(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

فضای عمومی و مفهوم "شهر باز" در طراحی شهری

ریچارد سنت ترجمه ی لایکا شریفی صادقی
sennett Colour photo.jpg

همه می خواهند در شهری امن و تمیز زندگی کنند، جایی که برای آنها امکانات رفاهی عمومی به اندازه کافی مهیا است، اقتصادی پویا دارد، مولد و محرک فرهنگ است و بر شکاف نژادی، قومی و طبقاتی جامعه مرهم می گذارد. اینها ویژگی شهرهایی که ما در آنها زندگی می کنیم نیستند. شاید چون اربابانی چون سیاستهای ملی دولتها، مشکلات عمیق فرهنگی و یا عوامل اقتصادی خارج از کنترل بر شهرها حاکم بوده و باعث شکست آنها درفراهم آوردن عوامل فوق می گردند.

بسیاری از صاحبنظران علوم شهری بر این مسأله اتفاق نظر دارند که هنر طراحی شهرها از قرن بیستم به بعد افول کرده است. محیطهای بومی قدیمی به یقین منعطف تر، پایدارتر و پویاتر از آنچه امروزه طراحی می شود، بوده اند. طراحان و برنامه ریزان امروزی انواع و اقسام پیچیده ای از ابزارهای تکنولوژیکی در اختیار دارند، که حتی تصور آن برای طراحان صد سال پیش غیر ممکن بوده است: از سیستمهای نورپردازی و گرمایش گرفته تا عناصر سازه ای و مواد و مصالح ساختمانی. ما نسبت به گذشته ابزار بیشتری در دسترس داریم، اما از منابع خود بهره برداری خلاقانه ای نداریم و این یک پارادوکس است. علت اصلی وجود این پارادوکس، "بیش از حد معین ساختن" (over-determination) فرم های ظاهری و عملکردهای اجتماعی در پروسه طراحی آنهاست. آنچه که در شهرسازی امروزی کمرنگ و ناپیداست، عنصر "زمان" است. البته نه به معنی ارجاع به گذشته، بلکه مفهوم زمان با رویکرد به آینده و درک شهر به عنوان یک فرآیند، با صورتی متغیر که با تغییر کاربرد آن دگرگون می شود و چیزی که در ابتدا با پیش بینی شکل می گیرد ولی همواره آماده رویارویی با شگفتی های غیرمنتظره می باشد.

اولین نشانه های تجسم منجمد از شهر، در طرح لوکوربوزیه برای پاریس در اواسط 1920 ظاهر شد. پیشنهاد این معمار جایگزین کردن مرکز تاریخی شهر با آسمانخراشهایی متحدالشکل، حذف زندگی جمعی در تراز خیابان و تنظیم کاربری ساختمانها از طریق یک طرح جامع بود. معماری لوکوربوزیه نوعی تولید صنعتی برای ساختمانها محسوب می شد و نابودی بسیاری از عوامل اجتماعی شهر، که با گذشت زمان باعث پویایی و ایجاد تغییرات می گشت، را در پی داشت. در شهرسازی امروز، ایده لوکوربوزیه به طرق گوناگونی به حقیقت پیوسته است: مسکن های دولتی متحدالشکل در تمامی دنیا به مثابه انباری برای نگهداری فقرا، نابودی پویایی زندگی شهری با تبعید قشر متوسط به حومه های شهری، جایگزینی مراکز خرید تک منظوره به جای بازارهای خیابانی چندعملکردی برخی از این نمونه ها می باشند. گسترش قوانین مربوط به زون بندی عملکردی و بوروکراسی وابسته به آن که از قرن بیستم رایج شد، هیچگاه در تاریخ شهرسازی سابقه نداشته است و با  فلج کردن نوآوری و رشد محلی، شهر را در زمان منجمد و محبوس کرده است.

