(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

انسان شناسی سیاسی: تقابل بنیادگرایی و سکولاریسم با نگاه به بنیادگرایی یهودی و یهودیان سکولاریست در فلسطین اشغالی

منا درانی انارستانی
1580177811.jpg

تصویر: یهودیان بنیادگرای ضد صهیونیست در  تظاهرات برای آزادی فلسطین
ظهور جنبش «صهیونیسم» اصلی ترین عامل ایجاد اختلافات میان گروه های یهودی بوده که یکی از اَشکال آن کشمکش میان «سکولاریسم» و «دین» است. در محتوای صهیونیسم، مفهوم سمبولیک «بازگشت به کوه صهیون» به عنوان پایة اصلی فرهنگ یهود وجود دارد و صهیونیسم با توسل به این فصل مشترک توانست گرایش های مختلف یهودی را جذب و یکپارچه کند، اما عملا‍‍ً و در رویارویی با نقاط آسیب پذیر این جریان با مشکل مواجه شد. گرایش هایی از یهودیت در آغاز شکل گرفت که راه-حل های موسوم به « مسألة یهودیان» را قبول نداشتند. این گرایش ها با قدرت گرفتن تفاوت خود را با صهیونیسم آشکار نمودند و میان آنها کشمکش ایجاد شد. در درون صهیونیسم جناح قدرتمندی شکل گرفت که چهره ای سکولار را از جنبش صهیونیسم نشان می داد.
  ریشة جنبش سکولار میان یهودیان به قرن 18 برمی گردد؛ یهودیان در عصر رواج سکولاریسم با بحران های متعددی روبه رو بودند که مهم ترین آنها بحران هویت بود، این بحران هویت همراه بود با جنبش روشنگری یهودی (هسکالا) که سعی داشت دین یهود را به عنوان عامل تمایز هویت یهودیان خارج کند و شعارش این بود: « در خانة خود یهودی باش و در خارج از خانه یک انسان». دعوت به روشنگری نزد برخی نخبگان یهود که از زندگی انزواگرایانه به ستوه آمده بودند، مورد استقبال قرار گرفت و این چنین بود که جنبش روشنگری یهودی با صفت سکولار در برابر گرایش انزواطلب شهرت یافت. انزواطلبان عقیده داشتند آمیختن با جامعة محل اقامت هویت-زدایی می کند، زیرا به عقیدة این گروه از یهودیان دین یهود (برخلاف ادیان آسمانی دیگر) میان مقولة ملّت به مفهوم نژادی آن و مقولة  اُمت به مفهوم دینی آن آمیختگی ایجاد می-کند، بنابراین اقدامات سکولارها  نه به عنوان واکنش به انزواگرایی (گیتو) بلکه به مثابه تلاش برای استحالة یهودیان و ویران کردن دین درنظر گرفته می شد. بدین ترتیب دو گرایش متناقض در میان یهودیان شکل گرفت که یکی سعی داشت سکولارها را به دین پیشینیان شان بازگرداند و دیگری تلاش می کرد تا دینداران بتوانند خود را با مقتضیات عصر انطباق دهند. کشمکش میان این گروه ها صد سال به طول انجامید و در حاشیة این جریان مسألة «بحران یهودیت» و ضرورت حل آن مطرح شد. در مرکز این بحران مسألة « عدم توانایی یهودیان برای آمیخته شدن با جوامع محل اقامت خود» قرار داشت و طرح آن واکنشی بود به جنبش روشنگری یهودی که خواهان ذوب شدن یهودیان در جامعة خود بود و همین حرکت زمینه ای شد برای ظهور جنبش صهیونیسم. صهیونیسم در برابر جنبش سکولاریستی و روشنگری ایستاد، زیرا آرمان اصلی این جنبش تشکیل گیتوی جدیدی بود برای گرد آوردن یهودیان در یک مکان. با این حال جنبش صهیونیسم خود را به عنوان « جنبش سکولار» معرفی کرد. در این جا یک مسأله پیش می آید؛ به عقیدة برخی جنبش صهیونیسم تحت تأثیر جنبش ناسیونالیستی مدرن اروپا و اندیشه های سکولار قرار دارد. اما در واقع صهیونیست ها موفق شدند گفتمان دینی یهود را با همة مشخصات دینی آن تحت سلطة خود درآورند. آن ها به آمیزه ای از مقولات مقدس و سیاست دست یافتند ، جنبش یهود ناگزیر بود برای گسترش طرح های خود ایدئولوژی خود را بسازد و از «ناسیونالیسم یهودی» بر مبنای «عامل دین» سخن گفت. دکتر رشاد الشامی در این مورد می گوید: « صهیونیسم سکولار به این نتیجه رسید که ملّت یهود از همة عناصر یک ملّت برخوردار است و دین یهود یکی از مظاهر و نمودهای این ملّت و یکی از عوامل تشکیل دهندة شخصیت یهودیان محسوب می شود. یعنی دین رؤیای همگانی نیست، اگر چنین بود پایه های ناسیونالسیتی و سکولار ایدئولوژی صهیونیسم استوار نمی شد. همچنین صهیونیسم نمی توانست اندیشه های خود را در یک اردوگاه وسیع سکولار رواج دهد؛ همان اردوگاهی که صهیونیسم به برکت وجود آن می توانست به یک واقعیت سیاسی تبدیل شود. صهیونیسم این دیدگاه خود را نسبت به مقولة دین با سکولارها در میان گذاشت و خاطرنشان می کرد که دین یکی از پایه های ناسیونالیسم یهودی است. آحادهاآم در این زمینه می گوید:«غیردینداران یهود، یهودیان ناسیونالیست محسوب می-شوند و رابطة آنها با کتاب مقدس فقط ادبی نیست، بلکه هم ادبی است و هم ناسیونالیستی.»  بدین ترتیب پدیدة «صهیونیسم دینی» شکل گرفت.
 ظهور این جنبش نقطة عطفی مهم در مناسبات میان سکولارها و دینداران به شمار می رود؛ بسیاری از دینداران منتظر ظهور منجی در میان زمینیان و به طور مشخص صهیونیست ها جستجو می-کنند. در این میان افرادی مانند خاخام کوک مسئول پاسخگویی به شبهات دینی و تنظیم مناسبات میان سنت های دینی را  و آنچه او «ناسیونالیسم مدرن یهود» می نامد، بر دوش گرفتند. علی رغم این تلاش ها، مشکلات میان دین داران و سکولارها حل نشد.

