(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

انسان شناسان زبان شناس کلاسیک (3): لئونارد بلوم فیلد

زهرا السادات قاضی طباطبایی
evt100127040900200.jpg

لئونارد بلوم فیلد، به همراه ادوارد ساپیر، یکی از دو زبان شناس برجسته ی آمریکایی نیمه ی اول قرن بیستم است. کتاب وی، زبان (بلوم فیلد 1933) مقدمه ی معیارگونه ای در زبان شناسی برای مدت 30 سال بود. بلوم فیلد به همراه دانشجویانش، بخصوص برنارد بلاچ، زلینگ هریس، چارلز هاکت، محفل معرفتی را ایجاد کرد که بعنوان زبان شناسی ساختاری آمریکایی شناخته شد و تا ظهور دستور زبان زایشی در دهه ی 1960، بر این رشته تسلط داشت.

زندگی نامه و سوابق علمی:
     بلوم فیلد در شیکاگو متولد شد و بعدها به ایالات متحده مهاجرت کرد. وی در سال 1903 وارد  هاروارد شد و تحصیلاتش را در طی سه سال به اتمام رساند. در نوزده سالگی با در دست داشتن مدرک هارواردش، شروع به کار در مرکز مطالعات ژرمنی در دانشگاه ویسکنسین (Wisconsin) در مدیسون (madison) کرد؛ جایی که بعنوان دستیار آموزشی خدمت می کرد. در آنجا وی با ادوارد پروکُچ (Eduard prokosch) زبان شناس ملاقات کرد، بعد از آن با یک آموزگار و به سرعت تصمیم گرفت یک زبان شناس شود. پس از دو سال کار در ویسکنسین برای ادامه مطالعاتش در زبان شناسی تاریخی ـ تطبیقی و زبان شناسی ژرمنی به دانشگاه شیکاگو رفت. وی همچنین به مطالعه ی سانسکریت پرداخت و احتمالا بخشی از علاقه اش را از عمویش مائوریک بلوم فیلد (Maurice Bloomfield)، پروفسور مشهور سانسکریت و زبان شناسی تطبیقی، گرفت.
     پس از اخذ مدرک Ph.D در سال 1909 و در سن 22 سالگی، بلوم فیلد زبان آلمانی را در دانشگاه سینسیناتی (Cincinnati) و بعد دانشگاه ایلی نویز (Illinois) تدریس کرد. در سال 1913 وی بعنوان استادیار زبان شناسی تطبیقی و ژرمنی در دانشگاه ایلی نویز منصوب شد و تا سال 1921 در آنجا مشغول به تدریس بود. در آن زمان او مقام استادی را در ایالت اوهایو پذیرفت و تا سال 1927 در آنجا به تدریس ادامه داد. در تابستان 1925، استادیار مردم شناس در دپارتمان کانادایی ماینز در اُتاوا شد، مقامی که به وی این امکان را داد تا کار میدانی اش را در مورد زبان های آمریکایی بومی به اتمام رساند. در سال 1927، مقام با اعتباری بعنوان پروفسور زبان شناسی آلمانی در دانشگاه شیکاگو اخذ کرد. در تابستان سال های 40ـ 1938 عهده دار تدریس به تازه واردان زبان شناس در انجمن زبان شناختی موسسه زبان شناسی آمریکا در دانشگاه میشیگان در آن آربُر (Ann Arbor) بود. در سال 1940 وی مقام استادی زبان شناسی در دانشگاه ییل (Yale) را پذیرفت، جائیکه تا زمان مرگش در سال 1949 باقی ماند.
     در سال 1914، زمانیکه آموزگار جوانی بود، کتابِ مقدمه ای بر مطالعه ی زبان را منتشر کرد، دانشنامه ای که هنوز هم در طول تجدید چاپ های فراوان، کتاب مشهوری است. این کتاب، دیدگاههای اساسی او را درباره ی ماهیت زبان، به پیروی از محورهای اصولی بوآسی، ترتیب داده است؛ کتابی که به ویژگی شاخص زبان شناسی در ایالات متحده تبدیل شد: تمرکز بر زبان شفاهی در وهله ی اول، زبان نوشتاری در وهله ی دوم، مشاهده ی زبان بعنوان واقعیت فعلی گویندگان تا بعنوان واقعیتی بیرونی، نقطه نظر تاریخی و علاقه به تنوع سیستم های زبان شناختی در جهان و توصیف عمومیت هایی درباره ی زبان انسانی از خلال فرآیند مشاهده ی آنها. به علاوه او دو فصل به مبحث تغییرات زبان اضافه کرد و از طریق مثال هایی از زبان های متعدد این مطلب را نشان داد. در انتهای کتاب با فصلی درباره ی رابطه ی زبان شناسی با دیگر علوم به پایان می رسد، موضوعی که به شدت او را مشغول به خود کرده بود.
     اثر مهم بعدی او متون تاگالوگ (بومیان فیلیپینی) به همراه تحلیل دستوری آن در سال 1917 است که نشان می دهد بلوم فیلد چه حد علایقش را فراتر از مدار سنتی هند و اروپایی بسط داده بود. در سال 1922 وی کتاب «زبان» ساپیر را با رضایت مرور کرد و آن را مطابق با اصول نظری فردینان دوسوسور یافت که در کتاب منتشر شده ی پس از مرگش بدان ها ارجاع داده است. واضح است که بلوم فیلد نوع جدیدی از زبان شناسی در حال ظهوری را می دید که متمایز از سنت تاریخی ـ تطبیقی ای بود که خود او در آن تربیت شده بود، دانشی زبان شناسی که تمرکز تجربی محکمی به خصوص بر روی زبان هایی که تاکنون توصیف نشده اند، داشت. امروزه ما به این حوزه بعنوان زبان شناسی توصیفی نوین می اندیشیم که تحت لوای بلوم فیلد و حوزه های مطالعاتی اش به دوران اوج خودش رسید.