نتیجه مستقیم "بیش از حد معین سازی" شهرها، تبدیل آنان به "شهرهای شکننده" (Brittle City) می باشد. محیطهای شهری مدرن بسیار سریعتر از بافت شهری به جا مانده از گذشته فرسوده می شوند. امروزه با تغییر کاربری ها، ساختمانها تخریب می شوند، بجای آنکه تطبیق داده شوند. در حقیقت، تخصصی کردن بیش از اندازه فرمها و عملکردها، شهر مدرن را در معرض فرسودگی زودهنگام قرار می دهد. عمر متوسط مسکن های دولتی نوساز در بریتانیا 40 سال و عمر متوسط آسمانخراشهای تازه ساخت در نیویورک 35 سال می باشد. ممکن است تصور شود که تبدیل سریع کهنه به نو در "شهرهای شکننده" مترادف با توسعه شهری آنان می باشد، اما باید در نظر داشت که توسعه در محیطهای شهری مبحثی پیچیده تر از صرف جایگزینی نو با کهنه می باشد. توسعه برای وقوع، به نوعی گفتگو بین گذشته و حال نیاز دارد و بر اثر تکامل و تدریج صورت می پذیرد نه محوسازی ضربتی و این مسأله هم از نظر معماری و هم از نظر اجتماعی صادق است. انسجام و پیوستگی یک جماعت (community) به سحر قلم طراح اتفاق نمی افتد، بلکه برای شکل گیری نیازمند زمان می باشد. اما نحوه ساخت شهرهای امروزی -تفکیک عملکردها، همگن سازی جمعیت، قانونمند کردن معنای مکان-  زمان و فضای لازم برای رشد جماعت ها را فراهم نمی کند.

شهر شکننده، انعکاس جامعه ای است که خود را "سیستمی بسته" می داند. یک سیستم بسته پایداری خود را مدیون دو عامل تعادل و یکپارچگی است؛ به این صورت که سیستم همواره به طور هماهنگی در تعادل بوده و کلیه اجزای آن در تناسب با یکدیگر می باشند. اما تعادل در یک نظم اجتماعی می تواند به خاطر حفظ هماهنگی به قربانی کردن عوامل متضاد و متفاوت بیانجامد. از طرفی، تأکید بر یکپارچگی، هرچه که غیر قابل پیش بینی و غیر مترقبه باشد را نفی و ممنوع می نماید. در یک سیستم بسته، ساختارها آمادگی تلفیق و تعدیل برای پاسخگویی به تغییرات را دارا نمی باشند و اجازه تجربه شگفتی ها را در خود نمی بینند. بیش از حد معین سازی فرمها در جوامع انسانی ابزار کنترل اقشار جامعه در رژیم های قدرت طلب می باشد.

نقطه مقابل سیستم بسته، بازار آزاد و یا جولاندهی سرمایه گذاران خصوصی و توسعه گران نیست، بلکه نوعی سیستم اجتماعی متفاوت است: یک سیستم اجتماعی باز. ایده "شهر باز" متعلق به جین جاکوبز (Jane Jacobs) است که در تقابل با طرح شهری لوکوربوزیه قرار دارد و بر این تفکر استوار است که اگر مردم در شهرها در محیطی پرتراکم و متنوع قرار گیرند، مثل میدانها و خیابانهای شلوغ، نوعی تلاقی بین حیطه فردی و اجتماعی آنان صورت می گیرد و امکان ایجاد برخوردهای غیر منتظره، اکتشاف و نوآوری بیشتر خواهد شد. از نظر وی، رژیم سرمایه داری و توسعه گران بر این تلاش هستند که حداکثر استفاده و بهره برداری را از محیطهای همگن، معین، قابل پیش بینی و متعادل از نظر فرم بنمایند و نقش طراحان و برنامه ریزان در این میان پیش بینی و ممکن سازی وقوع حدی از ناهنجاری و آشفتگی در محیطهای شهری است. طراحی فضاها در شهر باز دارای این ویژگی است که "زمان در حال تکامل" در ساختار ظاهری فضا مشهود می باشد. این خاصیت را در وجود سه عنصر می توان دنبال نمود: 1- قلمروهای قابل عبور، 2- فرمهای ناتمام، و 3- سناریوهای توسعه.