 بنیادگرایی یهودی
  اندیشة صهیونیسم از طرف دو جریان مورد مخالفت قرار گرفت؛ یکی یهودیت ارتدوکس و دیگری یهودیت اصلاحگرا. گروه اول تلاش برای بازگشت یهودیان به فلسطین و تأسیس کشور یهودی را بدعت و حرام می دانستند و عقیده داشتند آوارگی یهودیان مشیت خداوند است  بازگشت به سرزمین موعود به دست بشر انجام شدنی نیست. حال آنکه صهیونیست های مذهبی این ترتیب را برهم زده و دستورات تورات را تأویل می کردند که بازگشت به سرزمین موعود آماده کردن زمینه برای ظهور مسیح است. خاخام های ارتدوکس این اندیشه را بدعت می دانستند. اما یهودیان اصلاح گرا از موضعی کاملاً متفاوت به مخالفت با صهیونیسم پرداختند؛ این دسته از یهودیان، یهودیت را صرفاً به عنوان یک مذهب و نه به عنوان قوم و ملتی جداگانه معرفی می کردند و از همین جهت با صهیونیست ها که یهودیت را به-مثابه قومیتی متفاوت از همة اقوام و ملت های روی زمین اعلام می کردند. به عقیدة یهودیان مخالف صهیونیسم مشکل یهودیان فقط با یکپارچگی آنها با همسایگان غیریهودی و «کنار گذاشتن تمام ویژگی ها و خصلت هایی که یهودیان را از غیریهودیان متمایز می کند، حل خواهد شد.»(تاریخ صهیونیسم،سوکولوف ناهوم)

