پیر بوردیو: نابینایی دربرابر نابرابرای های اجتماعی ما را محکوم به آن می کند و به ما اجازه می دهد که هر نوع نابرابری را به ویژه در زمینه موفقیت تحصیلی، بپذیریم، زیرا آن را حاصل نابرابری های طبیعی و نابرابری در مهارت های افراد به شمار آوریم.
مدلی کاربردی برای پژوهش مشارکتی در روستا
مقدمه
پس از آنکه در دهههای 40-1920 رفتهرفته روش کمی در علوم اجتماعی به زیر سوال رفت، روشهای کیفی فرصتی برای بروز پیدا کردند. مهمترین مزیت این روشها آن بود که به جای تکیه بر یکسری متغیرهای از پیش طراحی شده و سپس تلاش جهت اثبات ارتباط همانها با هم، با ذهنی باز به دنبال کشف متغیرهای واقعی از میدان
میرود. همین استدلال، راه را به روی انواع مشاهده و مصاحبه بازکرد و روشهای کیفی، قوت گرفت. رفتهرفته از دهه 1970 نقدهایی نیز به این روشها وارد شد، از جمله اینکه این روشها برخلاف ادعایشان مبنی بر فاصله گرفتن از روشهای کمی، بسیار به آن شبیهند و در هر دو روش، این محقق است که فعال است و جایگاه ویژهای دارد که میتواند اطلاعرسانان را موضوع مطالعه خود قرار داده و به کشفهایی درباره آن جامعه و فرهنگ برسد! اینجا بود که بحث ضرورت توجه به رویکردهای امیک (رویکرد از درون) به عنوان مکملی از رویکردهای اتیک (رویکرد از بیرون) مطرح شد و روشهای مشارکتی درحقیقت، زاییده این فضا هستند. روشهای مشارکتی سعی دارند نقش محقق را به یک تسهیلگر آگاه تقلیل داده و در مقابل، اطلاعرسانان محلی را به عنوان بخش مهمی از نیروهای تحقیق، فعال و توانمند سازند. یکی از مهمترین روشهای مشارکتی، Participatory Rural Assessmentاست که به اختصار، PRAخوانده میشود. آنچه در ادامه میآید مدلی کاربردی برای انجام یک چنین پژوهشی در روستاست.
1. تهیه نقشه روستا
یکی از اولین گامهایی که میتوان در انجام PRAبرداشت تهیه نقشه روستا توسط اطلاعرسانان است. در این روش به هرکدام از آنها یک ماژیک داده و میخواهیم روی کاغذ پوستی مشترکی که جلویشان است با هم نقشه روستا را بکشند. در این نقشه از آنها میخواهیم که زمینهای متعلق به روستا، محدوده آن، کاربری زمینها، منابع آب، مراکز بهداشتی، آموزشی، مذهبی و... را مشخص کنند. در اینجا شاید این سوال برای خواننده و حتی خود اطلاعرسانان پیش بیاید که چرا باید این نقشه را تهیه کرد آن هم در شرایطی که دهیاریها عموما نقشههای رنگی و چاپ شده خوبی از روستا دارند؟ در واقع تهیه این نقشه، دو هدف عمده را در پی دارد که جدای از داشتن یک نقشه راهنمای صرف است. اول، آشنایی با اطلاعرسانان از طریق یک کار جمعی و ایجاد این احساس در آنها که میتوانند. آنها باید حس کنند اطلاعاتی دارند که محقق حاضر است برای کسب آنها زمان بگذارد و این اطلاعات، چیز پیچیدهای هم نیست جز ثبت تجربیات روزانهشان. این درحقیقت، نوعی توانمندسازی جامعه محلی است که از خلال کشیده نقشه حاصل میشود. هدف دوم ما ایجاد یکسری بحثهای مقدماتی درباره روستا با محوریت نقشه است. یعنی حین کشیدن بخشهای مختلف آن میتوان از افراد، اطلاعاتی در مورد هرکدام از سرفصلها گرفت مثلا درباره وضعیت آب روستا، رشد آن، مهاجرتها و... نقشه لازم نیست حتما روی کاغذ کشیده شود. در مواردی میتوان از زمین به عنوان بوم استفاده کرد و با سنگ و چوب و برگ و ابزارهای ساده در دسترسی، نشانهگذاریها را روی آن انجام داد.
