(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

نگاهی انسانشناختی به سحر، طلسم و آثار مقدس

جک دیوید الر ترجمه ی جبار رحمانی
طلسم

تمام مذاهب اشیای خاصی ـ طبیعی یا مصنوعی ـ می‌سازند، یا پیدا می‌کنند، و آنها را نگه می‌دارند و یا به کار می‌برند؛ و آنها را به مثابه نشانه‌هایی از معنا و قدرت می‌دانند. برخی از اشیای دارای قدرت، به عنوان فتیش (fetishes) نامیده شده‌اند، اگرچه این واژه چندان به کار گرفته نمی‌شود. اوانس پریچارد توضیح داده که فتیش‌های مردم نوئر یا کولانگنی kulangni تکه‌هایی از چوب است که نوئرها معتقدند می‌تواند صحبت کند،

سحرها (Charms)، طلسم‌ها (Amulets) و آثار مقدس (Relics)
تمام مذاهب اشیای خاصی ـ طبیعی یا مصنوعی ـ می‌سازند، یا پیدا می‌کنند، و آنها را نگه می‌دارند و یا به کار می‌برند؛ و آنها را به مثابه نشانه‌هایی از معنا و قدرت می‌دانند. برخی از اشیای دارای قدرت، به عنوان فتیش (fetishes) نامیده شده‌اند، اگرچه این واژه چندان به کار گرفته نمی‌شود. اوانس پریچارد توضیح داده که فتیش‌های مردم نوئر یا کولانگنی kulangni تکه‌هایی از چوب است که نوئرها معتقدند می‌تواند صحبت کند، حرکت کند و بویژه اینکه می تواند آسیب برساند. کولانگنی ها که می‌توانند خریداری شده یا به ارث برسند، (پدیده‌هایی) «غیراخلاقی» بودند، به این مفهوم که هرکسی می‌تواند قدرت آنها را برای هر هدفی به کار برد، و لذا آنها و مردمی که مالک آنها بودند (gwan kulangi) (از نظر سایرین) ترسناک و خطرناک بودند (اوانس پریچارد، 101 : 1956). مردم قبیله باگاندو Bagandu در آفریقای مرکزی اشیای دارای قدرت خود را به عنوان حامیان «ضد جادویی» به کار می‌بردند. این فتیش‌ها که از متخصصان امور معنوی و پزشکی خریده می‌شدند، شامل اشیای طبیعی مانند دندانهای موش کور بود که فرض می‌شد می‌توانند جادو را برطرف کنند (لهمان 159: 2001). هوئبل Hoebel (1960) به پیکان‌های طبی مقدسی از قبیله چی‌ینه به عنوان فتیش قبیله‌ای اشاره می‌کند که توسط یکی از نیاکان اسطوره‌ای‌شان به نام طبیب شیرین بدانها داده شده است؛ این پیکانهای مقدس را برای انجام مناسک نوزایی آیینی مراقبت می‌کنند، در غیر اینصورت فراموشی آنها ( و بی توجهی به مراقبت کردن از آنها) می‌تواند منجر به کاهش اعضای قبیله شود. این پیکانها در جنگ و شکار هم استفاده می‌شوند، در این جاها نیز (اعتقاد بر آنست که ) آنها قدرت و موفقیت را برای کاربران‌شان به همراه دارند.

