. به نظر من مدرسه باید خارج از مناطق مسکونی باشد و بچه ها با سرویس رفت و آمد کنند. (اطلاع رسان : آقای 36 ساله، دیپلم)

وقتی صدای زندگ تفریح را می شنوم حس آزادی به هم دست می دهد و چون مغزم استراحت می کند خیلی دوست دارم و شنیدن صدای اتمام زنگ تفریح باز هم مرا خوشحال می کند. زیرا درس هایم را خوانده ام. اما صدای زنگ تفریح باعث خوشحالی من می شود اما شنیدن صدای زنگ آخر باعث ناراحتی من می شود. زیرا از دوستانم جدا می شوم و خانه را دوست ندارم، شنیدن صدای ناظم بسیار نفرت انگیز است زیرا بد اخلاق است و فقط دعوا می کند. و هیچ وقت مهربان نیست.

صدای بچه ها وقتی می خندند را دوست دارم اما وقتی نمره ی بد می گیرند و گریه می کنند ناراحت می شوم. صدای معلم تعلیمات اجتماعی برای من جذاب است زیرا انسان خوب و با ایمان و مهربانی است. صدای بازی بچه ها هنگام والیبال حواسم را پرت می کند. و من دوست دارم با آن ها بازی کنم.

هنگام زنگ تفریح دوست دارم موسیقی پخش کنند ولی این کار را نمی کنند. من صدای موسیقی غمگین را دوست دارم زیرا تحمل مشکلات برایم آسان تر می شود. صدایی که از بیرون مدرسه می آید مرا بسیار ناراحت و آزرده می کند. (اطلاع رسان : دختر 14 ساله)

هنگام شنیدن زنگ تفریح اول خوشحال می شوم زیرا می خواهم استراحت کنم صدای پایان زنگ تفریح هم خوشایند است زیرا با دوستانم درس کار می کنم. شنیدن صدای زنگ آخر خیلی احساس خوبی هست زیرا من به خانه می روم و استراحت می کنم و این صدا را خیلی دوست دارم. صدای معلم سال گذشته ام را همیشه به یاد می آورم و دوست دارم زیرا خیلی مهربان بود. صدای بازی بچه ها در حیاط حواس مرا پرت می کنند و درس در ذهنم نمی رود.

صدای یکی از ناظم ها را خیلی دوست دارم زیرا مهربان است و صدای یک ناظم دیگر مرا اذیت می کند و موجب ناراحتی من می شود. و وقتی صدایش را می شنوم، می ترسم و ناراحت می شوم. فرقی نمی کند که برایمان هنگام زنگ تفریح موسیقی پخش کنند. چون آتش نشانی نزدیک مدرسه ی شما هست و در جوار مدرسه می باشد.

- با شنیدن صدای آژیر چه احساسی داری؟

احساس ناراحتی و نگرانی به ما دست می دهد و حواسم پرت می شود. و ما صلوات می فرستیم. اما چون نزدیک مدرسه هست خوب هست زیرا اگر اتفاقی در مدرسه بیفتد خیلی راحت به ما کمک می کند (اطلاع رسان : دختر 9 ساله)

چون صدای زنگ مدرسه ی ما مثل آیفون می ماند و من به مدرسه نمی روم با شنیدن صدای زنگ منزل احساس می کنم که زنگ مدرسه است. با شنیدن صدای زنگ آخر ناراحت می شوم زیرا خانه را دوست ندارم و باید مشق بنویسم. اما زمانی که می خواهیم به مسافرت برویم با شنیدن صدای زنگ بسیار خوشحال می شوم. صدای پایان زنگ تفریح را هم دوست دارم زیرا به درس علاقه مند هستم.

