پیر بوردیو: نابینایی دربرابر نابرابرای های اجتماعی ما را محکوم به آن می کند و به ما اجازه می دهد که هر نوع نابرابری را به ویژه در زمینه موفقیت تحصیلی، بپذیریم، زیرا آن را حاصل نابرابری های طبیعی و نابرابری در مهارت های افراد به شمار آوریم.
پرونده ی اینترنتی کلانشهرهای ایران: شیراز
تهیه و تنظیم: ملیحه درگاهی
شیراز مرکز استان فارس، یکی از کلانشهرهای ایران و از مهمترین شهرهای توریستی ایران است. ارتفاع این شهر از سطح دریا حدود 1500 متر بوده و بر دامنهی رشتهکوه های زاگرس واقع شده است. در شمال شهرستان شیراز، شهرستان های مرودشت و سپیدان و در جنوب آن شهرستان های فیروزآباد و جهرم قرار دارند. شهرستان های نی ریز، استهبان و فسا در شرق شهرستان شیراز و شهرستان کازرون در غرب آن قرار دارند.
در افسانه ها آمده است که شیراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را تأسیس کرد و نام این شهر برآمده از نام اوست. به روایتی دیگر؛ نام این دیار "شهر راز" بوده که به اختصار شیراز خوانده شده است. در حالی که بر اساس تحقیقات "تدسکو" شیراز به معنای مرکز انگور خوب است و بالاخره بنا به نوشته کتاب "صورالاقالیم"، از جهت وجود دام های بسیار در دشت شیراز، آنجا را "شیرساز" نامیده اند. علاوه بر این؛ در گذشته، شیراز را شیدراز به معنای شیب بلند می خواندهاند. چون سطح این جلگه دارای شیب زیاد و طولانی است. حتی هم اکنون به محلهای پایین شیراز؛ شی بازار یا شیب بازار میگویند.
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، تحت نامهای مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیدهاست. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بودهاست. این شهر در دوران بنیامیه به محل فعلی منتقل میشود و به بهای نابودی استخر -پایتخت قدیمی استان فارس- رونق میگیرد. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بودهاست. این شهر از لحاظ پتانسیل گردشگری و جذب توریست از مهمترین شهرهای کشور بوده و از نظر طبیعت گردی و فرهنگی، آثار باستانی و اماکن زیارتی کم نظیر است.
فهرست مطالب:
تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
دانشنامه ی ویکی پدیا/ پیشینه و ریشه ی نام شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ تاریخ شیراز
شهرداری شیراز/ تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
بهانه/ وجه تسمیه ی شیراز
ویژگیهای اقلیمی
تالار گفتگو/ ویژگی ها و جایگاه اقلیمی شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ شناخت ظرفیتهای طبیعی حوزههای اکوتوریسم شهرستان شیراز با تأکید بر نقش اقلیم و ایجاد فرصتهای اشتغال زایی
پایگاه مجلات تخصصی نور/ تهیه ی الگوی بهینه ی مسکن همساز با اقلیم برای شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ اقلیم پارس
ویژگی های جمعیتی
دانشنامه ی ویکی پدیا/ جمعیت شیراز
پرتال استان فارس/ آمار جمعیتی شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس با استفاده از شاخص های نخست شهری و تمرکز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ بررسی رابطهء عوامل اجتماعی-فرهنگی با نگرش مردان نسبت به مشارکت در برنامههای تنظیم خانواده در شهر شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ مقایسه کیفیت زندگی (و ابعاد آن) در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه آن با ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ بررسی وضعیت سلامت روانی خانواده های مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی 1381
توریسم و گردشگری
شهرداری شیراز/ بررسی وضعیت موجود صنعت توریسم در شهر شیراز با توجه به نقش شهرداری در آن
پایگاه مجلات تخصصی نور/ باغهای شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ بررسی صنعت گردشگری در استان فارس
ایران هتل آنلاین/ جاذبه های گردشگری شیراز
گروه هتلهای شیراز/ درباره ی شیراز
پایگاه خبری شهر الکترونیک/ جهتگیری شیراز به سمت توسعه گردشگری و صنعت ریز الکترونیکی است
معماری و شهرسازی
پایگاه مجلات تخصصی نور/ مرکز شهر شیراز درگذر زمان
پرتال جامع علوم انسانی/ بکارگیری رهیافت تجدید حیات شهری در نواحی دچار افت شهری نمونه موردی: محله شیخ جنید شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ عوامل مؤثر بر فرایند بازساخت کالبدی کلانشهر،موردپژوهی محدودهء شمال غرب شیراز 1383-1375
پایگاه مجلات تخصصی نور/ مقایسه زبان و بیان نمادین در نقش برجستههای پاسارگاد با نوع بیان در معماری سنتی ایرانی-اسلامی
روزنامه ی سرمایه/ معماری و شهرسازی شیراز در دوره ی پهلوی
خبرگزاری فارس/ روستاهای اطراف شهر شیراز در درازمدت هزینههای گزافی بر دوش شهرداری میگذارد
صفحه ی فرهنگ شیراز در سایت انسان شناسی و فرهنگ
www.anthropology.ir/branches/shiraz
تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز:
دانشنامه ی ویکی پدیا
پیشینه و ریشه ی نام شیراز
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوحهای گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد باز میگردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شدهاست. لوحهای نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد.[۱۳] با توجه به فونتیک چنین برداشت میشود: تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم گرفته شدهاست که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام دادهاست. نام شیراز بر روی سفالهای پیدا شده از ویرانههای دوره ساسانی در قرن دوم پس از میلاد نیز رویت شدهاست. بر اساس نوشتههای برخی از نویسندگان بومی، با توجه به شاهنامه، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شدهاست.[۱۴] در کاوشهای باستانشناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشتنبشتههایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شدهاست.[۱][۱۵] همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» میباشند.[۱۶]ابن حوقل، جغرافیدان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر میداند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل میشد و از آنجا چیزی به جایی نمیبردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شدهاست.
برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشارههای معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر میگردد.»[۱۸] به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالا قبل آن سکونتگاه دایمی انسان بودهاست.[۱۹]
بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشدهاست.»[۲۰]
جان لیمبرت، چنین جمع بندی میکند که هر چند تاریخ نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهادهشدهاست، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشتهاست که نام خود را به شهر فعلی شیراز دادهاست. خصوصا با توجه به اشارهای که حمدالله مستوفی داشتهاست.[۱۶] مستوفی در نزهتالقلوب (۷۴۰ ق) معتبرترین روایت را این میداند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آوردهاست که تجدید بنا بر دست عمزادهٔ حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفتهاست.[۲۱] آثاری عیلامی (شامل یک سه پایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافتشدهاست. همچنین در تعدادی لوحهای عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاههای مهمی در تی/شی-را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره میکند که بیشک همان شیراز امروزی است.[۲۰]
لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانههای متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کردهاند. مانند نگارههای سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامهای هرمزد و کارنیان) وقلعهای باستانی بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.[۱۶][۲۲][۲۰]
شهبازی میگوید که شواهد بالا چنین مینمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتملا مرکزی اداری بودهاست.[۲۰] آرتور آربری چنین نتیجه میگیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این شهر در زمان داریوش زیر سایه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایه شهر همسایه استخر بودهاست.[۲۲]
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شدهاست و شیراز جزئی از آن بودهاست.[۱۶][۲۲] اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بودهاست که استان فارس ساسانیان را تشکیل میدادهاست.[۲۲] این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز بدست آمدهاست و لیمبرت چنین پیشنهاد مینماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس یا شیرازیس یاد شده در لوحهای عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفتهاست.[۱۶]
باستان شناسان موزهٔ متروپولیتن نیویورک نیز با توجه به نتایج حفاریهای خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالا روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پیشنهاد میکنند. آنها گفتههای بلخی در قرن ۱۲ نقل میکنند که میگوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقهای بودهاست با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر میدهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتادهاست. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیهای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند.[۲۳]
برگ نویسی نام شیراز
در اسطورهها و روایات سنتی
طبق روایتی سنتی بنای شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پیشدادی صورت گرفته و با گذشت زمان این شهر رو به ویرانی گذاشت.[۲۴][۲۲] همچنین طبق روایت سنتی دیگری در محل شهر شیراز شهری بنام فارس بودهاست که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح میباشد.[۲۲]
فتح فارس توسط مسلمانان
استان فارس ساسانیان شامل استان فارس، یزد، حاشیه خلیج فارس و جزایر آن و بخشی از خوزستان کنونی بود، و طی حملات اعراب بین سالهای ۶۴۰- ۶۵۳ میلادی که از بصره سازماندهی میشد به تسخیر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنونی شهری نبود.[۱۶] اما قلعههایی در حوالی شیراز کنونی وجود داشت که در سال ۶۴۱ میلادی به تسخیر اعراب درآمد.[۲۵] در طی این دوران اعراب حملات متعددی از محل این قلعه به استخر تدارک دیدند. استخر، پایتخت فارس تا سال ۶۵۳ میلادی مقاومت کرد. «شهر اصلی فارس، استخر، پیوندهایی نزدیک با سلسله ساسانی و دین زردشتی داشتند. حکمرانان عرب میخواستند که مرکزی رقیب و اسلامی در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگامی که اعراب شهر شیراز را بنیان نهادند، شهر را بگونهای بنیان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.[۱۶]
شهبازی مینویسد که بهسبب قرار داشتن شیراز در محل تلاقی راههای منتهی به یزد، کرمان، خوزستان، اصفهان و خلیج فارس، شیراز به پایگاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظامی و اداری تبدیل شد و برای دو قرن محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود.[۲۰] هرچند تا دو قرن شیراز زیر سایه شهر رقیب، استخر بود. اما بتدریج با اسلام آوردن ایرانیان و انحطاط شهر استخر، اهمیت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از این دوران اطلاعات کمی در دسترس است ولی مشخص است که تا قرن نهم میلادی شیراز دارای مسجد جامع نبودهاست. یعنی تا زمانی که صفاریان شیراز را پایتخت حکومت خود قرار دادند.[۱۶]
آل بویه تا صفویان
در قرن چهارم و پنجم هجری قمری سلسلهٔ آل بویه فارس، شیراز را به پایتختی برگزیدند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسانی از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در این دوران شیراز به بزرگترین شهر استان فارس (شامل یزد و سواحل شمالی خلیج فارس) تبدیل شده بود. آل بویه پیرو شیعه ۱۲ امامی بودند و شیعه را تبلیغ نموده و مراسمی مانند محرم و عید غدیر را پاس میداشتند. با اینحال آل بویه سیاست مدارا و پذیرا بودن با سایر مذاهب مانند اهل سنت را در پیش داشتند. در زمان آنها غیر مسلمانان مانند زردشتیها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند و یا در محلههای خاصی زندگی کنند. در زمان آل بویه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نورانی میشد و هنگامی که در سال ۳۶۹ هجری مصادف با ۹۸۰ میلادی مسلمانان شیراز بر علیه زردشتیان به اغتشاش پرداختند، عضدالدوله لشکری برای تنبیه اغتشاشکنندگان به شیراز فرستاد.[۱۶]
اتابکان فارس (سَلغُریان) از نیمه قرن ۶ هجری (۱۲ میلادی) بر شیراز مستولی شدند. در دورهٔ آنها شیراز شکوفا شد و بناهای متعددی نظیر مدرسه، بیمارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدبیر اتابکان در حمله چنگیز خان مغول، شیراز از تخریب و قتل عام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغری، ابوبکر بن سعد به پرداخت مالیات به مغولان رضایت دادند. آخرین حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسری پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهریه او بخشش خراج شیراز بود و بدین ترتیب اتابکان فارس در سال ۶۸۵ هجری (۱۲۸۷-۱۲۸۶ میلادی) منقرض شد.[۱۹] شیراز همچنین از قتل عام تیمور نیز در امان ماند زیرا شاه شجاع، فرماندار فارس تسلیم شد.[۲۶] در قرن سیزدهم میلادی، شیراز مرکزی پیشرو در علم و هنر بود. بخاطر تشویق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، این شهر توسط جغرافیدانان قدیمی دارالعلم نامیده میشد.[۲۶]
دوران صفویه تا دوران معاصر
شیراز بسال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذرانید. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای دادهبود. حیدریها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شرق سکنا داشتند و نعمتیها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمت الله ولی بودند.[۱۹] پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز بعد از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. گفته میشود طی این محاصره حدود ۱۰۰ هزار نفر از مردم شیراز هلاک شدند. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغانها در آورد و خرابیهای به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان بر علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. پس از این حمله بسیاری از مردم شیراز از دم تیغ گذشتند و دو کله مناره در اطراف شهر برپا شد و باغهای اطراف شیراز نابود شد.[۱۹]
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷-۱۷۶۶ میلادی) بهعنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزودهشد. شیشه ساخت شیراز به تمام ایران صادر میشد و شراب شیراز که عمدتا توسط ارمنیان و یهودیان ساخته میشد از طریق خلیج فارس به بازار هند صادر میشد. در دوره کریم خان استادکاران و کارگران از سراسر ایران به شیراز آورده شدند.[۱۹] گفته شدهاست که تنها ۱۲،۰۰۰ نفر در ساختن خندق جدید دور شهر شرکت داشتند. بدستور کریم خان بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوانخانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها و لکهایی که در سپاه کریم خان بودند بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخشهای حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار پایتخت را به تهران منتقل نمود.[۱۹] در دوره قاجاریه، سید علی محمد باب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری (۱۸۴۵ میلادی) در شهر شیراز شروع تبلیغ آیین خود نمود. او دستگیر و از شهر اخراج شد.[۱۹]
در اثر شیوع آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰ هزار تن از مردم شیراز جان خود را از دست دادند. شیراز از دوران صنعتی شدن زمان رضا شاه که در شهرهای مختلف ایران رخ داد، چندان بهرهای نبرد. ولی پس از جنگ جهانی دوم شیراز پیشرفت زیادی داشت.[۱۹] در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی بعد از شهرهای صنعتی تبریز و اصفهان و شهر مذهبی مشهد قرار داشت. در سالهای منتهی به انقلاب شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند دیگر شیراز دیگر در سر شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران را نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راهآهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با اینحال مراکز آموزش عالی، پایگاههای نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.[۱۶][۱۸]
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفتهاست که از مهمترین کارهای انجام گرفته میتوان به احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه اشاره نمود.[۲۷]
به علت گازرسانی از پالایشگاه گازی بیدبلند به مجتمع پتروشیمی شیراز، شهر شیراز یکی از اولین شهرهای گازرسانی شده در ایران بودهاست، شرکت گازرسانی منطقه ۵ از سال ۱۳۴۲ در این شهر فعالیت داشتهاست که در اسفند ماه ۱۳۷۷ به شرکت گاز استان فارس تغییر نام یافت.[۲۸]
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2
پایگاه مجلات تخصصی نور
تاریخ شیراز
تألیف:دکتر حسن خوبنظر
به کوشش:دکتر جعفر مؤید شیرازی
ناشر:سخن،تهران،چاپ اول،اسفند 1380
اثر حاضر تحقیقی است گسترده و همهجانبه دربارهء تاریخ شیراز،پس از اسلام(از زمان صفاریان تا آغاز سلطنت کرمیخان زند)که براساس روشهای نوین علمی به رشتهء تحریر درآمده و علاوه بر اینکه در مورد تشکیل سلسلهها،شیوه سیاسی پادشاهان و حکامی که فارس،در قلمرو فرمانرواییشان قرار داشته، شرحی آورده شده تا خواننده در جریان تداوم و پیوستگی تاریخ ایران قرار گیرد و به روشنی از علل بروز رویدادهای شیراز آگاهی یابد،براساس روش ترکیبی نیز،کوشش شده تصویری روشن از اوضاع مردم شیراز در دورههای مختلف تاریخی ترسیم و ارائه گردد،لذا در فصول مختلف کتاب اربارهء اوضاع اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی،ابنیه و آثار و بافت این شهر در هر دورهء تاریخی به تفصیل،مطالبی آورده شده است.
کتاب در هشت فصل سازمان یافته است:
فصل اول:اوضاع و جغرافیایی شیراز:
این فصل به توصیف جغرافیایی شیراز پرداخته و از حدود جغرافیایی،حدود طبیعی، رودخانهها،کوهها،جلگه،آب و هوا،چشمهها، قنوات برمها و حاصلخیزی خاک سخن میگوید.
فصل دوم:قدمت و وجه تسمیهء شیراز:
فصل دوم اشارهای است به وجه تسمیه، قدمت و پیشینهء کهن تاریخی شیراز که طی آن پس از بازکاوی نشان شیراز در الواح عیلامی،قصر ابو نصر،برم الک،قلعه«پهندر»،«فهندژ»،از چگونگی ورود مسلمین به جلگهء شیراز و احداث این شهر،توسط مسلمانان سخن به میان میآید.
فصل سوم:شیراز در زمان صفاریان:
این فصل به ارائهء گزارشی از اوضاع سیاسی شیراز در زمان صفاریان و چندین مرتبه، لشکرکشی یعقوب و سپس عمر و لیث به فارس و تصرف این شهر اختصاص دارد.در پایان این فصل نظری کلی به وضع فارس در زمان صفاریان افکنده شده و شهر شیراز در زمان صفاریان توصیف و شرحی در باب معماری مسجد جامع عتیق ارائه شده است.
فصل چهارم:دیالمه در شیراز:
در بخش نخست این فصل،گزارشی از اوضاع سیاسی شیراز، فارس و مناطق همجوار آن در زمان دیالمه و حکمرانی پادشاهان، دستنشاندگان،فرزندان و بازماندگان دیالمه در فارس و کشمکشهای آنها با یکدیگر و قدرتهای محلی،چگونگی بسط قدرت و نفوذ آل بویه از شیراز تا بغداد و کرمان و اصفهان و مناطق دیگر و سرانجام هجوم سلاجقه و پایان فرمانروایی دیالمه در فارس ادائه شده است. عماد الدوله،ابو شجاع پناهخسرو(فنا خسرو)، عضد الدوله،ابو الفوارس شیرذیل شرف الدوله مؤید الدوله،صمصام الدوله، بهاء الدوله،سلطان الدوله، شرف الدوله،ابو کالیجار، ابو منصور و سرانجام فولاد از پادشاهان و حکام بویهی،در فارس هستند که اقدامات آنها در تأسیس تحکیم و توسعی قدرت و نفوذ آل بویه در فارس بازگو شده است.
در ابتدای این فصل همچنین به زادگاه دیالمه،نبرد سران دیلمی برای کسب قدرت،نسب آل بویه و ابتدای کار ایشان و چگونگی تسلط عماد الدوله بر شیراز مختصرا اشاره شده است.
در بخش دوم از فصل چهارم کوشش شده اوضاع و احوال و آثار شیراز در روزگار آل بویه روشن شود.مطالب این قسمت(فهرستوار) چنین است:وضع حکومت و دربار سلاطین دیلمی فارس(شاه،وزرا،قضات،حکام،رئیس و کاتبان دیوان رسائل،دیوان برید،سایر دیوانها و مؤسسات دولتی در شیراز،سپاهیان)،طبقات مردم شیراز،اوضاع اقتصادی شیراز،زراعت و آبیاری(سد و بند امیر)،راهها و تدابیر امنیتی و رفاهی،بازار و بازاریان شیراز و وضع تجارت، مسکوکات،اوزان،وضع مالیاتی و مخارج و درآمدهای شاه(انواع خراج و مالیاتها)عقاید دینی مردم شیراز،خصوصیات مردم شیراز و وضع لباس آنها(و سایر آداب و رسوم)،زبان مردم شیراز،صوفیان و سخنوران و دانشمندان شیراز در ایام دیالمه،آثار و ابنیهء عصر دیالمه در شیراز (کتابخانهء عضدی،دارالشفای فیلخانه یا گنید عضد،دیوار دور قبرستانها،دیوار شهر، معماری شیراز در زمان دیالمه،نظری کلی به وسعت و دیگر خصوصیات شهر شیراز در عصر دیالمه(گورستانها،مزار مشهور به مزار علی بن حمزه،مقبره ام کلثوم،بازار،دروازهها).
فصل پنجم:استیلای سلاجقه و اتابکان بر فارس:
حوادث فارس در دورهء سلاجقه،اتابکان و ایلخانان مغول،دست به دست شدن حکمرانی فارس میان حکام دست نشاندهء سلجوقی مانند خمار تکین و اتابک چاوولی و مبارزات طغرل بیک، الب ارسلان،برکیارق،محمد بن ملکشاه با حکام محلی مانند ملوک شبانکاره؛فرمانروایی اتابکان سلغری و اتابکان زنگی بر فارس؛حکمرانی امرای مغول بر شیراز تا هجوم ایلخانان و حکامی که از سوی غازان خان بر فارس حکومت کردند،همراه با ذکر قیاهایی چون قیام سید شرف الدین ابراهیم و مقاومتهای محلی در برابر مهاجمان،بخش اصلی مطالب فصل پنجم را تشکیل میدهد.
علاوه بر این،آثار و ابنیهء شیراز از اواخر سلسلهء دیلمی تا ابتدای حکومت سلغریان (شامل:سد و بند قصار، مرمت حصار شهر، مدرسه قراری،مدرسه و تخت قراچه،مدارس منکو برس و ابو نصر لالا،مدرسه زاهده) مربوط به دورهء سلاجقه معرفی شدهاند؛از نظام اجتماعی و سیاسی فرس از ابتدای فرمانروایی سلاجقه تا زمان غازان خان،وضع حکومت سلاجقه و اتابکان ایشان،حمایت و دفاع از دین اسلام، توسعه اراضی اقطاعی سیستم مالیاتی،اداره امور ایالت فارس پس از مهاجمات مغولان تا زمان غازان خان، مناسبات ارضی و سیستم مالیاتی در فارس،اوضاع اقتصادی مردم فارس(زراعت، تجارت،پولهای رایج از جمله اسکناس)،شیراز به عنوان کرسی فارس در زمان غازان خان،صحبت شده است و قسمت دیگری از مطالب این فصل به معرفی بناهای ساخته یا توسعه یافتهء دورهء اتابکان و مغول اختصاص دارد که از این قرار است:ابنیه و آثار سلغریان و برخی از وزرای ایشان و حکام شیراز و ترمیم یا تجدیدبنای باروی شهر توسط غازان خان(سقایه و چهار بازار،مدرسه سنقریه، تجدیدبنای مزار شیخ کبیر به توسط زنگی بن مودود)آثاری که اتابک سعد زنگی بنا نمود (مسجد نو،حصار شهر،رباط شهر الله،چهار بازار) مدرسهء عمید آثاری که به فرمان اتابک ابو بکر بنا گردیده یا به او نسبت داده شده است،مزار احمد بن موسی مشهور به شاهچراغ،مزار سید علاء الدین حسین،مزار محمد بن موسی،مدرسی دار الشفای مقرب،آثار خیر فخر الدین ابو بکر حوائجی،ابنیه مجدد الدین رومی،مدرسهای که ترکان خاتون ساخت،بناهای احداث شده توسط ابش خاتون، مقبرهء ابش خاتون از بناهای کرد و چین،مزار سید حسن کیا،تجدید و یا ترمیم دیوار شهر به فرمان غازان،توسعه شیراز در زمان اتابک و دروازههای شهر،ابنیه و مناطق شاخص شهر.
پایان بخش فصل پنجم،نگاهی است به اوضاع فرهنگی شیراز از ابتدای اتابکان تا اوایل قرن هشتم به انضمام شرح حال و معرفی مشهورترین علما،فضلا،اطبا،دانشمندان و شعرای شیراز.
فصل ششم:شیراز در دوره فرمانروایی خاندان اینجو و ال مظفر:
در فصل ششم نیز،ابتدا گزارش مفصل و جامعی از اوضاع و احوال سیاسی،لشکرکشی، فتوحات،شکستها،قلمروها و منازعات بر سر قدرت از سوی خاندان اینجو،و بیشتر،آل مظفر (بهویژه امیر مبارز الدین محمد،شاه شجاع و شاه منصور)که به حملهء تیمور به فارس و تصرف شیراز خاتمه مییابد،ارائه شده است.سپس ساختار دیوان و دربار،و اوضاع فرهنگی و آثار و ابنیهء مربوط به آل مظفر با این مطالب معرفی میگردد:وضع دربار و طرز ادارهء حکومت در زمان شاه شیخ ابو اسحق و آل مظفر(در ایام شاه شیخ ابو اسحق،در ایام آل مظفر)،وزرا و عمال دیوانی و سایر کارگزاران،قضات،سپاه،طبقات جامعه شیراز (بزرگ مالکان،پیشوایان،و مروجین دین،تجار، کسته و صاحبان حرف،روستاییان)،اشکال مختلف مالکیت ارضی در شیراز،اوضاع اقتصادی شیراز،کشاورزی،بازرگانی و کسب و کار،سکهها، مالیاتها و هزینهها،نظری اجمالی به اوضاع اجتماعی شیراز،عقاید مذهبی مردم شیراز،نظری اجمالی به اوضاع فرهنگی شیراز در قرن هشتم، مکتب هنری شیراز،علما و ادبای شیراز، ساختمانهای جدید الاحداث شیراز و حومه آن در قرن هشتم،دیوار شهر،قصر جعفرآباد،مدرسه مسعودیه،مدرسه مجدیه،مدرسه و زاویه احداثی آبش خاتون،مزار تنی چند از شیوخ،توسعه و تجدیدبنای خدایخانه،کاخ شاه شیخ ابو اسحق، بازار حاجی،بنای مقبره شیخ ابو بکر علاف،مدرسه دارالشفاء،مسجد و مدرسه شاه شجاع در پاسارگاد، بازسازی پهندر،بقعهء بیبی دختران.
فصل هفتم:اوضاع تاریخ شیراز از زمان تیمور تا کریمخان زند:
در فصل هفتم حوادث سیاسی فارس با محوریت«شیراز از زمان تیمور تا کریمخان زند» در دو بخش بازگو میشود.
بخش اول از زمان سلطنت تیمور تا اواخر سلطنت نادر را دربرگرفته،شامل اقدامات و جنگ و جدالهای امرای تیموری،لشکرکشی شاهرخ به شیراز،حکمرانی قرهقویونلوها و آققویونلوها در شیراز،تصرف شیراز توسط شاه اسماعیل،کرّ و فرهای طایفهء ذوالقدر در شیراز در دورهء صفوی، آمدن شاه عباس به شیراز،اقدامات الله وردیخان، حمله افغانها به اصفهان و تصرف شیراز توسط محمود افغان، تصرف شیراز توسط نادر و فرار اشرف افغان و جنبشهای مردم فارس علیه نادر است.
در بخش دوم: «اوضاع حکومت شیراز پس از قتل نار تا ظهور کریمخان در صحنهء تاریخ ایران»بازگو میشود.
فصل هشتم سازمان اداری، طبقات جامعه، چگونگی مالکیت ارضی،اوضاع اقتصادی،مذهبی و اجتماعی وفرهنگی شیراز،از اوایل قرن نهم تا نخستین دهههای نیمهء دوم قرن دوازدهم هجری قمری:
ریز مطالب این فصل از این قرار است:اوضاع اداری، حکام،اختیارات نظامی، حکام فارس،اختیارات مالی حکام فارس در ایام تیموریان و ترکمانان،اختیارات مالی حکام فارس در زمان سلاطین صفوی و افشار،اختیارات حکام یا وزرای فارس در امور قضایی،کلانتران شیراز، سپاهیان،جمعیت شیراز و وضع طبقاتی آن، اراضی و مسأله مالیکت بر آن،وضع افتصادی شیراز(کشاورزی،دامداری،صنعت و بازرگانی، بازارهای شیراز)نرخ ارزاق عمومی و دیگر اجناس و لوازم زندگی،مسکوکات،اوضاع اجتماعی شیراز، عقاید دینی و مذهبی اهالی شیراز،جشنها و سوگواریها،اوضاع فرهنگی شیراز،(شعرا،علما، دانشمندان و فلاسفه)،مکتب هنری شیراز.
کتاب در بخش پایانی از تکملهای برخوردار است که در آن ابتدا توصیفها و تعاریف سفرا و سیاحان و بازرگانان از شیراز براساس سفرنامههای آنها از زمان تیمور تا اواخر افشاریه،بازگو میشود سپس آثار و ابنیهای که در فاصلهء زمانی یاد شده در شیراز احداث یا تعمیر و توسعه یافته بیان میگردد.
صفحات پایانی کتاب به فهرست منابع و مآخذ،نمایه اسامی،تعدادی نقشه و عکسهایی از آثار و بناهای مشهور شیراز اختصاص یافته است.
شاید بتوان گفت ویژگی بارزی که در این کتاب به چشم میخورد،علاوه بر جامعیت و پرداختن به تمام وجوه سیاسی،اجتماعی، افتصادی،فرهنگی،دربار و اوضاع زمانه،این است که مؤلف هم خود را مصروف به روشن ساختن دورهای از تاریخ شیراز ساخته که کمتر به آن پرداخته شده است.یعنی فاصلهء میان تاریخ بعد از اسلام تازندیه.این انتخاب بیعلت نبوده چرا که راجع به تاریخ باستان فارس،به علت وجود آثار باستانی و تمرکز قدرت سلسلههایی چون هخامنشیان و ساسانیان در فارس،تحقیقات فراوانی در این خصوص صورت گرفته است.از دورهء زندیه و ظهور کریمخان زند در عرصهء تاریخ ایران که شیراز برای چندین دهه،کانون حوادث مهم قرار گرفت و ادامهء آن به دورهء قاجاریه پیوند میخورد نیزبا تحقیقات فراوانی روبهرو هستیم. بنابراین انتخاب دورهء میانه برای بررسی جامع و همهجانبهء تاریخ شیراز،این کتاب را به عنوان یک مونوگرافی عالمانه برجسته میسازد.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/65762?sta=%D9%88%D8%AC%D9%87...
شهرداری شیراز
تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
شیراز از شهرها بزرگ و تاریخی ترین شهر حال حاضر ایران می باشد. شهر شیراز در بخش مرکز استان فارس و در ارتفاع 1486 متر از سطح دریا و در منطقه کوهستان زاگرس واقع شده و آب و هوا معتدل دارد. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوهها بمو، سبزپوشان، چهلمقام و باباکوه (از رشته کوهها زاگرس) محدود شدهاست و در منطقهای به وسعت 1268 کیلومتر مربع گسترده و به 9 منظقه شهر تقسیم شدهاست.
نام شیراز در کتابها و اسناد تار یخ ، تحت نامها مختلف نظیر «تیراز یس»، «شیراز یس» و «شیراز» بهثبت رسیده است.تاریخچه ساخت این شهر از زمان جمشید هخامنشی در دست می باشد .محل اولیه شهر شیراز در محل قلعه ابونصر بوده است. این شهر در پیش از اسلام قلعهای بوده که قدمت آن بهدوران ساسان و پیشتر بازمی گردد. شیراز در دوران بن ام ه به محل فعل منتقل م یشود و به بها اضمحلال استخر پایتخت قدیم استان فارس رونق میگیرد. شیراز در دوران صفاریان، بویان و زندیه، پا یتخت ایران بوده است.
کارخانجات الکترونیک متعدد در این شهر وجود دارد همچنین از دیرباز شیراز به واسطه مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوب و واقع بودن در یک منظقه به نسبت حاصلخیز به محل طبیع برای مبادلات محل کالا بین کشاورزان و کجانش نان و عشایر بودهاست. همچنین این شهر در مسیر راهها تجار داخل ایران به بنادر جنوب مانند بوشهر بوده است که این نقش با احداث شبکه راهآهن به بنادر دیگر ایران کمرنگ شده است.
این شهر دارای جاذبهها جهانگرد فراوان است و بهعنوان شهر شعر، شراب، گل شناخته شدهاست. همچنین این شهر آرامگاه شاعران همچون حافظ و سعدی را در خود جا دادهاست و به سبب جاذبههای تاریخی ، فرهنگی ، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران زیاد را بهسوی خود فرا م یخواند.
وجه تسمیه
نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعهای در اطراف شیراز کنون در محل قصر ابونصر است. آنگونه که پیدا است در هنگام بنا شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شدهاست. در کاوشها باستانشناس در تخت جمشید، به سرپرست جورج کامرون در سال 1314 خورشیدی به پیدا یش خشتنبشتهها عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شدهاست.همچنین مهرها مربوط به اواخر ساسانیان و اوا یل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» می باشند.ابن حوقل، جغرافی دان مسلمان قرن چهارم هجر ، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرونیش ر می داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل میشد و از آنجا چ ز به جا نم بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شدهاست.
پیشینه
برطبق تاریخ ا یران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دائم در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسان و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشارات معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلام بر می گردد.»به نوشته دانشنامه اسلام نیز شیراز شهر است بنا شده در دوران اسلام در محل که از زمان ساسانیان احتمالا قبل آن سکونت گاه دائم انسان بودهاست.
بگفته شاپور شیباز در دانشنامه ایرانیکا این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده ا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال 693 پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشدهاست.»
جان لمبرت، چنین جمع بندی م یکند که هر چند تاریخنگاران اسلام بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهادهشدهاست. اما باید نشانهها از سکونت پیش از اسلام در محلی ا نزدیک شهر وجود داشتهاست که نام شهر را به آن دادهاست. خصوصا با توجه به اشارهای که حمدالله مستوفی داشتهاست.مستوفی در نزهتالقلوب (740 ق) معتبرترین روایت را این میداند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام ساخت و تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگر هم آوردهاست که تجدید بنا بر دست عمزاده حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفتهاست.آثار مکشوفه عیلام (شامل کیسه پا یه برنز ) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرق شیراز و تعداد لوحها عیلام مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاهها مهم در ت /ش -را-ا ز-ا ز-ا ش (ت راز س ا شیراز س) اشاره م کند که بی شک همان شیراز امروز است.
لمبرت، شباز و آرتور آربر هر سه فهرست از نشانهها متعدد از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پ ش از اسلام را ذکر کرده اند. مانند نگارهها سنگ مربوط به اوا ل ساسان ، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامها هرمزد و کارن ان) وقلعها باستان بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسان در محل فعل قصر ابونصر.
شیباز م یگوید که شواهد بالا چنین م نما اند که شیراز تا پا ان دوره ساسان شهر با جمع ت عمده و احتملا مرکز ادار بودهاست. آرتور آربر چن ن نت جه م گ رد که بزرگ شیراز به هر اندازه بوده، ا ن شهر در زمان دار وش ز ر سا ه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدون ز ر سا ه شهر همسا ه استخر بودهاست.
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسان به مرکز ت ف روزآباد ذکر شده است و شیراز جزئ از آن بودهاست. اردشیر خوره که از پنج بخش بوده است که استان فارس ساسان ان را تشکیل می دادهاست. این اطلاعات در مهرهای ساسان مربوط به اواخر ساسان و اوایل دوران اسلام کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنون شهر شیراز بدست آمده است ویل مبرت چنین پیشنهاد م ینماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس ا شیراز یس یاد شده در لوحها عیلام پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعل شیراز در نزد ک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوال شهر به یادگار گرفتهاست.
باستان شناسان موزه متروپول تن ن و ورک ن ز با توجه به نتایج حفار ها خود در محل قصر ابونصر، ا ن استحکامات و احتمالا روستاها اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پ شنهاد م کنند. آنها گفتهها بلخ در قرن 12 نقل م کنند که م گو د: در محل که شیراز کنون وجود دارد منظقها بوده است با چند قلعه در م ان دشت باز. آنان در مورد داستان بن ان نهاده شدن شهر جد د شیراز و انتقال آن به محل جد د چن ن نظر م دهند که انتقال ک شهر در بس ار جاها د گر مانند ن شابور و قاهره ن ز اتفاق افتادهاست. در ا ن حالت پس از تحولات ا تغ رات س اس ، شهر به محل در نزد ک شهر قد م منتقل شده و شهر قد م رها گشته تا به شهر حاش ها ا تل از خرابه تغ ر پ دا کند.