قلمروهای قابل عبور: "عبور کردن" از مهمترین اتفاقاتی است که در داخل یک شهر رخ می دهد و وجود "دیوار" بزرگترین مانع آن. گاهی هم لبه های شهری مانند دیوار عمل می کنند و از عبور کردن جلوگیری می کنند. دیوارها در شهر باز، مثل غشای سلولی، ساختاری مقاوم و در عین حال نفوذپذیر دارند. مثلا استفاده مرسوم از صفحات شیشه ای به عنوان دیوار این امکان را فراهم نمی کنند، زیرا تنها برقراری ارتباط بصری را میسر می سازند، و نه شنیداری، بویایی و یا لمسی. بدین صورت هیچ تعاملی در دو طرف این دیوار شفاف نمی تواند رخ دهد و نوعی فضای اجتماعی مرده در دو سمت آن ایجاد می گردد. این مثال، نشان می دهد که چگونه تصمیمگیری در مورد یک متریال ساختمانی، تأثیری مستقیم بر نحوه برقراری روابط اجتماعی بین افراد دارد.

فرمهای ناتمام: ساختمانها در شهر باز، ارزش شهری خود را در ارتباط و قرارگیری با دیگر ساختمانهای مجاور پیدا می کنند و بدون آنان فرمی ناقص و ناتمام دارند. در این راستا اصطلاح "معماری سبک" پیتر آیزنمن چنین تعریف می شود که در این نوع معماری، امکان ایجاد تغییرات آتی در فرم بنا (شامل اضافه کردن یا کاستن و یا تغییر چیدمان فضای داخلی متناسب با تغییر نیاز سکنه) از ابتدا در طراحی در نظر گرفته می شود.

سناریوهای توسعه: وظیفه اصلی شهرسازان تعریف سناریوهای توسعه شهر در آینده و شرح مراحل آن است. بهترین داستانها همیشه آنهایی هستند که رویارویی و کشف وقایع پیش بینی نشده در آنان صورت می گیرد و هنر داستانسرایان شکل دادن به این فرآیند رویارویی و اکتشاف است. این مسأله در مورد طراحی شهری هم صدق می کند. در یک سیستم باز، توسعه، وجود تعارض و ناهنجاری را می پذیرد. این نکته اصلی ترین بحث تکامل داروینی است. بقا به قویترین یا زیباترین تعلق ندارد، بلکه سهم منعطف ترین موجود در برابر تغییرات می گردد. فرآیند رشد در کشمکش دایمی بین تعادل و عدم تعادل می باشد، و محیطی که دارای فرم و برنامه فضایی صلب و ساکنی است، با گذشت زمان از بین می رود.

اگرشهری مانند یک سیستم باز عمل کند -با عمل به قوانین قلمروهای نفوذپذیر، فرمهای نا تمام و سناریوهای غیر متکلف- از نظر تجربه فضایی، و نه از نظر قانونی، "دموکراتیک" می باشد. در گذشته، بحثهای مربوط به دموکراسی، به امور حکومتی بر می گشت، اما امروزه به مسایل شهروندی و مشارکت شهری باز می گردد و مشارکت به شدت با فرم فیزیکی شهر و نحوه طراحی آن مرتبط است. فضای دموکراتیک، یعنی ایجاد تالاری برای تعامل بین غریبه ها. شهرهای بزرگ مملو از مهاجرین و اقوام و نژادهای گوناگون می باشند و افراد همزمان به انجمن های مختلفی متعلق هستند؛ اما مشکل مشارکت شهروندان در شهرهایی چون نیویورک و لندن اینجاست که چگونه افراد با کسانی که لزوما نمی شناسند، احساس راحتی و مجاورت نمایند و با آنان به گفتگو بپردازند. مشکل در طراحی فضاها و ساختمانهای عمومی است، در بیمارستانها، در مدارس، در ساختمانهای اداری بزرگ، در بزرگراهها و بیشتر از همه در فضاهایی که توسط دولتها ساخته می شود. اما چگونه می توان این فضاها را باز کرد؟ چگونه بین درون و برون پل زد؟ چگونه باید از طریق فرم بصری افراد را دعوت به تعامل و مشارکت نمود؟

ایمیل: lika.sharifi.sadeghi@uni-weimar.de

منبع:

http://www.richardsennett.com/site/SENN/Templates/General2.aspx?pageid=16

منبع تصویر:

http://www.richardsennett.com/site/SENN/UploadedResources/sennett%20Colour%20photo.jpg

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید.

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.