اسپینوزا: نقرت، اندوه است که با پنداره دلیلی بیرونی همراهی می شود( اخلاق، کتاب سوم)
هر روز که روزنامه را باز کنیم،کودکی و یا زنی دیگر نیست. چند خط نوشتهاند که او مرده است. عکسهای من دربارهی این کودکان و زنان شکنجهدیده،زخمخورده و فراموششده است که مردهاند و خاطرهی آنها هم در خاطر کسی نیست. عکسها بازسازی شدهاند،
با پارههایی از روزنامههای دیروز،امروز و یا فردا و چهرههای دوستان من که هنوز زندهاند،اما خواستند تا تصاویر محو آنان خاطرهی خشونتی را که همه روزه شاهد آن بودهایم،دوباره و دوباره زنده کند.
«عکسـوارههای بیانجـام»، تکرار مکرر لحظههایی از همین زندگی است که میکنیم؛ هنوز هم گهگاه اگر خواستید روزنامهای را بازکنید، عکسی دیگر آنجا، نشسته است.
اسپینوزا: نقرت، اندوه است که با پنداره دلیلی بیرونی همراهی می شود( اخلاق، کتاب سوم)