(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

فرهنگ شهری (2)

ریچارد جی.فاکس- ترجمه ی زهره دودانگه
City- 2.jpg

گونه های فرهنگ شهری
گونه شناسی های فرهنگ های شهری ذیل به ایده ای بستگی دارد که بر اساس آن شهرها به عنوان مراکزی، به منظور ایفای نقش های فرهنگی، تنها در جوامع دارای نهاد دولتی (state-level societies ) بر پا می شوند. چنین جوامعی، برخلاف فرهنگ های غیر شهری که پیش تر درباره آن ها سخن رفت، بر حسب ثروت اقتصادی و

گونه های فرهنگ شهری
گونه شناسی های فرهنگ های شهری ذیل به ایده ای بستگی دارد که بر اساس آن شهرها به عنوان مراکزی، به منظور ایفای نقش های فرهنگی، تنها در جوامع دارای نهاد دولتی (state-level societies ) بر پا می شوند. چنین جوامعی، برخلاف فرهنگ های غیر شهری که پیش تر درباره آن ها سخن رفت، بر حسب ثروت اقتصادی وقدرت سیاسی در شرایط نابرابری قرار دارند، اولی معمولا توسط تقسیم بندی های طبقاتی و دیگری توسط نهادهای رسمی کنترل اجتماعی ثبت شده اند(نخبگان حاکم، بوروکراسی های حکومتی). به دلیل این که شهرها در جوامعِ فاقد سازمان های دولتی پدید نمی آیند، اصطلاح فرهنگ شهری و جوامع دارای نهاد دولتی در پیوند تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند- اولی بر روی الگوی باورها و دومی بر سازمان اجتماعی در این جوامع تاکید می کند.
جوامع دارای نهاد دولتی در ماهیت و گستردگی نابرابری های اقتصادی و سیاسی متفاوت بوده و شرح این تنوع برای گونه های مختلف فرهنگ شهری و نقش های فرهنگی در زیر بیان شده است. القاب بکار گرفته شده برای گونه های فرهنگ های شهری معنای نقش فرهنگی غالبی را می رساند که توسط شهرها در این فرهنگ شهری ایفا می شود – برای مثال شهرهای تشریفاتی یا شهر های اداری. روشن است که شهرها در هر جامعه ای مقداری از نقش آیینی و عملکردهای اداری را در هم می آمیزند. با وجود این منطق القابی که در ادامه استفاده شده این است که بر اساس صورت های فلکی خاص نابرابری، فرهنگ های شهری مشخصی آمده اند که وجود داشته باشند و نقش های فرهنگی مشخصی از شهرها آمده اند که آن ها را توصیف کرده یا آن ها را گونه بندی کنند.  بنابراین اصطلاح "شهر اداری" نقش فرهنگی عمده ای(اما نه منحصر بفرد) که توسط شهرها در امپراتوری های کشاورزی  ایفا شده را نشان می دهد، در حالی که  "شهرهای صنعتی" نقش فرهنگی مسلط در دولت های ملی سرمایه داری را ارائه می دهد.
 گونه شناسی زیر یک تمایز عمده میان فرهنگ های شهری که پیش از توسعه سیستم سرمایه داری جهان در قرن شانزدهم وجود داشت و آن هایی که بعدها به وجود آمد، قائل می شود. قبل از توسعه سیستم سرمایه داری جهان، جوامع دارای نهادهای دولتی در یک رابطه نابرابر اقتصادی یکپارچه نبودند. ظهور سیستم سرمایه داری  جهان به اقتصاد تخصصی جهانی منجر شد، که در آن برخی جوامع دارای نهادهای دولتی، هسته (مرکز) و جوامعِ دیگر پیرامون را-که از لحاظ اقتصادی و سیاسی تابع مرکز بود- عرضه کردند. پیش از سیستم جهان فرهنگ های شهری به طور عمده بر اساس تفاوت های درونی در نابرابری های سیاسی و اقتصادی متفاوت بودند. پس از سیستم جهان فرهنگ های شهری بر حسب موقعیتشان در هسته یا پیرامون نیز دارای تفاوت هایی شدند.
فرهنگ های شهری پیش از سیستم جهانی سرمایه داری