2. چه به خانه میآید؟
بعد از تهیه نقشه میتوان از یکسری موضوعات ساده دیگر که تقریبا همه دربارهاش حرفی برای گفتن دارند شروع کرد. مثلا از افراد پرسید که چه چیزهایی روزانه از بیرون وارد خانهشان میشود؟ اینها میتواند اعم از محصولات طبیعی و کشاورزی و یا کالاهایی باشد که خریداری میکنند. مثلا در بحث خوراک، پوشاک، تزئینات و یا مسائلی از این دست. به این وسیله از افراد میخواهیم که برایمان بخشهایی از سبد خانوارشان را تصویر کنند. با استفاده از این تکنیک میتوان به اطلاعاتی درخصوص سبک زندگی و نیز میزان خودکفایی آن روستا دست یافت.
3. صادرات و واردات روستا
یک دایره روی زمین کشیده و به اطلاعرسانانی که دور آن حلقه زدهاند میگوییم فرض کنید این روستای شماست. سپس چند فلش به سمت داخل آن دایره کشیده و به آنها میگوییم هرکدام این فلشها، یکی از محصولات و کالاهایی است که از بیرون، وارد روستای شما میشود. سپس میخواهیم برای هر فلش، اسم گذاشته و فلشهای جدیدتری خود به آن اضافه کنند. مثلا نخود، لوبیا، میوه، لباس و... وارد میشود. سپس دایره دیگری کشیده و فلشهایی از آن به سمت بیرون میکشیم که نمایانگر صادرات روستاست. به همان شیوه از افراد میخواهیم که هر فلش را به یک محصول صادراتیشان نسبت دهند. این تمرین نیز به ما کمک میکند که اطلاعاتی درخصوص نظام اقتصادی روستا و نقش آن در اقتصاد منطقه به دست بیاوریم.
4. تهیه تقویم کار فصلی روستا
یک خط صاف روی زمین کشیده و بالای آن، نام ماههای سال را مینویسیم. سپس از اطلاعرسانان میخواهیم بگویند که در هرکدام از ماهها روستا چه وضعیتی دارد. به این شیوه میتوان زمانهای کار و فراغت، زمانهای ویژه هر کار مثلا کشاورزی، گلهداری، زنبورداری و.. نیز زمانهای مراسم و عروسیها و... را به دست آورد و ریتم و نظم زندگی در روستا را فهمید.
5. یک شبانهروز
از هرکدام از افراد میخواهیم که برای ما بگویند در طول یک شبانهروز، وقتی که از صبح بیدار میشوند تا زمانی که بخوابند چه کارهایی انجام میدهند و اصلا چه ساعتهایی بیدار شده و میخوابند. به این وسیله میتوان به اطلاعاتی درخصوص ساعتهای کار و بیکاری، خواب و بیداری، تقسیم کار و... دست پیدا کرد.
6. جمعبندی مسائل و مشکلات
تکههای کاغذی به افراد داده و از افراد میخواهیم که به صورتی جداگانه، روی هر برگه، نام یکی از مهمترین مشکلات روستا را بنویسند. سپس کاغذها را جمع کرده و با کمک خود آنها دستهبندی میکنیم. برای هر دسته نیز باید یک عنوان کلیتر پیدا کنیم که خود اهالی در این بین میتوانند کمک زیادی بکنند. سپس لیستی از مشکلات روستا تهیه میشود، به این شیوه که چندین کارت سرفصل مشکلات در کنار هم چسبانده شده و ذیل هرکدام، کارتهایی که به مصادیق آن مشکل اشاره دارند قرار میگیرند.
7. اولویتبندی مشکلات
مرحله بعد از لیست کردن مشکلات، استخراج اولویتهای آنها از دید اهالی است. یکی از مهمترین شیوههای انجام این کار میتواند ستفاده از جدول اولویتبندی باشد، جدولی که اگر مثلا 10 مشکل داریم، 10 سطر و 10 ستون خواهد داشت. نام هر مشکل بر روی سطر و ستون متناظر با آن نوشته میشود، مثلا مشکلات بهداشتی، همزمان در سطر اول و ستون اول نوشته میشوند، مشکلات اقتصادی، در سطر و ستون دوم و... سپس دو به دو، مشکل قید شده در هر سطر را تکتک با مشکلات درج شده در ستونها مقایسه کرده و از افراد میخواهیم بین آن دو، گزینه با اهمیتتر را انتخاب کنند. سپس تعداد فراوانیها را شمرده و برمبنای آن، جدول اولویتها را مشخص میکنیم.