ناظم وقتی بچه ها را دعوا می کند من از صدای او ناراحت می شوم. اما هنگامی که جشن داریم و دیگر ناظم کسی را دعوا نمی کند صدای او را هم دوست دارم. پخش کردن موسیقی هنگام زنگ تفریح را هم خیلی دوست دارم صدای ناظم را هم در کل دوست دارم، صدای معلم و زنگ تفریح را هم دوست دارم. و وقتی که سر کلاس هستیم و بچه ها در حیاط فوتبال بازی می کنند من حواسم پرت می شود. صداهای دعوای بچه ها و دعوای ناظم از صداهای آزاردهنده در مدرسه ی ما است. (اطلاع رسان : پسر 9 ساله)

هیمشه با شنیدن صدای زنگ تفریح، علی الخصوص صدای زنگ آخر را دوست دارم. صدای ناظم را هم دوست دارم شاید تا حالا مرا دعوا نکرده است. با شنیدن صدای معاون مدرسه آرامش می گیرم زیرا انسان آرامی است. وقتی که ناظم عصبانی است باعث استرس من می شود. موسیقی هنگام محرم بسیار غمگین است. و من بسیار علاقه دارم که هنگام زنگ تفریح موسیقی پخش کنند زیرا حال و هوای ما با شنیدن این صداها عوض می شود (اطلاع رسان : دختر 13 ساله)

با شنیدن صدای زنگ تفریح احساس بازی کردن و خوشحالی را دارم. شنیدن صدای اتمام زنگ تفریح مرا ناراحت نمی کند زیرا می روم که درس بخوانم با شنیدن صدای زنگ پایان مدرسه خیلی خوشحالم زیرا به خانه بر می گردم و آزادم. از صدای ناظم بدم می آید. زیرا همیشه صدای او را همراه با داد و بیداد و دعوا می شنوم. خیلی دوست دارم هنگام زنگ تفریح موسیقی شاد پخش کنند و آهنگ های غمگین هنگام محرم را دوست ندارم.

اگر سر کلاس باشم و صدای بچه هایی که در حیاط بازی می کنند را بشنوم حواسم پرت می شود (اطلاع رسان : پسر 11 ساله) صدای زنگ تفریح را دوست دارم و شنیدن صدای زنگ پایان مدرسه را خیلی خیلی دوست دارم زیرا در مدرسه خسته می شوم. از صدای ناظم بدم نمی آید زیرا تا حالا مرا دعوا نکرده است.

از صدای معلم ریاضی لذت می برم چون درس ریاضی را دوست دارم و خود معلم هم خیلی مهربان است. صدای دعوای بچه ها که دعوا می کنند برایم آزار دهنده است. من دوست ندارم هنگام زنگ تفریح موسیقی پخش کنند زیرا من به آرامش علاقه مند هستم. وقتی سر کلاسم و بچه ها در حیاط بازی می کنند حواسم پرت نمی شود. خودم اصلا اهل سر و صدا نیستم (اطلاع رسان : پسر 14 ساله)

تحلیل داده های میدانی

با توجه به این که بعضی از مدارس در نزدیکی مناطق مسکونی هستند و این موردی را که من پژوهش انجام داده ام مدرسه ای دو شیفت هست و دقیقا در انتهای کوچه بنا شده است و صداهایی از 7 صبح تا 5 بعد از ظهر به گوش می رسد. شاید اگر این مدرسه یک شیفت بود مردم ساکن در این کوچه این قدر از سر و صدای مدرسه ناراضی نبودند.

من طی مصاحباتی که با ساکنین کوچه داشتم به این نتیجه رسیدم که 80 % افراد ناراضی بودند و صداهای مدرسه را جزء آلودگی صوتی به حساب می آوردند. با یک خانمی که 30 سال در این کوچه زندگی کرده بود صحبت کردم. ایشان اصلا از صدای بچه ها و ناظم ناراضی نبودند و اظهار داشتند که پنج شنبه ها و جمعه ها گویی من به دنبال صدای مدرسه هستم. من خیلی زیاد به صدای بچه ها عادت کردم و اگر یک روز نشنوم ناراحت هستم.

خانمی هم گفتند به این صدا عادت کردند. اوایل مهر ماه موجب عصبانیت این خانم می شده است اما اکنون عادت کرده ام و این صدا جزء آلودگی صوتی نخواهد بود. اما با ساکنین دیگر که صحبت کردم بسیار ناراضی بودند علی الخصوص از صدای فریاد ناظم بسیار ناراحت بودند.