در اسطورهها و روا ات سنت
طبق روا ت سنت بنا شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پ شداد صورت گرفته و با گذشت زمان ا ن شهر رو به و ران گذاشت. همچن ن طبق روا ت سنت د گر در محل شهر شیراز شهر بنام فارس بودهاست که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح م باشد.
فتح فارس توسط مسلمانان
استان فارس ساسان ان شامل استان فارس، زد، حاش ه خل ج فارس و جزا ر آن و بخش از خوزستان کنون بود، و ط حملات سپاه ان اسلام ب ن سالها 640- 653 م لاد که از بصره سازمانده م شد به تسخ ر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنون شهر نبود.اما قلعهها در حوال شیراز کنون وجود داشت که در سال 641 م لاد به تسخ ر اعراب درآمد. در ط ا ن دوران اعراب حملات متعدد از محل ا ن قلعه به استخر تدارک د دند. استخر، پا تخت فارس تا سال 653 م لاد مقاومت کرد. «شهر اصل فارس، استخر، پ وندها نزد ک با سلسله ساسان و د ن زردشت داشتند. حکمرانان عرب م خواستند که مرکز رق ب و اسلام در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگام که اعراب شهر شیراز را بن ان نهادند، شهر را بگونها بن ان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.
ش باز م نو سد که بهسبب قرار داشتن شیراز در محل تلاق راهها منته به زد،کرمان، خوزستان، اصفهان و خل ج فارس، شیراز به پا گاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظام و ادار تبد ل شد و برا دو قرن محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود.هرچند تا دو قرن شیراز ز ر سا ه شهر رق ب، استخر بود. اما بتدر ج با اسلام آوردن ا ران ان و انحطاط شهر استخر، اهم ت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از ا ن دوران اطلاعات کم در دسترس است ول مشخص است که تا قرن نهم م لاد شیراز دارا مسجد جامع نبودهاست. عن تا زمان که صفار ان شیراز را پا تخت حکومت خود قرار دادند.
آل بو یه تا صفو یان
در قرن چهارم و پنجم هجر قمر سلسله آل بو ه فارس، شیراز را به پا تخت برگز دند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسان از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در ا ن دوران شیراز به بزرگتر ن شهر استان فارس (شامل زد و سواحل شمال خل ج فارس) تبد ل شده بود. آل بو ه پ رو ش عه 12 امام بودند و ش عه را تبل غ نموده و مراسم مانند محرم و ع د غد ر را پاس م داشتند. با ا نحال آل بو ه س است مدارا و پذ را بودن با سا ر مذاهب مانند اهل سنت را در پ ش داشتند. در زمان آنها غ ر مسلمانان مانند زردشت ها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند و ا در محلهها خاص زندگ کنند. در زمان آل بو ه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نوران م شد و هنگام که در سال 369 هجر مصادف با 980 م لاد مسلمانان شیراز بر عل ه زردشت ان به اغتشاش پرداختند. عضدالدوله لشکر برا تنب ه اغتشاش کنندگان به شیراز فرستاد.
سکها مربوط به شیراز در دوران مغول.اتابکان فارس (سَلغُر ان) از ن مه قرن 6 هجر (12 م لاد ) بر شیراز مستول شدند. در دوره آنها شیراز شکوفا شد و بناها متعدد نظ ر مدرسه، ب مارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدب ر اتابکان در حمله چنگ ز خان مغول، شیراز از تخر ب و قتل عام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغر ، ابوبکر بن سعد به پرداخت مال ات به مغولان رضا ت دادند. آخر ن حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسر پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهر ه او بخشش خراج شیراز بود و بد ن ترت ب اتابکان فارس در سال 685 هجر (1287-1286 م لاد ) منقرض شد.شیراز همچن ن از قتل عام ت مور ن ز در امان ماند ز را شاه شجاع، فرماندار فارس تسل م شد.در قرن س زدهم م لاد ، شیراز مرکز پ شرو در علم و هنر بود. بخاطر تشو ق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، ا ن شهر توسط جغراف دانان قد م دارالعلم نام ده می شد http://www.eshiraz.ir/zone7/fa/shiraz,233
بهانه
وجه تسمیه شیراز
نام شیراز در کتابها و اسناد تاریخی، تحت نامهای مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیدهاست. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بودهاست. شهر شیراز در پیش از اسلام قلعهای بوده که قدمت آن به دوران ساسانی و پیشتر بازمیگردد. این شهر در دوران بنیامیه به محل فعلی منتقل میشود و به بهای اضمحلال استخر -پایتخت قدیمی استان فارس- رونق میگیرد. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بودهاست.
کارخانجات الکترونیکی متعددی در شیراز وجود دارد. این شهر از دیرباز به واسطهٔ مرکزیت نسبیاش در منطقهٔ زاگرس جنوبی و واقعشدن در یک منطقهٔ به نسبت حاصلخیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بودهاست. همچنین شیراز در مسیر راههای تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفته که این نقش با احداث شبکهٔ راهآهن به بنادر دیگر ایران کمرنگتر شدهاست. این شهر به سبب جاذبههای تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را بهسوی خود فرا میخواند.
نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعهای در اطراف شیراز کنونی در محل قصر ابونصر است. آنگونه که پیدا است در هنگام بنای شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شدهاست. در کاوشهای باستانشناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشتنبشتههایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آنها به قلعهای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شدهاست. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شدهاست که حاوی نام «شیراز» میباشند.ابن حوقل، جغرافیدان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر میداند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل میشد و از آنجا چیزی به جایی نمیبردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شدهاست.
http://www.bahaneh.net/hall/topic_show.php?t=57834
ویژگیهای اقلیمی
تالار گفتگو
ویژگی ها و جایگاه اقلیمی شیراز
شهرستان شیراز با مختصات جغرافیایی ۵۲٫۳۳ طول شرقی و ۲۹٫۳۶ عرض شمالی در ارتفاع بیش از ۱۵۰۰ متر از سطح دریا با وسعتی معادل ۱۰۶۸۸٫۸ کیلومتر مربع، تقریباً در مرکز استان فارس قرار دارد. در شمال شهرستان شیراز، شهرستان های مرودشت و سپیدان واقع اند و در جنوب آن شهرستان های فیروزآباد و جهرم قرار گرفته اند. شهرستان های نی ریز، استهبان و فسا در شرق شهرستان شیراز و شهرستان کازرون در غرب آن شهرستان قرار دارند.
شهرستان شیراز شامل ۶ بخش، ۵ شهر و ۲۱ دهستان است و جمعیت آن بالغ بر ۱۲۶۳۲۴۴ نفر است. بخش های شهرستان شیراز عبارتند از : بخش مرکزی، بخش زرقان، بخش کربال، بخش کوار و بخش ارژن.
بخش مرکزی، شامل شهر قدیمی شیراز و حومه آن است. دست خضر، قصر ابونصر، برم دلک، و گویم از مهمترین حومه های شیراز هستند. دریاچه مهارلو نیز به فاصله کمی از این شهر قرار گرفته است.
جلگه خرم و باصفای شیراز به شکل مستطیلی با طول تقریبی ۴۰ کیلومتر و عرض نزدیک به ۱۵ کیلومتر است و امتداد آن شرقی-غربی است. شیب این جلگه، از طرف مغرب به سوی مشرق است و به همین جهت در قسمت غربی آن منابع، چشمه ها و قنات های متعددی است که این جلگه را سیراب می سازند. آب های زائد و سیلاب های کوه های اطراف شیراز، در آخرین قسمت شرقی جلگه جمع شده و به صورت دریاچه ای در آمده است که دریاچه “مهارلو” یا “نمک” نامیده می شود. این دریاچه به ابعاد تقریبی ۶×۱۰ کیلومتر در ۲۴ کیلومتری مشرق شیراز واقع است و آب آن فوق العاده شور است. در کتاب های جغرافیایی قدیمی نام این دریاچه را “جنکال” ذکر کرده اند و در کتاب فارسنامه ابن بلخی “ماهلویه” خوانده شده است.
شیراز را کوه های نسبتاً بلندی به شکل حصار در بر گرفته که از نظر جغرافیایی نظامی موقعیت مطلوبی به آن داده است. همچنین از زمان های دور، مناظر و دورنماهای دل انگیز و غارهای ساکت و سحرانگیز این کوه ها برای صاحبدلان و عرفا، محلی بسیار مناسب بوده است. کوه های پیرامون شیراز عبارتند از:
کوه شمالی: این کوه از کنار دریاچه مهارلو (در مشرق) شروع و به کوه های قلات (در مغرب) می پیوندند. سه شکاف، با نام های تنگ سعدی، تنگ الله اکبر و تنگ منصورآباد (تنگ کوشک بیچه) کوه شمالی را به چهار قسمت تقسیم کرده اند. آثار تاریخی متعددی مربوط به قبل و بعد از اسلام در این کوه وجود دارد. در پشت کوه شمالی و در مقابل تنگ الله اکبر کوهی به نام بمو قرار دارد که منبع چند چشمه و قنات، از جمله قنات رکن آباد و آب زنگی است.
کوه جنوبی: از نزدیک کوه دراک شروع و در حوالی خفر پایان می یابد.
کوه غربی: در مغرب جلگه شیراز کوه مستسقی (شامل کوه دراک، کوه برفی، با تنگ سرخ و کوه قلات) واقع است. علت نامگذاری این کوه آن است که از دور شبیه شخصی است که به پشت دراز کشیده و شکمش مانند کسی که به بیماری استسقا مبتلا است، برآمدگی زیادی دارد.
کوه شرقی: این کوه که بر دریاچه مهارلو مشرف است ارتفاع چندانی ندارد. آب آشامیدنی و زراعتی جلگه شیراز از رودهایی مانند کر، شش پیر، قره باغ و قنات هایی مثل خیرات، میری، رضاآباد، نهر اعظم (شامل چشمه جوشک و قنات های کریمخانی و …) قنات رکن آباد، زنگی، چشمه سعدی و چشمه برم دلک و نیز چاه های عمیق تأمین می گردد. در میان شهر شیراز بستر رودخانه ای قرار دارد که در تابستان ها خشک است، اما در زمستان و اوایل بهار سیلاب جاری از کوه های شمال غربی و قلات و دراک را به دریاچه مهارلو می ریزد. نظر به اینکه در طرفین بستر این رودخانه، به ویژه در قسمت بالا و غربی آن از قدیم باغ ها و تاکستان های زیادی ایجاد شده، این رودخانه را “خرم دره” نیز نامیده اند.
شیراز در منطقه معتدله شمالی قرار دارد و آب و هوای آن بری است، ولی به سبب ارتفاع زیاد از سطح دریا از نقاط هم عرض خود، مانند کازرون و گناوه بسیار خنک تر است. بارندگی ان در فصول پاییز و زمستان و اوایل بهار است. از قدیم جغرافی دانان، فارس را به دو بخش گرمسیر و سردسیر تقسیم کرده اند. ناحیه میان این دو بخش که شامل شهرستان های شیراز، فسا، استهبان و نی ریز است از اعتدال کامل برخوردار است و دارای گیاهان و محصولات متنوعی است. مثلاً در شیراز، ضمن این که درختان سردسیری مانند سیب و گلابی رشد خوبی دارد، مرکبات نیز پرورش می یاباد. به طور کلی لطافت هوای شیراز چنان است که بیشتر ایام سال می توان در هوای آزاد به سر برد.
خاک جلگه شیراز که از رسوبات کوه های اطراف ایجاد شده، بسیار حاصلخیز است و زمین های اطراف شهر در تمام مواقع سال، در زیر کشت و زرع است و همه گونه محصولات تابستانی و زمستانی چون گندم، جو، حبوبات، برنج، انواع سبزیجات، هندوانه، خربزه، طالبی و علوفه هایی چون شبدر و یونجه در آن به عمل می آید. خاک شیراز همچنین برای پرورش بسیاری از انواع گل های تزیینی مستعد است و بستان های شیراز به زیبایی نام آورند.
از مهمترین گیاهان طبیعی که در نواحی کوهستانی شهرستان شیراز می رویند، گون (که از آن صمغ کتیرا به دست می آید). و بادام کوهی (در اصطلاح محلی بخورک) را می توان نام برد. شیرین بیان که در اصطلاح محلی “مهک” نامیده می شود، نیز از جمله گیاهان دارویی است که در دشت های شیراز مخصوصاً در اطراف جوی ها، به مقدار زیاد یافت می شود. همچنین علاوه بر انواع و اقسام گل ها و ریاحین که در فصول مختلف در شیراز می رویند، گیاهان طبیعی دیگری مانند شاه تره و گل گاوزبان در این ناحیه وجود دارند که در تهیه عرقیات سنتی به کار می روند و چنانکه می دانیم عرقیات شیراز از زمان های بسیار دور معروف بوده است.
باغ های نواحی ییلاقی و سردسیر حومه شیراز، دارای انواع درختان سردسیری مانند سیب، گلابی، هلو، بادام، گردو و درختان سایه دار و زینتی، مانند چنار و کاج و سرو و بید است و در سمت شرق و شمال که دارای هوای ملایمتری است، مرکبات پرورش می یابد.
http://www.toppatogh.com/%D9%88%D9%8A%DA%98%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9...
پرتال جامع علوم انسانی
شناخت ظرفیتهای طبیعی حوزههای اکوتوریسم شهرستان شیراز با تأکید بر نقش اقلیم و ایجاد فرصتهای اشتغال زایی, امید بینش
http://www.ensani.ir/storage/Files/20101013144908-366.pdf
پایگاه مجلات تخصصی نور
تهیه ی الگوی بهینه ی مسکن همساز با اقلیم برای شیراز،دکتر فریده عظیمی
چکیده:
هدف از این مقاله بدست دادن روش مناسب از لحاظ اقلیم شناسی در طراحی ساختمان است. بدین لحاظ برای بررسی وضعیت ساختمانی از نقطه نظر اقلیمی به صورت زیر عمل شده است. با توجه به آمار سی ساله هواشناسی سپنوپتیک (1990-1961) شیراز، عناصر آب و هوایی شامل دما، باران، رطوبت نسبی، باد و ساعات آفتابی در مقیاس روزانه بررسی و سپس شرایط آسایش انسان در روزها و ماههای مختلف معلوم گردید. با توجه به اقلیم شهر شیراز و شدت و جهش تابش خورشید در ماههای مختلف و جهت بادهای غالب، به طراحی جهت ساختمان در شیراز پرداختیم که جهت جنوب با تمایلی به سمت غرب پیش بینی می گردد، پنجره ها، سایبانها و عایق بندی ها با توجه به نوع اقلیم محل طراحی پیش بینی گردیدند.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/802980?sta=%d8%aa%d9%87%db%8...
پایگاه مجلات تخصصی نور
اقلیم پارس، محمد ابراهیم باستانی پاریزی
سعدی حق داشت که اقلیم پارس را از آسیب دهر مصون بداند زیرا از روزی که نژاد برتر«آریا» از کوهستانهای شمال شرق«توبره به پشت»به فلات ایران قدم گذاشت،طایفهای از آن قوم که همان پارسیان باشند در سرزمین پربرکت فارس سکونت گزیدند و کمکم میهمانان ناخوانده صاحب خانه را هم دربدر کردند و خود صاحبخانه شدند و موقعیت طبیعی این سرزمین موجب شد،که کار این قوم بالا گرفت و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار افتادند و بساط برتری پارس را فراهم آوردند تا بدانجا که وقتی داریوش«پادشاه سرزمین اسبان و مردان خوب»کاخ شوش را بنا میکرد، زیربنای آنرا مردم بابل ساختند و چوب سدر آن را از جبل لبنان آوردند و نینوائیهای بینوا این چوب را از لبنان تا بابل حمل کردند،و چوبهای دیگر آن را از«گندار»(قندهار؟)و کرمان آوردند و طلائی که در کاخ بکار رفته بود از سرزمین سارد و باکتریا(بلخ،باختر)بود و سنگ لاجورد و شنگرف آن از سغد سمرقند و سنگ فیروزهاش از خوارزم و نقره و آبنوسش از مصر و عاجش از حبشه و هند و رخج آمد و ستونهای سنگی را از ایلام آوردند و حجاران سارد سنگها را تراشیدند و آجرها را بابلیها پختند و مادیها و مصریها دیوارها را نقاشی کردند1تا داریوش همهء اینها را در کتیبهء خویش نوشت و در پایان آن ادعا کرد که«...اهورامزدا مرا و پدرم و یشتاسب و کشور مرا نگاهدارد...»2
وقتی حساب کنیم که سالیانه قریب 14560 تالان نقره از اطراف عالم به خزانهء داریوش وارد میشد(هر تالان معادل بیست و شش کیلو گرم و کسری نقره بوده است)-در حالی که اعراب پاسوخته هم هزار تالان کندر هدیه میکردهاند،«کشتزارهای پارس از مالیات معاف بوده و پارسیان هیچگونه مالیاتی نمیدادند»3-باید قبول کنیم که ترکیب کلمهء«تالان»و تالان کردن که مرادف یغما کردن آمده است از همین کلمهء خارجی میتواند مأخوذ باشد!!
طبعا باید دانست که ذخائر،بیشتر در قلاع فارس اندوخته میشده،قلاعی که سالیان سال کسی را بدان دسترسی نبوده است،از جمله قلعهء خرمه که وقتی یعقوب لیث بر آن دست یافت،«سی روز هر روز پانصد استر و پانصد اشتر،از بامداد تا شبانگاه،از آنجا همی درهم و دینار و فرش و دیبا و سلاح قیمتی و اوانی سیمین و زرین برگرفتند،دون آنچه بر جای ماند از خورشهای بسیار و فرش پشمینه،که کسی دست فرا آن نکرد»4
بدینطریق معلوم است که دیگر نژاد پارسی که چنین«مقام امن»برایش میسر شده بود طبعا هرگز از آسیب دهر غمی نداشت.
این نکته را هم عرض کنم که بنده خودم هم از همین نژاد هستم!زیرا عقیده دارم که قوم بارز[با کسر راء]همان قوم پارس هستند و بهمین دلیل است که عرب نیز این کلمه را چون معرب (1)-از کتیبه کاخ شوش،نقل از ایران باستان ص 1604 با اندکی تصرف در لفظ
(2)-ایران باستان ص 1474
(3)-چند مقاله تاریخی و ادبی آقای فلسفی ص 242
(4)-یعقوب لیث تألیف نگارنده،بنقل از تاریخ سیستان
ساخته،فارس(با کسر راء)گفته است1و شاعر نیز آن را با حارس قافیه ساخته آنجا که از قول یعقوب لیث گوید:
ملکت خراسان و انکاف فارس و ما انا ملک العراق بآیس سلام علی الدنیا و طیب نسیمها و ان لیس یعقوب فیها بجالس خرجت بعون اللّه یمنا و نصرة و صاحب رایات الهدی غیر حارس2
و از این حدیث منسوب به حضرت رسول که فرمود:«لا نقوم الساعة حتی تقاتلو قوما ینتعلون الشعر و هم البارز»3مقصود همین قوم بارز بوده است که کلمهء پاریز هنوز بهمان صورت اولیه در کرمان باقیمانده است.این قوم فرقهء برجسته و برگزیده آریائی بودند و در اکناف کشور پراکنده شدند چنانکه پارس آباد از نواحی هروآباد آذربایجان و پارسا از محال ساری و پارسانیان از نواحی سنندج و پارس تربت حیدریه و پارسیان گرگان و بارزشوار شهر کرد و حتی طایفه بارزانی کرد و بارزآباد شیراز،گویای نقاط محل سکنای این طایفه از روزگاران قدیم بوده است،منتهی در جاهای دیگر جای نگرفتند و تنها در پارس بود که توانستند حکومت را بدست آورند و آن خانهبدوشهای صدر تاریخ که از ماوراء کوههای خراسان سرازیر میشدند،در فارس کارشان به جائی رسید که در زمان یاقوت حموی«طوایف چادرنشین فارس بیش از پانصد هزار چادر موئین(سیاهچادر،پلاس) در نواحی مختلف برپا کردند و به ییلاق و قشلاق پرداختند»4و کار این سیاهچادرها بجائی کشید که در دورهء قاجار کم از خرگاه سلطنت نبود چنانکه سیاهچادر ایلخانی را اینطور وصف کردهاند: چادری بسیار بزرگ است که هفت تیرک بطور قطار در زیر چادر زدهاند که بقدر بیست ذرع طول «چادر بوده و هفت ذرع عرض،...دور تا دور چادر را از طرف داخل چادر چپق کشیده بودند و یک قطار یخدان نیز از طرف طول در وسط چادر چیده بودند و روی یخدانها را گلیمهای بسیار خوب انداخته بودند و ثلث چادر را موضوع نموده جوالهای گلیمی رنگین بسیار خوب پر از اجناس نموده قطار و متصل بهم گذارده بودند و بر روی جوالها بعضی فرشها و اسبابها گذارده بودند و بر روی اسبابها رختخوابها را در مفرش و چادرشبهای ابریشمی بسیار خوب بسته گذارده بودند...دور خورجین کوچک به تیرکهای چادر آویزان بود که اسباب خیاطی و دوک ریسمان ریسی دران گذارده بودند و در بیرون چادر یک دستگاه قالیبافی مشاهده شد»5
و امثال این چادر در واقع بقایای چادرهای همان اجداد بزرگواری بود که«بعلت زیاد شدن سکنه و تنگی جا»6رو به جنوب نهادند و«درپی راهی میگشتند تا تنگی زندگی خود را چارهای کنند...بدین طریق در صبحدم تاریخ بشریت،زورآزمائی عظیمی میان شمال و جنوب درگرفت و...نژاد شمالی بر جادههای جنوب مسلط شد»7و بدینطریق نوخاستگان و نودولتان،لقب نجبای
(1)-معجم البلدان ذیل فارس
(2)-از دو قطعه بتفاوت که گویا بر قبر یعقوب لیث نوشته شده بوده است.رجوع شود به یعقوب لیث تألیف نگارنده،ص 271.
(3)-رجوع شود به مقدمه ذوالقرنین با کوروش کبیر چاپ سوم ص سی هفت،و صاحب لسان العرب همین حدیث را تفسیر کرده و گوید:بارز،ناحیة قریبة من کرمان،بها جبال،قال سفیان مرة،هم اهل البارز.یعنی باهل البارز اهل فارس،کانه ابدل السین زائا»(لسان العرب ج 5 ص 311 ذیل برز)
(4)-معجم البلدان ذیل فارس
(5)-سفرنامه حاجی پیرزاده ص 98
(6)-ایران باستان ص 156
(7)-داریوش یکم پادشاه پارسها ص 8
پارسی یافتند و شاهزادگان و اشراف و نجبای گذشته را تارومار کردند1و چنان شدند که قضاة شاهی تنها«از میان پارسیان»2انتخاب میشد و لقب پارسا شاید بهمین سبب کمکم اختصاصا به معنی روحانی پرهیزکار بکار رفت و پارسایان طبقات گزیدهای شدند تا بقول سعدی.
پارس را نعمتی از غیب فرستاد خدای پارسایان را ظلی بسرآمد ممدود
*** باز سخن از همسایگی فارس و کرمان گوئیم:
ما از حملات کوروش به مشرق خبری نداریم،فقط میدانیم که قریب هفت سال(از 546 تا 539)وقت خود را صرف مشرق کرده است که طبعا گذری به کرمان هم داشته،اما از نخستین مسافرت اردشیر بابکان به کرمان و بم خبر داریم که چگونه هفتواد حاکم محلی و پسرش شاهوی را گرفت و وقتی نزدیک دریا(بحر عمان)رسید:
بفرمود پس شهریار بلند زدن پیش دریا دو دار بلند دو بدخواه را زنده بر دار کرد سر دشمن از خواب بیدار کرد بیامد ز قلب سپه اردشیر بکشت آن دو تن را به باران تیر به تاراج داد آن همه خواسته شد از خواسته لشکر آراسته به دژ هرچه بود از کران تا کران فرو آوریدند فرمانبران ببخشید نیمی از آن بر سپاه دگر نیمه بر گنج افزود شاه ببردند چیزی که بد دلپذیر فرستاد تا خره اردشیر...3
این نخستین دیدار رسمی فارسیان از کرمان بوده است،بعد از اسلام که دیگر صحبت یکی دو بار نیست:عبور عربها هرچند از فارس بود،ما کاری به آنها نداریم و نمیگوئیم که عبد اللّه عتبان در سال 23 هـ.در کرمان چه کرد و«هر چارپایی که یافت از شتر و گوسفند-که عدد آن خدا میدانست همه را جمع کرد و آنرا غنیمت کرد،و خبر فتح و خمس به عمر فرستاد»4یا تکرار نمیکنیم که مجاشع در تعقیب یزدگرد-که از فارس به کرمان گریخته بود-چون به سیرجان آمد چه کرد5 اما این را میتوان گفت که وقتی علی بن حسین شبل حاکم فارس بود،گروهی از عشایر فارس با او همراه شدند و به بهانهء مخالفت با یعقوب لیث،این عشایر به کرمان تاختند(254 هـ)،از آنجمله احمد بن لیث کردی(از عشایر فارس)در کرمان هفتاد تن از سران قوم را یکجا سر برید،و دویست دختر از خانوادههای اشراف کرمان به غنیمت گرفت،و دو هزار زن را نیز به همراهان خود بخشید6.
معز الدوله که در فارس سلطنت داشت ناگاه به فکر تهران افتاد و لشکر به سیرجان کشید و غنیمت فراوان گرفت و بر لشکریان پخش نمود،7دورهء حکومت سلجوقیان کرمان کار بدتر میشود،بعد از فوت طغرلشاه(564 هـ.)،اختلاف پسرانش ملک ارسلان و تورانشاه و بهرامشاه کار را به دخالت رسمی و مستقیم سربازان فارس کشاند،یعنی چند بار اولاد طغرل از فارس کمک خواستند و چنان شد که بقول صاحب تاریخ سلجوقیان و غز(هر سال رعیت بیچاره وام میکرد و (1)-شاید بهمین دلیل هنوز هم کلمهء«آریا»در لغت کردی و گیلکی و لاری به معنی وحشی (بربر)و دیوانه بکار میرود.(رجوع شود به مقدمه پورداود بر بیژن و منیژه ص 79)
(2)- ایران باستان ص 1489
(3)-شاهنامهء فردوسی چاپ مؤسسهء امیر کبیر ص 355
(4)- ترجمهء بلعمی چاپ مشکور ص 353.
(5)-فتوح البلدان بلاذری
(6)-یعقوب لیث تألیف نگارنده ص 154 و وفیات الاعیان ج 5 ص 451
(7)-ابن اثیر،الکامل ذیل وقایع 324 هـ.
برای خواندن متن کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/142879?sta=%d8%ac%d8%ba%d8%b...
ویژگی های جمعیتی:
دانشنامه ی ویکی پدیا
جمعیت شیراز
تغییرات جمعیت شیراز بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵[۴۱]
در نخستین سرشماری رسمی ایران که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی انجام گرفت، شهر شیراز با ۱۷۰٬۶۵۹ نفر جمعیت ششمین شهر پرجمعیت ایران بود. در سرشماری سال ۱۳۵۵ خورشیدی این شهر با پیشیگرفتن بر آبادان به پنجمین شهر پرجمعیت ایران تبدیل شد. و تا سرشماری سال ۱۳۷۵ خورشیدی همین جایگاه را در اختیار داشت. در آخرین سرشماری انجامگرفته در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، کرج با رشد سریع خود بر شیراز پیشی گرفت.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی، جمعیت شهر شیراز در این سال بالغ بر ۱٬۲۱۴٬۸۰۸ نفر بودهاست که از این تعداد ۶۱۳٬۸۳۰ نفر مرد و ۶۰۰٬۹۷۸ نفر زن بودهاند. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر، ۳۱۵٬۷۲۵ خانوار بودهاست[۲].
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2#.D8.AC.D9.85...
پرتال استان فارس
آمار جمعیتی شیراز
جمعیت شهرستان شیراز طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 ، 1423805 نفر بوده است که از این تعداد 734786 نفر مرد و 689019 نفر زن می باشند .
برآورد جمعیت این شهرستان در سال جاری 1667120 نفر می باشد که
1305205 نفر در مناطق شهری و 361915 نفر در مناطق روستایی ساکن می باشند
که 29/78 درصد آن شهری و 7/21 درصد آن روستایی خواهد بود .
در سال 1378 ، تعداد 429058 نفر از جمعیت شهرستان را جمعیت فعال اقتصادی
( شاغلان و بیکاران در جستجوی کار ) تشکیل می دادند . که از این تعداد 339810 نفر
در مناطق شهری و 89248 نفر در مناطق روستایی شهرستان ساکن بوده اند در این سال تعداد جمعیت شاغل و بیکار به ترتیب برابر 376284 نفر و 52774 نفر بود این ارقام
نشان دهنده نرخ بیکاری 3/12 درصدی شهرستان در سال 1378 می باشد . همچنین
در سال 1383 تعداد افراد بیکار ثبت نام شده جهت یافتن شغل در اداره کار شهرستان ، 15160 نفر که شامل 9305 نفر مرد و 5855 نفر زن می باشد و در نه ماهه سال 1384 تعداد
افراد نام نویسی شده 10765 نفر که 6413 نفر مرد و 4352 نفر زن می باشند .
در سال 1375 تعداد افراد باسواد شهرستان 1100254 نفر معادل 87 درصد و
تعداد افراد بی سواد شهرستان 160687 نفر معادل 13 درصد بوده که از
باسوادان 893441 نفر در نقاط شهری و 206326 نفر در نقاط روستایی بوده اند .
و نسبت باسوادی در بین مردان 89/89 درصد و در بین زنان 33/84 درصد بوده است .
http://www.fars.ir/portal/Show.aspx?Page=826
پرتال جامع علوم انسانی
بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس با استفاده از شاخص های نخست شهری و تمرکز
محمد غلامی، موسی رستگار
چکیده
1335 می - این مقاله به بررسی نظام توزیع جمعیت در کانونهای شهری استان فارس در دوره زمانی 1385 پردازد. روند رو به رشد شهرنشینی همگام با افزایش تعداد شهرها و به خصوص افزایش شهرهای زیر 25000 نفر جمعیت، از مهمترین خصوصیات نظام توزیع جمعیت شهری استان فارس اس ت. گرایش به شهرنشینی در استان فارس در طول یک دوره پنجاه ساله از روند حاکم بر تحولات جمعیتی کل کشور تبعیت میکند، به طوری 32 درصد از جمعیت استان در مناطق شهری سکونت داشتهاند که این نسبت درآخرین / که در سال 1335 تنها 35 61 رسیده است. در زمینه افزایش تعداد نقاط شهری نیز تعداد شهرهای استان از 13 / سرشماری سال 1385 به 17 شهر در سال 1335 به 73 شهر در سال 1385 رسیده است. در این میان، شهر شیراز به علت موقعیت سیاسی - تاریخی و داشتن امکانات اقتصادی، همواره جاذب جمعیت بوده و در طول پنج دهه اخیر به عنوان شهر نخست 9 برابری با شهر دوم / 46 درصدی از جمعیت شهری استان، به همراه فاصله 87 / استان عمل نموده است. سهم 3 استان(مرودشت) در سال 1385 ، بیانگر نامتعادل بودن توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس است.
واژه های کلیدی: نظام شهری، جمعیت شهری، نخست شهری، میزان تمرکز، استان فارس
http://www.ensani.ir/storage/Files/20120427100526-8086-14.pdf
پایگاه مجلات تخصصی نور
بررسی رابطهء عوامل اجتماعی-فرهنگی با نگرش مردان نسبت به مشارکت در برنامههای تنظیم خانواده در شهر شیراز، مجید موحد، حسین تورجیانفر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهء عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش مردان نسبت به مشارکت در برنامههای تنظیم خانواده انجام شده است.این مطالعه به شیوهء پیمایشی و به وسیلهء پرسشنامه بر روی 383 نفر مرد متأهل 25 تا 50 ساله شهر شیراز صورت گرفته است. چارچوب نظری مورد استفاده در این بررسی نظریهء کنش اجتماعی تالکوت پارسونز بوده است. یافتههای این پژوهش در بخش توصیفی حاکی از آن است که نگرش پاسخگویان نسبت به مشارکت مردان در برنامههای تنظیم خانواده چندان مثبت نبوده است و متغیرهای واسط در این پژوهش مانند ترجیح جنسی،ارزشهای دینی،نگرشهای مردسالارانهء جنسیتی و ترس از عوارض وسایل جلوگیری،رابطهء معنیداری با نگرش پاسخگویان داشتهاند؛هرچند که این متغیرها به عنوان عوامل فرهنگی در ارتباط معنیداری با متغیرهای اجتماعی قرار داشتهاند. در مجموع نتایج این پژوهش بر نقش مردان در برنامهریزیهای تنظیم خانواده و متغیرهای فرهنگی مؤثر بر آن تأکید میکند.
واژگان کلیدی: تنظیم خانواده،مشارکت،نگرش مردان،وسایل پیشگیری
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/323431?sta=%d8%ac%d9%85%d8%b...
پرتال جامع علوم انسانی
مقایسه کیفیت زندگی (و ابعاد آن) در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه آن با ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر شیراز
لیلا حفاریان، اصغر آقایی، محمدباقر کجباف، منوچهر کامکار
چکیده: هدف از این پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی زنان مطلقه و غیرمطلقه در شهر شیراز و بررسی رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی زنان مطلقه با کیفیت زندگی آنها بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهر شیراز که تا 24 ماه قبل از اجرای تحقیق، حکم قطعی طلاق آنها صادر گردیده بود و نیز کلیه زنان غیرمطلقه ساکن شهر شیراز تشکیل دادند. بدین منظور 65 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زنان مطلقه و 63 نفر از میان زنان غیرمطلقه که از نظر ملاک های سن، تحصیلات و مکان زندگی با زنان مطلقه همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه 26 سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (68/0=α) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده های تحقیق با استفاده از تحلیل آماری t و F و برنامه کامپیوتری SPSS11.5 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات کلیه ابعاد کیفیت زندگی (سلامت فیزیکی، روان شناختی، روابط اجتماعی و محیط زندگی) زنان مطلقه به طور معناداری کمتر از زنان غیرمطلقه است (01/0P<).همچنین در تحلیل داده ها از بین متغیرهای جمعیت شناختی، متغیر سن (در 2 بعد روان شناختی (01/0P<) و روابط اجتماعی(05/0P<)) و تحصیلات رابطه معناداری با ابعاد کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت، اما رابطه بین سایر متغیرهای جمعیت شناختی و کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0P>).
کلمه های کلیدی:
•کیفیت زندگی •زنان مطلقه •زنان غیرمطلقه
http://www.ensani.ir/storage/Files/20120328153023-2025-18.pdf
پرتال جامع علوم انسانی
بررسی وضعیت سلامت روانی خانواده های مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی 1381
فرخنده شریف، حسن جولایی، محمدرحیم کدیور، عبدالرضا رجایی فرد
چکیده: مقدمه و هدف :تحقیقات نشان داده است که اختلالات روانی همه ساله رو به افزایش است، اختلالات روانی بار سنگینی را بر فرد و خانواده تحمیل میکند. عواملی مانند؛ تغییرات در روش زندگی، سن جمعیت، شهر نشینی، محیط اجتماعی، فقر، سو مصرف مواد، جنگها و خشونت بر سلامت روانی مردم جهان تاثیر دارد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت روانی خانوادههای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی انجام گرفته است.
مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی به صورت مقطعی بوده که در سال 81 – 1380 با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشهای و سیستماتیک 1536 نفر (816 نفر زن و 720 نفر مرد) از مراکز بهداشتی شمال، جنوب، غرب و شرق شهر شیراز انتخاب گردیدند که از طریق تکمیل پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی و مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمونهای مجذور کای ، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که 9/22 درصد از خانوادهها (354 نفر) به نوعی از نظر روانی مشکل دارند. میزان شیوع اضطراب 6/27 درصد، علایم جسمانی 1/29 درصد، اختلال در کارکرد اجتماعی 29 درصد و افسردگی 7/13 درصد بوده است.
نتیجه گیری: در این بررسی ارتباط معنی داری میان متغیرهای جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل با میزان اضطراب، علایم جسمانی ، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی نشان داده شده است.
http://www.ensani.ir/storage/Files/20101012151416-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%...
توریسم و گردشگری
شهرداری شیراز
بررسی وضعیت موجود صنعت توریسم در شهر شیراز با توجه به نقش شهرداری در آن، هوشنگ زندی مهر، آرزو رحمانی
چکیده تحقیق:
تحقیق حاضر با هدف بررسی صنعت توریسم در شهر شیراز با توجه به نقش شهرداری در آن به شناخت نقاط ضعف و قوت و فرصتها و مشکلات پرداخته است. همچنین با روش تصادفی ساده 4 مکان گردشگری در شهر شیراز انتخاب و از لحاظ گردشگران مورد ارزیابی تحقیق قرار گرفته است. تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه با استفاده از تکنیکهای آمار توصیفی و مقایسه ی نمودارهای توزیع درصد انجام گردیده است و تحلیل استنباطی با استفاده از آزمون خی دو انجام شده است. نتایج بدست آمده از تحلیل مصاحبه ها و اطلاعات کتابخانه ای تحقیق نیز در بردارنده ی نقاط قوت و ضعف شهرداری شیراز، مشکلات موجود و نیز فرصتهای مناسب جهت توسعه ی صنعت توریسم می باشند؛ در قالب عناوین کلیدی ماتریس سوآت خلاصه گردیده اند. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده در جهت توسعه ی صنعت توریسم ایجاد مدیریت هماهنگ توریسم، بهره وری از فرصتهای موجود شهر شیراز، کسب اعتبار مالی و باز زنده سازی عناصر گردشگری مهجور شیراز به عنوان پیشنهاد به شهرداری شیراز ارائه شده است.
http://www.eshiraz.ir/shares/moba/moba-adm/pdf/31.pdf
پایگاه مجلات تخصصی نور
باغهای شیراز
محمد کریم پیرنیا
این مقاله از نوشتههای منتشرنشدهء مرحوم استاد دکتر محمد کریم پیرنیاست که یکی از شاگردان و همکاران ایشان1آن را در اختیار گلستان هنر گذاشته است.از برخی شواهد معلوم است که ایشان این مقاله را در دههء 0531 نوشتهاند.مقاله دیباچهای دربارهء باغ ایرانی و واژهشناسی و منشأ آن دارد.سپس سخن از باغهای شیراز با وضع طبیعی شهر و مناسبت این وضع برای پیدایی باغ آغاز و به نمونهای از اقوال جهانگردان و از متون ادبی دربارهء وضع طبیعی و آبوهوای نیکوی شیراز برای باغ استشهاد میشود.آنگاه از«صحرا»های شیراز، یا باغهای بیحصار آن،سخن میرود.بخش اصلی مقاله به ذکر تاریخ و ویژگیهای دو باغ مهم شیراز،باغ دلگشا و باغ جهاننما،اختصاص دارد.
با توجه به نبود آن مرحوم،از ویرایش زبانی متن خودداری و به ویرایش رسم خط و نشانهگذاری اکتفا شده است.
پیش از پرداختن به تاریخ دو باغ قدیمی شیراز و تحولاتی که در طول تاریخ در آنها پدید آمده،شاید بیمورد نباشد شمهای در باب نقش باغ در زندگی اجتماعی ایران گفته شود.باغ پدیدهای است که در بسیاری از هنرهای ایران نقش عمدهای داشته است.از زمانهای پیش از تاریخ،این پدیده وجود داشته و نقش اولیهء آن به صورت برکهء آب و درخت زاری بر روی سفال مکشوفه در شوش و یا به شکل درختان کوچکی بر روی سفالهای پیش از تاریخ پیداشده در پیرامون تختجمشید دلالت بر اهمیت باغ و بوستان در گذشتههای بسیار دور زندگی مردم سرزمین کهنسال ایران میکند.2
در تاریخ سلسلهء شاهان مادی میخوانیم که هووخشتره،پادشاه مقتدر این سلسله،پس از عقد اتحاد با بختالنصر[(نبوکدنصر)]،پادشاه بابل،دختر خود آمیتیس را به عقد ازدواج پادشاه بابل درآورد.بختالنصر برای زن زیبای ایرانی خود باغهای معلقی را ساخت که یونانیان آن را یکی از عجائب هفتگانه دانستهاند.پرواضح است که بختالنصر از علاقهء ملکهء ایرانی خود به باغ آگاه بوده است که برای خشنودی او دست به احداث چنین شاهکار بدیعی زده بود.این باغ تا زمان اسکندر به جای مانده بود.3
گذشته از این شواهد،ریشه و اصل کلمهء«فردوس» است که یک واژهء ایرانی است و خود دلیل بر آن است که باغ از سرزمین ایران نشئت گرفته است.کلمهء فردوس معرب یک واژهء ایرانی که در اوستا دوبار به صورت «پائیری-دائزا» (pairi-daeza) به کار رفته.این واژه مرکب از دو جزء است:یکی«دائزا» (daeza) از مصدر «دائز» (daez) به معنی انباشتن و روی هم چیدن و دیوار گذاشتن؛جزء دوم«پائیری» (pairi) به معنی پیرامون است.بنابراین،معنی لغوی این واژه میشود:«در پیرامون دیوار کشیدن».
در زمان هخامنشیان در ایران بزرگ و در سراسر قلمرو آنان،بهخصوص در آسیای صغیر،پئیری-دئزها، یا فردوسها،که باغهای بزرگ و پارکهای باشکوه پادشاه و خشترپوانها(فرمانروایان)و بزرگان ایران بوده،شهرتی داشت؛چنانکه گزنفون[(کسنفون)]در کورشنامه و بازگشت دههزار نفری و پلوتارخوس مکرر مینویسند این محوطهها درختان انبوه و تناور داشتند و آب در میان آنها روان بود،چارپایان بسیار برای شکار در آنها پرورش مییافتند.
شاهنشاهان هخامنشی خشترپوانهای خود را در ایجاد اینگونه باغها در قلمرو آنها تشویق میکردند. اینگونه پارکها،که در سرزمین یونان وجود نداشت،ناگزیر انظار یونانیان را متوجه خود کرد و آنان نیز همان نام ایرانی را به صورت«پارادئیسوس» (paradeisos) به کار بردند.همین کلمه بعدها به شکل «پاردس»در زبان عبری رفت و چندینبار در بخشهای قدیم تورات به کار رفته؛سپس از دین یهود و عیسوی به اسلام رسیده است.کلمهء فردوس دوبار در قرآن آمده و مفسران قرآن متفقا آن را به معنی باغ و بستان گرفتهاند.4
نقش درختان سرو و نخل در تزیینات حجاری بر روی پلکانهای تختجمشید گویای آن است که کاخهای شاهان هخامنشی در محوطههای پردرخت بنا شده بوده است.
گفتیم پدیدهء باغ جزء لاینفک زندگی مردم ایران در تمام طبقات اجتماع بوده،در تمام رشتههای هنر اثر گذاشته است.در موسیقی دورهء ساسانی،اسامی دستگاههایی مانند باغ شیرین،باغ اردشیر،باغ شهریار، باغ سیاهوشان،راه گل همگی حاکی از این حقیقت است. در ادب فارسی،هم در نظم و هم در نثر،وصف باغ و گلهای آن و جویبارها و مرغان خوشالحانش بیشترین قسمت را تشکیل میدهد.حتی نام شاهکارهای مهم ادب پارسی واژههائی است که مترادف باغ میباشد؛چون حدیقهء سنائی،حدائق السحر رشید وطواط،گلستان و بوستان سعدی،گلشن راز شیخ محمود شبستری، بهارستان جامی.در هنر نقاشی،بهویژه در مینیاتورهای ایران،صحنهها مشحون از نمایش باغچه و گلزار است. نقشهء بیشتر قالیهای ایرانی نمایشی از باغها و حوضهای آب وسط باغ است.این نوع ظریفکاریهای آراسته به گل و گیاه در پارچههای ابریشمی قدیمی به چشم میخورد.پس از ابداع فن کاشیکاری،نقوش روی کاشیها با رنگهای زنده و شاداب باز نمایش دیگری از باغ و بوستان میباشد.
با ذکر امثلهء بالا،روشن میشود که باغ یک پدیدهء شادیآفرین و آسایشبخش سودآوری است که از نخستین روزهای تاریک تاریخ در حیات اجتماعی و اقتصادی و زندگی خانوادهء ایرانی سهم بسزایی داشته است.روز تعطیل ایرانی اغلب در سایهء درختان باغ و کنار جوهای آب روان آن،توأم با افسانههای شیرین و نواهای دلانگیز موسیقی ایرانی و نغمهء مرغان خوشآواز و حتی با بحثهای جدی علمی و مباحثات مذهبی توأم بوده است.در گذشته که هنوز مردم ایران به ابتلائات تمدن صنعتی جدید،چون مسئلهء ترافیک،گرفتار نشده بودند و برای آنان فراغت بیشتری بود،حتی بستن قراردادها و گفتگوهای معاملاتی و اقتصادی خود را در باغها انجام میدادند.5
عوامل مؤثر در پیدایی باغ[در شیراز]
بر روی فلات خشک ایران،غیر از عوامل انسانی که نیروی خلاق و ذوق زیباپسند او که همیشه در پی آن بوده است تا در یک پهنهء عاری از سبزه و آب به احداث مأوایی سبز و طراوتبخش،یعنی همان محیطی که در روز ازل در دامن آن پرورده شده بود،بپردازد،دو عامل عمدهء دیگر،یعنی آب و خاک حاصلخیز،نیز ضروری هست. با توجه به این امر که فراهم ساختن این دو نیز بستگی به مساعی و کوشش انسان دارد،آب به دو طریق بر روی فلات ایران تأمین میشود:یا از برکت چشمههای طبیعی و رودخانه،یا به وسایل مصنوعی،یعنی احداث قنات.
گذشته از چند شهر که رودی نسبتا پرآب از کنار آنها میگذشتند،مانند اصفهان،تأمین آب دیگر باغهای ایران به وسیلهء قنات بوده است.اکثر باغهای شیراز، مخصوصا دو باغ قدیمی موردبحث ما،از قدیمالایام از آب قنات مشروب میشده است.گفتیم عامل دوم باروری خاک است،که از این حیث جلگهء شیراز نیز ممتاز میباشد.
شیراز و سابقهء باغهای آن
دشت شیراز حوضهای است بسته،مانند کاسهای تقریبا بیضیشکل،که اطراف آن را کوههای مرتفع مانند لبهای فراگرفته است.تنها در چند نقطه این کوهها کمارتفاعتر شده راه خروج از هامون شیراز را تأمین میکند.شیب ارتفاعات دشت از همهسو به سمت شرق و جنوبشرقی منتهی میشود.بنابراین،تمام آبهای حاصل از بارندگی و ذوب برف از کوههای مرتفع غربی و قبله،یا در طبقات زمین فرورفته تشکیل آبهای زیرزمینی را میدهد،که در نقاط مختلفه به صورت چشمه و برم(جایی که آب از زمین میجوشد و تشکیل برکه و دریاچه میدهد)و قنات ظاهر میشود؛یا اینکه به صورت رودخانه و سیلاب از کوهها و زمینهای بلند روان شده در گودترین ناحیهء هامون جمع گشته دریاچهء مهارلو را در جنوبشرق به وجود میآورد.6
خاک جلگهء شیراز بسیار حاصلخیز است.این خاک،که از رسوبات کوههای اطراف در طی اعصار مختلف تولید شده،هرچه به طرف مرکز و جنوبشرقی دشت پیش رویم بر نیروی بارآوری آن افزوده میشود؛ بهطوریکه زمینهای اطراف شهر تا پیش از پیشروی شهر بر روی زمینهای زراعتی،در تمام مواقع سال در زیر کشت و ذرع بوده و همهگونه محصولات صیفی و شتوی، مانند گندم و جو و حبوبات و برنج،انواع سبزیجات، مانند سیر و پیاز و کلم و اسفناج و ترب و تربچه و هویج و شلغم و سیبزمینی و کاهو و شبت و تره و جعفر و کرفس و چغندر و بادمجان و کدو و باقلا،و صیفیجاتی چون هندوانه و خربزه و گرمک و طالبی و خیار،و علوفههایی مانند شبدر و یونجه در آن به عمل میآید.حتی زمینهای قسمتهای شمالی و دامنههای کوه، که عمق خاک آن کمتر و بیشتر سنگی و ریگی است،این نواحی بیشتر اختصاص به کاشت درختان دارد؛بهویژه دامنهء کوهها تا ارتفاع زیادی مستور از درختان رز است و امتداد باغستانها در شمالغربی به دو فرسنگ میرسد.7
علاوهبراین گیاهان زراعتی،دشت و دمن شیراز در جایی که در زیر کشت نرفته باشد از گیاهان خودرو پوشیده میشود.مهمترین گیاهان طبیعی در نواحی کوهستان گون است،که از آن صمغ کتیرا استخراج میشود و بادام کوهی،که به اصطلاح اهل شیراز«درخت بخورک»نامیده میشود.در دشت،بهویژه کنار جویها، گیاه شیرینبیان میروید،که شیرازیان آن را«مهک» نامند و ریشهء آن مصرف طبی دارد و از شیرهء آن،که «قره مهک»خوانده میشود،در شکستهبندی و دررفتن استخوان استفاده میکنند.
حاصلخیزی خاک شیراز از قدیم زبانزد همگان بوده،جهانگردانی که در گذشته به این شهر سفر کردهاند یادآور این نکته شدهاند.شاردن در اینباره گوید:
بارآوری خاک شیراز بسیار شگفتآور است.اینجا بهترین محل برای ایجاد ایلخی و زیباترین چراگاه است. گوسفندان به اندازهای فربه میشوند که دنبهء آنها 81 تا 02 کیلو وزن دارد.بعضی میوهها،مانند انار،به اندازهء سر یک کودک نوزاد بزرگ میشود.8
مستشرق دیگری که در اینباره سخن رانده است ویلیام جکسن امریکایی است،که در اواخر عهد قاجار چندینبار به ایران سفر کرده و مدتی در شیراز به سر برده است.در این زمان که شیراز یکی از منحطترین ادوار خود را میگذرانده،وی در خصوص حاصلخیزی این شهر چنین گوید:
عمارت آجر و گلی و سنگی باعث افتخار شیراز نیست. شیراز شهرت خود را مدیون عواملی است که آنها را برخواهم شمرد.در درجهء اول،زیبایی طبیعی محیط آن است که کشت و زرع و هنر بر جلوهء آن افزوده است.
سرتاسر دشتی که محیط بر شهر است کاملا در زیر کشت و زرع گرفته شده و از برکت موقعیت فوق استوایی آن(چون از نواحی شمالی هندوستان به خط استوا نزدیکتر است)خوب شخم و آبیاری میشود. باغها و گلزارهای شیراز همچنان شهرت خود را حفظ کردهاند.داخل شهر و در حومهء آن دهها از این نوع تفریحگاههاست،که بعضی از آنها با وجود عدمتوجه، زیبایی سابق خود را حفظ کردهاند.9
این دشت بارور و خرم شیراز را شیرازیان،برخلاف معنی لغوی آن،«صحرا»گویند.واژهء صحرا در لهجهء مردم فارس به معنی«دشت سوزان بیآبوعلف»نیست؛بلکه صحرا در مقابل باغ قرار دارد.باغ یعنی محوطهء محصور به دیوارها که در آن انواع درختان میوه و اشجار زینتی غرس کرده و با انواع گلها و ریاحین خوشبو آراستهاند و جویهای آب در زیر درختان سایهگستر روان است. صحرا به معنی دشت سبز و خرمی است که کشتزارها و گیاهان خودرو آن را به صورت فرشی زمردین با طرحهای رنگارنگ درآورده،در تابستان و بهار،نسیم فرحبخشی شامهء صحرارونده را نوازش میدهد و در پاییز و زمستان،هوای ملایم و بوی خوش خاکی که قطرات باران آن را مرطوب ساخته در تماشاگر صحرا احساسی خوش تولید میکند.ازاینروست که سعدی به دلدار خود خطاب کرده گوید:
بیا که وقت بهار است تا من و تو[به هم] به دیگران نگذاریم باغ و صحرا را
و یا در جای دیگر میسراید:
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ صحرا و باغ زندهدلان کوی دلبر است وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است
حافظ نیز در اینباره میگوید:
خلوتگزیده را به تماشا چه حاجت است چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم واندرین کار دل خویش به دریا فکنم
اکنون میگوییم که معروفترین صحراهای شیراز دو صحرای مصلا و جعفر آباد بوده،که خارج از حصار شهر در سمت شمالشرق در دامنهء کوه واقع بوده است. بعضی از تذکرهنویسان جعفر آباد را محل کنونی باغ جهاننما میدانند.01دشت زیردست و حوالی همین باغ را جعفر آباد میگفتهاند،که نام آن مکرر در کتب تاریخ مربوط به دورهء سلسله اینجو و آل مظفر و همچنین در وقفنامهء شاه میر علی حمزه آمده است.مؤلف شیرازنامه مینویسد:
چون ملک جلال الدین مسعود شاه با یاغی بستی طرح موافقت ریخته از لرستان وارد شیراز شد،به وقت نزول صحرا،جعفر آباد و قصری که هم در آنجا بنا فرموده بود بهر مراکز خیام دولت یاغی بستی معیّن گشت.11
صحرای مصلا نام خود را از بنای مصلا گرفته است.مصلا بنائی بوده است به صورت طاقی مرتفع در خارج شهر در پشت باغ نو شیراز،که درست در برابر باغ جهاننما،طرف غرب خیابان قرآن،قرار داشته است. مردم شیراز مراسم نماز عید قربان را در این محل برگزار میکردهاند.بقایای این ساختمان،که به مناسبت آن تمام دشت سرسبز اطراف را صحرای مصلا میگفتهاند،به نام قربانگاه تا چندی پیش وجود داشت؛ولی اکنون یا به کلی از میان رفته و یا در میان بناهای بدقوارهء جدیدالاحداث گم شده است.این دو صحرا مصفاترین قسمت شیراز بوده و نام آن به کرات در اشعار و نوشتههای گویندگانی نظیر سعدی و حافظ و عبید زاکانی آمده است.جناب علی اصغر حکمت،دانشمند نامدار شیرازی،در حاشیهء تاریخ ادبی ایران،نوشتهء ادوارد براون،که به نام از سعدی تا جامی ترجمه کردهاند،به مناسبت مادهتاریخ فوت حافظ مینویسند:
خاک مصلا دشت وسیع و مصفا و طربانگیزی است [که]در دامنهء کوه چهلمقام شمالی شیراز قرار دارد و یکی از مناظر بسیار بانزهت کشور ایران است و مورد ستایش خواجهء شیراز بوده و در وصف آن گفته است:
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی دید کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
و در همین خاک مصلا مقابر بسیاری از بزرگان علم و ادب و رجال تاریخی وجود داشته است و دو تکیه و خانقاه بزرگ هفتتنان و چهلتنان در همین مکان هنوز باقی است.افسوس که این جایگاه زیبا،که در طول قرون و اعصار مطاف ارباب ذوق و زیارتگه رندان جهان بوده و از مناظر نزهتانگیز ایران است،اکنون از بیخبری و نادانی حاکم وقت در فارس و بیذوقی و کجسلیقگی رئیس بلدیهء شهر،به محلهء بدنمایی تبدیل شده و جمعی بیانصاف با ساختن ابنیهء ناهنجار در زمین قبرستان،آن دشت مصفا را آلوده و مردم این عصر شیراز را به بیادبی و فقدان لطف ذوق و نداشتن حب جمال شهره ساختهاند؛و از همه بدتر آنکه با بنای بدنمای انبار گندم زشت و بدترکیبی بنام«سیلو»،آن بزمگه ادب و صفا را مکدّر و منظرهء قبیح و ناپسندی به آن دادهاند که در خود ذوق ناهنجار بانی آن است.افسوس و هزار افسوس!21
باغ دلگشا
باغ دلگشا،هرچند در دورهء قاجار بازسازی شده و به هیئت کنونی در آمده است،باغی است بسیار قدیم،حتی سابقهء احداث آن را میتوان تا پیش از اسلام پیش برد؛ چه این باغ در حریم دژی بسیار کهن قرار داشته که بقایای آن تا پنجاه سال پیش بر فراز کوه سرسره،که به فاصلهء چندمتر در مشرق باغ واقع شده،قرار داشت. این قلعهء قدیمی را قلعهء«فهندر»یا«پهندر»میگفتند،که به مرور زمان در لهجهء مردم به صورت«قلعهء بندر»در آمد؛و اکنون چاه عظیم این قلعه،که به نام«چاه قلعه بندر»خوانده میشود،و چاه کوچکتر دیگری به اسم چاه دختر بر فراز این کوه وجود دارد و از امکنهء باستانی شیراز محسوب میشود.در شیرازنامهء احمد بن ابو الخیر زرکوب شیرازی،که در اوایل قرن هشتم هجری تألیف یافته،آمده است:
قدماء اصحاب تواریخ آوردهاند که قلعهء فهندر در قدیمالایام از معظمات قلاع فارس بود و پیش از بناء محرومه[(محروسهء)]شیراز،ملوک فرس آن را معمور داشتندی و بدان حصن منیع پیوسته مستهظر بودی.نقل است که فهندر،برادر شاپور ذوالاکتاف پسر هرمز،[از] پیش برادر بگریخت،با لشکری به طرف شیراز آمد و در پایین مسجد سلیمان13،جمعی از نسل ساسانیان [که]تمرد نموده بودند به او پیوستند و اهل فارس سر در اطاعت و خضوع او کشیدند.فهندر آن قلعه را ترتیب کرد و معمور گردانید و عمارات چند در آنجا بساخت و حصون و حصاری چند پدید آورد و آن قلعه به فهندر اشتهار یافت.نقل است که چون شیرویه پدر خود،پرویز، را با هفده تن از برادران و برادرزادگان در یک روز به قتل آورد،دایهء یزدجرد یزدجرد را بگرفت و به طریق فرار به فارس آمد.یزدجرد در سن چهارسالگی بود که مدت دوسالونیم در قلعهء فهندر بازماند.چون یزدجرد به دست[(تخت)]سلطنت نشست،تاج نوشیروانی با خزائن بسیار و جواهری چند نفیس از بهر ضبط به آنجایگاه فرستاد و در قلعه چاهی عمیق برکندند و در آنجا مدفون و مغبی گردانیدند.14
آب مصرفی این دژ مستحکم و مجموعهء پیرامون آن، که بیشک باغ دلگشای کنونی به صورت بوستانی یا کاخ و کوشکی از جملهء آنها بوده است،از آب قنات سعدی بوده؛همچنانکه همین آب امروزه هم دلگشا و چند باغ دیگر و کشتزارهای اطراف را مشروب میسازد.این قنات از کاریزهای بسیار کهنسال است،که سال احداث آن را کسی به یاد ندارد و طوری ساخته شده که نیازمند مرمت و لاروبی نیست.این کاریز،که به قنات فهندر نیز شهرت داشته،از تنگ سعدی بین کوه سرسره و یا کوه سعدی و کوه چهلمقام در سمت شرق شیراز سرچشمه گرفته و در محوطهء آرامگاه سعدی در عمق تقریبا ده-دوازدهمتر به صورت حوضی زیبا و سرپوشیده،که مردم آن را «حوضماهی»گویند،ظاهر میشود.سپس از زیر زمین عبور کرده به فاصلهء دویست-سیصدمتری جنوب آرامگاه دوباره پدیدار میگردد؛و سابقا در مسیر خود چند باب آسیاب را به حرکت درآورده پس از مشروب ساختن باغ دلگشا،به مصرف زمینهای زراعتی اطراف میرسید.
یک رشته از این آب،که درواقع نهر اصلی است، از جوی عمیقی موسوم به جوی گودی عبور کرده بر زمینهای دورتر سرازیر میشود و به مصرف زراعت میرسد.در کنار همین جوی،گودیای است که از قدیمالایام گازران شیراز به لباسشویی میپرداختند.به همین مناسبت،دروازهای را که اکنون به«دروازهء سعدی» معروف است،سابقا«دروازهء گازرگاه»میگفتند.اغلب جغرافیدانان و سیاحان که به شیراز آمدهاند دربارهء این کاریز سخن گفتهاند؛لیکن ابن بطوطه،که در اوایل قرن هشتم هجری به شیراز آمده است،آن را با آب رکنآباد اشتباه کرده.
فرصت الدوله در وصف این قنات و چگونگی آب آن مینویسد:
آب سعدی،که آن را قنات بندر نیز گویند،از تنگ سعدی است،از مجاری قناب میآید،در جنب تکیهء سعدیه به محوطهای داخل میشود که آن را در جوف زمین به سنگ و گچ ساختهاند.بنیانش متقن،ارکانش مثمن،بهوسیلهء چندین پله در آنجا توان رفت.و آنجا را عوام حوضماهی نامند؛زیرا که ماهی بسیار در آن است.و آب از آنجا گذشته به جلگهء سعدیه زراعت را به کار آید.اگرچه مردمان سبکعقل را اعتقاد بر این است که آن آب سنگین است؛ولی نه چنین است و بعضی حکمای انگریز که دارای علم شیمی بودهاند محسّنات آن آب را به فقیر نمودهاند،از جمله هرچه را به آن طبخ کنند،به چندین دقیقه نسبت به دیگر آبها زودتر پخته گردد و فقیر را این تجربت حاصل گشت.15
راز اینکه چگونه در قدیم از آب این قنات در دژی که بر فراز کوه بود استفاده میکردند چند سال پیش کشف گردید.هنگامی که میخواستند جادهای که به آرامگاه سعدی منتهی میشود و از بین کوه سرسره و دلگشا عبور میکند تعریض نمایند،قسمتی از دامنهء کوه سرسره و کف جاده را برداشتند؛و در آنجا مسیری پیدا شد که به زیر کوه منتهی میشد و این مجرا همان راهی بوده است که آب قنات بندر را بزیر کوه میبرده و از آنجا وارد چاه دختر میساخته که اهالی قلعه از آن استفاده میکردهاند. این دژ و مجموعهء اطراف آن پس از اسلام نیز اهمیت و آبادانی خود[را]حفظ کرده بود و در دورهء آل بویه چند بار مرمت یافت.در تواریخ و تذکرههای مربوط به عهد سلسله آل مظفر،باز یادی از آن به میان میآید.در زمان شاه شجاع،آن را بازسازی و تعمیر کردند.در کتاب جامع مفیدی مینویسد:«خواجه قوام الدین صاحبعیار دیواری و خندقی گرد آن قلعه بگردانید.»میدانیم که خواجه قوام الدین صاحبعیار،وزیر بااقتدار شاه شجاع بوده و حافظ نیز در چند مورد او را ستوده است.مؤلف منتخبالتواریخ در بحث از نزاع و مخالفت یحیی،برادرزادهء شاه شجاع مظفری،با او و شکست و گرفتاری وی مینویسد:
بعد از آنکه یحیی را در قلعهء فهندر محبوس داشته بود،کوتوال قلعه از بیاحتیاطی در دست برادر خود مبارکشاه کشته شد.مبارکشاه یحیی را از بند بیرون آورد و خود به ملازمت او بایستاد.قریب یک ماه شاه شجاع قلعه را محاصره کرد و از جانبین مصافهاء بسیار واقع شد.چون عاجز گشت،پیغام داد که دارالعبادهء یزد مفت نهاده است،برو و بگیر و دست از این داوری بدار. یحیی التماس کرد اگر برود شاه شجاع متعرض او نشود. بعد از تأکید سوگند،قلعه را بگذاشت و با باد همعنان روی به یزد نهاد.16
در تمام دورهء حکومت آل مظفر و پیش از آن،قلعهء فهندر و باغ دلگشا در پای آن از نقاط آباد و مشهور شیراز بوده است.باغهای شیراز و ابنیهء زیبای این شهر، که به همت مردم خوشذوق و هنرمندان چیرهدست شیراز احداث شده بود،در آن زمان شهرهء آفاق بوده؛ بهطوریکه مطمح نظر کشورگشایانی نظیر امیر تیمور گورکانی قرار گرفت.این جهانگشای سنگیندل در طی یورشهای سهگانهء خود دوبار به تسخیر شیراز پرداخت: یکبار در سال 987 ق،که حافظ هنوز در قید حیات بود،ولی شاه شجاع درگذشته بود و شیراز بازیچهء دست پسران و برادرزادگان او قرار گرفته بود و از این دست به آن دست میگشت؛نوبت دوم سال 597 ق بود،که تیمور دوباره به شیراز آمد و شاه منصور مظفری را در جنگی خونین بشکست و به قتل آورد.
شرف الدین علی یزدی گوید امیر تیمور در یورش دوم خود به شیراز تخت قراچه(باغ تخت)را مرکز خیام خود قرار داد و پس از پیروزی بر شاه منصور و گشودن شهر
حضرت صاحبقران گیتیستان[با]شاهزادگان فریدونقدر جمشیدمکان و عظمای امرا و نویان کامگار و کامران در باغ میدان مدت یک ماه بزم عشرت آراسته و به عیش و طرب گذارانید.17
جای درست باغ میدان را نمیدانیم؛ولی شواهد[ی]در دست است که تیمور دیگر باغهای معروف شیراز را دیده و شیفتهء باغها و بناهای معروف این شهر گشته است.باز همین مورخ در کتاب معروف خود،ظفرنامه،مینویسد: «تمام هنروران،از محترفه و پیشهوران ممالک فارس و عراق را خانهکوچ به سمرقند نقل فرمود.»18
امیر تیمور پس از تصرف شیراز و برانداختن خاندان آل مظفر و کوچ دادن هنرمندان فارس به پایتخت خود،عازم سمرقند شد.
در این نوبت،برای مدت نسبتا طولانیتر در تختگاه خود آرامش گزیده بیشتر عنایت خویش را مصروف تزیین و تعمیر آن شهر و حوالی آن فرمود و به دست معماران بنایان هنرمند،که از شرق و غرب جهان در تختگاه خود گرد آورده بود،به ساختن ابنیهء رفیعه پرداخت.19
جناب علی اصغر حکمت در ذیل همین عبارت،که از کتاب تاریخ ادبی ایران آورده شد،مینگارد:
اسامی باغهایی چند که امیر تیمور در اطراف و نواحی سمرقند در این زمان بنا کرده است مطابق است بعینها به اسامی باغها و بساتین که در اطراف شهرهای ایران بالخاصه شیراز از قدیمالایام بنا شده؛و باغات اطراف شیراز گرچه همه در زمان سلطان عادل کریم خان زند تعمیر و مرمت یافته،و لیکن تحقیقا آنها همه به همین اسامی قبل از حملهء اول تیمور به شیراز در 987 ق، وجود داشته است.[...]میتواند بود که تیمور را نزهت و دلکش فضای فرحافزای شیراز جالبنظر و جاذب طبع گشته و از آنجا که کوشش میکرده است تختگاه خود سمرقند را از هر حیث زیباتر و آبادتر از جملهء بلاد عالم سازد،باغهایی به همان اسامی که در شیراز دیده بنا ساخته؛از آن جمله چهار باغ در شیراز وجود دارد که هنوز به اسامی قدیم تاریخی معروف است:اول باغ تخت قراچه،دوم باغ جهاننما،سوم باغ دلگشا،چهارم باغ ارم.[...]شرف الدین علی در جای دیگر از کتاب خود اسامی آن باغها را،که به تعدد و تناوب محل اقامت امیر بوده است،بدینگونه نام میبرد:«روز آدینه هفدهم شعبان 977،به تخت قراچه،که از مستحدثات معمار همت آن حضرت است،نقل فرمود.[...]روز شنبه هیجدهم،در باغ قراتوبه به کوشک جهاننمای از فرّ شکوه آن حضرت به حقیقت جهاننمای گشت.روز دوشنبه بیستم،چاشگاه به کوشک باغ دلگشا منزل فرمود و آن عمارت خجستهامارت از نو تمام شده بود و جهت تفأل و تیمّن در آنجا جشنی پادشاهانه ترتیب
کرده شد.»و نیز در همان کتاب به تفصیل گفتاری در ذکر احداث باغ دلگشا آورده است.20
در اردیبهشت 1327[ش]که بندهء مترجم در سمرقند بودم،در این باب تحقیقی کردم،معلوم شد که هنوز نام باغ دلگشا و باغ شمال نزد عام و خاص معروف و مشهور است و در اراضی باغ شمال هنوز جماعتی از مهاجران ایرانیالاصل که به زبان فارسی ایران تکلم میکنند و ظاهرا از اولاد مهاجران عصر تیموریان میباشند ساکن هستنند.باغ تخت قراچه در 04 کیلومتری سمرقند هم اکنون موجود و تفرجگاه ییلاقی مردم آن شهر است.21
هرچند در کتب مربوط به عصر صفوی و نوشتهها و تصاویری که از سیاحان اروپایی باقی مانده از سرسبزی باغهای اطراف شیراز سخن بسیار رفته و در محل باغهای کنونی،مخصوصا باغ جهاننما در تصاویر باغهایی نموده شده است؛ولی اسامی آنها ذکر نگردیده،فقط به طور مطلق از آنها گفتاری ذکر شده،تنها از باغی به نام باغ شاه نام برده شده است.اما در دورهء افشار باغ دلگشا باغی آباد بوده و گویا مالک آن میرزا محمد،کلانتر فارس،بوده است. از این میرزا محمد کلانتر روزنامهای حاوی وقایع جنوب ایران از سال 2411 تا 9911 ق است که در آن وصفی از باغهای شیراز دارد و گوید هنگام طغیان محمد تقی خان شیرازی علیه نادرشاه،شهر مدت مدیدی در محاصرهء سپاهیان نادر درآمد؛در نتیجهء این محاصره،تمام باغهای اطراف شیراز از بین رفت.میرزا محمد کلانتر مینویسد:
در اوایل دولت نادری که افغان دفع شده و دماغها کوک بود و ولایت روزبهروز به حال آمده در کمال آرام و امنیت رفتهرفته معمور گردید و شیراز،که فیالحقیقه رشک نگارستان چین و طراز بود که اشعار آبدار جناب قطبالعارفین شیخ سعدی حاکی بر آن است و البته بوده است که جناب شیخ سعدی فرموده:
بهشت است شیراز فیضآفرین گرت نیست باور بیا و ببین چو شیراز[هء]گل ز هم واشود بخندد در شهر و پیدا شود و عارف ربانی خواجه حافظ نیز تعریف بسیار کرده است:
شیراز و آب رکنی و آن باد خوشنسیم عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
و از اتفاقات در عهد نادرشاه کثرت بارش به مرتبهای بود که مردم به عنوان ضربالمثل میگفتند که شیراز مازندران شده.مکرر به کرات و مرات خود حقیرشده هفت روز بارش متصل دیدهام.به این جهت،آب بسیار و مردم هم متوجه تعمیر باغات و غرس اشجار.در این بین،محمد علی خان،ولد اصلان خان،مشهور به قوللر آقاسی،حسبالحکم پادشاه با فرّ و جاه،شاه طهماسب خان مغفرتپناه،که از هنگام گرفتاری نادرشاه به جنگ ابدالی و تسخیر هرات و بودن در خراسان متصدی سلطنت فارس و عراق و آذربایجان بودند،به ایالت فارس تعیین و بهشدت محصلان ساعی بر[ا]ملاک و مستأجرین و باغبانان باغات دیوانی و اربابی تعیین نموده،حکم به غرس اشجار و آبادی باغات،دو سه سال اهتمام لازمه به عمل آورد.باغات دیوانی مثل فردوس و خلد برین و باغات مشهوره به هشتبهشت و باغ شاه و فتحآباد و حسینآباد و عیشآباد و گلابکده و حسنبیگی و شرف و سعدآباد خرگاهی و تکایای سمت جعفرآباد و مصلا و چهارباغ و باغات سرکت و محمودآباد و قوامآباد و خلجان و دلگشا و غیر ذلک،که العلم عند اللّه،به صد قطعه معمور و مغروس بود.22
چنانکه پیش از این نوشتیم،میرزا محمد کلانتر نوشته بود که بیشتر باغها و درختان آنها در طغیان محمد تقی خان از بین رفت.در دورهء فترت پس از مرگ نادرشاه،باز وضع شیراز آشفته شد و آن شهر میان مدعیان تاجوتخت دستبهدست میگشت.از آن جمله، مدتی هم علیمردان خان بختیاری بر آن شهر مستولی شد. میرزا محمد کلانتر درباره جوروستم این مرد مینویسد:
لعنت خدا بر او باد که شیراز و فارس و باغات و عمارات آنچه در حین طغیان تقی خان خراب نشده بود در تسلط این سگ بالمرّه نابود و خراب مطلق گردید.صدویک اطوار و رفتار و کردار آن سگ تحریری نیست؛والسلام خیر ختام.
