(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

یونان باستان (5)

توماس ر. مارتین - ترجمۀ زهره دودانگه
Greece 5.jpg

تصویر: یک مینیاتور قرن پانزدهمی فرانسوی از محاصره قسطنطنیه در سال 1453 میلادی، منبع: ویکی پدیا

دوره هلنیستی (شبه یونانی) نام خود را از دانش عظیم تری از زبان و فرهنگ یونانی کسب می کند که به وسیلۀ پیروزی های اسکندر، و پس از مرگش توسط قلمروهای پادشاهیِ ایجاد شده بدست ژنرال های او به شرق میانه آورده شده بود. آنتیگونوس اول (301- 382؟پ.م) سلطنتی را بنیان نهاد که از آسیای صغیر، شرق میانه، مقدونیه و یونان تشکیل شده بود. سولوکوس اول (281-358؟ پ.م) حاکمیت خود را بر بابل و شرق دور تا هند  تثبیت کرد و بطلمیوس اول (283؟-367؟ پ.م) مصر را تسخیر نمود.

5- دگرگونی یونان
زمانی که اسکندر وفات یافت، دولت شهرهای یونان تلاش کردند که استقلال خود را مجددا مطالبه کنند، اما ژنرال های مقدونیه ایِ او ثابت کردند که بسیار نیرومند هستند، هر چند هیج یک کاریزما یا قدرت متحد نمودن دوبارۀ امپراطوری را نداشتند.

الف-یونان هلنیستی (31-323 پیش از میلاد)
دوره هلنیستی (شبه یونانی) نام خود را از دانش عظیم تری از زبان و فرهنگ یونانی کسب می کند که به وسیلۀ پیروزی های اسکندر، و پس از مرگش توسط قلمروهای پادشاهیِ ایجاد شده بدست ژنرال های او به شرق میانه آورده شده بود. آنتیگونوس اول (301- 382؟پ.م) سلطنتی را بنیان نهاد که از آسیای صغیر، شرق میانه، مقدونیه و یونان تشکیل شده بود. سولوکوس اول (281-358؟ پ.م) حاکمیت خود را بر بابل و شرق دور تا هند  تثبیت کرد و بطلمیوس اول (283؟-367؟ پ.م) مصر را تسخیر نمود.
این فرماندهان که منسوب به پادشاهان جانشین (دیادوخوی) هستند، مجبور بودند که شکل پادشاهی منحصر به خویش را ایجاد کنند، زیرا آن ها موقعیت خود را به طور قانونی به ارث نبرده بودند. آن ها خود را پادشاه اعلام کرده بودند، بدون آن که ادعای ویژه ای نسبت به قلمرویی خاص داشته باشند. در عرصۀ نظر، آن ها با قدرتی نامحدود حکمروایی می کردند، اما در عرصۀ عمل به دولت شهرهای یونان نیاز داشتند تا آن ها را توسط پول و سرباز حمایت کنند. بنابراین آن ها معمولا اجازه می دادند که دولت شهرها تا زمانی که از سیاست های خارجی پادشاهان تبعیت می کنند، آزادی درونی خویش را حفظ نمایند. هر زمانی که مقدور بود، پادشاهان سنت های محلی را در حکومت خود می گنجاندند. برای سولوکوس این امر به معنای تلفیق رسوم سلطنتی مقدونیه با شرق میانه بود و برای بطلمیوس آمیختن سنن مقدونیه با مصر. یونانی ها و مقدونیه ای ها نسبت به جمعیت های محلی که طبقه دوم محسوب می شدند، همچنان دارای جایگاه برتری بودند.
پادشاهان اغلب بر سر قلمرو با یکدیگر می جنگیدند. برای مثال نیروهای بطلمیوس و سولوکوس به طور دوره ای بر سر منطقۀ واقع در امتداد ساحل شرقی مدیترانه، که شام نام داشت و برای هزاران سال محل تقاطع راه های تجارتی بود، در کشمکشی سخت به سر می بردند. این تنازع ها برای شاهان منطقه ای و کوچکتر بستری را فراهم کرد تا بتوانند جایگاه خود را تثبیت کنند. مشهورترین آن ها پادشاهی آتالوس ها در آسیای صغیر بود که همراه با شهر ثروتمند خود پرگاموم، که پایتخت آن نیز محسوب می شد، قدرت خویش را از حدود 250 تا 133 پ.م حفظ نمود. در سال 250 پ.م در باکتریا که منطقه ای از آسیای مرکزی بود، رهبران یونانی از پادشاهی سلوکی ها جدا شده و پادشاهی منحصر به خویش را به وجود آوردند، این اقدام سبب رونق تجارت کالاهای لوکس میان هندوستان و چین و دنیای مدیترانه شد.  
در پادشاهی هلنیستی، بیگانگان- یعنی شاهان و ملکه های دارای تبار یونانی و مقدونی- حکمروایی خارج از کنترلی بر جمعیت های محلی داشتند. این نوع از حکومت یونانیان را، که تاریخ آزادی خویش را به یاد داشتند، آزار می داد. بنابراین در قرن دوم پیش از میلاد که قلمروهای پادشاهی توسط جنگ تضعیف شده بود، برخی از یونانیانی که در سرزمین اصلی بودند از ابر قدرت منطقه که در حال رشد و بالندگی بود درخواست کمک کردند؛ این ابر قدرت روم بود.
پیش از این رومی ها کنترل نواحی ایتالیا و مدیترانه، که یونانی ها برای قرن ها در آن زندگی کرده بودند، را به دست گرفته بودند و این درخواست کمک از سوی یونانیان را فرصتی برای افزایش بیش از پیش قدرت خود می پنداشتند. آن ها در مقابله با قلمروهای پادشاهی وارد عمل شدند و به یونانیان اعلام کردند که برای بار دیگر آنها آزاد هستند؛ اما مقصود رومی ها این بود که دولت شهرها تا آنجا آزاد هستند بر خود حکمروایی کنند که به خواسته های روم عمل نمایند.  یونانیان شورش کردند و یک نیروی نظامیِ رومی شهر کورنت را در سال 146 پ.م تخریب کرد. از آن پس فرمانداران روم بر سرزمین اصلی یونان حاکم شدند. در حدود 100 سال روم با پادشاهان هلنی باقی مانده و شهرهای یونانی آن ها جنگید. مصرِ تحت حاکمیت ملکه کلئوپاترا، آخرینِ این قلمروهای پادشاهی بود که در سال 31 پ.م سقوط کرد.