پیشنهادات

  1. تمامی ساکنین کوچه خواهان کم کردن صدای بلندگوها بودند.
  2. حداقل ناظم صبح ساعت 7 این قدر فریاد نزند و حرف های مهم خود را به زنگ تفریح اول یعنی ساعت 9 انتقال دهد.
  3. سرویس های مدرسه از توقف در کوچه و بوق زدن مدام پرهیز کنند.
  4. آقای ناظم با بچه ها مهربان تر رفتار کند و این باعث می شود که کمتر فریاد بزند و آرامش بچه ها و همسایگان حفظ شود.

نتیجه گیری

صدا یک مسئله ی مهم و اساسی در شهر است. صدای مدرسه ها هم از چندین سال پیش جزء یکی از صداهای دائمی شهر شده است. بعضی ها این صدا را جزء آلودگی صوتی به حساب می آورند که این درست نیست. زیرا مدرسه یک محیط کاملا فرهنگی می باشد و این صداهای ناخوشایند به علت اشتباه کار در مدرسه می باشد زیرا طی رفت و آمدی که به این مدرسه داشتم متوجه صدای بیش از حد و اندازه ی بلند از بلندگوها شدم و این مسئله خیلی کار اشتباهی است. و باعث می شود مردم دیدگاه بدی نسبت به مدرسه داشته باشند.

گاه مشاهده کردم که وقتی ناظم می خواهد با حرف های نامناسبی بچه ها را دعوا کند بلندگوها را کنار می گذارد و صحبت می کند. پس خود او می داند که صدایش کامل به گوش همه می رسد پس چه خوب است همیشه مراعات افراد را بکنند.

مدرسه در این کوچه مثل یک همسایه قدیمی برای افراد محل است و همان طور که در دین اسلام به مراعات کردن همسایه سفارش شده است پس کادر مدرسه باید مراعات همسایگان خود را بکنند. اما به هیچ وجه صداهایی که از مدرسه به گوش می رسد آلودگی صوتی نیست. حتی تمامی افراد این نظر را داشتند که صدای بازی و همهمه ی بچه ها اصلا آزار دهنده نیست. و آن ها پشت پنجره به بازی بچه ها نگاه می کنند و لذت می برند و یاد گذشته ی خویش می افتند.

بیشتر بچه ها از صدای ناظم بیزار بودند زیرا او همیشه در حال دعوا کردن بچه ها هست و هیچ وقت با مهربانی با بچه ها صحبت نمی کند. بچه ها اغلب صدای موسیقی هنگام زنگ تفریح را دوست دارند زیرا این کار باعث آرامش و خوشحالی آن ها و عوض کردن حال و هوای شان می شود.

اغلب بچه ها صدای زنگ فتریح را دوست داشتند شاید بتوان این را از فشار سر کلاس هم برداشت کرد. شنیدن صدای پایان مدرسه برای 90% بچه ها خوشایند بود. چند نفری که از خانه خوششان نمی امد صدای این زنگ را دوست نداشتند و من متوجه مشکلاتی که در خانه داشتند شدم. در کل صدایی که باعث شادی و آرامش و خوشحالی می شود برای همه خوشایند است اما صدایی که ناراحت کننده باشد برای همه ناخوشایند است.

مردم باید قبول کنند که مدرسه یک عضو فرهنگی در شهر است. و همه به این عضو نیاز دارند پس باید با این مسئله کنار بیایند و مسئولین مدرسه هم باید مراعات کنند و با آرامش بیشتری به کارهای خود بپردازند.

منابع تحقیق :

  • شهمیری امین ، در آمدی بر صوت شناسی در موسیقی ، نشر نی ، 1388 ، تهران
  • فکوهی ناصر ، انسان شناسی شهری ، چاپ چهارم ، 1386 ، تهران
  • نجمی ناصر ، ایران قدیم و تهران قدیم ، انتشارات جانزاده ، چاپ اول ، 1362
  • نصیری فر حبیب الله ، سر گذشت مدارس موسیقی ایران ، انتشارات نثر ثالث ، چاپ اول ، 1383

Fatemehkalhor58@yahoo.con

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.