میرزا محمد کلانتر،که گویا بعد از تسلط کریم خان زند بر شیراز در دستگاه او قرب و جاهی مییابد،در شرح وقایع حال خود نکتهای ذکر میکند که از نظر تاریخ باغ دلگشا حائز اهمیت[است].وی مینویسد:
خلاصه در ورود به شیراز به فاصلهء یک سال امور حومه نیز محول به حقیر و گزارش به وجه مرغوب محصول و در باغ دلگشا خاقان وکیل را ضیافت کرده و از پیشکش و پاانداز و شنیدن به عنایت خالق منّان بسیار خوش گذشت؛فحمدا له ثم حمدا له.[...]خلاصه در آن اوقات،از دولت خاقان وکیل،بزرگیها به عنایت خدا کردم و املاک بسیاری خریدم.در حومه چهار دانگ از مزرعهء احمدآباد و بشیرآباد و حوالی قریهء کوس و یک دانگ و نیم از ده کت و نصف از قریهء علیآباد،مشهور به دودمان،و چهار فرد آب از قنات سعدی با اراضی قصر طغک و احمدآباد و ناصر کریم و غیره،واقعات در جبل دارنجان،و نیم دانگ از بستان نجم الدین و احداث طواحین سرو و شیخالاسلامی و دلگشا مصلا و دکاکین واقعات در آنها.23
در کشاکش بین جانشینان کریم خان زند و در آخر سر بین آقا محمد خان قاجار و لطف علی خان زند،باز صدمات کلی به باغها و عمارات واقع در حومهء شیراز وارد شد.وصف دیگری که از باغ دلگشا در دست داریم مربوط به همین زمان است.این وصف از ویلیام فرانکلین انگلیسی است که جزء یک هیئت بازرگانی در سالهای 6871-7871(همزمان با حکومت جعفر خان زند)به شیراز آمده و نزدیک به یک سال در این شهر زیسته.چون زبان فارسی میدانسته،با تمام طبقات مردم شیراز محشور گشته وصف دقیقی از شیراز،از جمله از باغ دلگشا،به شرح زیر به جای گذاشته است:
بر روی یک خط موازی با هفت تن،تقریبا به فاصلهء سه ربع میل،باغ دلگشاست،که به خاطر لطف موقعیتش بدین اسم نامیده شده است.این باغ در پای کوهی بلند قرار گرفته که نهر آبی صاف و روشن از آن بیرون میآید.این آب از حوضچههایی دنبال هم گذشته و ترتیبی داده شده است که آب از یکی به دیگری به صورت آبشار بریزد.این حوضچهها تقریبا شصت گام از هم فاصله دارند.هریک از اینها آبشاری تشکیل میدهد که در نظر منظرهای زیبا تولید میکند.
در وسط،عمارت کلاهفرنگی است که از سنگ ساخته شده و آب در جدولی سنگی از وسط آن میگذرد.در اینجا ایرانیها نشسته به تفریح میپردازند، مشغول دود کشیدن و بازی نرد میشوند و با آنچه از شهر آوردهاند خوش میگذرانند.این باغ بهطورکلی مطبوع طبع است؛آب آن صاف و خنک و هوایش مفرّح و خوش.24
وصفی که فرانکلین از دلگشا کرده مربوط به اوایل سلطنت جعفر خان زند است و هنوز تعمیراتی که در زمان قاجار اتفاق افتاد رخ نداده بود.ولی در سال 6221 ق/ 1181 م،یعنی اوایل پادشاهی فتح علیشاه که جیمز موریه انگلیسی از آن دیدن کرده،باغ را در حال خرابی دیده است.بعد از این زمان،مفصلترین شرحی که دربارهء دلگشا نوشته شده از حاج میرزا حسن خان فسایی است که در ضمن فارسنامهء ناصری آورده است.اینک گفتار حاج میرزا حسن خان دربارهء باغ دلگشا:
باغ دلگشا در جانب مشرقی شیراز به مسافت نیمفرسخ کمتر در دامنهء کوه فهندر افتاده و آب قنات فهندر،که در قدیم به آب گازرون مشهور بود و اکنون به آب سعدی شهرت یافته است،از میان این باغ جاری است؛ و نام قدیمی این باغ همین دلگشا است.در فتنهء محاصرهء تقی خان شیرازی در سال هزاروصدوپنجاه،چنانکه در گفتار اول این فارسنامهء ناصری گذشت،از حلیهء آبادی بیفتاد و حصار و عماراتش منهدم گشته صحرا گردید و مرحوم میرزا باقر مکتبدار شیرازی،که مردی بود نودساله،در چهلوپنج سال پیش از این میفرمود که هر ساله سهچهار روز پیش از تیرماه جلالی،کسبهء شیراز در این صحرا بازاری از چوب و چادر ساخته هرگونه متاعی را آورده روز اول تیرماه عموم اهالی شیراز هر روزه از شهر درآمده تا یک هفته در آب سعدی رفته تنشویی نموده از متاع بازار معاملت مینمودند.و از غرایب آنکه روزی مرد مارگیری حلقهای گرفت و ماری بزرگ در حلقه رها نموده مار به حرکت درآمد؛و مارگیر دستش را در دهان مار برده بیرون آورد.پس یک پا را تا زانو در دهان مار برده بیرون آورد.پس چون هر دو پا را در دهان مار برد،مار او را فرو کشیده بعد از یأس از خلاصی،التماس و التجاء به مردم حلقه نموده کسی به نزدیکش نرفت و مار تمام مرد را فرو برد و سرزده حلقهء مردم را شکسته روی به کوه گذاشت و در سنگلاخها و مغاکها پنهان شد.
و در سال هزارودویستواند،مرحوم حاجی ابراهیم خان اعتماد الدوله شیرازی این باغ را تعمیر،بلکه احداث نمود؛و چون کار او و قبیلهء او از اوج بزرگی به درجهء هبوط رسید،باز این دلگشا روی به خرابی نهاد و در سال هزار و دویست و سی و شش،نوّاب شاهزاده رضا قلی میرزا نایب الایاله این باغ را از ملاّک آن خریده تعمیر فرموده عمارتی در میان آن بساخت و نامش را فین و کلاهفرنگی گذاشت.نگارندهء این فارسنامه را در خاطر است که عمارت کلاهفرنگی و فین این باغ از رونق و زینت بیفتاد و آنچه چوب و در و پنجره داشت همه را دزدیدند و پنجشش درخت نارنج در دور کلاهفرنگی باقی بماند و تمام زمین باغ ساده گشته زراعت مینمودند.در سال هزار و دویست و شصتواند،مرحوم حاجی قوامالملک میرزا علی اکبر شیرازی این باغ را خریده حصاری از چینهء گل در گرد آن کشیده عمارتش را تعمیر نموده ایوانی که بر دو ستون سنگی یکپارچه به بلندی پنج ذرع بیشتر بر کلاهفرنگی بیفزود و چندین درخت نارنج در این باغ بکاشت و به ولد ارجمند خود، جناب جلالتمآب صاحبدیوان میرزا فتح علی خان، بخشید و صاحبدیوان در کنارهء داخلی شرقی این باغ حمامی ساخته که گوییا جمال الدین عبد الرزاق اصفهانی این لغز را برای او فرموده است:
چه گویی چیست آن شکل مدور که دارد خیمه با گردون برابر چو ایوانی کشیده بر سر آب چو خرگاهی زده بر روی آذر چو عقل عاقلان هم پاک و هم خوش چو طبع زندگان هم گرم و هم تر ز آبش رشک برده آب حیوان ز حوضش شرم کرده حوض کوثر برهنه گشته در وی همچو در حشر بزرگ و خرد و درویش و توانگر بهشت است او از این معنی که هرگز نه سرما اندر او بینی و نه حر همه آلودگان آیند در وی برون آیند از او پاک و منور یکی لعبت در او از بهر خدمت دو روی و ده زبان و زرد و لاغر به شکل جدول تقویم در وی بسی خطهای بیپرگار و مسطر کند ریش وزیر و زلف خاتون ضعیفی دیده کش زین سان ستمگر و خاصه این باغ است که به مجاورت کوه و گرمی آب قنات سعدی،که در زمستان به آسایش میتوان تنشویی در آن نمود،درخت نارنج از آسیب سرمای زمستان سالم بماند؛در سالی که نارنجهای داخل خانههای شیراز از سرما زیان بیند،درختان نارنج این باغ به سلامت ماند.
«ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشاء».
در ازای باغ سیصدوپنجاه ذرع،پهنای آن صدوپنجاه ذرع.درختهای نارنج این باغ که ثمر دهد،در این سال هزاروسیصدودو،معادل یکهزاروسیصد درخت است؛ و درختهای تازهء این باغ که هنوز به حد ثمر نرسیده است،در باغ کهنهء دلگشا سههزاروپانصد درخت است. و باغ اهدایی صاحبدیوان در جنب مغربی دلگشا پانصد درخت است.و جناب معزی الیه اهتمام در تعمیر و مرمت عمارت و حمام و کاشتن انواع درختان باثمر و بیثمر نمود و چند اصله فسیله خرمای شاهانی از بلدهء جهرم آورده غرس نمودند.انواع ریاحین و گلهای رنگین از بلاد بعیده آورده در صحن این باغ بکاشتند.گویا حضرت نظامی این باغ را دیده و این ابیات را فرموده است:
سوسن از بهر تاج نرگس مست شوشهء رز نهاده بر کف دست کاتب الوحیِ گل به آب حیات بر شقایق به خون نوشته برات داده خیری به شرط همجهدی یاسمن را خط ولیعهدی سرخی گل به سبز میدانی پنج نوبت زمان سلطانی بلبل آواز برکشیده چو کوس همه شب تا به وقت بانگ خروس گویا مانند این باغ دلگشا باغی دیگر کمتر باشد،که اگر چهار خیابان نارنجش در گرمسیرات یافت شود، چون بهار دائمش از کجا؟و اگر نهر آب چو سلسبیلش دیده شود،گلهای رنگارنگ همیشهبهارش از چهجا؟ خریف و زمستانش در طبع بهار؛هوای تابستانش ملایم و سازگار.در هیچ فصلی،از فواکه مرغوبه خالی نماند، که چون گیلاس و توت سفیدش رود،زردآلوی گوجه و شلیلش آید.چون انگور و انارش گذرد،چنانکه منوچهری فرموده:
آن نارها بین ده رده/ بر یار من گرد آمده چو حاجیان درهم شده/ در روزگار ترویه گردی بر آبی بیخته/ نور از ترنج انگیخته خوشتر ز تاک آویخته/ مانند سعد و...
نارنگی و لیموی شیرین و بتاوی و نارنجش آمده به گیلاس و توت رسد.باز هم
«ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشاء». 25
فرصت الدوله شیرازی نیز در کتاب خود،موسوم به آثار عجم،که در اوایل قرن چهاردهم تألیف یافته، وصفی از باغ دلگشا آورده که تقریبا تکرار همان مطالب فارسنامه است.
ادوارد گرانویل براون،که حدود سال 1305 ق در اول نوروز به شیراز سفر کرده،از همهء باغهای شیراز دیدن کرده و از جمله مطالبی هم دربارهء دلگشا نوشته و دربارهء مالک آن،صاحبدیوان که قبلا حکومت فارس به عهدهء وی بوده و بعدا معزول شده بود،مطالبی نوشته؛ از جمله تصنیفی است که بعد از رفتن او از شیراز در بین مردم متداول بوده آن را میخواندهاند.قسمتی از آن تصنیف از این قرار است:
دلگشا را ساخت زیر سُرسرک دلگشا را ساخت با چوب و فلک حیف دلگشا! حیف دلگشا! 26
نویسنده یاد دارد که تا پیش از تعریض جادهء سعدی،در پشت دیوار باغ دلگشا آسیایی قرار داشت که آب قنات سعدی بعد از خروج از باغ وارد تنورهء این آسیا میشد و آن را به حرکت درمیآورد.همچنین در طرف دیگر این آسیا در زیرزمین،دنگی آبی درست کرده بودند که آب سعدی پس از خروج از دلگشا به صورت آبشار بر روی پروانهء دنگ میریخت و آن را به حرکت درمیآورد.در اوایل دورهء پهلوی،باغ دلگشا در تملک خانم خورشیدکلاه لقاء الدوله،دختر قوامالملک بود؛مشارالیها و شوهرش،مرحوم ناظمالملک،در آنجا میزیستند.
باغ جهاننما
باغ جهاننما در کنار ضلع شرقی خیابان قرآن،در شمال کارخانهء ریسندگی و به فاصلهء خیابانی باریک در مغرب آرامگاه حافظ واقع و درست در برابر باغ نو،که در سمت غرب خیابان است،قرار دارد.این باغ نیز،مانند دلگشا،از باغهای مشهور و قدیمی شیراز است؛چنانکه پیش از این گفتیم،مورد توجه امیر تیمور قرار گرفته آنسان که باغی همنام و نظیرش در پایتختش سمرقند برپا نمود.تا پیش از توسعهء شهر و احتیاج مبرم شهر به آب،آبیاری این باغ از آب تاریخی رکنآباد تأمین میشد.چون آب رکنآباد،که عامل اساسی این باغ بوده است،در سرنوشت آن تأثیر داشته،بجاست که شمهای از سرگذشت و اهمیت آب رکنآباد گفته شود.
آب رکنآباد
آب رکنآباد اگرچه به فراوانی آب قنات سعدی نیست؛ ولی شهرت تاریخی و ادبی و گوارایی آن بیشتر است. معروف است که قنات این شهر را رکن الدولهء دیلمی احداث کرده است.سرچشمهء آن در یکی از درههای کوه بمو است و فاصلهء آن تا شهر بیش از فرسخی است.آب رکنآباد پس از گذشتن از پیچوخم کوه و مشروب کردن قسمتی از زمینهای دهکدهء اکبرآباد[در] یکفرسنگی شمال شیراز و چند باغچه مانند باغچهء خارکش و باغچهء لقمانی و باغچهء حاج محمد مهدی اصفهانی و باغچهء بانک(عمارت محمودیه)از تنگ اللّه اکبر سرازیر شده تکایا و باغهای صحرای مصلا را مشروب میسازد.
سابقا آب هفت تن و چل تن و حافظیه و باغهای جهاننما و باغ نو(پارک سعدی)و چند باغچهء دیگر از آب رکنی تأمین میشده است؛ولی امروز به واسطهء لولهکشی،رفع این احتیاج شده است.در دورههای تاریخی،یعنی زمان صفویه و زندیه،برای آوردن آب رکنآباد به داخل شهر از طرف زمامداران وقت اقداماتی شده است[...].
ابو لعباس احمد بن ابی الخیر زرکوب شیرازی،مؤلف شیرازنامه،که کتاب خود را در سال 477 ق نوشته،در خصوص آب رکنآباد وصفی اغراقآمیز دارد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.وی مینویسد:
بدان که مجموع صفات و خواصی که حکما و ارباب صناعت طب در شرح فضیلت آب اعتبار کردهاند جمله در آب رکنآباد یافت میشود؛و از جمله شش خصلت که کتاب کلیات و کتب معتبر داشتهاند در این آب موجود است:اول،از منبع دور افتاده؛دوم،در ممّری مکشوف میگذرد؛سوم،بر سنگریزه و زمین صلب گذار دارد؛چهارم،حیوانات از هیچ جنس در این یافت نمیشود؛پنجم،بر کنار جویبار او درخت انجیر و گردکان و کدو و آنچه مایهء تغییر مزاج آن است نیست؛ششم، از طرف اعلا بر سبیل انحدار به صوب اسفل روان است و مع ذلک اوراک طعم و طبع این آب حوالت به فطنت و مزاج مستقیم است و انکار محسوس دال بر انحراف مزاج.72
چنانکه گفتیم،در زمان تیمور جهاننما از باغهای زیبا و آباد شیراز بوده و مطابق نوشتهء فرصت که قبلا بدان اشاره شد،جعفرآباد همین جهاننمای کنونی بوده است.پرواضح است این باغ و حوالی آن،که حافظ آن را«گلگشت مصلا»نامیده است،تفرجگاه مردم باذوق شیراز بوده است.
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکنآباد و گلگشت مصلا را
هرچند تاکنون در نوشتههای مربوط به دورهء صفویه صریحا نامی از باغ جهاننما برده نشده است؛ولی خوشبختانه در تصویری که در کتاب شاردن،سیاح فرانسوی،از شیراز وجود دارد،باغ جهاننما و سایر باغهای صحراهای مصلا و جعفرآباد و تکایای واقع در این دو صحرا نموده شده است.
شاردن دربارهء خیابان ورودی شهر،که همین خیابان قرآن کنونی باشد که از تنگ اللّه اکبر و دروازهء قرآن گذشته به دروازهء اصفهان منتهی میشود،مینگارد:
دروازهء شهر به خیابان بسیار زیبایی منتهی میشود که دراز و باریک است.پهنای آن پنجاه پاست.در دو سوی این خیابان باغهایی است که جبههء آنها در سمت خیابان دویست پا و هریک دارای سردر و مدخل با شکوهی است با طاق نیمگنبدی و بر فراز هر سردر یک کلاهفرنگی ساختهاند.
درهای باغها از دو سوی مقابل هم قرار گرفته و قرینه بودن آنها وضع جالبی به وجود آورده است. در وسط این خیابان،حوض بزرگ مربعشکلی است که لبههای آن از سنگ مرمر ساخته شده و همیشه پر از آب است.[...]پهنای این حوض به اندازهء خیابان است و برای اینکه بتوان از دو طرف آن گذشت،سردر باغهای دو سو به اندازهء سی پا عقب نشسته است.
این خیابانها همان است که تاورنیه نیز از آن یاد کرده است و در جای خیابان حافظ(خیابان قرآن) امروزی قرار داشته؛یعنی تقریبا از دهانهء تنگ اللّه اکبر تا پل شاه میر علی حمزه امتداد داشته است.تصور میرود باغها و حوضهای این خیابان به تقلید و همزمان با چهارباغ اصفهان بازسازی شده باشد.باغهای جهاننما و باغ نو و غیره که در زمان زندیه و قاجاریه تجدید عمارت شده است بقایای همین باغهای دورهء صفویه است28.
در پیش گفتیم که بنا به روایت میرزا محمد کلانتر شیراز،در دورهء فترت بین نادرشاه و کریم خان زند باغهای شیراز،منجمله همین باغ جهاننما،صدمهء کلی دید،که بعدا در دوران حکومت خان زند تجدید عمارت شد و در آبادی آن کوشش به عمل آمد.
در فارسنامهء ناصری،وصف این باغ بدینگونه آمده است:
باغ جهاننما در جانب صبوی شیراز به مسافت میلی کمتر، حضرت کریم خان زند در سال هزار و صد و هشتادواند حصاری از آجر و گچ بر مبذر سیصد من بذر گندم کشید و انواع درختها را در آن کاشته عمارتی معروف به کلاهفرنگی در میان از آجر و گچ در نهایت استحکام ساخته که از صدمهء چندین زلزله آسیبی به حصار و عمارت آن نرسیده است؛و در داخل باغ،چهار خیابان از سروهای آزاد ساخته و تاکنون که نزدیک به صدوبیست سال از کاشتن آنها گذشته،به خرمی و تنومندی باقی است.چنان سر بر فلک بوده است، سروش که باشد نسر طایر یک تذروش.و در جلو قبلی این باغ به ده ذرع باغی دیگر کوچکتر از آن با حصار گچ و آجر بساخت.و چون سطح داخلی این باغ به اندازهء چهار ذرع از سطح زمین آن باغ شیب داشته، سردر آن مساوی سطح زمین آن و این دو باغ در دو مرتبه افتادهاند.29
نویسنده گوید بعدها این باغ به ملکیت خانوادهء دهقان درآمد و قبر دهقان بزرگ این خانواده نیز در همین باغ میباشد.در اوایل سلطنت رضاشاه،قرار شد سرمایهداران شیرازی نخستین کارخانهء نخریسی را دایر کنند؛باغ جنوبی جهاننما،که زمین آن پستتر است،برای این منظور انتخاب شد و نخستین کارخانهء نخریسی در آنجا دایر گردید.لرد کرزن،سیاستمدار معروف انگلیس که دربارهء ایران کتاب مشروحی به نام ایران و قضیهء ایران نوشته،باغ جهاننما را اینگونه توصیف کرده است:
در سمت دیگر جادهء اصفهان به شیراز،قدری بالاتر از حافظیه،باغ جهاننماست،که در زمان کریم خان باغ وکیلی نام داشت و در عهد فتح علیشاه،هنگامی که او والی فارس بود،اسمش را تغییر دادند و عمارتی تابستانی در آنجا ساختند،شامل محوطهء محصور در حدود 002 یارد،که حالا چند درخت دارد و رو به خرابی است.در اوایل این قرن،عمارت مرکزی آن،یا کلاهفرنگی،وضع مرتبی داشت و مختص اقامتگاه افراد عالیرتبهء انگلیس بود؛از آن جمله سی.جی.ریچ،مأمور مقیم بریتانیا در بغداد که در کردستان اکتشافاتی کرده بود[و]در 5 اکتبر 1821 از مرض وبا درگذشت و در باغ همانجا مدفون شد.30
جکسن در سفرنامهء خود هنگام توصیف از قبر حافظ گوید:
تختهسنگ مستطیلی از مرمر به جای سنگ قبر اصلی مزار را میپوشاند؛و گویند سنگ قبر اصلی را کریم خان زند پس از تعویض دستور داد تا در باغ جهاننما بگذارند.31
در خاتمه،وصف فرصت الدولهء شیرازی را از باغ جهاننما از کتاب آثار عجم میآوریم:
باغ جهاننما در برابر باغ نو مذکور واقع شده بنیانش از کریمخان زند است.در وسط حقیقی آن گلگشت، عمارتی است هشت.در میانش حوضی است از سنگ مرمر و در فضای باغ نیز دو حوض و آبشارهای بیمر. چهار خیابان دارد،که در آنها سروهای سهی بهقطار است.جناب مؤتمنالملک،ولد ارجمند صاحبدیوان که سابقا در ذکر کمین23نام نامیاش برده شد،از دولت متصرف شده به مرمتش کوشیده آبادش ساخته؛و در جلو باغ مذکور،که تفصیلش گذشت،نزدیک تکیهء حافظیه،باغی دیگر است متصل به آن،به اینطور که سر دیوار این باغ مساوی است با زمین باغ جهاننمای اول یعنی این باغ در گودی واقع شده اشجارش همه انار است این را جهاننمای پائین میگویند که هم کریم خان وکیل ساخته33و در جنب آن ایضا باغی دیگر که نارنجستان است،جناب مؤتمنالملک مذکور غرس نموده و جدیدالاحداث است.34*
کتابنامه
برهان قاطع،تصحیح محمد معین.
پیرنیا،مشیر الدوله.ایران باستان،تهران،شرکت سهامی کتابهای جیبی.
پیرنیا،محمد کریم.تاریخ بافت قدیمی شیراز.
جکسن.ایران در گذشته و حال،ترجمهء منوچهر امیری و فریدون بدرهای.
فرصت الدوله شیرازی.آثار عجم.
زرکوب شیرازی،ابو لعباس احمد بن ابی الخیر.شیرازنامه،تصحیح بهمن کریمی.
براون،ادوارد.از سعدی تا جامی،ترجمهء علی اصغر حکمت.
معین الدین نطنزی.منتخب التواریخ.
شرف الدین علی یزدی.ظفرنامه.
میرزا محمد کلانتر.روزنامهء میرزا محمد کلانتر فارس،تهران،5231.
فرانکلین،ویلیام.مشاهدات سفر از بنگال به ایران.
فسائی،حاج میرزا حسن خان.فارسنامهء ناصری.
کرزن.ایران و قضیهء ایران،ترجمهء وحید.
Browne,Edward G.A Year among the Persians,London.
Pope A.U.and Ph.Ackerman.Survey of Persian Art.
Chardin,Jean.Voyages,Paris.
پینوشتها:
(1)-از آقای مهندس احمد کبیری،که از ایشان سپاسگزاریم.-گلستان هنر
(2)-نک:پوپ،بررسی هنر ایران،ج 3،ص 7241.
(3)-نک:مشیر الدوله پیرنیا،ایران باستان،ج 1،ص 391.
(4)-برهان قاطع،ج 3،ص 4541.
(5)-نک:پوپ،همان،ج 3،ص 7241 و 8241.
(6)-نک:محمد کریم پیرنیا،تاریخ بافت قدیمی شیراز،ص 31.
(7)-نک:همان،ص 01 و 11.
(8)-شاردن،سیاحتنامه(چاپ پاریس)،ج 8،ص 63402.
(9)-جکسن،ایران در گذشته و حال،ص 773.
(10)-نک:فرصت الدوله شیرازی،آثار عجم،ص 515 و 715.
(11)-زرکوب شیرازی،شیرازنامه،ص 48.
(12)-[علی اصغر حکمت در مقدمهء]ادوارد براون،از سعدی تا جامی، ص 873.
(13)-مقصود از مسجد سلیمان قصر ابو نصر به فاصله دو کیلومتری قلعه بندر به طرف شرق است.
(14)-زرکوب شیرازی،همان،ص 62.
(15)-فرصت الدوله شیرازی،همان،ص 624.
(61)-معین الدین نطنزی،منتخب التواریخ،ص 781.
(71)-شرف الدین علی یزدی،ظفرنامه،ج 1،ص 934.
(81)-همان،ص 244.
(91)-ادوارد براون،همان،ص 952.
(20)-«ذکر احداث باغ دلگشای و عمارت قصر فرحافزای:در اول پاییز همان سال،سنه تسع و تسعین و سبعمائه،حضرت صاحبقران فرمان داد که بر کنار مرغزار کانگل،که در نزاهت و طراوت از باغ ارم دلگشایتر و از بستان فردوس فرحافزایتر افتاده،باغی احداث نمایند[...].از مهندسان دانشور و بنایان صاحبهنر که از خاور تا باختر از هر مملکت و کشور به مستقر سریر خلافتمصیر جمع بودند، به ساعتی خجسته و طالعی فرخنده بر حسب اشارت علّیه،در آن محل بنیاد باغی نهادند مربع،هر ضلعی هزاروپانصد گز شرعی،و در میان هریک از آن ارکان اربعه دروازه عالی گشاده،طاقهای آن به سقف مقرنس سپهر برافراشته شد و به انواع زینت از کاشیکاری و غیر از آن نگاشته گشت و به هر گوشهای از چهار رکن آن برجی که سر به آشیان نر طایر برافروخته و آن را به صنعت کاشیآرایی در غایت تکلف و زیبایی پرداخته و عرصه باغ را به طریق هندسه به گدارهای مربع و چمنهای مسدس و مثلث بخش کرده.فرمان شد که در حواشی گدارهای آن سفیدار نشانند و مسدسها و مثلثهای اطرافش به اصناف درختان میوهدار و انواع اشجار به ازهار و اثمار بیارایند.و چون به نهایت خوبی و دلگشایی تمام شد،به زبان اقبال بیانتقالش باغ دلگشای نام شد،تا اسم مطابق مسما باشد؛و در میان آن،طرح اساسی انداختند مشتمل بر سه طاق رفیع و قبه منیع و به رفعت منزلت و علو شأن و زیب و دلفریبی حشمت ثابتبنیان افراخته و پرداخته گشت.»-شرف الدین علی یزدی،همان،ج 2،ص 31.
(12)-علی اصغر حکمت در:ادوارد براون،همان،پینوشت ص 952 و062 و 162.
(22)-میرزا محمد کلانتر،روزنامهء میرزا محمد کلانتر فارس،ص 8 و 9.
(32)-همان،ص 46 و 56.
(42)-ویلیام فرانکلین،مشاهدات سفر از بنگال به ایران،ص 89 و 99.
(52)-حاج میرزا حسن خان فسائی،فارسنامهء ناصری،ص 661.
(62)- Browne,A Year among the Persians,pp.283,294, 300.
(72)-زرکوب شیرازی،همان،ص 6،نقلشده در محمد کریم پیرنیا، تاریخ بافت قدیمی شیراز،ص 02.
(82)-پیرنیا،تاریخ بافت قدیمی شیراز،ص 451.
(92)-فسائی،همان،ص 561.
(03)-کرزن،ایران و قضیه ایران،ج 2،ص 821.
(13)-جکسن،سفرنامه جکسن،ص 383.
(23)-کمین:از روستاهای تابع شیراز.-و.
(33)-این همان باغی است که تبدیل به کارخانه نساجی شده است.
(43)-فرصت الدوله شیرازی،همان،ص 715.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/361307?sta=%d8%b4%db%8c%d8%b...
پایگاه مجلات تخصصی نور
بررسی صنعت گردشگری در استان فارس
فرانک دهقان و محمد رضا شهسوار*
استان فارس با بیش از 7431 اثر تاریخی ثبت شده ملی،دو اثر تاریخی ثبت شده جهانی (تخت جمشید و پاسارگاد)،004 جاذبه طبیعی،بافت بومی و فرهنگهای متنوع به عنوان یکی از قطبهای گردشگری کشور شرایط بسیار مناسبی را برای جذب طبیعتگردان و گردشگران فراهم نموده است به گونهای که طی پنج سال گذشته تا کنون از نظر ورود گردشگران خارجی،مقام اول را در بین استانهای مختلف کشور داشته است اما آمار و ارقام نشاندهنده آن است که با وجود این قابلیتهای بینظیر طی برنامه سوم توسعه سهم درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری از کل کشور تا 4/5 درصد فراتر نرفته و از درآمد 3 میلیارد و 068 میلیون دلاری که طی این پنج سال نصب کشور شده سهم استان در حدود 002 میلیون دلار(کمتر از 5 درصد)بوده است.
در این گزارش روند ورود گردشگران خارجی به استان به تفکیک جنس،سن،شغل و درآمدهای ارزی حاصل از ورود گردشگر بررسی شده و قابلیتها و امکانات فارس در زمینه جذب گردشگر و همچنین تنگناهای موجود مورد توجه قرار گرفته است.در پایان پیشنهاد میشود به منظور بهبود و رشد این صنعت در استان اطلاعات جامع و کاملی از تمام اماکن باستانی،تاریخی،فرهنگی و تفریحی در قالب فیلم و عکس توسط سازمانهای مربوط مانند میراث فرهنگی و گردشگری در فصول مختلف و با موضوعات متنوع تهیه گردد و برگزاری نمایشگاههای بزرگ در کشورهای گردشگرپذیر و موفق در این زمینه و تبلیغات حضوری و فروش محصولات داخلی و صنایع دستی در سرلوحه وظایف قرار گیرد.
واژههای کلیدی:
صنعت گردشگری،استان فارس.
1.مقدمه
امروزه صنعت گردشگری در جهان توسعه فراوانی یافته و بسیاری از کشورها با بهرهگیری از این صنعت توانستهاند وضع خود را تا حد در خور توجهی بهبود بخشند و به حل مشکلات اقتصادی از نظیر پایین بودن سطح درآمد سرانه،بیکاری و کمبود درآمدهای ارزی بپردازند.به طوری که در حال حاضر درآمد حاصل از صنعت گردشگری حدود شش درصد صادرات جهان را تشکیل میدهد.این صنعت برای کشورهای در حال توسعه به ویژه کشورهای تک محصولی یکی از راهکارهای ایجاد اشتغال به شمار میرود.طبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری (WTO) در (*)کارشناسان اقتصادی سازمان امور اقتصادی و دارایی فارس سال 3002 حدود 527 میلیون گردشگر به کشورهای مختلف سفر کرده و حدود 544 میلیارد دلار هزینه کردهاند و تا سال 0202 شمار گردشگران جهان به 1/5 میلیارد نفر خواهد رسید و حدود دو تریلیون دلار خرج خواهند کرد.آمارها نشان میدهد که فعالیتهای اقتصادی سفر و جهانگردی بین سالهای 0002 و 0102 دارای رشدی معادل 4/2 درصد در هرسال خواهد بود و پیشبینی میشود میزان تولید ناخالص داخلی صنعت گردشگری در خاورمیانه به 3/2 میلیارد دلار برسد و تا سال 4102 این میزان از رشد معادل 9/3 در سال برخوردار باشد.این مطالب به این نکته اشاره دارد که کشورهای مختلف جهان در پرتو توانمندیهای گوناگون و جاذبههای متنوع فرهنگی و اکوتوریستی در صدد جلب جهانگردان و کسب درآمد ارزی هستند.
کشور ما به تصدیق سازمان یونسکو از نظر دارا بودن ابنیه و آثار تاریخی جزو 9 کشور نخست دنیا محسوب میشود و از نظر جاذبههای اکوتوریستی در میان 01 کشور برتر دنیا قرار دارد.این در حالی است که متناسب با این قابلیتها باید از درآمد 0007 میلیارد دلاری توریسم بهره ببردو سهم آن حد اقل پنج درصد از این درآمد باشد اما درآمد ایرا بسیار کمتر بوده و در واقع کمتر از 0/2 درصد است.آمارها و مستندات موجود در سازمان مدیریت و برنامهریزی نشاندهنده آن است که طی سالهای برنامه سوم توسعه،عملکردها در مورد جذب توریسم ضعیف بوده است به نحوی که در سال 9731 فقط 176 میلیون دلار،سال 0831 حدود 007 میلیون دلار،سال 1831 معادل 297 میلیون دلار،سال 2831 معادل 357 میلیون دلار و در سال 3831 نیز 059 میلیون دلار در آمد از طریق گردشگری نصیب کشورمان شده است و باعث شده که از این نظر در رتبه 29 جهان قرار بگیریم، حال آنکه با توجه به اتکای بیش از حد اقتصاد ایران به صادرات نفت خام و آسیبپذیری فراوان آن در اثر تغییرات قیمت نفت و سایر شرکتهای اقتصادی و غیر اقتصادی،توسعه صنعت گردشگری تا حد زیادی میتواند موجب کاهش این آسیبپذیری شود و سیاستگذاران اقتصادی را نیز در رویارویی با مشکلات جاری نظیر کمبود درآمدهای ارزی،پایین بودن سطح درآمد جامعه،پایین بودن صادرات غیر نفتی و مشکل بیکاری کمک کند.
