(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

اینوئیت (اسکیمو)

فرهنگ آنلاین
250px-Inuit_women_1907.jpg

Inuit
(یا: اینوک) بهمعنی «یک انسان» یا «مردم»؛ یا به طعنة سرخپوستان امریکایی: اسکیمو، بهمعنی «خورندة گوشت خام»، قومی ساکن قطب شمال در مناطق ساحلی آلاسکا، جزایر شرقی منطقة قطبی کانادا، لابرادور و سواحل بدون یخ گرینلند. این منطقه تا دورههای متأخّر از لحاظ فرهنگی از انسجام نظرگیری برخوردار بود. فرهنگ سنّتی اینوئیتها بر پایة صید ماهی، پستانداران دریایی و شکار حیوانات زمینی برای تأمین غذا، گرما، روشنایی، لباس، ابزار و مسکن قرار داشت. شمار کلّ اینوئیتها 125هزار نفر است. (1993) زبان اینوئیتها موسوم به اینوپیاک با گویشهای متفاوت از پوینت بَرو در آلاسکا تا گرینلند تکلّم میشود. این زبان به خطی هجانگاری نوشته میشود که یکی از گروههای مبلّغ مذهبی قرن 19 ابداع کرد. اینوئیتها سابقاً کوچنده بودند، اما امروز تقریباً همة آنها در مسکنهای دایمی زندگی میکنند. قوم اینوئیت در حدود 4هزار سال پیش از سیبری به شمال امریکا مهاجرت کرد. مردمِ فرهنگ توله، که نیاکان اینوئیتهای امروزی بهشمار میآیند در حدود هزار سال قبل، از شمال آلاسکا مهاجرت کردند، ساکنان پیشین را از آنجا راندند و به گرینلند رسیدند. در قرون 18 و 19، تماس با کشتیهای شکار نهنگ و آمادهسازی بالنها، و نیز تماس بازرگانان و مبلّغان مذهبی، به آنها امکان داد که صاحب قایقهای چوبی، سلاحهای گرم و ابزارهای آهنی شوند و مواد غذایی چون چای، آرد و شکر بهدست آورند و درنتیجه رابطة خود را با محیط زیست تغییر دهند. سلاحهای گرم، شیوههای شکار آنها را دگرگون کرد و شکار جانوران برای خز و تجارت برایشان به یک منبع بزرگ درآمد بدل شد. بسیاری از اینوئیتها در نزدیکی نقاط تجارت ساکن شدند تا بتوانند کارهای مزدبری بیابند و از این راه آذوقه، مهمات و قایق تهیه کنند. در کنار نفوذهای فرهنگی بیگانه، بیماریهای ناشناخته برای اهالی بومی، بهویژه بیماریهای مقاربتی و سل، نیز از راه رسیدند و در اواخر دهة 1800 و اوایل قرن 20 ضربات مهلکی به جمعیت آنها وارد آوردند. کاهش شدید گوزنهای کاریبو و سایر حیوانات، درپی شکار بیش از اندازة آنها، نیز به بیماریهای همهگیر متعددی منجر شد که باز هم ضربات خود را بر جمعیتهای بومی وارد کرد. بعد از جنگ جهانی دوم، خدمات دولت در زمینههای پزشکی، مسکن و آموزش و پرورش موجب شد که اینوئیتها به اسکان رغبت بیشتری بیابند. از نیمة قرن 19، شیوههای سنّتی زندگی اینوئیتها روبه انقراض گذاشت و بسیاری از آنها برای زندگی خود به کمکهای دولتی وابسته شدند. کارفرمایان عمدة اینوئیتها عبارتاند از شهرداریها، حکومت فدرال، حکومتهای منطقهای و دولتهای ایالتی در زمینههای بهداشت، آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی. اینوئیتها از دیرباز در طول تابستان به گروههای خانوادگی کوچک و پراکنده تقسیم میشدند و به سرزمینهای درونی مهاجرت میکردند و به شکار گوزن کاریبو، پرندگان، ماهیگیری و به گردآوری تخمها میپرداختند. آنها برای صید ماهی از دامهایی استفاده میکردند که در انتهای کانالهای باریک و رودخانهها و نهرها تبعید شده بود و ماهیها را با نیزهای صید میکردند. هر خانوادة اینوئیت میتوانست هر روز صدها ماهی صید کند. ماهیها را خشک میکردند و ذخیره میشدند تا در زمستان بهمصرف غذایی خود آنها و سگهایشان برسد. در طول ماههای تابستان، اینوئیتها در چادرهای مخروطیشکل از پوست خوک آبی زندگی میکردند که به کمک سنگهای بزرگ بر زمین محکم میشد. هزاران دایره از این سنگهای چادر امروز چشماندازهای این منطقه را نقطهگذاری کرده است. آنها در زمستان در مسکنهای کوچک گرد هم جمع میشدند و در مسکنهای اساسیتری زندگی میکردند که از سنگ و گِل ساخته شده و با خزه و برف پوشیده میشد و در زمین فرو برده میشد تا گرما را بیشتر