گوش آمونیم؛ بنیادگرایی صهیونیستی یهود
  مضمون و چارچوب گوش امونیم همان مضمون بسیاری از جنبش-های بنیادگرای معاصر است: « بازگشت به ریشه ها در واکنش به چالش ناشی از دگرگونی های وسیع در محیط اجتماعی، اتکاء به متون مقدس کهن به عنوان سرچشمة اقتدار و راهنمای رفتار، تمایل به بازنگری اجباری و بی چون و چرا و تفسیرهای محدودکننده و الزام آور، تمایل حاد میان مجموعة نخبگان ناب و مؤمن از دیگرانی که بی ایمان و مظهر شیطان تلقی می شوند. موضعی اگرنه خصمانه، دست کم مخالف فرهنگ مسلط و دستگاه مذهبی و سایر گروه های دینی، استبدادگرایی و مطلق گرایی، دیدگاه رستاخیزی یا خیال پردازانه و در عین-حال سعادت جویانه». (بنیادگرایی صهیونیستی یهود، آران گیدیون.ص88) زمینة ظهور جنبش گوش آمونیم، اشغال سرزمین های عربی در جنگ شش روزه بود؛ حزب ملی ـ مذهبی تا پیش از جنگ در سیاست خارجی میانه رو بود، پس از جنگ به حزبی سرسخت تغییر موضع داد. صهیونیسم مذهبی حزب میزراهی که در حزب ملی ـ مذهبی تداوم یافته بود، تا پیش از جنگ به عنوان نقطة اتصال بین ارتدوکس ها و سکولاها عمل می کرد، اما پس از جنگ به صورت نمایندة شهرک نشینان یهودی در سرزمین های فلسطینی درآمد؛ جنبش گوش آمونیم از آموزه های این حزب که همان عقاید افراطی خاخام کوک بود پیروی می کرد. عمده ترین حوزة فعالیت گوش آمونیم سرزمین های اشغالی کرانة باختری رود اردن است و منظور آنها از سراسر خاک اسرائیل کرانة باختری رود اردن و نوار غزه نیز هست و از این روست که  جنبش گوش آمونیم در مقابل جنبش های صلح قرار می گیرد و فعالانه در حمله به فلسطینیان ساکن سرزمین های اشغالی عمل می کنند.