استان فارس با گستره 421 هزار کیلو متری(در حدود 7/5 درصد از مساحت کل کشور)در جنوب منطقه مرکزی ایران وقع گردیده است و با برخورداری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ممتاز، مراکز مذهبی و بقاع متبرکه،شهرهای باستانی با قدمت تاریخی و شگفتیهای شیوههای معیشتی کوچنشینی و جاذبههای طبیعتگردی،آن به عنوان یکی از قطبهای گردشگری کشور شرایط بسیار مناسبی را فراهم نموده است.بیش از 7431 اثر تاریخی ثبتشده ملی،دو اثر تاریخی ثبت شده جهانی(تخت جمشید و پاسارگاد)،004 جاذبه طبیعی،بافت و بومی و فرهنگهای متنوع از جاذبههای بسیار مهم گردشگری استان میباشد که همواره باعث جذب گردشگران زیادی بوده است،به گونهای که طی پنج سال گذشته تا کنون از نظر ورود گردشگران خارجی مقام اول را در بین استانهای مختلف کشور داشته است.به این ترتیب استان فارس در تأمین سهم بایسته ایران از درآمد گردشگری که در جهت تحقق آن تلاش میشود میتواند نقش مؤثری ایفا کند،به ویژه آنکه در چارچوب سیاستهای توسعه بلندمدت استان،میران فرهنگی و گردشگری،به عنوان یکی از محورهای توسعه استان تعریف شده است.
بدون شک میتوان ادعا کرد بینظیرترین و با شکوهترین آثار باستانی در این استان قرار دارد و بسیاری از منابع طبیعی و حیات وحبش و جلوههای طبیعی استان در کشور بیمانند است ولی نگاهی به آمارها طی این سالها گویای حقیقتی تلخ است و موارد یادشده در مورد صنعت گردشگری کشور در استان نیز نمودی روشنتر پیدا میکند.با توجه به آمارهای برنامه سوم سهم گردشگری استان طی سالهای 3831-9731 از 4/5 درصد فراتر نرفته است و از درآمد 3 میلیارد و 068 میلیون دلاری که طی این پنج سال نصیب کشور شده سهم استان کمتر از پنج درصد بوده است.حتی میتوان گفت استان فارس با داشتن آثار تاریخی باستانی که شماری از آن ثبت جهانی نیز شده است،در صنعت گردشگری جهان سهمی کمتر از 0/000/5 درصد دارد.به نظر میرسد که توجه به این بخش در اقتصاد استان تأثیر زیادی در بهبود وضع اقتصادی استان،افزایش اشتغال و درآمد سرانه و در نهایت توسعه استان خواهد داشت.محقق شدن این اهداف نیز بدون توجه بیشتر مسئولان و ایجاد امکانات گردشگری و زیربناهای لازم و ایجاد زمینه جذب گردشگر و معرفی جاذبههای باستانی،فرهنگی و طبیعی امکانپذیر نخواهد بود.
سدر نوشتار حاضر روند ورود گردشگران خارجی به تفکیک جنس،سن،شغل و سایر موارد، همچنین درآمدهای ارزی حاصل از آن طی سالهای اخیر بررسی شده است و با یادآوری قابلیتها و امکانات استان فارس در زمینه جلب گردشگر،تنگناها و محدودیتهای موجود مورد توجه قرار گرفته است.در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود وضع بخش جهانگردی استان ارائه شده است.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/321286?sta=%d8%aa%d9%88%d8%b...
ایران هتل آنلاین
جاذبه های گردشگری شیراز
آرامگاه خواجو کرمانی
آرامگاه خواجو در شمال شیراز، در دامنه کوه صبوی و در ابتدای جاده شیراز - اصفهان، در تنگ الله اکبر قرار گرفته است. قبر وی مشرف بر دروازه قرآن می باشد. آب چشمه معروف رکناباد نیز از کنار مقبره خواجو می گذرد.
این آرامگاه در سال 1315 شمسی با اعتبارات اداره فرهنگ فارس ساخته شد. محل آرامگاه در محوطه ای بدون سقف قرار دارد. در وسط صفه آن سنگ قبری است که بالای آن محدب و دارای برآمدگی است. روی این سنگ کتیبه ای که بیانگر قبر خواجو باشد وجود ندارد. فقط بالای سنگ عبارت: کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام به خط ثلث نوشته شده است.
در بالا و پایین قبر نیز دو ستون سنگی کوتاه قرار دارد که طبق رسم آن زمان در بالا و پایین قبور عرفا و شعرا وجود داشته است. در سال 1337 شمسی اداره باستان شناسی فارس اقدام به ساخت یک اطاق در قسمت شمالی محوطه آرامگاه کرد. در پیشانی این اطاق دو غزل از غزلیات خواجو به خط نستعلیق بر روی کاشی های آنجا نوشته شده است. با این مطلع:
دوش می کردم سؤال از جان که آن جانانه کو؟ گفت: بگذر زان بت پیمان شکن پیمانه کو؟ ...
و دیگر به مطلع
صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم ...
که هم اینک این اتاق تبدیل به فرهنگسرای خواجو گردیده است.
کمی بالاتر از مقبره خواجو 3 غار به چشم می خورد. یکی از آنها غاری است که محل عبادت و ریاضت زهاد و مشایخ بوده و خواجو نیز مدتی در آن جا به عبادت مشغول بوده است.
غار دیگر که در دهانه آن طاقی ضربی از نوع طاق کجاوه ای از سنگ و آجر زده شده محل قبر خواجه عمادالدین محمود، وزیر معروف شاه شیخ ابواسحاق اینجو است.
در کنار این غار نقش برجسته ای از جنگ رستم و شیر دیده می شود که به دستور حسینعلی میرزا فرمانفرمای فارس در سال 1218 ه.ق ساخته شده است. در کنار آن نیز نقش برجسته ناتمامی از فتحعلی شاه قاجار و دو تن از پسرانش به چشم می خورد. در دو طرف این نقش برجسته دو نیم ستون به سبک ستون های دوره زندیه در درون کوه کار شده است.
در سال 1370 به همت دانشکده ادبیات دانشگاه کرمان، کنگره بزرگداشت خواجو در کرمان برگزار شد و مراسم اختتامیه این کنگره در شیراز انجام شد. با همین انگیزه به همت شهرداری شیراز و استانداری فارس، آرامگاه خواجو مرمت و بازسازی شده که شامل بازسازی کف و بدنه و ایجاد یک سری دیواره های عمودی با مصالح سنگ است. هم چنین مجسمه ای از سر و صورت خواجه از سنگ تراشیده شده، در این مکان قرار گرفته است. بنای آرامگاه خواجوی کرمانی به شماره 916 در فهرست آثار تاریخی به ثبت رسید.
بازار وکیل
از بازارهای شیراز است که در زمان کریم خان زند (1172 - 1193 ه.ق) در شرق شیراز در محله درب شاهزاده، در کنار مسجد وکیل و در شرق میدان شهدا احداث شده است.
معماری این بنا بر گرفته از بازار قیصریه لار و همچون بازارچه بلند اصفهان ساخته شاه عباس کبیر است اما عرض بازار وکیل بیش از سایر بازارهاست. همچنین 74 دهانه طاق ضربی بازار با ارتفاع بیش از 11 متر مرتفع تر از طاق سایر بازارهاست که البته هم اینک به علت خاکریزی کف بازار، ارتفاع طاق ها به ده متر تقلیل یافته است.
این بازار که از نظرمعماری دارای سه فضای عبور و مرور (فضایی برای گذر مشتریان)، حریم مغازه (به ارتفاع تقریبی 2 پله بالاتر از سطح زمین)، فضای مغازه (محل فروش) است. دارای پنج در بزرگ است که در چهار سوی آن قرار گرفته است. هم چنین شامل دو رشته شمالی - جنوبی و شرقی - غربی است که چون صلیبی یکدیگر را قطع کرده اند. در تقاطع این دو رشته چهار سوق قرار گرفته است که بر روی یک هشتی قرار دارد. این چهار سوق دارای طاق بزرگ ضربی محکمی است و در پای طاق نیز چند ترنج آجرکاری شده است.
در هشتی نیز مغازه هایی چهارگوش در دو طبقه وجود دارد.
ضلع شمالی - جنوبی بازار از دروازه اصفهان شروع می شود و تا کوچه جنوبی سرای مشیر ادامه می یابد. در دو طرف این راسته هر قسمت 41 جفت (82 باب) مغازه وجود دارد که در جلو هر یک سکویی از قطعات سنگی بزرگ که بر روی آن، ترنج هایی برجسته حجاری شده است. در این بازار برای مصونیت از رطوبت، مغازه ها را در حدود یک متر فراتر از سطح زمین ساخته اند. مغازه ها اغلب دارای پستو بوده و در دو طبقه طراحی شده اند.
در شمال شرقی این راسته، چند کاروانسرای قدیمی به نام های روغنی، گمرک و احمدی ساخته شده است که در ورودی آنها در درون بازار است. هر یک از این کاروانسراها دارای چندین حجره می باشند.
راسته شمالی - جنوبی را بازار بزازان نیز نامیده اند. در سال 1315 به علت گسترش خیابان زند 11 حجره از حجره های این ضلع از بین رفته است.
ضلع شرقی - غربی نیز دارای دو بخش است:
1. قسمت شرقی چهار سوق که آن را بازار علاقه بندان می نامند. این بخش دارای 19 جفت مغازه است که هم اینک مرکز فرش است و مغازه های عطاری نیز در این قسمت یافت می شود.
2. قسمت غربی چهارسوق که آن را بازار ترکش دوزها می نامند و دارای 10 جفت مغازه است که هم اینک مرکز فروش فرش های ایرانی است.
در ضلع جنوبی چهارسوق در موازات با بازار ترکش دوزها، بازار دیگری قرار دارد که مدخل آن در جلو سر در مسجد وکیل است و به بازار شمشیرگرها معروف است. این بازار نیز دارای 11 جفت مغازه است.
در زیر چهار سوق، حوض بزرگی از سنگ مرمر قرار داشته که آب آن از مجرایی که از زیر بازار ترکش دوزها می گذشته، تأمین می شده است. این مجرا به صورت طاق ضربی است و از آجر و ساروج ساخته شده است و هم اینک نیز وجود دارد اما حوض مریری به علت بالا آمدن کف بازار، از بین رفته است.
سیستم تهویه هوا به علت ارتفاع زیاد سقف طاق و تویزه ای بازار کامل بوده. این امر به وسیله بادگیرهایی ساده انجام می گرفته هم چنین دریچه ها و روزنه هایی به نام جامخانه یا هورنور در زیر سقف تعبیه شده بوده که هوا و نور کافی را به بازار می رسانند اما هم اینک پس از مرمت، این روزنه ها بسته شده اند. هم اینک در بالای مغازه ها مشبک هایی جهت تهویه هوا و روشنایی وجود دارد.
در ورودی جنوب این بازار در سال 1368 از جانب میراث فرهنگی، اندکی پی بندی شده است. سیم کشی جدید برق مغازه ها از یک طرف بازار به دیگر سو، چهره قدیمی بازار را مخدوش نموده است.
سازمان میراث فرهنگی، بازار وکیل را در تیرماه 1315 با شماره 924 به ثبت رسانده است.
ارگ کریمخانی
ارگ کریمخانی قصر سلطنتی و اندرونی کریم خان زند (م. 1193) حاکم شیراز بوده است که در سال 1180 ه.ق به دستور وی ساخته شد و در حال حاضر در شمال شرقی شیراز، در حوالی میدان شهدا واقع شده است.
کریم خان زند برای ساختن قصر خود ماهرترین سنگ تراشان، معماران و هنرمندان آن عصر را به شیراز دعوت کرد و بهترین نوع مصالح را از شهرها و کشورهای مختلف خریداری نمود و در اختیار کارگران قرار داد. در مدت زمان کوتاهی بنای ارگ ساخته شد.
میدان کریم خانی به عنوان تأسیسات و ارسن شهری شامل سه بخش می شد:
1. بخش سیاسی که شامل عمارت کلاه فرنگی و دیوانخانه بود.
2. بخش اقتصادی که شامل بازار وکیل می شد.
3. بخش نظامی که شامل میدان مشق می شد.
در این میدان، ارگ به عنوان خانه پادشاه و هسته اصلی میدان عمل می کرد. درساختن ارگ، معماری نظامی و معماری مسکونی هر دو با هم به کار رفته است چرا که ارگ خانه پادشاه می بود و باید از ضریب امنیتی بالایی برخوردار باشد. بنابراین دیواره های بیرونی که همانند دیوارهای یک قلعه نظامی است، بسیار مرتفع است.دیواره بنا در پایین 3 متر ضخامت دارد و به صورت مخروط ناقص بالا رفته و ضخامت آن در بالا به 2.8 متر می رسد. و در قسمت بالا دیوارکی جانپناه دارد که محل استقرار سربازان بوده، تیرکش هایی نیز در این دیوار تعبیه شده که برخی کوچک هستند و حالت مورب دارند که محل قرار دادن تفنگ و اسلحه بوده و دیگر سوراخ های بزرگتری که برای راندن دشمن بوده است. هشتی ورودی آن فضای بزرگی است که یک در به باره بند (اصطبل) داشته و در حال حاضر مکان فروش بلیط است و در مقابل دری دارد که به پشت بام می رفته. همچنین در داخل هشتی چند طاق نما برای نشستن وجود دارد. هشتی ارگ نسبت به هشتی دیگر خانه ها تزیینات کمتری دارد. در قسمت باره بند اتاق هایی مخصوص سر مهتر وجود داشته که هم اینک ویران شده است. این مکان در زمان پهلوی به عنوان زندان زنان مورد استفاده قرار گرفت، در وسط آن ساختمانی احداث شده بود که به هنگام مرمت ویران شد.
4. حیاط خلوت در پای 4 برج وجود دارد که حالت خدماتی دارند، بجز یکی از آنها که به هشتی راه می یابد و در واقع باره بند بوده. این اطاق که .........؟ اتاق و دستشویی داشته، مخصوص خدمه بوده. برج ها دارای سه طبقه اندکی راه آنها از درون همین حیاط خلوت هاست. از داخل حیاط پلکانی به طبقه دوم می رود و از آنجا به وسیله یک رشته پلکان به طبقه سوم می روند یعنی از طبقه اول به طبقه دوم راهی وجود ندارد. در حمام داخل ارگ از طریق یکی از همین حیاط خلوت ها بوده که بعداً در دیگری از داخل خود حیاط ارگ به حمام گشوده می شود. این حمام همانند سایر حمام ها دارای سر بینه و گره خانه است. سر بینه آن نیز شامل یک رختکن و یک حوض چندضلعی در وسط می باشد که به وسیله آهکبری تزیین شده است. از آنجا نیز وارد برزخ سوم شده که یک راه به واجبی خانه و یک راه به تخت گرم خانه حمام دارد. در درون گرمخانه سر در خزینه وجود دارد. در زیر خزینه آب گرم تون حمام قرار گرفته است.
ارگ کریمخانی قلعه ای مستطیل شکل است که در هر یک از اضلاع آن برجی از آجر به ارتفاع 15 متر ساخته شده است. مابین اضلاع شمالی، جنوبی و غربی، ایوان بزرگی متشکل از یک تالار و 2 اتاق سه دری بزرگ قرار دارد.
در جلو هر سه ایوان مزبور دو ستون سنگی محکم به ارتفاع 8 الی 9 متر به چشم می خورد. همچنین طبق معماری دوران زندیه حوضی 4 گوش در جلو هر ایوان ساخته شده است که آب آنها از آب رکناباد تأمین می شده.
ضلع شرقی ارگ دیوار بلندی است که درب ورودی در وسط آن قرار دارد. بر بالای سردر ورودی صحنه ای از جنگ رستم و دیو سفید به وسیله کاشی های هفت رنگ لعابدار تصویر شده است.
حمام خصوصی پادشاه و راهرو و اتاق نگهبانان نیز در پشت همین دیوار ساخته شده اند. در جلو این ایوان نیز دو ستون چوبی قرار دارد و حوضی چهارگوش نیز در جلو ایوان خودنمایی می کند. مساحت حیاط قصر 12.8 × 93.6 متر است.
شالوده و دیوارهای ارگ از سنگ ساخته شده اند و برای ساختن بقیه بنا از خشت پخته استفاده شده است. تزیینات داخلی، شامل قاب ها، ازاره هایی از سنگ مرمر یزد و تبریز و آیینه های بزرگی از روسیه، ترکیه عثمانی و اروپاست. نقاشی قسمت های بالا و سقف اتاق ها با آب طلا و لاجورد و رنگ های گیاهی و معدنی رنگ آمیزی شده اند. نقش های اطاق ها اغلب گل و گیاه و به شکل ترنج و اسلیمی است. ارگ از نوع بناهای سه ایوانه است که ضلع ورودی آن به بخش خدماتی اختصاص دارد.
پس از منقرض شدن حکومت زندیه و روی کار آمدن سلسله قاجاریه ارگ به دارالحکومه تبدیل شد و مکانی برای استقرار یافتن والیان و حاکمان فارس گردید و تا اوایل سلطنت پهلوی نیز وضع به همین منوال بود. در زمان استانداری شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما (متولد 1236 ، متوفی 1318 ه.ش) به دستور وی کاشی کاری های ارگ ترمیم شد.
در واقع در زمان حکومت قاجاریه به دلیل خصومت قاجاریان با زندیان، نقاشی ها و کاشی کاری های زندیه کلنگی شدند و نقاشی ها و تزئینات قاجاریه جای آن را گرفتند. امروزه یکی از ارکان مرمت بناهای زندیه آن است که نقاشی ها و تزیینات آنها را از زیر نقاشی های قاجاریه بیرون آورده و به نمایش بگذارند.
در زمان سلطنت رضاخان پهلوی بین سال های 1320-1304 و بعد از آن ارگ به عنوان زندان بزرگ شهر در اختیار شهربانی قرار گرفت. در طول این مدت تمام آثار نقاشی و مقرنس کاری اتاق ها را با گچ پوشاندند و اکثر اتاق ها و تالارها به وسیله چندین دیوار به صورت سلول های کوچکی در آمد.
در سال 1350 ساختمان ارگ در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت و کار مرمت و بازسازی آن مورد توجه قرار گرفت. بازسازی بنا در سال 1356 آغاز شد. در بازسازی ارگ برای حفظ اصالت بنا دقت فراوانی شده و نقاشی های زیبای آن از زیر گچ کاری ها بیرون آمده است.
ارگ کریمخانی در سال ...؟ ذیل شماره 918 در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
نارنجستان قوام
باغ قوام از عمارات دوره قاجاریه شیراز است که در محله بالاکفت و در قسمت شرقی انتهای خیابان لطفعلی خان زند واقع است. احداث این بنا توسط علی محمد خان قوام الملک 1267-1257 شروع شده و در حدود سال 1300 ه.ق. توسط میرزا محمدرضا خان نوه قوام الملک اول و پدربزرگ قوام تکمیل شده است. این بنا یک بار توسط ابراهیم قوام مورد مرمت قرار گرفته است.
ساختمان نارنجستان در حدود 940 متر مربع در زمینی به مساحت 3500 متر در دو قسمت شمالی و جنوبی بناشد، باقی مانده آن در حدود 2560 متر محوطه سازی شده. این بنا با 3085 متر مساحت، در دوره قاجاریه به بیرونی معروف بوده و با عمارت اندرونی که همان خانه زینت الملوک بوده و در طرف غرب آن بنا قرار گرفته کوچه ای فاصله داشته است که توسط راه زیرزمینی بدان راه می یافتند.
از ویژگی های این مجموعه عمود بودن محور بیرونی و اندرونی آن بر یکدیگر است. این عمارت بیرونی به منظور انجام امور تجاری و نیز برگزاری تشریفات و جشن ها و استراحت و پذیرایی از میهمانان ساخته شده است.
در ورودی اصلی باغ رو به جنوب در راستای محور اصلی بنا به یک دالان یا هشتی گشوده می شود. سر در ورودی آن دارای تزئینات آجرکاری است. بر پیشانی در ورودی کتیبه ای از سنگ مرمر سرخ رنگ شامل آیاتی از قرآن قرار گرفته که در دو طرف آن ابیاتی از آسوده شیرازی درباره بانی باغ و تاریخ احداث آن حجاری شده است. هم چنین تاریخ سال 1305 ه.ق در این قسمت دیده می شود. بر روی ازاره سنگی دو طرف درگاه، نقش دو سرباز تفنگ به دست دوره قاجاریه، حجاری شده است. در ورودی از چوب ساج است که بر روی آن منبت کاری صورت گرفته است. سقف هشتی یا دالان ورودی آجرکاری و کاشی کاری به صورت ستاره و مقرنس کاری گچی شده است. در پشت دالان (رو به حیاط) تصویری از سه خدمتکار که گلاب و شراب و شربت به دست دارند، کاشی کاری شده است.
این هشتی به وسیله دو راهرو به محوطه باغ ارتباط می یابد. این باغ در سه ضلع شمالی، شرقی و جنوبی دارای ساختمان است و در طول حیاط دارای بیست و یک عدد طاق نما است. در دو طرف هشتی، شش اتاق وجود دارد که در جلو هر یک از آنها ایوان های وسیعی قرار گرفته که در گذشته از این اتاق ها به عنوان دفتر کار استفاده می شده و ایوان های مقابل این اتاق ها نیز جهت اتاق انتظار مورد استفاده قرار می گرفته است. در جلو هر ایوان چهار ستون چوبی و دو نیمه ستون دیده می شود. این ستون های چوبی در دوره قاجاریه منبت کاری شده است. این بخش از عمارت که ضلع جنوبی بنا است دارای دیوارهایی گچ کاری شده است. کف ایوان ها با کاشی های سفید و آبی پوشیده شده است.
ازاره بنا با سنگ پوشیده شده و پنج باب پنجره سنگی حجاری شده، به عنوان نورگیر در جلو ایوان ها نصب شده است. ساختمان جنوبی باغ به وسیله راه پله ای به زمین های طرفین راهروها راه دارد. در وسط این ساختمان یک طاق نمای بزرگ و دو طاق نمای کوچک ایجاد شده که به سبک دوره زندیه، کاشی کاری شده است. در طاق نمای بزرگ نقوش سه تن از خدمتکاران دوره زندیه بر روی کاشی دیده می شود که لباس های بلندی دارند و در دست یکی از آنها قدحی و در دست دیگری جامی است و شخص سوم نیز ظرفی پر از میوه در دست دارد. در بالای این طاق نما دو لچکی کاشی کاری با مناظری از طبیعت و تصویرهایی برگرفته از داستان های شاهنامه (رستم، حضرت سلیمان) و نیز مناظر شکارگاه و تصاویر مینیاتوری دیده می شود. ازاره این بخش از نما از سنگ های سرخ و نقش برجسته هایی برگرفته از تصاویر تخت جمشید تشکیل شده است.
حد فاصل عمارت جنوبی و عمارت اصلی واقع در ضلع شمالی باغ وسیعی وجود دارد که از دوره قاجاریه با نرده آهنی محصور شده است.
ضلع شرقی ساختمان دارای چند اتاق و حیاط کوچکی است که به آشپزخانه و محل اقامت خدمه اختصاص داشته است. در وسط حیاط، ورودی آشپزخانه حوض کوچکی وجود دارد که پاشویی آن از قطعه سنگ هایی سرخ رنگ و بدنه آن از کاشی های فیروزه ای تشکیل شده است. در وسط این حوض نیز فواره ای دیده می شود. در ضلع جنوبی حیاط آشپزخانه ستون سنگی حجاری شده ای به عنوان پایه گلدان وجود دارد.
اما عمارت اصلی این ساختمان در ضلع شمالی آن قرار گرفته است. این عمارت دارای دو طبقه و یک زیرزمین است. در گذشته این زیرزمین به عنوان زندان مورد استفاده قرار می گرفت.
طرح بنای اصلی این عمارت برگرفته از معماری دوره زندیه است. در این عمارت، تالار بزرگی به طول 9 متر، عرض 5.10 متر و ارتفاع 6 متر با ستون هایی بلند مشرف بر حوض واقع در وسط باغ، وجود دارد.
در قسمت شمالی تالار، شاهنشینی وجود دارد که دیوارها و سقف آن آینه کاری و نقاشی شده و کف اتاق از سنگ های مرمر مفروش شده است. این تالار محل پذیرایی میهمانان بوده.
این تالار دارای دو ستون سنگی یک پارچه و بلند است. در دو طرف تالار، راهرویی وجود دارد که به وسیله پلکانی به طبقه دوم متصل می شود. این پله ها به دو بهارخواب متصل است. در هر طرف نیز یک سالن بزرگ و یک اتاق وجود دارد. طبقه دوم این عمارت دارای چهار اتاق است که دوتای آن در عقب واقع شده و دارای هشتی و پنجره هایی مشرف بر ایوان است. بیش از این، این اتاق ها محلی برای اقامت مهمانان بوده است. این مجموعه مشتمل بر دو دستگاه شامل 5 اتاق، چهار دستگاه با دو تا سه اتاق و دو دستگاه هر کدام با دو اتاق و شش اتاق تک است.
دیواره ها و سقف تمام اتاق ها گچ بری و نقاشی شده است. همچنین در این طبقه، دو اتاق وجود دارد که نقاشی هایی بر تیرک هایی چوبی آن ترسیم شده است. نقاشی های سقف ایوان بزرگ و بیشتر اتاق ها غالبا" به وسیله لطفعلی خان صورتگر، نقاش مینیاتوریست آن دوره، انجام شده است.
دو ستون تالار طبقه اول نیز از سنگ مرمر یکپارچه و بدنه استوانه ای و سر ستون های مقرنس کاری شده تشکیل شده است.
در وسط سقف تالار مدالی بزرگ ترسیم شده و در اطراف آن شش منظره بیضی شکل ترسیم شده است. دیواره های اتاق ها نیز با تصاویر گل و بوته، اشکال حیوانات و منظره شکارگاه تزیین شده است. در ناحیه جلویی عمارت اصلی درهای ارسی با شیشه های رنگی دیده می شود. هلالی میان ایوان دو ستونی و شاه نشین هم دارای شیشه های رنگی است. این شیشه های رنگی در دوره قاجاریه از اروپا به ایران آورده شده، صدف های به کار رفته در تزیینات درها نیز از خلیج فارس آورده شده است. ازاره اتاق ها و بخاری دیواری شاه نشین از سنگ های مرمری است که از یزد تبریز و شیراز به دست آمده است. روی این بخاری نقش داریوش هخامنشی حکاکی شده است، اطراف آن نیز مزین به رنگ طلایی است. دو تصویر از محمدرضا خان قوام الملک در دو طرف بالای این بخاری حکاکی شده است. ازاره پایین عمارت، از ازاره سنگی عمارت دیوانخانه کریم خان زند است. بر روی سنگ های ازاره تصاویر سربازان قاجاریه تفنگ به دست، شیر، گور، خرگوش و گل و بوته دیده می شود.
هلالی های بالای عمارت اصلی
بالای عمارت اصلی سه هلالی وجود دارد که در هلالی وسط نقش دو شیر دیده می شود که صفحه ای را نگاه داشته اند، بر روی این صفحه عبارت نصر من ا... و فتح قریب، نگاشته شده است، دو فرشته بر فراز این صفحه قرار گرفته، آن را به دست گرفته اند. در هلالی های کاشی کاری شده طرفین نیز نقش پلنگی دیده می شود که آهویی را شکار کرده است. زمینه این تصاویر مزین به خطوط اسلیمی است. نارنجستان قوام که به دلیل کاشت درخت های نارنج فراوان در آن، بدین نام معروف شده است، از طرف ابراهیم خان به نوه اش شهرام بخشیده شد و شهرام قوام آن را به مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی اهدا کرد. فرح پهلوی مخارج تعمیرات آن را متقبل شد، پس از آن این بنا تبدیل به موزه ای شد که در آن مجموعه ای از کتاب های پروفسور پوپ نگاهداری می شد.
نارنجستان قوام که در ان اثر هفت هنر ایرانی، گچ بری، نقاشی سنتی، آینه کاری، آجرکاری، سنگ تراشی، معرق کاری، و منبت کاری، قابل مشاهده است، در اردیبهشت ماه 1353 با شماره 1073 به ثبت تاریخی رسید.
این بنا در سال 1345 به دانشگاه شیراز واگذار گردید و بین سال های 1348 تا 1358 مورد استفاده مؤسسه آسیایی تحت سرپرستی پروفسور آرتور اپهام پوپ بود. این بنا و برخی از ساختمان های اطراف آن از سال 1378 در اختیار دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز قرار گرفته است.
باغ ارم
در شمال غربی شیراز و در انتهای خیابان ارم و در تقاطع بلوار شرقی - غربی باغ ارم و بلوار شمالی - جنوبی جام جم و آسیاب سه تایی، باغ ارم قرار گرفته است. این باغ به مناسبت عمارت و باغ بزرگی که در گذشته توسط شدادبن عاد پادشاه عربستان به رقابت با بهشت ساخته شده و ارم نامیده شده بود، به باغ ارم مشهور گردیده است.
تاریخ ساخت این باغ را به دروه سلجوقیان نسبت داده اند چرا که در آن زمان، باغ تخت و چند باغ دیگر توسط اتابک قراجه حکمران فارس - که از سوی سنجر شاه سلجوقی به حکومت فارس منصوب شده بود، احداث شد و احتمال ایجاد این باغ به درخواست وی و در آن زمان، زیاد است. همچنین احتمال می رود که این باغ در زمان کریم خان زند مرمت شده باشد.
در اواخر سلسله زندیه، بیش ا ز75 سال این باغ در تصاحب سران ایل قشقایی بود، بنای اولیه عمارت باغ ارم توسط جانی خان قشقایی اولین ایلخان قشقایی و پسرش محمدقلی خان و در زمان فتحعلیشاه قاجار احداث شده است. معماری بنا نیز توسط شخصی به نام حاج محمد حسن که از معماران معروف بود، صورت گرفته است.
در زمان ناصرالدین شاه قاجار، میرزا حسن علی خان نصیرالملک، آن باغ را از خاندان قشقایی خرید و ساختمان کنونی را به جای عمارت قبلی ساخت، اما تزئینات ناتمام باغ پس از فوت حسنعلی خان در سال 1311 توسط ابوالقاسم خان نصیرالملک پایان یافت.
باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملک به پسرش عبدالله قوامی رسید و بعد از مدتی دوباره یکی از خوانین ایل قشقایی به نام محمد ناصر خان آن را خرید.
عمارت اصلی باغ ارم طبق معماری دوره صفویه تا قاجاریه بنا شده است. این ساختمان دارای سه طبقه است که طبقه زیرین دارای حوض خانه ای برای استراحت در روزهای گرم تابستان است که در آن آب نمای زیبایی است و طاق آن با کاشی های هفت رنگ مزین شده است. جوی آبی نیز از وسط آن می گذرد و سپس به آب نمای بزرگ جلوی عمارت می ریزد.
طبقه دوم دارای ایوانی دوستونی با سقف مسطح است که در پشت آن تالاری قرار دارد و دو طرف آن دو راهرو، 4 اتاق در دو طرف راهرو و دو ایوان کوچک و دو طبقه ساخته شده است و بر فراز این دو راهرو، دو گوشواره به عنوان طبقه سوم وجود دارد.
قسمت جلویی ستون های این دو طبقه با کاشی های هفت رنگ مزین به مجالسی از سواران، زنان و گل ها شده است.
طبقه سوم، دارای یک تالار بزرگ مانند تالار طبقه دوم است که پنجره های آن به ایوان اصلی باز می شود. در دو طرف آن ینز دو راهرو وجود دارد. دو ایوان کوچک نیز در هر طرف ایوان بزرگ همانند طبقه سوم قرار دارد.
در پیشانی عمارت، هلالی هایی وجود دارد که به سنتوری معروف است و دارای سه مجلس بزرگ و دو مجلس کوچک کاشیکاری با کاشی های لعابدار رنگی است.
در هلالی میدان که بزرگترین هلالی است، نقش ناصرالدین شاه، سوار بر اسب سفیدی دیده می شود که نیم تاجی نیز در جلو کلاه خویش دارد. در اطراف آن، سه نقش دیگر که برگرفته از داستان های فردوسی و نظامی است، دیده می شود. در دو طرف این مجلس، دو مجلس کوچک وجود دارد که در وسط یکی از آنها نقش داریوش هخامنشی برگرفته از نقوش تخت جمشید وجود دارد. دو مجلس دیگر که در اطراف این مجلس است، تصویر شکار آهویی توسط پلنگی را بر روی کاشی هایی با طرح اسلیمی نشان می دهد. در ضلع شمالی عمارت و چسبیده به آن هشت باب اتاق قرار دارد که در حال حاضر مورد استفاده جهت امور اداری باغ گیاهشناسی ارم است. در پشت ساختمان اصلی، ساختمان و محوطه اندرون قرار دارد. در جلو این عمارت، حوض وسیعی قرار گرفته که با کاشی آبی رنگ کاشی کاری شده است.
ازاره های جلوی عمارت اصلی از سنگ گندمک یکپارچه است که بیش از دو متر بلندی دارد. تعداد آنها 8 تاست که بر روی 6 تای آنها کتیبه هایی از اشعار حافظ، سعدی و شوریده به خط نستعلیق میرزا علینقی شریف شیرازی نوشته شده است. در تخته سنگ آهکی نیز نقشی وجود دارد و در وسط آنها پنجره آهنی قرار گرفته. این نقوش که تقلیدی از نقوش تخت جمشید است، تصویر مردی نیزه به دست با لباس و کلاه یک مرد عشایری را نشان می دهد.
در سال های 50-1345 ه. ش. این باغ در زیر نظر مسؤولین دانشگاه شیراز تعمیر شد. هم چنین در سال 1358 به وسیله سازمان میراث فرهنگی مرمت گردید، هم اکنون این باغ به عنوان باغ گیاهشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. این باغ در تاریخ 1353.8.12 به ثبت تاریخی رسیده است.
دروازه قرآن
در شیراز، در نزدیکی تنگ الله اکبر و در میان کوه های باباکوهی و چهل مقام واقع شده است. وجه تسمیه این دروازه وجود قرآنی بر بالای طاقی مرتفع است. این دروازه شامل یک طاق مرتفع از نوع طاق کجاوه ای در وسط دور طاق با ارتفاع کم در طرفین است. این طاق در زمان حکومت عضدالدوله دیلمی در فارس، ساخته شد و قرآنی نیز در آن جای داده شد تا مسافرین به برکت عبور از زیر آن سفر را به سلامت به پایان برند و در موقع سفر از زیر قرآن بگذرند. به مرور زمان طاق شکسته و تخریب شد. در دوره حکومت زندیه کریمخان زند (1172 – 1193) مجددا" آن را بازسازی نمود و در قسمت فوقانی آن اطاقی ساخت و دو جلد قرآن نفیس به خط ثلث و محقق، اثر سلطان ابراهیم بن شاهرخ گورکانی را در آن اتاق جای داد. این قرآن ها به قرآن هفده من مشهورند. در سال 1316 که طرح توسعه راه شمالی شیراز در دستور کار دولت قرار گرفت، این طاق خراب شد و قرآن مذکور نیز به موزه پارس منتقل گردید. در زمان قاجاریه که چند زلزله شیراز را تکان داد، این دروازه آسیب هایی دید اما به وسیله محمد زکی خان نوری مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت.