     بلوم فیلد در تلاش برای رشد این رشته ی جدید به شیوه های متعددی بود. وی در تاسیس انجمن زبان شناختی آمریکا موثر بود و «ضرورت جلسه ی سازماندهی» را برای سازماندهی کمیته ای که LSA نامیده شده، نوشت. نوشته ای که در شکل تجدید نظر شده با نام «چرا انجمن زبان شناختی؟» به چاپ رسید. دوم آنکه وی شروع به قاعده مند کردن اصول موضوعه یا انگاره هایی برای زبان شناسی بعنوان یک علم کرد و «مجموعه ای از اصول موضوعه برای علم زبان» را منتشر کرد. در این اثر او به دنبال قرار دادن علم زبان شناسی در یک موقعیت علمی به اندازه ثبات علوم طبیعی بود.
     در سال های اقامتش در ایالت اوهایو، بلوم فیلد بیشتر و بیشتر تحت تاثیر پوزتیویسم منطقی و جنبش های روان شناختی و رفتارگرایی مربوط به آن قرار گرفت که هر دو مستقیما در جریان اصلی ماتریالیسم قرن بیستم بودند. او تاثیرات پیشینِ پیشگام روان شناسی قرن نوزدهم، ویلهام وونت را که در کتابش در سال 1914 بعلت ناسازگاری اش با پارادایم جدید برجسته است، کنار گذاشت. در اوایل دهه ی 193، تصمیم به از نو نوشتن کتابش و ترکیب کردن نظرات رفتارگرایی {در آن} بخصوص در فصل های مربوط به کاربرد زبان و معنی گرفت. نتیجه ی این کار در سال 1933 تبدیل به اثری کلاسیک توسط او شد که برای یک نسل بعنوان کتاب درسی در حوزه ی زبان شناسی بکار برده شد.
     بلوم فیلد عمیقا متوجه و مشغول پیشرفت زبان شناسی بعنوان یک علم بود. وی بعدها روش شناسی هایی را در کار میدانی اش در خصوص جمع آوری و تحلیل داده های زبان شناختی ایجاد کرد که توسط بوآس آغاز شده بود. او هر یک از خانواده های زبانی که بعنوان منبعی برای نظریه ی زبان شناختی استفاده می کرد، به شیوه ی نسبتا متفاوتی از ساپیر که امکان تحلیل معنی شناسی و ساختار مفهومی را بطور کل در نظر می گرفت، درک می کرد. این بلوم فیلد بود که نسل جدیدی از زبان شناسان را متاثر از خود کرده و آن ها را تبدیل به رهبران این رشته کرد.
     بلوم فیلد مدعی آن بود که تمام ساختار زبانی توسط کاربرد شیوه های تحلیلی و با شروع کوچکترین واحدهایی که آوا (یا «مولفه های آوایی») و معنا (یا «مولفه های محرک ـ واکنش») را ترکیب می کند، تعیین می شود؛ واحدهایی که واج نامیده می شوند (بلوم فیلد 1926:130). با مشخص کردن واج ها، بلوم فیلد به شناساندن واحدهای کوچکتر (برای مثال، واج ها بعنوان کوچکترین مولفه های آوایی «متمایز» تعریف شدند) و واحدهای بزرگتر (کلمات، عبارات و جملات) ادامه داد.
     بلوم فیلد نظریه های ارزشمند ریخت شناسی (Morpology)و نحو را گسترش داد، تئوری هایی که بخش زیادی از آنها کمابیش به شکل کامل به دستور زبان زایشی منتقل شدند. در ریخت شناسی توجه دقیقی را معطوف جانشینی های آواشناختیِ گونه های متنوع کرد، که باعث رشد نظریه ی مدرن علم صرف (Mophophonemics) شد. در نحو، او پایه های نظریه ی ساختار سازنده را مطرح کرد. بلوم فیلد اشتیاق بسیار زیادی را برای تحلیل نحوی ایجاد کرد بطوریکه دانشجویانش این احساس را داشتند که برای اولین بار در تاریخ زبان شناسی مشغول انجام دادن علم نحو هستند.
     در رابطه با حرفه اش، بلوم فیلد کمک های تجربی مهمی به سه رشته ی زیر مجموعه ی زبان شناسی کرد: زبان شناسی تاریخی ـ تطبیقی هند و اروپایی (شامل کار کردن بر روی سانسکریت و همینطور آلمانی)، مطالعه ی زبان های مالایو ـ پولینزی و عمدتا تاکالوگ؛ و زبان شناسی توصیفی و تطبیقی آلگونکوین (قبایل سرخپوست شمال آمریکا). قسمت بزرگ و تاریخی کار وی بر روی زبان های آلگونکوینی، بزرگترین بخش کار توصیفی را که او ایجاد کرده بود، شکل داد و بعنوان نقطه ی آغازینی برای هر کار جدید بر روی خانواده ی زبانی آلگونکوینی در نظر گرفته می شود. اما قابل توجه ترین تاثیر بلوم فیلد در این رشته، از نظراتش در مورد نظریه ی زبان شناسی بر می آید که توسط نسل جدید ساختارگرایان آمریکایی در دهه ی 1950 و به شکل ملاحظات اساسی ادامه پیدا کرد.  