شهر آیینی
شهرهای آیینی ابتدایی ترین مرکز شهری را ارائه کردند که در آن شهرها به عنوان مرکز اجرای تشریفات مذهبی و قانون تکامل و حفظ سنت های جامعه بکار می رفتند. تشریفات مذهبی نقش فرهنگی اصلی چنین شهرهایی بود و با تصویب این تشریفات مذهبی در مکان شهری، مناطق روستایی توسط پیوندهای مشترک اعتقادی و عملکرد فرهنگی به هم اتصال می یافتند.
اشکال اولیه شهرنشینی در تمدن های بکر دنیای قدیم و امریکای میانی  (Mesoamerica) (1) ، که ویتلی از آن ها تحت عنوان مراکز فرقه ای یاد می کند، با شهر آیینی تطابق دارند. نمونه های دیگری از شهرهای آیینی می تواند از قوم نگاری هایی در فرهنگ شهری سوازی (Swazi) در جنوب شرقی آفریقا، داهومی(Dahomey) در افریقای غربی و بالی (Bali) پیش از فتح هلند به دست آید. در بیشتر نواحی جهان این شکل از فرهنگ شهری به سرعت توسط انواع پیچیده تری دنبال شد.
شهرهای آیینی در فرهنگ های شهری که ایالت های بخشی یا بدوی خوانده می شوند یافت شد. چنین ایالت هایی دارای توسعه ی کمینه ای از قشر بندی طبقاتی و اجبار سیاسی بودند. هرچند که ایالات بخشی دارای حاکمانی- مثلا بر اساس اصل و نصب یا مقام مذهبی- بودند که بر زمین و دیگر وسایل تولیدِ به جای مانده از قبیله، دودمان یا گروه های خویشاوندی کنترل داشتند. بنابراین قدرت سیاسی و ثروت اقتصادی  به صور وسیعی پراکنده بود.
تمرکز گرایی سیاسی و هماهنگی اقتصادی محدود بدین مفهوم بود که عملکردهای آیینی، حیثیتی و  موقعیتیِ ایالات بزرگ جلوه داده شده بود. حاکمان ایالاتِ بخشی تجسمی نمادین از مکاتب اشرافی ماورالطبیعه یا افراد مقدس مذهبی بودند. آن ها –دادگاه و معابد آن ها- مدلی از نظم سیاسی صحیح و سلسله مراتبی از موقعیت را فراهم نمودند که به طور سراسری مورد توافق بود، در غیر این صورت دولتِ بخش بخش شده را به طور ضعیفی انسجام می بخشید. آن ها توسط ترس و بیمی که گسترش می دادند هدایایی را از توده مردم روستایی می گرفتند، تا بدین وسیله انتخاب سلطنتی یا روحانی خود را حفظ کنند.
اشکال فرهنگی شهرهای آیینی بر مراکز مذهبی ، مجموعه ی معابد یا بارگاه های اشرافی- که بر فضای کالبدی خود مسلط بوده و نقش شهری خود را تعریف کرده بوند- تمرکز یافت. مانند سکونت حاکمان، شهر آیینی نقش تقدس و تشریفات در تعریف فرهنگ شهری را به صورت فضایی در بر داشتند. جمعیت هر روزه ی شهر شامل آن هایی بود که به دلیل خانواده، وظایف اداری یا تخصص حرفه ای و مذهبی در مجاورت بارگاه یا معبد بودند؛ در زمان برگزاری مراسم مردم از نواحی روستایی پیرامون به طور موقت نواحی شهری را مملو از جمعیت می کردند. بنابراین به جای فردگرایی، سکولاریسم یا بی هویتی، دوره تقویمی مراسم دولتی، آیین های ملوکانه، قربانی های الهی، جشن های مقدس، ضیافت ها، خاکسپاری ها و انتصابات زندگی شهری را تعریف کرده و آن را مقدس، دارای شخصیت حقوقی و منحصر بفرد جلوه می داد.
 شهر به عنوان مرکزی مذهبی برای همبستگی شهری-روستایی مستحکم ایجاد شده بود. زیرا در دولت های بخش بخش شده قدرت و ثروت به جای تمرکز در شهر ها پراکنده بود. هیچ تضاد ذاتی میان شهر و روستا وجود نداشت. در نتیجه تکامل گرایی سنت و تقدس که از شهر توسط فرهنگ شهری پخش می شد، اثری وحدت بخش داشته و یک پیوند محکم روستایی- شهری می ساخت.