در خود حفظ کند. راه ورود به این مسکنها شکل راهرویی دراز را داشت که بلندی آن صرفاً به اندازهای بود که شخص بتواند چهار دست و پا درون آن بخزد. این معبر در حدود بیست سانتیمتر پایینتر از سطح کلبه حفر میشد تا بهصورت یک «تلة سرما» عمل کند. برخی از این مسکنهای زمستانی 40 یا 50 نفر را در خود جای میداد. روشنایی و گرما از طریق سوزاندن روغن خوک آبی در چراغهای مسطّح و هلالی از جنس سنگهای صابونی فراهم میشد. اینوئیتها دارای طیف گستردهای از ابزارهای زندگی بودند، ازجمله ظروفی از جنس سنگ صابونی و مستطیلشکل، چاقوهای نیمدایره برای پوستکندن، کلنگ برای کندن قطعات برف، متّههای خمیده برای سوراخکردن نوک زوبینها، سوزن، قاب چارچوب قایق (کایاک یا بَلَم). برای شکار بالن، خوک آبی، نهنگ قطبی و گرازماهی، کایاکها و اومیاکهای بزرگتر (یعنی قایقهای سربازی که میتوانستند تا بیست نفر را حمل کنند)، زوبینهایی از جنس استخوان، عاج یا شاخ گوزن. لباسهای زمستانی آنها عموماً از پوست گوزن کاریبو یا پوست خوک آبی ساخته میشد و متشکّل بود از یک لایه درونی پشمین با مخزنهای هواکش برای جذب رطوبت ناشی از تعریق، عایقبندی و حفاظت و یک لایة بیرونی با خز به طرف بیرون. اینوئیتها با پوشیدن چکمههایی از جنس پوست خوک آبی در تمام طول سال میتوانستند از خود در مقابل سرما به خوبی محافظت کنند. آنان، در هنگام شکار، در ایگلوها، یعنی خانههای برفی موقّت و کوچک، میزیستند و بارهای خود را در سورتمة بزرگی حمل میکردند که سگان آن را میکشیدند. اینوئیتها برای تأمین غذای خود در موارد اضطراری به سگها نیز وابسته بودند. اما امروزه سورتمه، سگها، زوبین، بَلَم و اومیاک جای خود را به موتورسیکلتهای برفپیما، تفنگها و قایقهای موتوری داده است. اینوئیتها بر روی استخوان، عاج و سنگهای صابونی حکاکی میکنند و غالباً تصویر حیوانات، چهرة انسان و نقاب را بر آنها نقش میزنند. این حکّاکیها جنبة دینی یا جادویی داشتهاند و آنها را بهعنوان طلسم بر بدن آویزان میکردند و یا در مناسک شمنی بهکار میبردند. اینوئیتها بر این باور بودند که اشیای بیجان و پدیدههای طبیعی از روح برخوردارند(جاندارپنداری). اساطیر غنی و پرمایهای در میان این قوم وجود داشت، اما امروز مسیحیت به تمامی، جانشین باورهای قدیمی شده است. در 1989 دولت کانادا پذیرفت که منطقهای در سرزمینهای شمالغربی، که مساحتی در حدود نیمی از کشور فرانسه دارد و نوناووت نامیده میشود، را به 17هزار نفر از اینوئیتهای منطقة شرقی قطب واگذار کند. این انتقال شامل حق شکار و حق ماهیگیری نیز میشد؛ اما حق برداشت عوارض در بهرهبرداری از منابع معدنی به منطقة کوچکی در آن محدود بود. همچنین پذیرفته شد که بابت صرفنظرکردن اینوئیتها از مناطقی که قبلاً در آنها میزیستند، مبلغی بهصورت نقد بهعنوان خسارت پرداخت شود. تأسیس سرزمین بومزاد در یک همهپرسی منطقهای در 1992 بهتصویب رسید. یک موافقتنامة ارضی نهایی در 1993 حق مالکیت بر136.530 کیلومتر مربع از سرزمین و حقوق معدنی بر 13.995 کیلومتر مربع را به اینوئیتها تفویض میکرد. «کنفرانس سراسری قطبی» 1977 با هدف حمایت از منافع اینوئیتها در قطب تشکیل شد. این کنفرانس را سازمان ملل متحد بهمنزلة سازمانی غیردولتی در 1983 بهرسمیت شناخت. تحقیقی که در قالب «برنامة نظارت و ارزیابی قطب» در 1998 صورت پذیرفت، نشان داد که 48 درصد از زنان اینوئیت مقیم جزیرة بافین کانادا درجة بالاتری از مادة پیسیبی، فلزات سنگین و آفتکش کلوردان نسبت به درجة سلامتی استاندارد سازمان بهداشت جهانی دارند. درجة آلایندهها در شیر مادر نیز در جنوب کانادا بسیار بالاتر از معیارهای جهانی است.
فرهنگ دانش گستر

واژه در ویکیپدیا
http://en.wikipedia.org/wiki/Inuit
 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

 

 

 

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.