  برای اسرائیلی های ارتدوکس و متجدد، زندگی بر طبق موازین تورات در جهان غیردینی امروز آن هم بدون تصدیق ایمانی باستانی شان دشوار است؛ آنها تحت فشار تعهد جدیدشان به دولت ملی و مدرن از یک سو و تعهد سنتی شان به رعایت اصول مذهبی شان هستند. جنبش گوش امونیم سعی می کند تا مذهبی بودن اجباری را با ناسیونالیسم بیامیزند. اگرچه بنیادگرایی از سنت ریشه می گیرد و خود را موظف به اجرای سنت می داند، از آن می گذرد و سرانجام شاید به مبارزه طلبی با سنت برخیزد. همة انگیزه های بنیادگرایی، دینی نیست، بلکه سرخوردگی های اجتماعی ناشی از تجدد نیز هست.
بنیادگرایی یهودی ـ صهیونیستی عقیده دارد: « سیاست کامل-ترین و ستوده ترین سنخ دین است.»(همان،ص106) به عقیدة آن هیچ صهیونیسم غیرمذهبی و هیچ دین یهودی غیرصهیونیستی وجود ندارد، بنابراین گوش آمونیم به دنبال تحمیل دین بر اقشار غیرمذهبی است.
  دین یهود در جامعة اسرائیل جایگاه بغرنجی دارد؛ این دین از یک طرف عامل پیوند و همبستگی بخش مذهبی ارتدوکس یهودی است که در اندیشه و عمل سنت گرا هستند و از طرفی برای گروه های نوگرای سکولار عاملی مسأله ساز است تا حدی که تحمل « ترتیبات حفظ وضع موجود» برای یهودیان سکولار روز به-روز دشوارتر می شود و یهودیان ارتدوکس نقش سیاسی حساسی در جامعة اسرائیل به دست آورده اند.
 در حال حاضر شکافی فعال در جامعة اسرائیل وجود دارد؛ شکاف بین صلح طلبان و ملی گرایان افراطی است. به عقیدة صلح-طلبان برای صلح با اعراب باید به مبادلة زمین مبادرت شود و از تشکیل کشور مستقل فلسطینی برای حفظ هویت یهودی کشور اسرائیل حمایت می کنند، اما ملی گرایان افراطی براساس اهمیت استراتژیک کرانة باختری و داعیه های تورات با تشکیل دولت مستقل فلسطینی مخالف هستند.
  از طرفی، اگر اسرائیل و اعراب به صلح دست پیدا کنند، موضوعیت  ملی گرایی افراطی از بین خواهد رفت، زیرا با صلح  اعراب و اسرائیل، شکاف اجتماعی ناشی از اختلاف صلح طلب ها و ملی گرایان افراطی پایان می یابد؛ اساساً اندیشة ملی گرایی افراطی در اسرائیل مبتنی بر حفظ تمام یا بخشی از زمین های اشغالی جنگ ژوئن1967 است و در صورت صلح، موضوعی برای مناقشه باقی نمی ماند. این صلح اگرچه شکاف های اجتماعی میان صلح طلب ها و ملی گرایان افراطی را پر می کند، اما شکاف داخلی و  بزرگتر میان جامعة مذهبی و  سکولار را فعال می-کند، شکافی که هنوز به خاطر مسألة تهدید امنیتی اعراب فعال نشده است    .

جمع بندی
    با نظری به مباحث طرح شده می توان نتیجه گرفت مفهوم سکولاریسم  با جنبش صهیونیسم ، که با توسل به دین یهود قصد تشکیل «دولت ملّی» را در سرزمین موعود دارد، انطباق پیدا نمی کند و در مورد سطح وسیعی از جامعة صهیونیست که از موضع دین عبور کرده اند، بهتر است صفت غیردیندار به کار رود تا صفت سکولار.  در حال حاضر نمی توان از کشمکش دینی ـ-سکولار به معنای وسیع آن صحبت کرد، اما کشمکش محدود میان گرایش های دینی و سکولارهای ایدئولوژیک وجود دارد، ریشة این کشمکش در موضوع «هویت» و «ماهیت دولت» نهفته است ، این کشمکش به دلیل رشد روزافزون نیروهای دینی صهیونیسم در حل بحران هویت و روشن کردن ماهیت دولت روز به و روز گسترده تر می شود. بنابراین از یک سو کشمکش واقعی بر سر هویت دیده می شود و از سوی دیگر نوعی همبستگی سست در میان نهداهای مختلف جامعة اسرائیل به چشم می خورد.

منابع:
آران،گیدیون؛بنیادگرایی صهیونیستی یهود؛ترجمه احمد تدین،تهران،هرمس؛1378.
زیدآبادی،احمد؛دین و دولت در اسرائیل؛تهران،روزنگار،1381
ابوحسنه،افذ؛دینداران و سکولارها در جامعه اسرائیل؛ترجمه سیدحسین موسوی؛تهران،انتشارات و.ا.خ،
1381
المسیری،عبدالوهاب؛صهیونیسم؛ترجمه لواء رودباری،تهران،وزارت امورخارجه،1376
ایوانف،یوری سرگیه ویچ؛صهیونیسم؛ترجمه ابراهیم یونسی؛تهران،امیرکبیر،1353
 

Anarestan86@yahoo.com

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.