شهر اداری
شهرهای اداری، مانند شهرهای آیینی،  سکونتگاه های حاکمان دولتی هستند. این نقش فرهنگی عمده برای اداره ایالت بکار می رفت. ادارات دولتی و کارمندان یک مکان شهری داشتند که از آن کنترل سیاسی و بهره برداری اقتصادی را بر نواحی روستایی پیرامون-که کاملا برای شهرهای آیینی بیگانه بودند- اعمال می کردند. شهرهای اداری یک پیچیدگی جمعیتی و اجتماعی متفاوت کیفی نیز داشتند. آن ها دارای جمعیت زیاد بوده و به طور متراکم توسط ساکنان ناهمگون-که اغلب از لحاظ قومی متنوع بودند- اشغال شده بودند. چنین شهرهایی گره های ارتباطات و حمل و نقل و مراکز تجارت، صنعت و سایرعملکردهای اقتصادی برای حومه ی پیرامون خود بودند.
شهرهای اداری در امپراتوری های کشاورزی  پدید آمدند، جوامع دارای نهاد دولتی به تمدن های اولیه ی مسلمان و هندو در هند، چین و مصر و همچنین شرق میانه ی مملوک (Mamlūk Middle East)، ژاپن توکوگوا  (Tokugawa Japan)، یونان اسکندری (Alexandrine Greece) و دیگر دول ارضی پیش از پیشرفت سیستم سرمایه داری جهان وابسته بود. این دولت ها دارای حکمرانانی با قدرت زیاد سیاسی بودند و بدین طریق سطح بالایی از نابرابری در ثروت را میان نخبگان حاکم و تولید کنندگان اولیه –یعنی دهقانان- حفظ می کردند. این نوع از فرهنگ شهری به این امر بستگی داشت که دولت تا چه حد موثری می تواند کنترل زیادی بر روی تولید کشاورزی دهقانان داشته باشد تا نخبگان را حفظ نماید. نقش اداری –فرهنگی شهری ابزار مهمی برای این منظور بود.
شهر اداری الزامات سیاسی، حمل و نقل و عملکردها و نهادهای ارتباطی را برای غارت این نواحی روستایی گرد هم آورد. از آنجایی که نخبگان دولتی دهقانان را ابزار خویش قرار می دادند، بنابراین معماری پر زرق و برق و آثار به یاد ماندنی عمومی شهرهای اداری در نهایت به این امر بستگی داشت که از مزارع شالیکاری کشاورز ژاپنی یا زمین های گندم دهقان هندی چه بهره ای می توان به دست آورد. همچنین جمعیت های شهری برای تبدیل مالیات اخذ شده از نواحی روستایی به شیوه زندگی مجلل برای نخبگان دولتی مقیم شهر رشد یافت: صنعتگران و هنرمندان، متعلق به سطوح گوناگون اعتبار. این امر سبب شد که فقرای شهر و اغلب نهاد ها به حکمرانی کمک کرده و از آن تبعیت کنند، مانند دولت شهرها. بازرگانان نیز برای تبدیل پرداخت غله ای دهقانان به نقدینه لازم بودند. شهرهای اداری معمولا سعی می کردند که ثروت بازرگانان شهری را کنترل کنند، زیرا از این می ترسیدند که چنین ثروتمندانی به قدرت سیاسی تبدیل شوند.
همچنان که پیوند میان دولت اجباری و دهقانان مظلوم محکمتر می شود ( این بدان معنی است که همچنان که این دو در شرایط نابرابر بیشتری قرار می گیرند)، کارکرد فرهنگی شهر (برای نخبگان) بیش از پیش، از کسانی که در حومه روستایی آن هستند دور می شود. ناحیه شهری نوعی فریبندگی و یک پیچیدگی فرهنگ و ایدئولوژی را که از روستایی به وام گرفته شده – و اکنون دهاتی خوانده می شود- در خود متمرکز کرد. در کنار ویژگی های استادانه، به یاد ماندنی و زیبا که معماری، تفریحات نخبگان و اشکال فرهنگی عمومی شهر اداری را از حومه های آن متمایز می کرد، فقر  قربانی کننده ای نیز در میان صنعتگران و نگهبانان خدمتکار وجود داشت.
 شهر اداری دارای ویژگی هایی بود که معمولا به شهرها نسبت داده می شد: مکانی بود برای پیچیدگی فرهنگی و بناهای به یاد ماندنی، مخزنی از ثروت عظیم، اما همچنین فقر گسترده و یک مکان نا همگن، هم از لحاظ شغلی و هم از نظر هویتِ منسوب مبتنی بر دین، طبقه یا نژاد. اما این شهر سازمان نیافته و غیر شخصی نبود. خانواده، صنف و گروه قومی، تعلقاتی را شکل دادند که واحد پایه ی عملکرد فرهنگی شهر را تعریف می کرد، یعنی محله شهری، که برای غیر نخبگان شهری مبتنی بر بسیاری از انسجام های ویژه ی دهکده های دهقانی کار کرد.
پانوشت:
1-    نظریه تکاملی (orthosensis): نظریه ای که بر مبنای آن تکامل می تواند در جهتی که درونی ژنتیکی معین کرده اند اتفاق بیافتند نه نیروهای محرک بیرونی.

مقاله به صورت زیر ارجاع داده شود:

•    MLA Style:   "urban culture." Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica, 2010.
•    APA Style:   urban culture. (2010). Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite.  Chicago: Encyclopædia Britannica.

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.