از آثار مهم بلوم فیلد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. مقدمه ای بر مطالعه ی زبان (1911)
2. جمله و واژه (1914الف)
3. مجموعه ای از اصول علم زبان (1926)
4. گفتار ادیبانه و عامی (1927الف)
5. جنبه های زبان شناسی علم (1935)
6. چرا انجمن زبان شناختی (1925)
7. متون تاگالوگ و تحلیل دستوری (1917)

منبع:
http://www.ruf.rice.edu
http://cognet.mit.edu

صفحه زهرا السادات قاضی طباطبایی در انسان شناسی و فرهنگ:
http://anthropology.ir/node/7751

از همین نویسنده در انسان شناسی و فرهنگ:

نقش سکوت در ارتباطات میان معلم و دانش آموز
http://anthropology.ir/node/7788

انسان شناسی زبان شناختی
http://anthropology.ir/node/5556  

انسان شناسان زبان شناس کلاسیک (1): فرانتس بوآس
http://anthropology.ir/node/8655

انسان شناسان زبان شناس کلاسیک (2): ادوارد ساپیر

کاربردهای گیاه نی در منطقه سیستان (ترجمه و تلخیص زهرا السادات قاضی طباطبایی)
http://anthropology.ir/node/7853

بر بلندای کویر
http://anthropology.ir/node/8141

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.