(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

بهای بی تفاوتی و توهم

ناصر فكوهي
genocide-khmers-rouges-2.jpg

طی روزهای اخیر، نخستین اقدام رسمی و آیین‌وار برای محاکمه خمرهای سرخ در کامبوج انجام گرفت. قضات دادگاه 177 کامبوجی و 13 غیر کامبوجی) در این روز درکاخ سلطنتی پنوم پن رسمائ سوگند خوردند تا کار این محاکمه بتواند پس از هشت سال آماده سازی، توافق‌نامهء رسمی دولت کامبوج با سازمان

ملل به تاریخ ششم ژوئن 2003 و تصویب رسمی مجلس ملی کامبوج به تاریخ چهار اکتبر 2004 از نیمهء سال آینده20077) آغاز شود، محاکمهای که بنا بر برآوردهای انجام شده بیش از 56 میلیون دلار هزینه در برخواهد داشت و این در حالی است که اکثر جنایتکاران خمر سرخ به ویژه پول پوت، پیشوای اصلی آن‌ها (مرگ در 1998) تا کنون به مرگ طبیعی و بدون آن‌که آزاری ببینند از دنیا رفته‌اند و آن‌هایی که باقی ماندهاند، کسانی همچون خیو سامفان (Khieu Samphan) رییس پیشین دولت کامبوج دموکراتیک، نوئون چییا (Nuon Chea) معاون اول پول پوت و تا موک(Ta Mok) از رهبران دیگر خمرها امروز در سنین بالای 80 سال و اغلب بیماری یا بستری هستند. در این شرایط بسیاری از خود میپرسند که این محاکمه چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ اگر کمی به عقب بازگردیم می‌توانیم ریشه های این نسل‌کشی بزرگ که در طول آن بیش از دو میلیون نفر یعنی یک چهارم جمعیت کامبوج در آن زمان کشتار شدند را بیابیم. در 18 ماه مارس 1970 ژنرال لون نول (Lon Nol) به حمایت آمریکایی ها دست به کودتایی نظامی زد که سبب سرنگونی پرنس نوردوم سیهانوک شد. به این ترتیب جنگ ویتنام که ده‌ها سال بود منطقهء جنوب شرقی آسیا را به خاطر منافع آمریکایی‌ها و اروپاییها به آتش کشیده بود،‌به کامبوج سرایت یافت و سبب شد که سیهانوک با خمرهای سرخ که یک ایدئولوژی افراطی مارکسیستی - مائوئیستی و همچنین به‌شدت ناسیونالیستی داشتند علیه آمریکاییها متحد شوند.
سه سال پس از این ماجرا در حالی که کنفرانس پاریس در 3791 جنگ ویتنام را عملائ به آتش بس رساند، جنگ در کامبوج ادامه یافت تا زمانی که خمرهای سرخ توانستند در روز 71 آوریل 5791 وارد پنوم پن شوند و حکومت را در دست بگیرند. تقریبائ یک سال بعد در پنجم آوریل 6791 کشور کامبوجیای دموکراتیک اعلام شد و سیهانوک بار دیگر کنار گذاشته شد. در فاصله 71 آوریل 5791 و هفتم ژانویه 9791 که ارتش ویتنام به دنبال یورش های خمرهای سرخ به خاک این کشور، کامبوج را اشغال کرد و به حکومت آن‌ها پایان داد، دو میلیون نفر از مردم کامبوج در اردوگاه‌های کار اجباری در بدترین شرایط قربانی شده بودند. خمرها از آغاز به دست گرفتن قدرت شهرنشینان را فاسد و شهرها را از سکنه آن‌ها خالی کردند و روشنفکران را نیز کاملائ خودفروخته و در خدمت امپریالیسم اعلام کرده و دست به کشتار گستردهء همه کسانی زدند که به هر شکلی به این باورهای سطحی اعتراض می‌کردند.
با این وصف، واکنش بین المللی نسبت به این جنایات بسیار ضعیف بود. سازمان های بین المللی تا مدت‌ها حاضر به پذیرش وقایعی که در کامبوج می گذشت، نشدند و روشنفکران چپ نیز که در آن سال‌ها به دلیل در گیری در دفاع از ویتنامی ها علیه آمریکایی بودند، ‌ حاضر نمی‌شدند واقعیت این کشتار را بپذیرند. در نتیجه مردم کامبوج بودند که باید بهای توهم بزرگ و بی تفاوتی هولناک هر دو گروه را بپردازند و کامبوج پس از اشغال شدن به وسیله نیروهای ویتنام تا امروز هنوز بهای این دوران سیاه را می‌پردازد. ارتش ویتنام سرانجام زیر فشار بین المللی و اتحاد کامبوجی ها ناچار شد پس از تقریبائ 01 سال اشغال این کشور را ترک کند و پرنس سیهانوک در سال 3991 بار دیگر به قدرت برسد اما فقر نابه‌سامانی در این کشور به مثابه میراث جنگ بزرگ جنوب شرقی آسیا همچنان باقی ماند.امروز باید بی شک خوشحال بود که این محاکمه سرانجام برگزار می شود هر چند نمی توان تردید داشت که دادگاه خمرهای سرخ بیشتر دادگاهی برای تاریخ و نمادین خواهد بود زیرا محکومان آن تا زمان اعلام احکام به احتمال قوی همگی از جهان فانی رخت بربسته‌اند، اما نفس برگزاری این محاکمه به خودی خود ارزشمند است. بشریت تاکنون نسلکشیهای بزرگی را تجربه کرده است که از آن میان تنها برخی از نسل کشی های جنگ جهانی دوم به رسمیت پذیرفته شده‌اند، در حالی که در موارد متعدد دیگری از جمله نسل کشی سرخپوستان آمریکایی در قرن 91، نسل کشی ارمنیان در ابتدای قرن بیستم، نسل کشی بومیان استرالیایی و... هنوز این امر انجام نگرفته است.تجربهء خمرهای سرخ یکی از تلخ ترین تجربیاتی است که جوامع انسانی در طول تاریخ خود شاهد آن بوده‌اند. تجربه ای که نشان میدهد، چگونه باورهای سست و بی ریشه ایدئولوژیک می توانند تا جایی پیش بروند که یک ملت را در معرض نابودی کامل قرار دهند و چگونه جامعهء بین‌المللی که در این مورد همچون بسیاری موارد دیگر خود ریشه و دلیل اصلی برانگیختن این جنایات بوده است می تواند کاملائ در برابر آن‌ها سکوت پیشه کند و با بی تفاوتی خود، در واقع‌آب به آسیاب جنایتکاران بریزد. از این رو باید تاکید کرد که تنها چیزی که ممکن است در آینده از چنین جنایاتی جلوگیری کند، پدید آمدن اشکال جدید وجدان و آگاهی جمعی از جمله از خلال سازمان های غیردولتی است و کاری که این سازمان ها باید بیش از هر چیز به آن بپردازند، زنده نگاه داشتن خاطرهء جمعی و یا حتی به وجود آوردن چنین خاطره ای در همهء مکان های تاریخی است که خطر فراموشی آن را تهدید می کند. اما بی شک نه برای انتقام گرفتن از آدم های پیر و فرسوده- جنایتکاران پیشینی که امروز به آدم هایی ناتوان و در آستانهء مرگ تبدیل شده‌اند- بلکه برای جلوگیری و سد شدن از پدید آمدن چنین هیولاهایی در آیندهء انسانیت. خطری که باید آن را کاملائ جدی گرفت.

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.