8. درخت مشکلات:
یکی از جذابترین و کاربردیترین بخشهای PRAاست که در آن، افراد محلی از سطح توصیف فراتر رفته و خودشان به تحلیل مسائل روستایشان تشویق میشوند. در این روش درختی را روی زمین کشیده و به افراد میگوییم که فرض کنند این، درخت یکی از مشکل جدی روستاست، مثلا اعتیاد. بعد توضیح میدهیم که همانطور که هر درخت، یکسری ریشه دارد که آنرا تقویت میکنند و یکسری شاخه، که نتیجه فعالیتهای آن هستند مشکل اعتیاد نیز یکسری ریشه و یکسری تبعات دارد. سپس از افراد میخواهیم که بگویند ریشهها (علتها)ی اعتیاد در روستا چیست؟ در مرحله بعد، از آنها میخواهیم که ساقهها را بکشند، یعنی بگویند که محصول و تبعات این اعتیاد برای روستا و مردمش چه بوده است؟ مثلا افزایش طلاق میشود یک شاخه و... عموما جوانان در کشیدن این درخت میتوانند گزینه خوبی باشند.
9. تعیین سطح رفاه:
یکسری کارت به افراد داده و از آنها میخواهیم که به صورتی جداگانه و انفرادی، روی هر کارت، اسم یکسری از افراد ثروتمند و فقیر روستا را بنویسند. مثلا اولین کارت، مربوط به کبلایی حسن است که وضع مالی بدی دارد و دومین کارت مربوط به کدخدا که وضع مالیش خوب است. سپس کارتها را جمعآوری کرده و با مقایسه آنها سعی میکنیم سطح رفاه در روستا را از دید خود اهالی تقسیمبندی کنیم، مثلا اینکه در روستای آنها از نظر سطح رفاهی، چند دسته درآمدی هست، هرکدام چه ویژگیهایی دارند و چه کسانی از روستا ذیل هر گروه قرار میگیرند. سپس میتوان از روی دادههای این مرحله، به سراغ نمونههایی از پولدار و فقیر روستا که بر سر آنها اجماع وجود دارد رفت و وضعیت آنها را از نزدیک مشاهده کرد. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که در همهجا منظور از فقر و شاخصهای آن یکی نیست. در جایی شاید خانه نداشتن، فقیر بودن تلقی شود، در جایی زمین نداشتن، بچه نداشتن و یا معلول بودن و... به این شیوه میتوان شاخصهای آن جامعه را در مورد فقر شناخت و همچنین گروههای فقیر را نیز شناسایی کرد.
10. ارتباطات با جهان خارجی:
به همان شیوهای که صادرات و واردات را بررسی کردیم، روابط روستا با جهان خارج را نیز میتوانیم مطالعه کنیم. به این منظور، دایرهای با فلشهایی به سمت داخل کشیده و میگوییم در طی یک سال، چه کسانی وارد روستا میشوند؟ از کجا؟ و چرا؟ همین کار را برای خروج از روستا نیز انجام میدهیم. با استفاده از این تکنیک میتوانیم میزان ارتباطات روستا با سایر روستاها و شهرهای اطراف را سنجیده و مبحث مهاجرت از آن یا به آن را نیز بررسی کنیم.
11. خط زمانی روستا:
در این حوزه، افراد مسن و سالمند، اطلاعرسانان خوبی هستند چرا که بخش قابل توجهی از تاریخ شفاهی روستا را تجربه کرده و در خاطر دارند. در این شیوه از افراد میخواهیم که درباره تغییرات روستا طی دههها و سالهای گذشته برایمان صحبت کنند، اینکه مثلا برق، گاز، آب لولهکشی، جاده، تلفن و... چه زمانی به روستا آمد، جمعیت روستا در این مدت، چه تغییری کرد و... این اطلاعات را میتوان به همان شیوه تقویم کار فصلی، از خلال خط مستقیمی که بر روی زمین کشیده شده پی گرفت و برای مشخص کردن هر رویداد، از نشانههایی طبیعی چون سنگ، چوب و... بهره گرفت یا شکل آنرا روی زمین و زیر زمانش کشید. به این شیوه، تغییرات روستا و ریتم آنرا نیز میتوان بررسی کرد.
منبع:
Simandou Social Baseline, July 2003, The Oxford Center for Innovation
این یادداشت، حاصل کنفرانس کلاسی نگارنده در کلاس روش تحقیق مشارکتی دکتر منیژه مقصودی است.
ماخد عکس : www.roochiniha.com