در سال 1327 ه.ش. یکی از بازرگانان شیراز به نام حسین ایگار، مشهور به اعتمادالتجار، با هزینه شخصی خود طاق کنونی را بازسازی کرد و چند آیه از قرآن کریم را که با خط ثلث و نسخ بر روی کاشی نوشته شده بود، بر بدنه طاق نصب کرد. در پیشانی شمالی این طاق (سمت کوه بمو) این آیه بر روی کاشی نوشته شده است، ان هذاالقرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا" کبیرا" در پیشانی جنوبی طاق (سمت شهد شیراز) این آیه به چشم می خورد.
قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذاالقرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً
در گوشه غربی طاق این آیه نوشته شده:
انا نحن نزلناه الذکر
و ادامه این آیه در قسمت شرقی طاق و روبروی همان کتیبه نوشته شده
و انا له لحافظون.
آرامگاه سعدی
آرامگاه شاعر قرن هفتم شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی است که در 4 کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا واقع شده است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمر خود را در آنجا می گذرانیده و سپس در همانجا مدفون گردیده است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال 998 به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقب نماند. تا این که در سال 1187 ه.ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل 2 طبقه می شد. طبقه زیرین دارای راهروی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می شد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبین آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز به موازات قسمت شرقی، شامل دو اطاق می شد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت مدفون شد. طبقه بالای ساختمان نیز همانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت.
این بنا در دوره قاجاریه (سال 1301 ه.ش) توسط فتحعلی خان صاحبدیوان مرمت شد و چند سال بعد نیز حبیب الله خان قوام الملک دستور تعمیر و ترمیم قسمتی از بنا را صادر کرد، و تولیت آن به آخوند ملا زین العابدین شیرازی سپرده شد.
بنایی که در زمان کریخان ساخته شده بود تا سال 1327 ه.ش. برپا بود.
در سال 1329 ه.ش به کوشش علی اصغر حکمت و توسط انجمن آثار ملی ایران، بقعه کنونی به جای ساختمان قدیمی ساخته شد و مراسم افتتاح رسمی آن در اردیبهشت ماه 1331 برگزار گردید. ورودی مجموعه در راستای ورودی آرامگاه است که معمار آن آندره گدار فرانسوی است. ساختمان به سبک ایرانی است با 8 ستون از سنگ های قهوه ای رنگ که در جلوی مقبره قرار دارند. و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی است اما در داخل هشت ضلعی می باشد با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی. بنا در سمت چپ به رواقی متصل می شود که در آن هفت طاق وجود دارد که با کف سازی سیاه رنگ به آرامگاه شوریده شیرازی پیوند می خورد. این آرامگاه در یک اتاق قرار دارد و کتیبه ای بر سر در آن است که شاعر را معرفی می کند و شعری از خود شاعر بر کاشی های سرمه ای بر روی دیوار نوشته شده است.
ساختمان جدید آرامگاه محوطه ای در حدود 10395 متر مربع دارد. که در حدود 257 متر مربع زیربنای اصلی آرامگاه می باشد. ساختمان اصلی آرامگاه شامل دو ایوان عمود بر هم می باشد که قبر شیخ در زاویه این دو ایوان قرار گرفته است. بر روی آرامگاه گنبدی از کاشی های فیروزه ای رنگ ساخته شده است. سنگ های پایه های بنا، سیاه رنگ است و ستون ها و جلوی ایوان از سنگ قرمز مخصوصی ساخته شده است. نمای خارجی آرامگاه از سنگ معروف تراورتن و نمای داخلی آن از سنگ مرمر است.
سنگ قبر در وسط عمارتی هشت ضلعی قرار دارد و سقف آن با کاشی های فیروزه ای رنگ تزیین شده است. در هفت ضلع ساختمان، هفت کتیبه قرار دارد که از قسمت هایی از گلستان، بوستان، قصاید، بدایع و طیبات شیخ انتخاب گردیده و به خط ابراهیم بوذری نوشته شده است. متن یک کتیبه دیگر از علی اصغر حکمت است که در مورد چگونگی ساخت بقعه توضیحاتی داده.
در ضلع غربی، قصیده ای با مطلع زیر دیده می شود:
خوش است عمر، دریغا که جاودانی نیست پس اعتماد بر این چند روز فانی نیست...
در ضلع شمال شرقی ابیاتی از بوستان با این مطلع نوشته شده:
الا ای که بر خاک ما بگذری به خاک عزیزان که یاد آوری ...
در ضلع جنوب شرقی، کتیبه ای دیگر از گلستان با این عبارت به چشم می خورد:
یاد دارم که با کاروان همه شب رفته بودم ...
در ضلع جنوب غربی، غزلی از بدایع با این مطلع نوشته شده:
ای صوفی سرگردان، در بند نکونامی تا درد نیاشامی، زین درد نیارامی...
در ضلع شمال غربی ایوان (نزدیک آرامگاه شوریده) دوازده بیت از قصیده ای با مطلع زیر به چشم می خورد:
خاک من و توست که باد شمال می ببرد سوی یمین و شمال ...
در ضلع شرقی نیز دوازده بیت از قصیده ای به خط نستعلیق و با این مطلع دیده می شود:
بسی صورت بگردیده است عالم وز این صورت بگردد عاقبت هم ...
در ضلع شمال غربی، غزلی از طیبات به خط شاهزاده ابراهیم سلطان فرزند شاهرخ تیموری و با این مطلع حک شده است:
به چهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
علی اکبرخان قوام الملک شیرازی، سنگ قبر کنونی را که سماق سرخ کم رنگی است، بر روی قبر شیخ نصب کرد و کتیبه زیر را که از اشعار بوستان است، با خط نستعلیق عالی بر آن نگاشت:
کل شی هالک و انت الباقی
کریم السجایا، جمیل الشیم نبی البرایا، شفیع الامم...
در جلوی این رواق حوضی قرار دارد که در آن سکه می اندازند.
در عمق ده متری صحن آرامگاه قناتی وجود دارد که آب آن دارای مواد گوگردی و جیوه می باشد، آب این قنات به درون حوضی که آن را حوض ماهی می نامند و در زیر زمین جریان دارد می ریزد این حوض در سمت چپ آرامگاه واقع است و در داخل به شکل هشت ضلعی است.
حوض ماهی زیربنایی در حدود 30.25 متر دارد و با 28 پله به صحن آرامگاه وصل می شود مشهور است که سعدی نزدیک زاویه خود، حوضچه هایی از سنگ مرمر ساخته بوده که آب در آنها جریان داشته است. شستشو در این آب، خصوصاً در شب چهارشنبه سوری، جزء معتقدات مردم شیراز بوده است.
کاشی کاری های داخل حوض ماهی که به سبک عمده سلجوقی است، در سال 1372 ه.ش. توسط استاد کاشی کار تیرانداز طراحی شده و توسط میراث فرهنگی اجرا گردیده است بر فراز حوض ماهی یک نورگیر به شکل هشت ضلعی و دو نورگیر چهارضلعی در طرفین آن قرار دارد. زیرزمین سعدیه امروزه به چایخانه سنتی تبدیل شده است. دو ساختمان آجری در کنار حوض ماهی وجود دارد که مربوط به دفتر است و ساختمان دیگری که کتابخانه عمومی سعدیه است و ساختمانی دیگر که سرویس بهداشتی در آن وجود دارد.
محوطه باغ به سبک ایرانی گلکاری، درختکاری و باغچه بندی شده است. در وسط حیاط دو حوض مستطیل شکل، با جهت شمالی-جنوبی در دو طرف محوطه آرامگاه قرار دارد و حوض دیگری در جهت شرقی - غربی در مقابل ایوان اصلی بنا واقع شده است.
بر روی درب ورودی سعدیه این بیت به چشم می خورد:
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید هزار سال پس از مرگ او گرش بویی
قطعه هایی از کتیبه سنگی مربوط به سر در آرامگاه که متعلق به زمان کریمخان زند بوده و در اثر سانحه ای در گذشته های دور شکسته شده، هم اکنون در درون آرامگاه محفوظ مانده است. این قطعه ضمن خاکبرداری خیابان برای تعمیر آسفالت از دل خاک بیرون آمده است. بر روی سنگ مذکور قسمتی از شعر سعدی به خط ثلث عالی نوشته شده است با این مطلع:
الهی به عزت که خوارم مکن به ذل گنه شرمسارم مکن
در اطراف مقبره، قبور زیادی از بزرگان دین وجود دارد که بنا به وصیت خود، در آنجا مدفون شده اند. آرامگاه شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی در تاریخ 53.8.20 به شماره ثبت 1010.3 در انجمن آثار ملی به ثبت رسید.
حافظیه
خواجه شمس الدین محمد شیرازی غزل سرای بزرگ، متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغیب در آغاز سده هشتم هجری در شیراز متولد شد و در سال 791 یا 792 هجری قمری در همین شهر درگذشت. وی در جوانی به آموختن قرآن و ادبیات عرب وعلوم انسانی رو آورد و در تفسیر ، کلام ، حکمت و ادب سرآمد بزرگان عصر خویش شد . چنانکه مشهور است حافظ به زادگاه خود شیراز دلبستگی فراوان داشته است به همین سبب جز به شهرستان یزد و جزیره هرمز به جای دیگر سفر نکرد. با این همه شهرت او در زمان حیاتش به آذربایجان و بغداد و حتی هند رسید.
با آنکه حافظ در سرودن قصیده ، مثنوی ، قطعه و رباعی استاد بود اما شهرتش بیشتر غزلسرایی است و غزلهای او را از همه نظر روح غزل فارسی می شمارند غزل حافظ مظهر خیال انگیزترین اندیشه های ژرف انسانی است که در کالبد واژه های زیبا و روان شاعرانه جلوه ای یگانه و جاودانه یافته است . شهرت حافظ مرزها را در نوردیده و غزلهای او به زبان گوناگون ترجمه شده است و شماری از بزرگان ادبیات جهان او را ستوده اند.
کمتر کسی است که پا را به شهر شیراز بگذارد و از مقبره حافظ وباغ مصفای آن دیدن نکند . نام شیراز یقینا" یاد آور نام حافظ ، شاعر گرانقدر ایرانی است . تا آنجا که می دانیم حدود 64 سال پس از درگذشت حافظ گنبدی بر تربت وی افراشته شد که در جلو آن حوضی بزرگ قرار داشت که از آب رکنی پر می شد.
کریم خان زند بر مقبره حافظ عمارتی زیبا بنا کرد که مشتمل بر تالاری با چهار ستون سنگی یکپارچه و بلند و باغی بزرگ در جلوی آن بود و برتربت حافظ سنگی مرمرین نهاده شد که هنوز موجود است . بعد از بنای کریم خان بر مقبره حافظ در طول یکصد وشصت سال ساخت و سازها و تعمیرات متعددی به وسیله اشخاص خیرخواه انجام گرفت تا آنکه در سال 1315 شمسی به کوشش مرحوم علی اصغر حکمت بنای کنونی با بهره گیری از عناصر معماری روزگار کریم خان زند و یادمانهای حافظیه توسط آندره گدار فرانسوی طراحی و به اجراء درآمد. این مکان را از دیرباز قبله اهل دل و زیارتگه عاشقان دور و نزدیک بوده است و در جوارش عرفا و شعرای فارسی به خاک سپرده شده اند. در اطراف آرامگاه حافظ چندین اتاق وجود دارد.
حمام وکیل
از بناهای دوران کریم خان زند (1172-1193) در شیراز است که به دستور وی در محله میدان شاه، جنب مسجد وکیل (خیابان طالقانی) ساخته شد.
این حمام که به عنوان حمام عمومی شهر شناخته می شد، دارای چهار قسمت مرتبط با یکدیگر است. مدخل ورودی این حمام هم اینک یک هشتی است که در ابتدا وجود نداشته و دوره پهلوی احداث شده است. این هشتی دارای سقفی با گچ کاری برجسته است. پس از آن سر بینه حمام به شکل هشت ضلعی منظم و وسیعی دیده می شود که بیشترین تزیینات را داراست. آهکبری های سقف و دیوارهای این قسمت مربوط به دوران کریم خانی بوده که بیشتر به شکل طرح های گلدانی است اما در زمان قاجاریه، آثار زندیه کلنگی شده و قاجاریان بر روی آن آهکبری هایی به شکل داستان های اساطیری (داستان شیرین و فرهاد، پیرزن و سلطان سنجر، بیژن و منیژه و معراج حضرت رسول) انجام داده اند، در حال حاضر نیز به جهت تنوع بیشتر طرح های قاجاری، یکی دو طرح زندی مرمت شده و در بقیه قسمت ها طرح های قاجاری حفظ شده اند. هورنور یا جامخانه هایی که در سقف تعبیه شده اند، روشنایی این بخش را تأمین می کنند.
در اطراف این سربینه، سکوهایی برای تعویض لباس ساخته شده و چهار حوض سنگی نیز جهت استحمام در آن وجود دارد.
ستون های این حمام از جنس سنگ گندمک گوگرد دار و سخت است. این ستون ها یک پارچه هستند و بر روی آنها به فرم هندسی، مقرنس گچی کم عمق دیده می شود ولی مقرنس آن برجسته است.
در وسط محوطه سر بینه حوض کثیرالاضلاعی از سنگ ساخته شده و در یک سمت آن راهرویی است که به هشتی دوم منتهی می شود. در کف حمام چندین رج آجر آب خروده کار شده و بین آنها ساروج ریخته اند تا فشار آب را تحمل کند.
در دوران پهلوی حمام به دو بخش تقسیم شد. بخشی از آن سربینه حمام بود که به زورخانه تبدیل شد. در برزخ یا هشتی دوم که به گرم خانه می رود، قسمتی وجود داشته (در سمت راست ورودی هشتی دوم) که دیواری ضخیم، قطور و توپر بوده و در بالای آن (در پشت بام) حوض آبی بوده که آب حمام از آغاز تأمین می شده، پس از تبدیل سر بینه به زورخانه، این دیوار برداشته شده و راهی به خیابان طالقانی گشوده شد که به در ورودی حمام تبدیل گشت. هم اینک این در مسدود و به دیوار تبدیل شده است.
پس از عبور از هشتی دوم به گرمخانه حمام وارد می شویم که دارای سه خزینه آب گرم، آب سرد و آب ولرم است. در زیر این خزینه ها کانال هایی به نام گربه رو جهت گرم کردن حمام وجود دارد.
آب رسانی به این حمام از طریق چاهی در ضلع غربی (گاو چاه) صورت می گرفت. در زیر خزینه اصلی (آب گرم) تون حمام قرار دارد. در کف حمام نیز گربه روهایی وجود دارد که در بدنه دیوار به دودکش ها منتهی می شود. این گربه روها علاوه بر آن که گرمای اضافی را به کف حمام منتقل می کند، دوده های ناشی از سوخت را نیز به بیرون هدایت می کند.
در زمان پهلوی برخی از قسمت های حمام به نمره خصوصی تبدیل شد. چنان که از دو شاه نشین قرینه با دو حوض سنگی موجود در فضای حمام، شاه نشین سمت راست به نمره خصوصی تبدیل شد. هم اینک حوض سنگی آن از بین رفته است. دو شاه نشین اختصاصی دیگر پس از این دو شاه نشین وجود دارد که شاه نشین سمت راست در طرفین خزینه ها، به نمره خصوصی تبدیل شده بود.
حمام وکیل که به علت تغییر وضع حمام های عمومی از صورت قبلی خارج شده بود، در سال 1351 توسط اداره باستان شناسی مورد مرمت قرار گرفت.
http://www.iranhotelonline.com/persian/article/View.aspx?ArtID=8
گروه هتلهای شیراز
درباره ی شیراز
شیراز نگین درخشان فرهنگ و تمدن ایران زمین و یکی از زیباترین و نام دارترین مناطق ایران است. شیراز با سابقه تاریخی منحصر به فرد خود مجموعهای از تمدن باستانی جهان را در برداشته، وارث تمدن اقلیم پارس و نشانه ای از هویت باستانی و سهم بسیار ارزشمند ایران در تمدن و فرهنگ جهان است. شیراز با موقعیت خاص جغرافیایی خود که سه فصل از فصل های سال، هوایی بهاری دارد؛ سرزمین شعر و شاعری نیز هست و دو مروارید بزرگ ادبیات جهان ( سعدی و حافظ) زادگاه این سرزمین هستند و آرامگاه آن ها محفل هنردوستان است. شیراز با مناطق اطراف آن یعنی تخت جمشید، نقش رستم و شهرهای دیرینه یکی از قدیمی ترین مجموعه های تمدنی جهان است و آثار تاریخی اطراف آن که از عظیم ترین آثار باقی مانده در جهان است به تمدن کهن ایران، اعتباری خاص داده است.آثار پرافتخار زمان هخامنشی ها و ساسانیها، نمایشگر ذوقحجاری، معماری،کاشیکاری، نقاشی و مجسمه سازی مردم فارس پیش از اسلام است. بعد از اسلام نیز فارس ها به خصوص مردم شیراز به شیوه دیرین خود، در کسب هنر و آفریدن صنایع دستی کوشش فراوان به کار برده اند و در این راه بسیار موفق عمل کرده اند. هنرمندان شیرازی در تاریخ هنر ایران در خط و تذهیب، جلوه سازی و گل و بوته سازی،معماری و گچ بری، خاتم سازی و نقره کاری، ابریشم دوزی، قالیبافی و منبت کاری از نام داران و سرآمد های این هنر به شمار میرفتهاند. امروزه نیز این منطقه به لحاظ صنایع دستی بسیار قوی عمل می کند و خاتم کاری، منبت کاری، معرق کاری، قالی بافی، پارچه بافی، نقره کاری، مسگری و بافت گلیم های زیبا از مهم ترین صنایع دستی شهرستان شیراز محسوب می شود. بافت قالی در شهرستان شیراز از سابقه ای طولانی برخورداراست. در تجارت فرش، تمام قالی های ناحیه فارس (جنوب غربی ایران) را تحت عنوان قالی شیراز نام می برند که به طور کامل در صنایع دستی استان فارس توضیح داده شده است. بخشی از فرشینه های خمسه هم که به شیرازی معروفند، از نظر جنس متوسط است و به جز بافندگان خمسه، بافندگان روستاهای غیر عشایری نیز آن را می بافند. این بافته ها نیزبه نام قالیچه های شیرازی مشهورهستند و به کشورهای دیگر نیز صادر می شوند. پارچههای ابریشمی، نخی و پشمی شیراز و ظروف مسی و نقره کاری این منطقه نیز از شهرت به سزایی برخوردار بوده و گلیم بافی هم در این ناحیه شهرت زیادی دارد. صنایع دستی شهرستان شیراز از جمله صادرات این شهرستان به شمار می آید. خاتم کاری مهم ترین و مشهور ترین صنعت دستی شهرستان شیراز است. خاتم کاری یکی از هنرهای با ارزشی است که در شرق وجود دارد و مهم ترین صنعت دستی فارسی است که بهترین نوع آن در شیراز تولید می شود. از گذشته خاتم سازی اطلاع زیادی در دست نیست، زیرا مواد اولیه خاتم بیش تر چسب و چوب است و این دو ماده بر اثر مرور زمان از بین می روند. با این همه در مکان هایی که از نظر مردم جنبه تقدس داشته، به خاتم هایی بر می خوریم که قدمت دویست تا سیصد ساله دارند. تصور می شود هنر خاتم سازی برای اولین بار در شهر شیراز به وجود آمده و مرکزاصلی خاتم کاری در شیراز باشد. شاید بهترین نمونه این هنر درعصر حاضر، میز خاتمی است که در نمایشگاه جهانی بروکسل (سال 1958) مدال طلا را نصیب خود کرد. کهن ترین نمونه خاتم که در دست است متعلق به دوره صفویه است. این اثرمربوط به بقعه شاه نعمت الله ولی در ماهان کرمان است. در خاتم کاری های شیراز بیش تر گل های کوچک و ستاره های درخشانی که از مواد مختلف ترکیب یافته اند، دیده می شود.( قطعات کوچک منظمی از نی، مس، قلع، چوب، عاج بریده و آن ها را روی سطحی که قبلا سریشم زده اند، می چسبانند.) خاتم کاری بیش تر در روی رحل و صندوقچه های کوچک و جعبه های آرایش صورت می گیرد و نیز ممکن است به موجب سفارش، اشیاء بزرگ تر از قبیل میز و صندلی و غیره را نیز خاتم کاری نمایند. درخاتم های گران قیمت قسمت های فلزی خاتم از طلا یا نقره تشکیل می شود و به جای استخوان در ساخت آن ها عاج به کار می رود. مرغوب ترین نوع خاتم، نوعی است که پره وارو نامیده می شود و نوع دیگری هم هست که به سیم دار مشهور است. چوب، فلز، استخوان و رنگ سبز، مواد و مصالح خاتم سازی را تشکیل می دهند. انواع وسایل و ابزار این رشته عبارتند از: رنده که پشت خاتم را بسیار ظریف می تراشد، تنگ های گوناگون نظیر تنگ مثلث سابی، سیم سابی، پره ساب، گل ساب و توگلو ساب، اره، اره سرقطع کن که سر چوب ها یا گل خاتم را قطع می کند، سوهان که انواع مختلف دارد، پرگار، گونیا، چکش، گاز انبر، مغاز و پرس. منبت کاری از صنایع و هنرهای دستی شیراز است. واژه منبت به معنای کنده کاری روی چوب است که سابقه ای دیرینه در شهرستان شیراز دارد. شاید بتوان آغاز تاریخ منبت کاری را زمانی دانست که انسان نخستین بار با ابزاری برنده چوبی را تراشیده است. مهم ترین ماده ای که روی آن منبت کاری می کنند چوب است. چوب منبت کاری باید محکم و بدون گره باشدو برای این منظور از چوب های آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، عناب و گردو استفاده می شود. شناخت راه چوب یکی از مهم ترین اصول کار است و عاج، صدف و استخوان از دیگر مصالح مورد استفاده در هنر منبت کاری است. معرق کاری یکی دیگر از صنایع روی چوب و با اهمیت شیرازی هاست که شیوه جدید آن، پدیده تازه ای در ایران است و عمری پنجاه ساله دارد. معرق در اصل بر تکه های ریزی از کاشی اطلاق می شود که در کنار هم چیده می شوند و فرم های مختلفی را تشکیل می دهند. این نوع کاشی برای تزیین داخل و خارج گنبدها و سردر مساجد به کار می رفته است. معرق کاری در قرن ششم هجری یعنی در دوره سلجوقیان به سمت کمال رفت و متداول شد. در شیوه تازه معرق روی چوب که به تازگی از منبت کاری جدا شده، طرح مورد نظر روی چوب زده می شود و به وسیله مغار خالی شده و به جای آن تکه هایی به همان اندازه از چوب های مختلف یا عاج، جاگذاری می شود. پس از به وجود آمدن اره مویی های بسیار باریک، معرق روی چوب وارد مرحله جدیدی شد و هنری با ظرافت و اعجاب آور به وجود آمد. در این مرحله جدید با قرار دادن قطعات مختلف از قبیل صدف، عاج، استخوان، فلز و چوب های مختلف رنگی در کنار یکدیگر، معرق ایجاد می شود. معرق کاری های شیراز از جمله صنایع دستی صادراتی این شهرستان به شمار می آیند. ایلات عمده ای در بخش های تابعه این شهرستان به زندگی کوچ نشینی مشغول هستند. ایل قشقایی در محدوده شمال و شمال غربی شیراز رفت و آمد می کنند و طوایف عمده آن کشکولی دره شوری، شش بلوکی، قراچه ای فارسیمدان، عمله و لبو محمدی هستند. این ایل در حال حاضر اهمیت و نفوذ سابق خود را از دست داده و دارای ایلخان نیست. ایلات خمسه نیز بیشتر در قسمت های خاوری و جنوب خاوری شیراز رفت و آمد می کنند و شامل 5 ایل هستند به نام های اینانلو، بهارلو، عرب، نفر و باصری. مردم شهرستان شیراز آریایی نژاد بوده و اهالی این شهرستان دارای زبان فارسی با گویش ویژه شیرازی هستند که به زبان فارسی اصیل نزدیکتر است. تقریبا 97 درصد شهرستان شیراز مسلمان و شیعه مذهب بوده و 3 درصد دیگر را نیز سایر ادیان تشکیل میدهند. جاذبه های تاریخی متعدد که در گوشه و کنار این شهرستان پراکنده شده اند، نشان از اهمیت و عظمت این منطقه در دوره های باستانی، اسلامی و معاصر دارند. آرامگاه کوروش کبیر که در دشتی پهناور قرار گرفته و از سنگ های سفید رنگ ساخته شده و قدمت آن به دوره هخامنشیان می رسد، مسجد جامع عتیق که از کهن ترین مسجد های استان فارس و شهرستان شیراز است و قدمت آن به دوره های اولیه اسلام می رسد، مسجد وکیل که از شاهکارها و آثار پر ارزش دوره زندیه است و دروازه قرآن که از شهرتی جهانی برخوردار است، نمونه هایی از آثار دوره های مختلف در شهرستان شیراز به شمار میآیند. بازار وکیل شیراز که دارای ویژگی های خاص و زیبایی خیره کنندهای است به همراه باغ های مشهوری چون باغ عفیف آباد (باغ گلشن) و باغ ارم که از مشهور ترین باغ های ایران در جهان است، در این شهرستان واقع شدهاند. نارنجستان قوام از دیگر بناهای ارزشمند منطقه است که در آن اثر هفت هنر ایرانی، (گچ بری، نقاشی سنتی، آینه کاری، آجرکاری، سنگ تراشی، معرق کاری و منبت کاری) قابل مشاهده است. شهرستان شیراز از طبیعت بسیارغنی، جذاب و دیدنی نیز برخوردار است و وجود جاذبه هایی چون تنگ بوان با طبیعت زیبای پیرامونش، پارک ها و گردشگاه های طبیعی چون گردشگاه میان کتل که زیستگاه گوزن زرد ایرانی است، دریاچه های زیبایی چون دریاچه پریشان، چشمه های متعدد چون چشمه رچی، دره های سر سبز و ... سبب شده اند که این شهرستان توانمندی های قابل توجهی را در زمینه جاذبه های طبیعی داشته باشد و همراه با جاذبه های منحصر به فرد تاریخی خود، همواره پذیرای طبیعت دوستان و ایرانگردان باشد. محیط طبیعی ( موقعیت و وسعت ) : استان فارس در جنوب ایران و بین مدارهای 27 درجه و 2 دقیقه تا 31 درجه و 42 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 42 دقیقه تا 55 درجه و 36 دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبداء قرار دارد . استان فارس از شمال به استان اصفهان و یزد ، از مشرق به استان کرمان ، از جنوب به استان هرمزگان و از غرب به استانهای کهکیلویه و بویر احمد و بوشهر محدود است . گستردگی استان فارس حدود 8/121120 کیلومتر مربع است و تقریبا 5/7 در صد مساحت کشور را تشکیل می دهد .
آب و هوا : فارس اب و هوای گوناگون دارد ؛ شمال فارس سردسیر و مرکز فارس زمستانها معتدل و بارانی و تابستانها گرم و خشک است . جنوب و جنوب شرقی فارس ، زمستانها آب و هوایی معتدل و تابستانهای بسیار گرم دارد . حداقل درجه حرارت در دی ماه یعنی سردترین ماه سال ، 2 تا 7 درجه زیر صفر و حداکثر آن در گرم ترین ماه سال یعنی مرداد ماه ، بین 35 تا 40 درجه سانتیگراد است . میزان بارندگی سالانه در شمال فارس حدود 100 میلی متر ، در مرکز فارس بین 200 تا 400 میلی متر و در جنوب بین 100 تا 200 میلیمتر است . میزان بارندگی در نقاطی که حدود 250 میلی متر بارندگی سالیانه دارد ، سبب شده کشت دیم افزون بر کشت آبی متداول باشد .
پیشینه تاریخی : در جنوب ایران تا کرانه های خلیج فارس ، سرزمینی گسترده است که از روزگار باستان ، پارس ( فارس ) نام داشت و از آغاز دوره اسلامی تا کنون ، مرز آن شیراز بوده است . این سرزمین از چند هزار سال پیش زیستگاه پر رونق اقوام بومی ایران ، به ویژه ایلامیان بود و از این قوم ، آثار بسیار در گوشه و کنار فارس ، به جای مانده است . پارسیان یکی از اقوام ایرانی بودند که سه هزار سال پیش به فارس آمدند و در چند مکان از جمله در انشان یا مالیان امروزی در 46 کیلومتری شمال شیراز و پاسارگاد ساکن شدند . پایتخت آنان نخست پاسارگاد بود و بعدها به همدان انتقال یافت . بر اساس شواهد ، در آن زمان پارس تنها سرزمینی بود که دین زرتشتی حقیقی و نوشته های مقدس در آن محفوظ مانده بود . استخر که پایتخت پارس بود ، در دوره ساسانی شهری بزرگ و آباد بود و پس از بنیان گذاری پادشاهی ساسانی ، پایتخت به تیسفون منتقل شد .
http://www.shirazhotels.org/ect/page/name/intro.html
پایگاه خبری شهر الکترونیک
جهتگیری شیراز به سمت توسعه گردشگری و صنعت ریز الکترونیکی است
چکاوک ابراهیمی
شیراز شهری است به وسعت 340 کیلومتر مربع که سومین شهر ایران از نظر گستردگی ارضی و ششمین شهر از نظر جمعیت یک و نیم میلیون نفری است. اما مقام نخست را از منظر گردشگری به خود اختصاص داده و از میان دیگر شهرهای کشور، پر جاذبهترین نقطه ایران است. کلان شهری که از نگاه شهردارش نه قطب صنعتی میتواند باشد و نه تجاری؛ زیرا توان صنعتی شدن را ندارد. بلکه نقطه آغاز جذب توریست های خارجی است و همه نگاهها را از دورترین نقاط دنیا به سمت و سوی داشتههای تاریخی خود جلب میکند.
البته در سال های اخیر قدم در مسیر جدیدی با هدف جذب گردشگران نیز گذاشته و کوشیده ارائه انواع خدمات از نوع درمانی را نیز پابهپای مکانهای دیدنیاش به دنیا معرفی کند و توسعه دهد. به منظور آشنایی هر چه بیشتر و بهتر با معضلات و فرصتهای کلان شهر ششم کشور، به گفت وگو با علیرضا پاک فطرت، شهردار این کلان شهر نشستیم تا از دریچه نگاه وی شهری را ببینیم که روزگاری نامآوران تاریخ در آن سکنی گزیده بودند و مهد پرورش ادبای تاریخ بوده است. مشروح گفت و گوی پایگاه خبری شهر الکترونیک با او را میخوانید.
از نگاه شهردار شیراز، کاربری کلان شهر ششم ایران از نظر جمعیت چیست؟ آیا شیراز در زمره شهرهای توسعه یافته صنعتی به حساب می آید یا شهری است با کارکردهای فرهنگی و گردشگری؟
کاربری کلان شهر شیراز از نگاه مدیران این شهرداری بر پایه ارائه خدمات تعریف شده است. چرا که شیراز یک شهر صنعتی و تجاری نبوده و نیست. ضمن اینکه صلاح شهروندان نیز این است که شیراز به قطب صنعتی یا تجاری بدل نشود؛ زیرا در سال های اخیر یکی از مشکلات اصلی شیراز کمبود زمین برای گستردگی و توسعه شهرنشینی در بعد افقی بوده است. یعنی بارها مدیران عمرانی شیراز تصمیم به اجرای پروژه هایی حتی به منظور توسعه فضای سبز گرفته اند اما با کمبود و در بیشتر مواقع نبود زمین مواجه شده اند که مهر مختومه بر پیشانی این پروژه ها حک شده است.
البته این بدین معنا نیست که شیراز توان آن را ندارد که واحدهای صنعتی را در دل خود جای دهد و امروزه این شهر از بین تمام صنایع موجود در کشور، توسعه صنعت ریز الکترونیکی را انتخاب کرده است. بر همین اساس نیز شاهد آن هستیم که بیشترین تعداد متخصصان فعال در صنعت تولید صنایع الکترونیکی در شیراز ساکناند. از سوی دیگر بهترین نیروهای متخصص صنعت ریز الکترونیک از دانشگاه های شهر شیراز فارغ التحصیل شده اند. به همین دلیل کلان شهر شیراز در عرصه تولید رایانه، صنایع ریز الکترونیک و کارت های الکترونیکی حرف اول را می زند.
اما در اینکه شهر شیراز هرگز نمی تواند در عرصه صنعت فولاد یا خودروسازی فعالیت چشمیگری داشته باشد، شکی نیست زیرا شیراز از نظر تامین آب با معیارهای استاندارد برای شهروندان و گستردگی زمین با مشکلات حائز اهمیتی مواجه است. ضمن اینکه در تعریف کاربری شهر شیراز، مدیران در تلاشاند این کلان شهر را بیشتر در مبحث خدماتی، رفاهی و گردشگری معرفی کنند؛ به ویژه این که در سال های اخیر در بحث توریسم درمانی و توسعه برنامه های فرهنگی نیز توانسته خوش بدرخشد و در جهان نیز شناسایی شود. این مهم نیز به این خاطر تحقق یافته که شیراز شهر ادبای تاریخ ادبیات ایران زمین است و آرامگاه حافظ، سعدی و خواجوی کرمانی را در خود جای داده است.
هم چنین در شیراز دو قطب مقدس، آستان حضرت میر سید احمد، حضرت شاه چراغ(ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) و برادر حضرت امام رضا(ع) و آستان مقدس حضرت سیدعلاءالدین حسین برادر حضرت شاه چراغ(ع) واقع شده است. به طوری که از سوی رهبر فرزانه، آیت الله خامنه ای نیز شیراز، شهر سوم انبیای کشور معرفی شده که بر اهمیت بعد گردشگری از نوع زیارتی آن افزوده شده است. برای همین ما در تلاشیم در منطقه خاورمیانه شهر شیراز را به قطب جذب توریسم مذهبی بدل کنیم تا از کشورهای حاشیه خلیج فارس پذیرای زائران باشیم هم چنین در داخل کشور نیز بر داشته های فرهنگی این شهر تأکید کنیم تا گردشگران داخلی بیشتری را جذب کنیم.
طرح اولیه شکل گیری شهرداری مجازی شیراز حدود 6 سال پیش در شورای راهبردی مدیران و کارشناسان انفورماتیک شهرداری طرح موضوع شد. بعد از تکمیل طرح و ایده های ابتدایی، اتخاذ هدف اصلی از راه اندازی و تعیین مسیر راه، در سال 1386 بنا بر تصمیم گرفته شده از سوی مدیران شهرداری شیراز، مصوب شد بخش خصوصی به مبحث توسعه شهرداری الکترونیک وارد شده و سهم اصلی اجرای این پروژه برون سپاری شد.
مشخصاً برنامه شهرداری شیراز برای توسعه گردشگری و ارتقای کیفیت آن چیست؟
شهرداری شیراز در 5 سال گذشته کوشیده تا صنعت توریسم مذهبی و گردشگری را در شیراز بپروراند و به همین منظور نیز در بعد درمانی فعالیت های چشمگیری را آغاز کرده است. از آنجائی که در منطقه خلیج فارس بهترین پزشکان متخصص در شیراز مشغول به فعالیت هستند و از آنجائی که بهترین و مجهزترین بیمارستان ها نیز در اختیار این پزشکان قرار دارد، بحث توریسم درمانی با جدیت بیشتری در حال پی گیری است. ضمن اینکه بخش خصوصی نیز به منظور توسعه مراکز درمانی و تجهیز بیمارستان های موجود شهر به همکاری فراخوانده شده اند. هم چنین تجهیز هتل ها و ساخت هتل هایی چند منظوره با هدف ارائه انواع خدمات رفاهی نیز مد نظر شهرداری شیراز است تا ضریب جذب توریسم افزایش یابد. یعنی در شهرداری شیراز سیاست های توسعه شهر بر پایه توان جذب توریسم شیراز طراحی شده اند تا در کنار رونق گرفتن بازار جذب گردشگر، رفاه شهروندان نیز افزایش یابد و شهر در بعد توسعه شهرنشینی با سرعت بیشتری رشد کند.