مذاهب گوناگون طیف وسیعی از سایر اشیاء و امور را به کار می‌گیرند. در واقع برج و فورمن این نکته را بیان کرده اند که برای مردم یوپیک یا اینوپیک در منطقه بالادست آمریکای شمالی تمام اشیاء به یک معنا مقدس محسوب می‌شوند، و آنها میان امر مقدس و امر عرفی تمایزی قائل نمی‌شدند. برای آنها هرشی‌ای روح خاص خود را دارد، و هر عملی، فارغ از اینکه با چه هدفی باشد، اینگونه تلقی می‌شد که متعلق برخی از ارواح بوده و توسط آنها به عمل درآمده است (114: 1988). به عنوان مثال آنها طلسمی را برای حمایت از خودشان و با هدف خوش‌شناسی استفاده می‌کردند که معمولاً از اشیایی طبیعی و در بعضی مواقع اشیای کنده‌کاری شده ساخته شده بود. برخی از طلسم‌ها که اینروگ inrug یا اینوگو inogo نامیده می‌شدند، معمولاً چیزهای کوچکی بودند، و در بیشتر موارد چند سانتی‌بیشتر نبوده و گاهی اوقات تکه سنگی معمولی یا پر یا بخشی از حیوانات بودند. عموماً افراد دوازده عدد از اینروگ‌ها را برای خود داشتند که برخی از آنها دست اول بوده (توسط خودشان و برای بار اول استفاده می‌شد)، برخی به ارث رسیده بودند و برخی دیگر از رهبران معنوی گرفته شده بودند. صاحبان طلسم‌ها می‌بایست همیشه آنها را با خود حمل کنند، و به کمربندشان بیاویزند، یا به لباس‌شان بدوزند، یا به گردن‌شان بیاندازند، یا درون کیسه‌های خودشان بگذارند. سحرها اغلب برای ارتباط برقرار کردن با ارواح یا کنترل آنها به کار می‌رفتند، بنابراین بیشتر اوقات به دشمن‌ها متعلق بودند. گاهی کوچکتر و گاهی بزرگتر بودند ( و بیشتر شبیه انسان بودند تا طلسم) واشخاص صاحب این قدرت باید آنها را می‌آراستند و در خانه‌ها یا قایق‌ها به نمایش می‌گذاشتند، یا آنها را در مناسک در حال اجرا به کار می‌بردند.

اقوام مسلمان برتی Berti در سودان مثال جالبی از ترکیب اشیا و متون هستند. متخصصان مذهبی آنها (فاکی faki) طلسم‌هایی (حیجبات hijbat) را می‌ساختند که ترکیب شده بود از تکه‌هایی از کاغذ که بر روی آنها آیاتی از قرآن یا گاهی همراه با اسامی الهی و نمادهای ستاره‌شناختی. حاملان این طلسم‌ها، آنها را در کیسه‌های چرمی‌ای یا کناره‌های لباس می‌دوزند، و آنها را برای رفع چشم زخم یا رفع طلسم‌های دیگران یا برای مقابله با بیماریها و سلاح‌ها، یا برای بدست آوردن ثروت مشتری، یا عشق و یا برای پیروزی در دادگاه و یا حتی برای اهداف بدخواهانه و کینه توزانه به کار گرفته می‌شوند (هولی 1991). روستائیان مسلمان بوسنیایی در دلینا Dolina (برینگا ١٩٩٥) نیز طلسم‌هایی (به نام زاپیس zapis) بصورت نوشتار استفاده می‌کردند که در پارچه‌ای مثلثی و قرمز رنگ پیچیده شده و در لباسهای داخلی مثل زیرپیراهنی قرار داده می‌شد،  تصور بر این بود که این سحرها برای مبارزه با طلسم‌های شیطانی و بدست آوردن بخت نیک و شادی هستند.

در بیشتر موارد تصور می‌شود که بدن‌های افراد مذهبی عالی رتبه حامل قدرت خاصی است. «بازمانده‌ها» یا بخشهایی از اجساد قدیسین در آیین کاتولیک، و اجساد یا مقبره‌های قدیسین اسلامی کانون‌هایی برای نیایش‌های مردمی در بخشهای زیادی از جهان اسلام بوده‌اند. بودائیان امروز مدعی‌اند که دندان بودا نزد آنهاست که با احترام فراوان مراقب آن هستند و آنرا تکریم و تقدیس می‌کنند.

در مورد آثار و بازمانده‌های مقدس لزوماً نیازی نیست که حتماً بخشی از بدن انسان باشند، بلکه می‌توانند بخشهایی از اشیاء خاص و ویژه فرد قدیس نیز باشند. بی‌شک نفیس‌ترین آثار مقدس در مسیحیت می‌تواند تکه‌ای از «صلیب واقعی» باشد و اینگونه نیز هست. برخی دیگر نیز به کفنی که مسیح با آن دفن شد یا «جام مقدس» یعنی جامی که در شام آخر مسیح از آن استفاده کرد، اعتقاد دارند.

 

[1]-  ترجمه بخش از فصل سوم از کتاب

Eller, Jack David (2007)  Introducing Anthropology of Religion, London: Routledge

 

 

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.