برای اجرای برنامههای خود و توسعه شهری شیراز، چه راهکاری برای تامین بودجه مورد نیاز دارید؟ آیا همچون شهرداری تهران و بسیاری از شهرهای دیگر به فروش تراکم روی آوردهاید یا راهکارهای دیگری مانند انتشار و فروش اوراق مشارکت را برگزیدهاید؟
در این مهم که هر شهری، درآمدهای شهرداری اش به سیاست های کلان دولت باز می گردد، شکی نیست و شیراز هم از این روند مستثنی نیست و تامین بودجه اش مانند دیگر شهرهای کشور به تصمیم گیری های دولت باز می گردد. ضمن اینکه درآمدهای پایدار شهر شیراز بر اساس مصوبات مجلس شورای اسلامی نیز تعیین می شود؛ به طوری که در سال های اخیر درآمدهای پایدار شهرداری شیراز با توجه به مالیات بر ارزش افزوده تنظیم شده است. بر همین اساس در سال 1389، دریافت مالیات بر ارزش افزوده در شورای شهر 3 درصد تعریف شد اما امسال با رشد یک درصدی به عدد 4 رسیده که 1.8 درصد آن به شهرداری شیراز تعلق یافته است. این بودجه برخواسته از دل مالیات بر ارزش افزوده نیز با توجه به تصمیمات شورا از دریافتی های شهرداری همچون عوارض ساخت و ساز و دیگر عوارض های تعریف شده حاصل می شود. اما در سال های گذشته هرگز در شهرداری شیراز به منظور کسب بودجه، فروش اوراق مشارکت مطرح نبوده و نیست.
آیا توجیه خاصی برای به فروش نرسیدن اوراق مشارکت توسط شهرداری مد نظر مدیران بوده است؟
ببینید فروش اوراق مشارکت نه تنها زمینه ساز توسعه شهری نمی شود بلکه مشکلاتی را نیز در پی دارد که به ضرر شهروندان است. درست است که تا کنون در شهرداری شیراز اوراق مشارکت به فروش نرسیده اما در سال جاری، شهرداری در طرحی که به شورای اسلامی شهر ارائه کرده، رسیدگی به پرونده فروش اوراق مشارکت به جریان افتاده تا برای پروژه های شهری این اوراق تعریف شوند. هم چنین سرمایه گذاران شناسایی و سقف فروش اوراق تا یک هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. اما فروش این اوراق که مالکیت اکثر پروژه هایش به شهرداری شیراز تعلق دارد، هنوز در انتظار رأی اعضای شورای شهر است تا تراکم سرمایه گذاری به روند فروش و استفاده از سرمایه های مردمی لطمه وارد نکند.
در کلان شهر تهران، مشارکت شهروندان در روند اجرای پروژهها به عنوان شاخص توسعه شهری پذیرفته شده و زمینهساز سرعت گرفتن اجرای پروژهها تلقی میشود. آیا این اصل در شهرداری شیراز نیز صادق است؟
بدون شک صادق است. به طوری که دستیابی به مدیریت شهری و درآمدهای پایدار مهم ترین اولویت مجموعه شهرداری شیراز است اما برای رسیدن به درآمدهای پایدار و تحقق آن مجموعهای از عوامل نیز دخیل هستند. در این زمینه، باید متذکر شوم که عملکرد شهرداریها به عنوان یکی از مهم ترین سازمان های غیردولتی در ارائه خدمات به شهروندان حائز اهمیت است، به گونهای که اگر رضایت شهروندان از عملکرد شهرداریها تامین نشود، مشکلات حادی به وجود میآید. بر همین اساس نیز امسال تمام تلاش ها برای تحقق سهم دولت در درآمدهای پایدار شهرداری شیراز انجام شده اما از سوی دولت تمام درآمدهای این بخش محقق نشده. در حالی که فراهم کردن امکانات و استفاده از تودههای مردم در اداره شهرها، استفاده از افکار عمومی و توان بالای شهروندان برای اداره شهر، لازمه مدیریت شهری پویا است. در واقع ما نیز در شهرداری شیراز بر این اصل که مشارکت دادن مردم در اداره شهر یک ارتقای معنوی محسوب میشود، صحه میگذاریم و آن را قبول داریم زیرا منجر به توسعه مادی و ارتقا وضعیت مدیریت شهری میشود.
در پایتخت ایران همواره با اجرای پروژه های شهری در مرحله نخست، این باغ ها، فضای سبز و محیط زیست بودهاند که قربانی توسعه شهری شده اند. در شیراز نیز هر از چندگاهی اخبار ناگواری از تخریب باغات قصرالدشت به گوش میرسد. آیا سرنوشت شمیران در انتظار این باغهاست؟
شهرداری شیراز همواره کوشیده با توجه به جمعیت، که از یک سو روزانه با رشد طبیعی همراه است و از سوی دیگر روستاهای جدید به آن الحاق میشوند، نه تنها محیط زیست و فضای سبز را همچون باغهای قصرالدشت حفظ کند بلکه با وجود مشکلات نبود زمین، بر سرانه فضای سبز بیفزاید. از همین رو نیز باغ های شیراز شهرداری در قالب یک پروژه خاص شهری تعریف شدهاند و در طرح تفضیلی شهر شیراز نیز صراحتاًبه آن توجه خاص شده است. زیرا این باغهای قدیمی که در دل شهر واقع اند سرمایه فضای سبز شهری هستند. به همین دلیل نیز شهرداری باغهای قصرالدشت را در حوزه استحفاظی لحاظ کرده و ساخت و ساز در محدوده آن را با شرایط خاص پی گیری می کند و به مرحله اجرا می رساند. به طور مثال سندهای 99 ساله با عنوان فضای گردشگری برای ساخت و ساز در باغهای قصرالدشت تهیه شده تا اجرای پروژهها در مالکیت شهرداری باق بماند و صاحبان املاک فرصت نیابند خلاف قانون رفتار عمرانی انجام دهند. تا به حال نیز 400 هکتار از محدوده این باغها به مالکیت شهرداری درآمده است.
در مباحث فنی شهرداری الکترونیک به این مهم توجه شده که هر کارشناس با توجه به توان و درجه اداری به پرونده ها دسترسی داشته باشد ضمن اینکه در حین رسیدگی به پرونده ها، مدیران و بازرسان می توانند تمام مراحل انجام امور را رصد کنند. در واقع با شکل گیری شهرداری مجازی شیراز، امکان بازرسی لحظه به لحظه پرونده ها تنها با زدن چند کلیک فراهم شده است.
هم چنین به منظور توسعه این باغهای سبز پروژه آبیاری قطرهای در حال اجراست زیرا باغهای قصر دشت در چند سال گذشته با خشک سالی مواجه بودهاند. به همین دلیل نیز شهرداری شیراز ملزم به حفر چاههای آبیاری عمیق شده که بر میزان خشک سالی تأثیر چشمگیری نداشته است. اما از آنجائی که به باغهای قصرالدشت نگاهی استحفاظی و فرهنگی داریم، در نتیجه تمام توان خود را به کار میگیریم تا خدشهای به محیط زیست این منطقه وارد نشده و بر میزان فضای سبز آن نیز افزوده شود.
آیا به جز نگاه استحفاظی و توسعه باغهای قصرالدشت، پروژه محیط زیستی دیگری نیز در شهرداری شیراز در حال اجرا و پی گیری است؟
بله. یکی از مهمترین طرحهای دیگر شهرداری شیراز، توسعه بعد گردشگری رودخانه میانرود واقع در جنوب شیراز است که با تکمیل آن، توسعه شهرنشینی شهر به فاز جدیدی وارد میشود. در همین راستا با برنامهریزیهای صورت گرفته طراحی و اجرای طرح گردشگری رودخانه میانرود از پل چنار راهدار تا سلطانآباد در حال اجرا است که امیدواریم در آیندهای نزدیک بتوانیم بخشی از این طرح را به پایان برسانیم تا رونق در گردشگری منطقه رشد یابد. هم چنین در طرحی به دنبال ایجاد کنارگذر در کنار رودخانه میانرود و تبدیل آن به پارک و مسیرهای دوچرخه سواری هستیم. چرا که لازم است رویکرد فعالیتهای شهرداری شیراز از عمرانی به فرهنگی تبدیل شود تا با برنامهریزی در این زمینه بتوانیم به توسعه امور فرهنگی در حرم سوم اهلبیت (ع) کمک کنیم.
در شیراز مشکل بافت فرسوده تا چه حد جدی است؟
متاسفانه امروز شهرداری شیراز نیز همچون شهرداری پایتخت با مشکل بافت فرسوده مواجه است به طوری که برخی مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی در این محدوده نیز شرایط سکونت و زندگی را سخت کرده. به همین دلیل نیز بسیاری از ساکنان این بافت ها ترجیح میدهند در نقطه دیگری از شهر که بناهایش فرسوده نیستند و امنیت در آن وجود دارد، سکنی گزینند. بر همین اساس است که شهرداری شیراز بر ضرورت توجه بیشتر به احیا و نوسازی بافت قدیمی شهر تاکید دارد زیرا این بافت باید همانند گذشته به سکونت گاهی امن برای ساکنان آن تبدیل شود؛ نه اینکه عامل کوچ آنها از قسمتی از شهر به بخش دیگر باشد. بر همین اساس نیز شهرداری بیش از 50درصد تسهیلات در نظر گرفته است زیرا با توجه به شرایط کنونی این بافت ها، امروز راه دیگری جز توجه به احیای این بافت وجود ندارد و باید با استفاده از تمام امکانات و یک برنامه ریزی دقیق زمینه احیای بافت تاریخی و فرسوده شیراز خصوصا بافت اطراف حرم مطهر شاهچراغ (ع) فراهم شود. از آنجائی که شهر شیراز در زمینه حجم و سرعت اجرای پروژه های مختلف عمرانی از کلان شهرهای پیشرو کشور است، مطمئنم که در آینده نه چندان دور مشکلات بافت فرسوده شهر نیز برطرف میشود.
شهرداری شیراز در سومین نمایشگاه شهرداریهای کشور مقام نخست را در تحقق شهر الکترونیک به خود اختصاص داد.، ایده اولیه طراحی و راهاندازی دروازه الکترونیکی شهرداری شیراز چه زمانی شکل گرفت و این پروژه چه راهی را پیموده تا توانسته امروز در بین دیگر کلانشهرهای مجازی کشور، بر سکوی نخست پیشرفت بایستد؟
طرح اولیه شکل گیری شهرداری مجازی شیراز حدود 6 سال پیش در شورای راهبردی مدیران و کارشناسان انفورماتیک شهرداری طرح موضوع شد. بعد از تکمیل طرح و ایده های ابتدایی، اتخاذ هدف اصلی از راه اندازی و تعیین مسیر راه، در سال 1386 بنا بر تصمیم گرفته شده از سوی مدیران شهرداری شیراز، مصوب شد بخش خصوصی به مبحث توسعه شهرداری الکترونیک وارد شده و سهم اصلی اجرای این پروژه برون سپاری شود. چرا که در وهله نخست و آغاز فاز اول، حجم کار به قدری زیاد بود که رسیدگی به تمام مراحل اجرا، از عهده کارمندان شهرداری بر نمی آمد و سختی راه حاکی از آن بود که اجرای پروژه با اتلاف وقت و هزینه و دیرکرد زمانی همراه می شد.
ضمن این که تجربه شهرداری شیراز ثابت کرده بود با ورود بخش خصوصی به پروژه های نو، بر کیفیت ارائه کار افزوده می شد. زیرا حضور بخش خصوصی و برون سپاری در پروژه ها، همواره منجر به شکل گیری بازار رقابتی می شود که بر نحوه ارائه خدمات آن هم از نوع الکترونیکی تأثیرگذار بوده و نتایج با کیفیت بهتر و سرعت بیشتر حاصل می شوند. به همین دلایل بخش خصوصی به همکاری با شهرداری شیراز فراخوانده شد. همزمان با فعالیت بخش خصوصی نیز به منظور آماده سازی زیرساخت های شهرداری الکترونیک شهر شیراز، کارمندان بخش اداری تمامی پرونده های موجود در معاونت های شهرداری را بررسی و بر اساس درجه اهمیت رتبه بندی کردند تا با توجه به اهمیت موضوع هر برگی در پرونده ها، اسناد اسکن و در سیستم رایانه مادر ثبت شوند. سپس مرحله دوم از فاز اول آغاز شد؛ یعنی هر پرونده هویت خود را به دست آورد و برای طی مراحل باقیمانده به ویژه اگر هنوز تکمیل نشده بود، برای رسیدگی به بخش مربوطه ارسال شد و اگر تکمیل شده بود نیز به تائید کارشناسان هر معاونت رسیده و در بخش بایگانی مجازی به ثبت رسید.
در حال حاضر و با توجه به شکل گیری شهرداری الکترونیک، روند رسیدگی به پرونده های شهروندان شیرازی چگونه است؟ آیا تمام رسیدگی ها به امور شهروندان به صورت الکترونیک پی گیری می شود یا هنوز هم در برخی بخش ها شاهد بروکراسی اداری هستید؟
شهرداری شیراز خیلی وقت است که با بروکراسی اداری خداحافظی کرده زیرا کوچک ترین اقدامی که در شهرداری شیراز صورت می گیرد به زبان صفر و یک یا همان الکترونیکی توسط رایانه انجام می شود. در واقع الزامی است که کوچک ترین فعالیتی در شهرداری شیراز تنها به صورت مجازی انجام و ثبت شود؛ از صدور برگ عدم خلافی پیمانکاران ساختمانی گرفته تا صدور مجوز پایان کار ساخت و سازها یا تائیدیه نقل و انتقالات درون شهری که پیش از این ماه ها طول می کشید تا به امور آن رسیدگی و نتایج ثبت در پروندهها شوند. این بدین معنا است که هم اکنون در شهرداری شیراز، کوچک ترین پاراف یا دست نوشتهای از کارشناس یا مدیران بخش های مختلف بر روی کاغذهای یک پرونده، درج نمی شود زیرا تمامی پرونده ها در سیستم رایانه مادر شهرداری به ثبت رسیده است. یعنی هیچ امضایی از کارشناسی نمی تواند بدون تائیدیه مدیر مربوطه در پرونده درج شود و هیچ برگی نیز از پرونده ها کم یا ناپدید نمی شود. مشکلی که در سال های گذشته گریبان گیر پرونده های کاغذی بود و رسیدگی به امور را گاه سال ها با کندی مواجه می کرد. برای همین است که رسیدگی به امور اداری شهرداری شیراز نسبت به سالهای گذشته با سرعت چندبرابری پی گیری و نتایج حاصل میشود.
فاز پایانی طرح دروازه الکترونیکی شهر شیراز چه زمانی به اتمام میرسد؟
فاز دوم و سوم از ابتدای مهرماه سال جاری آغاز شدهاند و تا پایان سال 91 به مرحله بهره برداری می رسند. زیرساخت های ابتدایی آماده و کابل های نوری نصب شدهاند. با نصب این کابلها، تمام بحث های شهرسازی و اجرای آئین نامه ها و اجرای طرح تفضیلی شهر شیراز نیز از یک منبع مادر پی گیری می شوند و با این طرح مدیریت واحد شهری تا حد زیادی تحقق می یابد. البته هنوز تمام نقاط شهر به این سیستم وصل نشده اند و اجرای فاز دوم و سوم یک سال زمان میبرد. اما با تکمیل این دو فاز پایانی، شهروندان می توانند از منزل خود تمام مراحل رو به پیشرفت پرونده شان را بررسی کنند. هم چنین مرحله رسیدگی کارشناسان به پرونده، بررسی بدهی های مندرج در پرونده، تراکم، ضابطه زمین و غیره از طریق سیستم رایانه در منازل قابل رسد میشوند. حتی پروانه پرداخت عوارض سالیانه نیز نیازی به مراجعه به شهرداری ندارد. به طوری که سیستم به صورت الکترونیکی شماره حساب اعلام می کند و از پرداخت هزینه به طور کامل خبر می دهد. معتقدم با اجرای این طرح، شهر الکترونیک تحقق می یاید. مباحث ترافیکی، آلودگی زیست محیطی، هوا و تکریم ارباب رجوع نیز رفع مشکل میشوند و شهر با نظم بیشتری و به صورت غیر حضوری مدیریت میشود.
کلید واژه: شهر الکترونیک - خدمات الکترونیک - چکاوک ابراهیمی - شهرداری شیراز - شهردار شیراز - صنایع الکترونیک - توسعه گردشگری
http://ecnn.ir/news-1704.aspx
معماری و شهرسازی:
پایگاه مجلات تخصصی نور
مرکز شهر شیراز درگذر زمان، مجید نیککار کارشناس ارشد معماری
مفهوم مرکز یا مراکز شهری
پهنههای شهری که کاربریهای یکسان یا متنوع با عملکرد در مقیاس شهری یا فراشهری را در خود جایدادهاند،مراکز یا مرکز شهر نامیده میشوند، ازاینرو ممکن است یک شهر دارای مراکز مجزای تجاری،اداری،فرهنگی،درمانی،...باشد و یا دارای یک مرکز که همهء این کاربریها را در یک پهنه جمع کرده است.
پیشینهء مرکز شهر
پس از یکجانشینی انسان و پایهگذاری روستاها، هنگامی که تولید در روستاها،بر مصرف پیشی گرفت و نیاز به بازار عرضهء این تولیدات اضافی، یکی از روستاهای قابل و یا مرکز ثقل روستاهایی که تولید اضافی داشتند را نشانه گرفلت،نخستین گام در ایجاد شهر برداشته شد.کاری بدون برنامهریزی قبلی و تنها براساس نیاز.
به تصویر صفحه مراجعه شود) اگر این تعریف پذیرفته شود،میتوان گفت که نخستین شهرها پیرامون هسته اولیهای با عملکرد تبادل کالا شکل گرفتهاند.برخورد باورهای جوامع اولیهء روستایی و ترکیب عقاید آنها،سازمانهای اجتماعی جدیدی را ایجاب کردند که دومین گام برپایی نظامهای شهری شد.
از مجموعهء این عوامل چنین برمیآید که اینگونه مراکز اقتصادی و اجتماعی،عامل جذب انسانها و تأسیس اجتماعات فرا روستایی بود.یعنی در شهرهای اولیه ابتدا مرکز شهر شکلگرفت و سپس شهر پیرامون آن ایجاد شد.ازاینرو مرکز شهر مقدم بر تأسیس خود شهر بوده است.
مرکز شهرهای ایران در رهگذر زمان
پرداختن به مسیر پیدایش و تحول مرکز شهر در طول تاریخ شهرنشینی،موضوع این مقاله نیست، فقط دوران گذار شهرنشینی در ایران از اواخر قرن سیزدهم هجری تاکنون مدنظر است.به منظور روشنتر شدن این گذار،آگاهی از وضعیت مراکز شهری در قبل از آغاز مرحلهء تحول ضروری است.
بدین منظور نخست با ارائهء طرحهای کلی که نشاندهندهء استخوانبندی و مراکز شهرهای ایران است،ویژگیهای مراکز قدیمی آنها بیان میشود و سپس تحولات شهر شیراز و تأثیر آن بر مرکزیت شهر در چند دوره به عنوان نمونهای کامل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شهرهای مورد بررسی
برای بررسی شهرهای اصفهان،شیراز کرمان و کاشان انتخاب شد.از این شهرها،اصفهان و شیراز مرکز حکومت کشور،کرمان مرکز حکومت ایالتی و کاشان مرکز حکومت ولایتی بوده است.بم، قلعه شهری کاملا متفاوت از چهار شهر دیگر که در مرحلهء تحول شهری به جای توسعه،متروکه و به جایی دیگر در نزدیکی آن منتقل شد نیز به دلیل دستنخورده باقی ماندن استخوانبندی مورد توجه قرار گرفت.این بررسی با مقایسهء شکل و عناصر معرفیشدهء نقشهء این شهرها(نقشههای 1، 2،3 و 4)انجام میشود و فقط نتیجه آن با عنوان ویژگیهای مرکز شهر مطرح میشود.
ویژگیهای مرکز چهار شهر مورد بررسی
*تمامی شهرها،علاوهبر بازار اصلی(رکن استخوانبندی شهر)فضاهای لازم برای چهار عملکرد عمده را دارند که عبارتاند از:
فضاهای مذهبی-فرهنگی(مسجد،حسینیه، تکیه،مدرسهء علمیه و بعضا بقاع متبرکه).
فضاهای حکومتی(ارگ،دیوانخانه،کاخهای پذیرایی،طویله،اصطبل و میدان مشق).
فضاهای خدماتی(کاروانسرا،سرا،حمام، آبانبار).
فضاهای باز شهری(میدانهای عمومی، میدانچه،تکیههای روباز).
به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود)*تمامی فضاهای مربوط به کاربریهای عمدهء شهری به شکل ارگانیک حول محور اصلی استخوانبندی(بازار شهر)جای گرفتهاند.
*مرکز شهر،پیرامون راستهء بازار اصلی شهر شکل گرفته است.
*استقرار فضای عملکردهای عمدهء شهری پیرامون محور اصلی شهر(بازار)تابع الگوی ثابتی نبوده است.
*شکل غالب مراکز شهر خطی است.
*مراکز عملکردی شهر،وابسته به مرکز هندسی شهر نیست.
*شهرها دروازههای متعددی داشته و از هر دروازه یک راه دسترسی به مرکز شهر احداثشده بود.راستهء بازار اصلی شهر،بخشی از شبکهء راههای دسترسی شهر را تشکیل میداده و به عنوان دسترسی اصلی،مهمترین دروازههای شهر را به یکدیگر متصل میکرده است.
*راههای درون شهری،پیوند محلهها و عملکردهای پراکنده در سطح شهر را با مرکز شهر برقرار میکردهاند.
*سمت استقرار محور استخوانبندی شهر(بازار اصلی)با جهات جغرافیایی ارتباط ندارد،بلکه وابسته به مکانیابی جغرافیایی سایر شهرها و دروازههایی بوده که به سوی شهرهای عمده پیرامون باز میشده است.
*سطوح اختصاصیافته به فضاهای حکومتی در پایتختها وسیعتر،در مراکز حکومتی ایالتی متوسط و در مراکز حکومتی ولایتی به حد اقل میرسیده است.
*بین وسعت و جمعیت شهر با فضاهای باز شهری،رابطهء مستقیمی برقرارنبوده،بلکه مسائل فرهنگی و اجتماعی و بعضا ضرورتهای حکومتی،وسعت و مکان این فضاها را مشخص میکرده است.
ارگ بم،نمونهای متفاوت
قلعهء بم که اکنون با عنوان ارگ بم معروفشده، زمانی دومین شهر مهم منطقهء کرمان بوده است.
محدودیتهای ناشی از بیابان پیرامون قلعه که موجب پراکندگی نقاط مسکونی(شهرها و روستاها)در محدودهء بم شده است،بر مکانیابی قلعه تأثیرگذاشته و آن را به دامنهء کوهها کشانیده تا از ارتفاعات شمالی و شمال شرق آن به عنوان حصاری طبیعی در پشتیبانی از حفاظت قلعه بهرهگیری شود.این قلعه با هدف ایجاد امنیت بیشتر فقط یک دروازه داشته که مستقیما به بازار باز میشده است.خانه حاکم شهر(ارگ)در بلندترین نقطهء شهر بناشده تا هم حفاظت مضاعف داشته باشد و هم دید کامل به ماورای حصار قلعه (حاکم بر دشت).به تصویر صفحه مراجعه شود) این شهر(قلعه)در طول تاریخ حیات خود بارها دستخوش تغییرات درونی بوده،آنچه که اکنون به جایمانده واجد چهرهای کاملا متفاوت با چهار شهر دیگر است.استخوانبندی بم منسجم نیست و عوامل مرکزیت شهری در یکجا جمعنشده و در سطح قلعه پراکندهاند،درحالیکه کرمان که نزدیکترین شهر به آن است از مرکزیتی یکپارچه و منسجم برخوردار است.علت این پراکندگی و گسیختگی مربوط به دستکاریهای دوران گذشته است که از سابقهء آن اطلاع چندانی در دست نیست (نقشهء 5).
آغاز دورهء تحول
اعمال حکومت مشروطه که منشور آن را مظفر الدین شاه قاجار در سال 5821 هجری شمسی امضا کرد به ابزار تازه نیاز داشت.ناآگاهی مردم از محتوای این نظام جدید،بدعهدی محمد علی شاه قاجار در برخورد با مشروطیت و باز زندهسازی استبداد،ضعف حکومت مرکزی و آغاز جنگ جهانی اول،تأمین این ابزار را با وقفه مواجه ساخت.غیر از ابزار ماهوی مورد نیاز،ابزار عینی و ملموس آن یعنی فضاهای فیزیکی لازم برای استقرار ارکان این حکومت جدید نیز از این وقفه مصون نماند،بنابراین در ابتدا کالبد شهرها دستخوش تغییرات نشد.
با پایانیافتن جنگ جهانی اول و کودتای سال 9921 خورشیدی و درهمریختن نظام حکومت پیشین،با انتصاب افراد جدید به جای وابستگان قاجار به مناصب عالی حکومتی،زمینهء تأمین ابزار حکومت جدید و به تبع آن پیشزمینهء ایجاد تغییرات در کالبد شهرها فراهم شد.این تغییرات با ورود مظاهر زندگی ماشینی شدت گرفت.
شیراز،نمونهء مورد بررسی
در 1300 سال گذشته و تا پایان دورهء قاجار، استخوانبندی شهر شیراز از نظر شکل،موقعیت استقرار و محتوا بارها دستخوش تغییرات شده و به تبع آن مرکز شهر نیز از این تغییرات مصون نمانده است.آنچه در پایان دورهء قاجار وجود داشت،عصارهء تغییرات این دورهء طولانی همراه با تأثیر چشمگیر مداخلات حکومت زندیه بر کالبد شهر بود.
در ابتدای قرن اخیر هجری شمسی،که سرآغاز ورود مظاهر مدرنیته در کشور بود،شیراز نیز تحت تأثیر آن قرار گرفت.
موضوع این مقاله بررسی این تأثیرات بر مرکز شهر شیراز است که از نظر دوره،شکل و سمت تغییرات ارزیابی میشود.
چگونگی تأثیر تحولات بر شهر شیراز
یک و نیم قرن قبل از این تغییرات،شیراز مرکز حکومت ایران بود.ظرفیتهای باقیمانده از دوران مرکزیت حکومت و موقعیت جغرافیایی استقرار شهر که گذشته از تأمین دسترسیهای سنتی بنادر جنوبی با پیکرهء ایران،محل تلاقی طوایف ناسازگار با حکومت مرکزی بود،توجه دولت کودتا را با خود برانگیخت.
حاصل این توجه،تأسیس سازمانهای کشوری و لشکری در شیراز بود که اهم آنها ایجاد مرکز حکومت ایالتی(استانداری)،ستاد ارتش و استقرار لشکر جنوب بود.به همراه این عملکردها، برخی از ادارههای کل سازمانهای دولتی،دادگستری و مالی(بانکها)نیز مورد توجه قرار گرفت.
تأمین تمامی فضاهای لازم برای این عملکردها در پیکرهء قدیمی شهر مقدور نبود.برخی از این بناها بر روی فضاهای آزاد ساختمانهای متعلق به حکومت گذشته ساخته شدند،تعدادی از آنها با تغییر کاربری بناهای حکومتی سابق شکل گرفته به تصویر صفحه مراجعه شود) و برخی دیگر در خارج از محدودهء شهر قدیم پا گرفتند.این کاربریهای نو همراه با وسایل حمل و نقل جدید(اتومبیل)به معابری متفاوت از معابر باریک و پیچدرپیچ ارگانیک قبلی نیاز داشت.از اینرو همزمان با استقرار این کاربریها،معابر تازهای نیز احداث شد که برخی از آنها با دریدن کالبد پیر شهر شکلگرفت.
نخستین دورهء توسعهء شیراز
این دوره از سال 4031 تا 5331 خورشیدی به طول انجامید،وسعت شهر تا پایان دورهء قاجار ثابت بود و در دورهای 13 ساله،وسعت شهر به دو برابر مساحت تمام دوران قبل رسید.در پایان دوره جمعیت شهر بالغ بر یکصد و هفتاد هزار نفر بود.
تا پایان دورهء قاجار به دلیل حفظ زندگی سنتی، میزان بالای مرگومیر و نداشتن مهاجرت مؤثر، شهر گسترش نیافت،اما در دوران 13 سالهء مزبور، با ورود مظاهر تمدن و بهخصوص اتومبیل،احداث مراکز نظامی،توسعهء مشاغل دولتی و مدیریت عالی و اعمال نظام وظیفهء عمومی،شهر از رکود 081 ساله خود خارج شد.
تغییرات کالبدی در این دوره ترکیبی از احداث معابر جدید و استقرار کاربریهای نوظهور بود، شکلگیری بناهای مورد نیاز حکومت و احداث محورهای ارتباطی،اساس گسترش شهر را دگرگون کرد و سپس مرکزیت شهر را به دنبال خود کشید.
احداث خیابان زند باریک از دروازهء سعدی تا دروازهء باغشاه در امتداد چهارباغ قدیمی و متروکه (کریمخان زند فعلی،تصاویر 1 و 2)و خیابان لطفعلی خان زند به موازات آن و هردو عمود بر محور اصلی و قدیمی شهر(بازار وکیل و بازارهای قدیمی دیگر)گذشته از گسیختگی در بافت قدیم شهر،پایههای تغییر جهت استخوانبندی شهر را نهادند.محورهای جدید و همراستا و یا موازی بازار وکیل،مانند محورهای نمازی و احمدی کهنه تأثیری بر گسترش کالبد شهر نداشتند،اما خیابانهای توحید(داریوش سابق)،قاآنی،سعدی و رودکی(تصویر 3)که در مرزهای بافت تاریخی (تقریبا جای حصار شهر)و یا با فاصلهء اندک از محدودهء شهر قدیم و به موازات محور بازار وکیل احداث شدند،عوامل مؤثری بر توسعهء شهر به سمت غرب بودند(نقشهء 6). به تصویر صفحه مراجعه شود) عمدهترین بناهای این دوره که داخل محدودهء بافت ساخته شد،عبارتاند از:ساختمان دادگستری بر روی میدان مشق(تصویر 6)، بانک ملی و سپه بر روی بخشی از میدان توپخانه (تصویر 4)،پست و مخابرات بر روی محوطه و بخشی از بناهای دیوانخانه،ساختمان شهربانی بر روی فضای آزاد بین ارگ کریمخان و میدان توپخانه،ساختمان ادارهء کل مالیه(دارایی و امور اقتصادی)بر روی بخشی از باغ نظر.
ارگ کریمخان(مرکز حکومتی زندیه درون بافت قدیم)نیز با تغییر کاربری به زندان تبدیل شد (تصویر 8).
کاربریهایی که در خارج از محدودهء شهر قدیم مستقر شدند،ساختمانهای استانداری و ستاد ارتش بود که در بیرون از دروازهء باغشاه و انتهای چهارباغی تاریخی(بلوار کریمخان زند فعلی) احداث شد.مکان استقرار این دو بنا بعدها به نام فلکهء ستاد معروف شد(میدان امام حسین فعلی).
مرکز لشکر جنوب نیز در باغ قدیمی باغ تخت(تخت قراچه،تصویر 5)و در خارج از محدودهء شهر مستقر گردید.
بر روی محور کریمخان زند و در ضلع شمالی آن در حدود سال 0631 خورشیدی کنسولگری انگلیس بنا شده بود که تا مدتها به حیات خود ادامه داد و سرانجام تعطیل شد(تصویر 7).
علاوهبر این سازمانها و ادارهها،سازمانهای دیگری مانند آموزش و پرورش،دبیرستان، شهرداری(تصویر 8)،هتل،بیمارستان، مسافربری و غیره نیز احداث شدند که بجز بیمارستان و مسافربری سایر بناها درون بافت شکلگرفت(نقشهء 7).
جهت توسعه و رابطهء آن با مرکز شهر در دورهء نخست
وجود رودخانهء خشک در شمال،اراضی پست و گود در شرق و کاربریهای مزاحم و نهچندان دلچسب در جنوب(گورستان،دباغی و...)موانع گسترش شهر در این جهات شدند.
احداث بناهای استانداری و ستاد ارتش در فاصلهای بالغ بر یک کیلومتری غرب لبهء شهر قدیم، همراه با اراضی مسطح و مستعد سکونت در محدودهء غربی شهر قدیم،بافت میانی شهر را شکل داد.این بافت همراه با معابر دارای عرض مناسب، جاذبهء سکونت در آن را ایجاد کرد و این جاذبه پایههای استقرار کاربریهای غیرمسکونی را فراهم آورد.مرکزیت شهر در این دوره حول محور کریمخان زند از مقابل بازار وکیل که با احداث خیابان زند باریک دوپاره شده بود،آغاز و به میدان ستاد(امام حسین)ختممیشد،ارکان این مرکزیت عبارت بودند از:
*تمرکز کاربریهای همگانی جاذب جمعیت از مقابل بازار تا میدان شهرداری که شامل دو بخش شمالی و جنوبی بازار وکیل،بانکهای ملی و سپه، دادگستری،دارایی و امور اقتصادی،زندان، دبیرستان،هنرستان و شهرداری.
*تمرکز مسافرخانهها و رستورانها در طرفین محور نمازی(منشعب از میدان شهرداری).
*مسافربریها،سینماها،رستورانها و برخی از مسافرخانهها در چهارراه زند،این چهار راه جای دروازهء باغشاه احداث شده است.(تصویر شماره 9)
*استقرار راستههای تجاری و پاساژها در طرفین خیابانهای توحید(داریوش سابق)،سعدی،ابتدای رودکی،کوچهء دهنادی و کریمخان زند که در طرفین این خیابان،از چهارراه زند به طرف میدان ستاد به تدریج از انبوهی واحدهای تجاری کاسته میشد.
*میدان ستاد نیز با دو وزنهء قوی استانداری و ستاد ارتش،به انضمام تعدادی واحد مسکونی متعلق به شهروندان تراز اول آن زمان لبهء شهر و مرکز آن را در غرب محدود میکرد.
الگوی گسترش مرکز شهر در دورهء نخست
به طور عمده بجز واحدهای مسکونی وسیع در بافت میانی،بیشترین کاربریهای شکلگرفته در این دوره،واحدهای تجاری و یا انتفاعی بخش خصوصی بود.الگوهای حاکم بر معابر، تفکیک پلاکهای مسکونی و چگونگی همنشینی آنها با الگوهای سابق کاملا متفاوت بود (تصویر 01).
استقرار واحدهای تجاری با وجود عرضهء کالاهایی تازه و متفاوت از کالاهای بومی و سنتی تابع همان الگوهای تجاری سنتی بود.راستهء بازار به راستهء خیابان تبدیل شد.چهار سوقها که از تلاقی دو راستهء بازار اصلی تشکیل میشد به چهار راه تبدیل شد.سراها و تیمچهها با همان شکل سنتی و چگونگی استقرار در کنار راستهء بازارها به پاساژ تغییر نام دادند.تفاوت عمده در اختلاف عرض بازار با خیابان و تبدیل نوع حرکت از پیاده در بازار به سواره در خیابان بود.این نسخهبرداری از الگوی سنتی واحدهای تجاری هنوز تفوق خود را حفظ کرده و بر شکل کالبدی شهر و ایجاد ازدحام تأثیری مستقیم دارد.
دورهء دوم توسعه
این دوره ده سال به طول انجامید(1345-1335)، مساحت شهر به 1/8 برابر مساحت سال 1335 و به 3/6 برابر مساحت هستهء اولیهء شهر(بافت تاریخی) رسید.جمعیت نسبت به سال 5331 معادل 1/85 برابر رشد داشت.نبودن توازن بین رشد سطح شهر و رشد جمعیت به دلیل احداث کاربریهای جدید و توسعهء معابر بود،در این دوره ساخت و ساز در ارتفاع نیز شروع شده بود،یعنی گسترش شهر اندکی رویکرد قائم نیز بافته بود.لذا ضریب گسترش سطوح بناهای شهری حتی بیش از رقم ارائه شده است،اما به دلیل کافی نبودن اطلاعات، نمیتوان ضریب واقعی را ارائه داد.
اهم دلایل توسعهء شهر در این دوره عبارت بودند از:تأسیس و توسعهء دانشگاه،توسعهء مراکز نظامی و اداری(لشکری و کشوری)،بهسازی راههای دسترسی به شهر و جذب مهاجر،مهار برخی از بیماریهای مهلک و کاهش میزان مرگ و میر(افزایش جمعیت و فروپاشی نظام کشاورزی سنتی و انتقال سرمایهء ملاکان از روستاها به شهر.
در این دوره نیز در ضلع شرقی شهر هیچ توسعهای رخنداد.اولین مرحلهء حاشیهنشینی شهر درحدی بسیار محدود در بخش جنوبی اتفاق افتاد.
در سمت شمال،محور قدیمی دروازه اصفهان- دروازه قرآن مورد توجه قرار گرفت(تصویر 11)و کاربریهایی مانند هنرستان صنعتی،ادارههای دخانیات،غله و سیلو در کنارههای این محور پا گرفت.احداث پل باغ صفا،منجر به ایجاد خیابان منشعب از میدان ستاد به سوی شمال شهر شد و توسعه به سمت شمال در این دوره در سطحی محدود آغاز شد.
عمدهترین محور توسعه،سمت غرب بود، احداث بیمارستان نمازی در فاصلهء تقریبی 1/3 کیلومتری از میدان ستاد که در زمان آغاز به کار از مجهزترین و پرظرفیتترین بیمارستانهای خاورمیانه بود،منجر به امتداد بلوار کریمخان زند به سمت غرب شد(تصویر 21)این موضوع به همراه احداث شبکهء هدایت،پایههای دومین مرحلهء توسعهء شهر را نهادند.(نقشهء 8).
در طرفین محور تازه امتدادیافتهء کریمخان زند، کاربریهای متعددی مانند بیمارستان سعدی، بیمارستان پوستچی،دانشکدهء علوم پزشکی شیراز،دانشکدهء مهندسی،سازمان هلالاحمر (شیر و خورشید سابق)و ادارهء مرکزی کارخانهء شیر پاستوریزه مستقر شدند.جدارههای خیابان دکتر فاطمی(مشیر فاطمی سابق)منشعب از میدان ستاد به طرف جنوب که بخشی از جدارهء غربی آن در این دوهر شکل گرفته بود،محل پذیرش واحدهای تجاری عرضهکنندهء کالاهای نو آن روزگار شد.درامتداد محور لطفعلیخان زند به سمت غرب،خیابان قصر الدشت قرار داشت که راهی تاریخی بود.به تدریج طرفین محور لطفعلی خان زند از گود عربان تا چهارراه سینما پارامونت(51 خرداد)از واحدهای تجاری و سایر عملکردهای شهری اشباع شد،ازاینرو گسترش واحدهای تجاری و خدماتی به سوی غرب امتداد یافت و طرفین خیابان قصر الدشت را تا چهارراه سینما سعدی اشغال نمود.سینماهای قیام(کاپری سابق)،پارامونت واقع در تقاطع مشیر فاطمی و قصر الدشت(تعطیلشده)و سینما سعدی در تقاطع قصر الدشت با خیابان 03 متری،سه کانون جذب گذران اوقات فراغت بودند.علاوهبراین کاربریها، احداث بیمارستانها و واحدهای درمانی و تشخیص پزشکی متعددی در بافت میانی و محدودهء تازه شکل گرفته با عوامل دیگری منجر به جلب توجه شهروندان و حضور مداوم آنها در این بخش از شهر شد،این رویکرد بر ثبت محدوده به عنوان (به تصویر صفحه مراجعه شود)
مرکز جدید تجاری،اداری و درمانی شهر تأثیر مستقیم داشت.این مرکزیت شهری جدید،خود را از مرکز هندسی شهر دور میکرد و لبهء غربی آن به تدریج از هستهء اولیهء شهر فاصله میگرفت.
الگوی توسعهء شهر در دورهء دوم
در این دوره الگوی گسترش شهر با دورهء قبلی تفاوت چندانی نداشت فقط شتاب بیشتری گرفت، تکمیل فضاهای خالی باقیمانده از دورهء قبل و گرد آمدن سکونت به دورهء کاربریهای تازه تأسیس و معابر ارتباطدهندهء آنها،بیانگر تداوم رابطهء مرکز شهر و پیکرهء آن است که از ابتدای شکلگیری شهرها وجود داشته است.در این دوره مرکز نوین شهر خود را به حاشیهء غربی شهر کشانیده بود و مردم به دنبال آن حرکت میکردند.در عین حال نقطهء شروع توسعهء شهر یعنی چهارراه زند به عنوان قویترین کانون گذران فراغت اقشار مختلف مردم در سطح شهر عمل میکرد(نقشهء 9).
دورهء سوم توسعه
این دوره 9 سال طول کشید(1354-1345)،مساحت شهر نسبت به سال 54،2/2 برابر و جمعیت آن 1/75 برابر و نسبت به سال 53 مساحت شهر به 4 برابر و جمعیت آن به 2/94 برابر رسید.مساحت شهر نسبت به مساحت هستهء اولیه(بافت تاریخی)در این دوره بالغ بر 8 برابر شد.در این دوره نداشتن توازن بین گسترش شهر و رشد جمعیت چشمگیرتر است.
دلایل عمدهء توسعهء این دوره عبارتاند از: گسترش مراکز علمی-اداری و نظامی،تولید اتومبیل در داخل کشور و درنتیجه افزایش تعداد آن در سطح شهر،تزریق درآمدهای ارزشی ناشی از افزایش بهای نفت به شهرها و تزاید مهاجرت به شهر بهخصوص روستاییانی که نتوانسته بودند خود را با نظام جدید کشاورزی برگرفته از اصلاحات ارضی تطبیق دهند.مهاجرت این روستاییان حاشیهنشینی پیرامون شهر را شدت بخشید،این حاشیهنشینها عمدتا مناطق شرقی و جنوبی شهر را برای سکونت انتخاب کردند،دلایل این انتخاب ارزان بودن قیمت زمین در این مناطق و استقرار بر راههای مبدأ مهاجرت آنها بود.
از دلایل پیشیگرفتن سرعت گسترش شهر بر افزایش جمعیت،تدوین و تصویب نخستین طرح جامع و آغاز تدوین نخستین طرح تفصیلی شهر بود،این طرحها ضمن تنظیم جهات توسعهء شهر،به معرفی کاربریهای مورد نیازی نیز پرداختند که مستلزم تخصیص اراضی بیشتری به آنها بود.
توسعه در سمت شرق و جنوب هنوز محدود و نسبت به جهات توسعهء غربی و شمالی ناچیز بود.
احداث پلهای متعدد بر روی رودخانهء خشک مانند: پل نمازی،هجرت،حر و پیرنیا،راه توسعه به سمت شمال را گشود.این سمت از توسعه تا دامنههای شمالی شهر به سرعت نفوذ کرد و بخش عمدهای از اراضی مستعد را اشغال کرد.
سمت توسعهء غربی کماکان در این دوره ادامه یافت،اما با آهنگی کندتر از دورههای پیشین.
احداث محور میدان ستاد-میدان گاز،در این دوره و استقرار برخی از کاربریهای عمومی در پیرامون آن مانند پارک شهر،بیمارستان،رستوران، واحدهای تجاری همراه با استقرار کاربریهای تجاری و اداری در امتداد خیابان مشیر فاطمی (خیابان نادر)و نفوذ تدریجی کاربریهای تجاری، درمانی و اداری به درون شبکهء هدایت از دلایل کاهش آهنگ توسعهء سمت غرب نسبت به دورههای قبل از خود بود.عامل عمدهء این کندی،ظرفیت بالای پذیرش کاربریهای متعدد در محورهای درونی شبکهء هدایت بود.
بزرگترین و چشمگیرترین کاربری که در محدودهء شمال غرب آن موقع شهر پاگرفت دانشگاه شیراز بود که بیش از 004 هکتار زمین به آن اختصاص یافته بود(نقشهء 01).
الگوی توسعهء شهر و مرکز آن در دورهء سوم
طرحهای جامع و تفصیلی اول با افق 52 ساله در سالهای 15 و 55 تصویب شدند و تأثیری بر شکل شهر و مرکز آن در این دوره(54-45)نداشتند،اما نظر مشاوران حاضر برای تدوین طرحها در این دوره بر مواردی موضعی تأثیر گذاشته است.
کوشکها و روستاهایی مانند:کوشک نصر الله میرزا،رحمتآباد،ابیوردی،جوکیها(چوگیا)در این دوره با بافت شهری محصور شدند.
پادگانهای خارج از محدودهء شهر در ضلع غربی مانند زرهی،پشتیبانی منطقهء دو،هوابرد و پادگان مرکز پیاده(باغ تخت)در شمال به لبههای شهر متصل شدند.واحدهای آموزشی اعم از متوسطه و عالی و برخی از ادارات دولتی در اراضی آزاد به جا مانده از دورهء قبل احداث شدند.محورهای تجاری (به تصویر صفحه مراجعه شود) سعدی،توحید،قاآنی،رودکی،انوری،اهلی، مشیر فاطمی،زند و قصر الدشت فضاهای خالی خود را پر کردند.فروشگاههایی با عرضهء کالاهایی با کیفیت برتر نسبت به محورهای قبلی و کاربریهای عمومی دیگری در خیابانهای صورتگر، بیست متری(هفت تیر)،باغشاه،اردیبهشت و بعضا در خیابان ملاصدرا پاگرفت.
الگوی عمومی توسعهء مرکز شهر در این دوره تداوم دورهء قبلی و با متراکم شدن کاربریهای عمومی در محورهای قدیمیتر و رشد تدریجی این نوع کاربریها در محورهای جدید بود.مرکز شهر مانند لکهء روغنی بر سطح آب آرامآرام سمت بدون مانع(غرب)را میپیمود(نقشهء 01).
دورهء چهارم توسعه
این دوره از سال 1354 تا 1368 دورهای 41 ساله را شامل میشود.در سال 86 مساحت شهر نسبت به سال 45،3/7 برابر و جمعیت آن به دو برابر،نسبت به سال 54 سطح شهر 8 برابر و جمعیت آن 3 برابر، نسبت به سال 53 سطح شهر 51 برابر و جمعیت آن 4/9 برابر شد.در این سال مساحت شهر به 03 برابر هستهء اولیهء شهر(بافت تاریخی)رسید.
این دوره به دو بخش 4 ساله(تا سال 85)و دهساله بعد از انقلاب تقسیم میشود.توسعه در بخش اول،کماکان مانند دورهء قبل از خود بود،با این تفاوت که در سالهای 75 و 85 به دلیل مسائل انقلاب رشد شهری قدری آرام بود.در بخش دوم رشد شهر شتاب سنگینی گرفت که دلایل آن عبارت بودند از:آغاز جنگ تحمیلی و سیل مهاجران جنگ، تصویب و اجرای قانون زمین شهری و سیل مهاجران غیرجنگی به امید دریافت زمین مسکونی ارزان قیمت،درهم ریختن معادلات اجتماعی و اقتصادی براثر انقلاب و جنگ.در این دوره،شهر در تمامی جهات توسعه یافت،این توسعه مرزهای تعیینشده طرحهای جامع و تفصیلی قبلی را در سمتهای شرقی،جنوبی و غربی درنوردید.در سمت شمال،ارتفاعات به عنوان مانع طبیعی اجازهء گسترش را نداد.دلایل عمدهء این گسترش،واگذاری اراضی شهری توسط سازمان زمین شهری در سه جهت شرق،جنوب و غرب و همچنین رشد مهاجرت و تمایلات اجتماعی تازهواردان شهر(مهاجران)،به سکونت در کنار مبادی ورودی نزدیک به مبدأ مهاجرت آنها بود(نقشهء 11).
الگوی توسعهء شهر و مرکز آن در دورهء چهارم
از طرحهای پیشنهادی موجود فقط بخشی از شبکهء معابر آنها محققشده بود و از تراکمهای مسکونی پیشنهادی و جانمایی کاربریهای غیرمسکونی بهخصوص در عرصهء تجاری تبعیت نشد.هردو طرح با هدف پخشایش کاربریها در سطح شهر و جلوگیری از تمرکز کاربریهای جاذب سفر در یک پهنه،پیشنهادها فقط کاربریهای عمومی در سطوح محله و ناحیه در برخی از نقاط شهر شکل گرفت و فعالیتهای شهری و فراشهری همچنان به سمت غرب شهر پیشروی میکرد.خیابان عفیفآباد که در ابتدای دوره،لبهء غربی شهر را تعریف میکرد در پایان دوره به محور تجاری جدید شهر تبدیل شده بود و با لبهء غربی جدید شهر کیلومترها فاصله داشت.
در شمال رودخانه و از محور قرآن به سمت غرب که تا آغاز این دوره با هدف سکونت اشغال شده بود به تدریج پذیرای کاربریهای شهری و فراشهری شد و مؤسسات دولتی و شرکتهای وابسته به آنها جای خود را در این پهنه بازکردند.
محور سیبویه(در جنوب)که در گذشته برخی از کاربریهای شهری را در جدارههای خود جاداده بود و همچنین تنها محور شمالی و جنوبی کامل شهر(از میدان گاز تا انتهای عدالت)نیز کاربریهایی از این نوع را در لبههای خود پذیرفت.
در این دوره پهنهء مرکز شهر به تدریج در بخش غربی شمال نیز گسترش یافت.از سمت جنوب پهنهء مرکزی نیز بازویی منشعب شد.برخی از فعالیتها خود را از مرکز شهر جداکرده و به صورت راستههای همسان(بورس)به برخی از محورهای دور از مرکزیت شهر منتقل شد،مانند محور امیرکبیر که تعمیرگاهها و فروشگاههای لوازم یدکی اتومبیل را در جدارههای خود جای داد (نقشهء 21).
دورهء پنجم توسعه
این دوره از سال 9631 آغاز شد و تاکنون ادامه دارد،اکنون سطح شهر دوباره مرزهای دومین طرح جامع و تفصیلی را درنوردیده و با گسترش شهر در ماورای مرزهای رسمی،مساحت خود را به 1/5 برابر مرزهای آخرین طرح مصوب رسانیده است.درحالیکه فقط 08 درصد از جمعیت پیشبینی شده همان طرحهای مصوب محقق شده است.
نسبت به سال 86 مساحت شهر به 1/57 برابر و جمعیت آن 1/45 برابر،نسبت به سال 45 مساحت شهر به 6/4 برابر و جمعیت آن 3 برابر،نسبت به سال 54 مساحت شهر 31/6 برابر و جمعیت آن 4/58 برابر و نسبت به سال 53 مساحت شهر 62 برابر و جمعیت آن 7/7 برابر شده است سطح شهر در دورهای 08 ساله به 25/2 برابر هستهء اولیهء شهر (بافت تاریخی)رسیده است.
روند تحولات سریع اوایل دورهء چهارم توسعه، مدیریت شهری را بر آن داشت تا نسبت به تدوین طرح جامع جدید و طرح تفصیلی آن اقدام کند.طرح جامع در پایان دورهء چهارم به تصویب رسید و طرح تفصیلی آن در ابتدای این دوره تدوین و از تصویب گذشت.افق این طرحها دهساله بود و در حال حاضر زمان آن به پایان رسیده است.این (به تصویر صفحه مراجعه شود)
طرحها،با وجود توجه کافی به ساختار متناسب شهر و تدوین ضوابط کارآمد،نتوانست گسترش سطح شهر را مهار کند.
این عدم موفقیت،در مواردی خارج از چارچوبهای طرح ریشه داشت که اهم آنها عبارتاند از:نگرش مردم به زمین به عنوان سرمایهای مطمئن،تغییر کاربریهای پهنههایی از شهر از مسکونی به کاربری انتفاعی که موجب افزایش بهای زمین در محدودهء پیرامون کاربری تغییر یافته میشود،بورس بازی زمین که باز هم افزایش قیمت اراضی درونشهری را در پی دارد، (به تصویر صفحه مراجعه شود) تمایل به داشتن واحد مسکونی مستقل و اجتناب از آپارتماننشینی،عدم رغبت به سکونت در بافتهای قدیمیتر که علاوهبر فرسودگی به علت غلبهء کاربریهای غیرمسکونی موجب ازدحام جمعیت میشود،عدم تمایل مالکین به بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده برای ارتقای سطح سکونت به امید فردایی که مجوز کاربری انتفاعی دریافت کنند.
مجموعهء این عوامل که درنهایت افزایش قیمت اراضی درون شهری را در پی دارد موجب رویکرد طبقهء متوسط حقوقبگیر به سکونت در حاشیهء شهر که اراضی ارزانتری نسبت به درون شهر دارد شده است.گرچه در پهنههایی از شهر به دلیل توسعهنیافتگی،امکان دسترسی به اراضی ارزان وجود دارد،اما شأن اجتماعی این طبقات آنها را از سکونت در اینگونه پهنهها برحذر میدارد، از اینرو نوع جدیدی از حاشیهنشینی با فرافکنی درونشهری شکل گرفته است که با حاشیهنشینهای اولیه که ریشه در مهاجرت دارد متفاوت است.سمتهای توسعهء شمال غربی و بخشی از جنوب غربی و در ماورای مرزهای رسمی طرحها به این نوع جدید حاشیهنشینی اختصاص یافته است(نقشهء 31).
الگوی توسعهء شهر و مرکز آن در دورهء اخیر
دومین طرح جامع و تفصیلی،سند مناسبی برای توسعه و تأمین نیازهای شهر در تمامی زمینهها بود.دو نکته موجب کاهش سطح کارایی این دو طرح و بهخصوص طرح تفصیلی شده است.نکتهء اول به اجرا درنیامدن تمامی طرح در دورهء اعتبار آن به دلایلی مانند:آگاهی نداشتن شهروندان از مزایایی که طرح برای آنها ایجاد کرده،ناهمخوانی پیشنهادها با سطح توسعه در برخی از پهنههای شهری،کمبود اعتبارات مدیریت اجرایی شهر و سایر سازمانهای متولی تأمین فضاهای عمومی و مسائل حقوقی که مانع از اجرای برخی از پیشنهادها شده است.نکتهء دوم اعمال تغییرات در برخی از پیشنهادهای طرح به دلایلی از قبیل ناهمخوانی پیشنهاد با وضع موجود و موازین حقوقی،نبود یا کمبود اعتبارات کافی،اعلام عدم نیاز از طرف متولیان تأمین فضاهای عمومی، افزونطلبی برخی از متقاضیان و ناتوانی برخی از متقاضیان برای پیروی از پیشنهادهای طرح موجب اعمال تغییرات شده است.
اجرای بخش عمدهای از شبکهء معابر پیشنهادی،بالاترین درصد تحقق پیشنهادهای طرح را به خود اختصاص میدهد.تراکمهای پیشنهادی بناهای مسکونی که برای نخستین بار با تعیین تعداد طبقهء تعریفشده در برخی از پهنههای شهری به اجرا درآمده و در برخی دیگر از پهنههای شهر اکنون وارد مرحلهء اجرا شده است.
عدم اجرای مراکز محله،ناحیه و منطقه همراه با تغییر کاربریهای پیشنهادی طرح تفصیلی بهخصوص در پهنهء مرکزی شهر منجر به افزایش بار مرکزی شهر شده است.مرکز شهر دور پیشین که لبهء آن خیابان عفیفآباد بود،اکنون ب سمت غرب پیشروی خود را آغاز کرده و خیابا مطهری که بخشی از حلقهء عبوری پیشنهادی طر تفصیلی بوده را نشانه گرفته است.برخی ا موازین قانونی که به بعضی از مشاغل اجاز فعالیت شغلی در محل سکونت را میدهد،به تراکم مرکز شهر دامن میزند.براساس همین موازین قانونی بخش اعظمی از پهنهء مسکونی شبکهء هدایا به فعالیتهای درمانی اختصاص یافته است.
الگوی توسعهء مرکز شهر در این دوره بیشتر تابع عرضه و تقاضاست.تنوع عرضهء کالا خدمات،حضور بیشتر شهروندان را موجب میشود این مسأله به گسترش واحدهای فعالیت دامن میزند،پیرو آن قیمت اراضی افزایش مییابد و درنتیجه سکونت در اراضی گران قیمتی که در کنار ازدحام جمعیت قرار گرفته منطق خود را دستمیدهد.این موارد مالکان اراضی محدود مرکزی شهر را تشویق به اصرار به تغییر کاربری اراضی خود مینماید.چرخهء بستهای که تقاضای اضافی،عرضه اضافی را موجب میشود و عرضه اضافی متقاضی بیشتری را جذب میکند.
محدودهء مرکزی دورهء قبلی اکنون اشباعشده و سرریز آن به سمت غرب شهر در حال پیشروی است.مرکزیت دورهء پیشین در پهنهای مستعد و با قابلیت جذب فراوان در لبهء شبکههای درونی خود (شبکهء هدایت)سالیان متمادی به جذب انواع فعالیت مشغول بود،پهنهای که اکنون مورد تعرض این سرریز قرار گرفته،امکانات پهنهء قبلی را ندارد بنابراین به سرعت اشغال خواهد شد و چون همسایهء باغهای قصر الدشت است،سرریز بعدی این باغها را نشانه خواهد گرفت(نقشهء 41).
به منظور جلوگیری از این روند یا حد اقل کند کردن آهنگ آن توجه به کانونهای فعالیتی چند منظوره در حواشی شهر و تلاش در توسعهء مناطق کمتر توسعهیافتهء شهری با هدف ایجاد انگیزهء جذب سرمایه برای ایجاد این کانونها،میتواند به عنوان راهکارهایی مورد توجه و بررسی قرارگیرد.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/330493?sta=%d8%b4%db%8c%d8%b...
پرتال جامع علوم انسانی
بکارگیری رهیافت تجدید حیات شهری در نواحی دچار افت شهری نمونه موردی: محله شیخ جنید شیراز
یزدان نامداری قرقانی، به راهنمایی: زهره عبدی دانش پور، استاد مشاور: محمد شیخی
http://www.ensani.ir/storage/Files/20101124135433-148.pdf
پایگاه مجلات تخصصی نور
عوامل مؤثر بر فرایند بازساخت کالبدی کلانشهر،موردپژوهی محدودهء شمال غرب شیراز 1383-1375
*عبد الرضا پاکشیر، دانشگاه شیراز
**مظفر صرّافی، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
امروز موضوع برخورد با تغییرات گستردهء کلانشهرها به منزلهء یک چالش اساسی در مباحث برنامهریزی شهری و جغرافیای انسانی مطرح است و بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهطور مستقیم و غیر مستقیم با آن مواجهاند.در ایران نیز تغییرات عمده در ساخت کالبدی و اقتصادی-اجتماعی شهرهای بزرگ به منزلهء یکی از مباحث مهمّ توسعه شهری مطرح و به دلیل وقوع تغییرات اساسی طی سه دههء گذشته اهمیت بیشتری یافته است.پدیدهء بازساخت شهری بازتاب تغییراتی است که متفاوت از تغییرات جزئی در گذشته،ساخت اقتصادی-اجتماعی و کالبدی شهرهای بزرگ را هدف خود قرار داده و تحت تأثیر آن ساخت جدیدی متفاوت با گذشته ایجاد مینماید.بررسیهای انجام گرفته در محدودهء شهری شمال غرب شیراز نشان میدهد که تغییرات ایجاد شده در ساخت کالبدی،اقتصادی-اجتماعی این محدوده طی سه دههء گذشته ادامهء تغییرات گذشته نبوده و به صورت پیشبینی نشده و بدون انطباق با سیاستهای طرح جامع مصوّب اتفاق افتاده است.همچنین فرایند تغییرات بازساختی این محدوده تحت تأثیر عوامل بیرونی و درونی چون سیاستهای دولت،اقدامات بخش خصوصی و تصمیمات مدیران محلی قرار داشته است.
کلیدواژهها:
بازساخت شهری،ساخت شهر،تغییرات شهری،شیراز.
مقدمه
مفهوم بازساخت شهری (Urban Restructuring) از جمله مفاهیم جدید در حوزهء جغرافیای انسانی و مطالعات شهری است.طرح پدیده بازساخت در علوم جغرافیایی و بهطور خاص در جغرافیای انسانی ریشه در تغییرات و دگرگونیهایی دارد که محیطهای شهری و روستایی در گذشته با آن مواجه گردیدهاند بهطوری که،این تغییرات سبب گردید تا طی دهههای 0891 و 0991 جغرافیدانان و دیگر محققان با این پرسش مواجه شوند که آیا چنین تغییراتی را باید به عنوان ادامه تغییرات جزئی پیوسته و ارگانیک شهرها به حساب آورد،یا اینکه تغییرات شهری جدید را باید بخشی از یک فرایند بازساخت محسوب نمود؟
بررسی تغییرات شهری در نظامهای شهری مختلف جهان بیانگر این موضوع است که روند تغییرات شهری،از اواسط قرن بیستم میلادی،از شدت و سرعت بالایی برخوردار بوده و تغییرات تدریجی جامعه جای خود را به تغییرات ناگهانی،پیشبینی نشده و بدون بازگشت داده است.بررسی روند رو به گسترش تغییرات شهری در کلانشهرهای هر دو گروه کشورهای پیشرفته و جهان سوّم(تحت تأثیر تغییراتی چون اقتصاد جهانی،گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی،پدیدهء جهانی شدن و...)نشان میدهد که تغییرات سه دهه اخیر کلانشهرها،به لحاظ کمّی و کیفی،بیش از تغییرات جزئی و تدریجی گذشته است. شناخت این تغییرات که در محافل مختلف آکادمیک و علمی از آن به عنوان«بازساخت شهری»یاد میشود،نقش مهمّی در سیاستگذاری و هدایت شهرهای بزرگ دارد و کشورهای مختلف با شناخت و درک این فرایند،سعی در جهتدهی مناسب به نظام فعالیتها و در نتیجه ساخت مناسب کالبدی کلانشهرها داشتهاند.
نظر به اهمیت و نو بودن موضوع بازساخت شهری (Urban Restructuring) و تأثیرات و پیامدهای ناشی از روند تغییرات جدید در سطح کلانشهرها،پژوهش حاضر در پرتو نگرش سیستمی،به تشریح مفهوم بازساخت شهری و عوامل مؤثر در شکلگیری این فرایند در کلانشهر شیراز با هدف فراهم نمودن بسترهای لازم برای تصمیمگیری و سیاستگذاری در سطوح ملّی و محلّی پرداخته است.سؤال اساسی پژوهش این است که مشخّصههای بازساخت شهری کدامند و چه عواملی در فرایند بازساخت شهری کلانشهر شیراز،دخالت داشته است؟
برای پی بردن به این موضوع،پژوهشی تحت عنوان«عوامل مؤثر بر فرایند بازساخت شهری کلانشهر-موردپژوهی:محدودهء شمال غرب شیراز 7531-3831»که طی دهههای اخیر دچار تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی-اجتماعی و کالبدی،در مقایسه با دیگر محدودههای شهر شیراز گردیده،انجام گرفته است.
مقالهء حاضر از چهار بخش تشکیل شده است.در بخش اوّل مروری بر تعاریف و اصطلاحشناسی با هدف روشن نمودن مشخّصههای بازساخت شهری،در بخش دوّم ویژگیهای بازساخت شهری محدودهء معالیآباد شیراز،در بخش سوّم عوامل مؤثر بر بازساخت شهری محدودهء معالیآباد و بخش چهارم نیز به نتیجهگیری از مباحث انجام گرفته و ارائه پیشنهادها اختصاص داده شده است.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/282609?sta=%d9%85%d8%b9%d9%8...
پایگاه مجلات تخصصی نور
مقایسه زبان و بیان نمادین در نقش برجستههای پاسارگاد با نوع بیان در معماری سنتی ایرانی-اسلامی
محمود طاووسی*،مهدی حقیقتبین**
چکیده
معماری ایرانی قبل از ظهور اسلام در دورههای مختلف رشد یافت و با ظهور اسلام تحول عظیمی در آن به تأسی از دستورات دین جدید بوجود آمد.با توجه به اهمیت پارسیان و شیوه آنها،این مقاله ابتدا به توضیح درباره هخامنشیان و چگونگی شکلگیری امپراطوری و سقوط پارسیان و دورانهای تاریخی پس از این امپراطوری پرداخته و سپس به ذکر ویژگیهای پاسارگاد و دلایل اهمیت آن میپردازد.
در بخش بعدی دین و آیین دینی در دوره هخامنشیان مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به مطالعه نقوش و جزییات معماری در بناهای پاسارگاد و به صورت ویژه کاخهای کورش از دیدگاه محققانی که در پاسارگاد تحقیق کردهاند میپردازد.در ادامه به بیان تأثیر اسلام بر هنر و معماری سنتی ایرانی-اسلامی و جنبههای نمادین آن پرداخته و در نهایت جنبههای نمادین و متأثر از مذهب را در معماری این دو دوره به خصوص در جزییات آنها را با یکدیگر مقایسه میکند.
کلید واژگان:
پاسارگاد،فرهنگ،دین،معماری،نقش برجسته.
مقدمه
پارسیان نخستین امپراطوری جهانی را طی ثلث دوم هزاره اول قبل از میلاد تشکیل دادند. «روش اداری هخامنشیان در داخله به هیچ وجه شباهتی با روش رومیان ندارد،در امپراطوری اینان [هخامنشیان]،ملل مغلوب مجبور بودند خود را به پایه فرهنگ عمومی برسانند،و در اقتصاد مشترک سهیم باشند»(گیرشمن،1374:ص 134).
مؤسس این پادشاهی،کورش بزرگ در سال 095 پ.م.در هگمتانه در سرزمین ماد متولد شد و پدر او«کمبوجیه»از بزرگان قوم پارس و مادرش ماندانا تنها دختر آخرین پادشاه قوم ماد بوده است.
با غلبه کورش بر مادها و پشتیبانی و وفاداری همیشگی مردم ماد به او،چشماندازی از درهم آمیختن فرهنگی هردو قوم ماد و پارس ایجاد گردید که جلودار انتشار این فرهنگ پیش رو، منش کورش بزرگ بود که از هردو سو نشان داشت.
پس از هخامنشیان سلوکیان،اشکانیان و ساسانیان بر ایران حکومت کردند و سپس با ورود اسلام تحولی عظیم در فرهنگ و هنر ایران زمین به وقوع پیوست.
ظهور اسلام در ایران و سایر نقاط جهان،با پیامهایی مبنی بر برابری انسانها،آزادی عقیده و...همراه بود که به شدت مورد استقبال و پذیرش جوامع طبقاتی و تحت فشار آن دوران قرار گرفت.هنرمندان مسلمان بواسطه این ایدئولوژی جدید تحولی عظیم در هنر و معماری بوجود آوردند که بیشتر در مفاهیم،زبان و بیان، اصول و صفات هنرهای سنتی و مرتبط ساختن هرچه بیشتر این مفاهیم با قرآن،دستورات اسلام و سنن پیامبر بوده است.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/330248?sta=%d9%85%d8%b9%d9%8...
روزنامه ی سرمایه
معماری و شهرسازی شیراز در دوره ی پهلوی
انتشارات روزنه کار، کتاب نفیسی را با عنوان معماری و شهرسازی شیراز در دوره پهلوی 13577 - 1300 خورشیدی) تالیف طاهره (سها) نصر را روانه بازار کتاب کرده است.این کتاب نفیس که عکس ها، تصاویر و نقشه های هوایی متنوعی از شهر شیراز را در دوره پهلوی ها با شرح کوتاهی در برگرفته، در 124 صفحه با کاغذ گلاسه، تیراژ 1200 نسخه و قیمت هشت هزار و 500 تومان منتشر شده است.
کتاب معماری و شهرسازی شیراز در دوره پهلوی، در 9 بخش مختلف با عناوین استخوان بندی شهر شیراز در طول دوره های تاریخی، خیابان کشی در شیراز، اولین ساخت و سازها در شیراز، صنایع ماشینی و تاسیسات در شیراز، معماری بناهای یادبود در شیراز، معماری اماکن مذهبی در شیراز، باستان شناسی و مرمت در فارس و شیراز (با دو بخش باستان شناسی در فارس و مرمت در شیراز)، معماری مسکونی در شیراز در دوره پهلوی و باغات شیراز در دوره پهلوی، تالیف شده است.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1262995
خبرگزاری فارس
روستاهای اطراف شهر شیراز در درازمدت هزینههای گزافی بر دوش شهرداری میگذارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، محسن معین بعد از ظهر امروز در صحن علنی شورای شهر شیراز اظهار داشت: روستاهایی از جمله جوادیه، گویم، دوکوهک و قلات بنا به تقسیمات کشوری در حریم شیراز و به حوزه خدماتی شیراز متصل است، اما در عمل زیر نظر فرمانداری هستند. وی تصریح کرد: این روستاها از نظر ساخت و ساز زیر نظر بخشداری مرکزی شیراز هستند اما ساخت و سازهای صورت گرفته در این روستاها خارج از حریم مصوب است. عضو شورای شهر شیراز تصریح کرد: این روستاها در درازمدت به عنوان بخشی از شهر شیراز شناخته شده و تمام خدمات شهری به آنها ارائه میشود، که این موضوع هزینههای گزافی به دوش شهرداری میگذارد. معین افزود: فرمانداری و بخشداری با بررسی و بازبینی جدی میتواند جلو ساخت و سازهای خارج از حریم روستاها را بگیرد و از سوی دیگر هزینههای ساخت و ساز را متناسب با خدمات اخذ کند. وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به خدمات ارائه شده از سوی شهرداری شیراز به شهر صدرا گفت: از مدتها پیش صدرا به عنوان شهر جدید در تقسیمات کشوری از سوی وزارت کشور در نظر گرفته شده و شهرداری این شهر نیز در شرف تأسیس است، اما همچنان خدمات خود را از شهر شیراز دریافت میکند. معین افزود: تاکنون خدمات حمل و نقل عمومی این شهر توسط شهرداری شیراز صورت میگرفت اما باید این موضوع تعیین تکلیف شود و شهرداری صدرا در پرداخت هزینه، بازنگری جدی کند.
http://www.ghatreh.com/news/nn5305119/%D8%B9%D8%B6%D9%88-%DA%A9%D9%85%DB...
این پرونده ی اینترنتی در تاریخ 4/10/91 الی 6/10/91 گردآوری و تنظیم شده است.
صفحه ی فرهنگ شیراز در سایت انسان شناسی و فرهنگ
www.anthropology.ir/branches/shiraz
دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید
http://anthropology.ir/node/11294