ب- یونان رومی (31 پ.م تا 395 میلادی)
زمانی که آگوستوس (63پ.م تا 14 میلادی) امپراطوری روم را در سال 27پ.م بنیان گذاشت، تمام مناطقی که یونانیان در آن ها زندگی می کردند ایالت هایی رومی محسوب می شدند. همزمان با اینکه کلنی های رومی -که توسط آگوستوس و جانشین وی ژولیوس سزار تاسیس شده بودند- سیستم سیاسی روم را تقلید می کردند، عموم شهرهای یونانی سازمان سیاسی سنّتی خود را حفظ نمودند. یونانی ها در برابر رومی ها شورش کردند، چرا که رومی ها بر آنها مالیات تحمیل کرده و مجبورشان می کردند که از مناطقی که روم می خواست در آن ها کلنی تاسیس کند، جابجا شوند.
با این حال یونانیان در طول زمان خود را با قواعد رومی تطبیق دادند. امپراطوران روز به روز یونانیان متقدم را با انتخاب آنها در سنای روم و دادن هدایای سخاوتمندانه به شهرها بیش از پیش گرامی می داشتند، مانند جشنواره ای کشوری که توسط امپراطور هادریان در سال 131 میلادی به وجود آمد. چنین توجهاتی گردشگری را در مکان های مشهور و زیارتگاه های مذهبی یونان افزایش داد. از خارج دانشجویان برای تحصیل در دانشگاه های ممتاز یونان دسته دسته می آمدند، به ویژه دانشگاه های آتن.  صلح و آرامش ایجاد شده توسط امپراطوری روم، به مردم زمان بیشتری برای فعالیت های فرهنگی می داد و گرایش روم به فرهنگ یونانی در قرن دوم میلادی به اوج خود رسید. نویسندگان یونانی مانند پلوتارک و لوکیانوس گونه های جدیدی از ادبیات تخیلی شامل زندگی نامه های تفصیلی ، طنز اجتماعی و داستان های علمی-تخیلی نوشتند.
اعتبار یونان به عنوان یک مرکز فرهنگی اقتصاد آن را دگرگون کرد. بسیاری از مردم از روستا به شهر مهاجرت کردند تا در بخش گردشگری مشغول به کار شوند. مکان هایی که گردشگران را جذب می کرد رونق یافتند. رفاه یونانیان توسط جنگ، زلزله و بیماری های مسری پایان یافت و این امر امپراطوری را در قرن سوم میلادی فلج کرد. مهاجمان ژرمن از سال 267 تا 270 یونان را غارت کرده و آتن را به سختی تخریب نمودند. امپراطور دیوکلسی (که از سال 284 تا 305 حکومت کرد) و  قسطنطنین کبیر (که از سال 306 تا 337 حکومت کرد) نظم را بازگرداندند، اما امپراطوری روم همچنان متزلزل باقی ماند. در سال 330 قسطنطنین یک پایتخت جدید برای امپراطوری روم تاسیس کرد. این مرکز جدید که قسطنطنیه نام داشت در محل بیزانس ساخته شد (استانبول امروزی)، شهری یونانی که در سال 195، پس اینکه از یک شورش نافرجام حمایت کرده بود، به یک روستا تنزل یافت (1).

ج- یونان بیزانسی (1453-395 میلادی)
در سال 395 امپراطوری روم به دو بخش تقسیم شد، زیرا حفاظت از قلمرو وسیع آن در مقابل مهاجمان ژرمن و ایرانی برای یک حاکم منفرد غیر ممکن شده بود. مرز این تقسیم اکنون منطبق بر مرز ایتالیای امروزی و سرزمین اصلی یونان است. در غرب، هنگامیکه که مهاجمان ژرمن به تدریح آن بخش از امپراطوری را تصرف کردند، جمعیت یونانیانی که همجواری با همسایگان غیر یونانی خود را متحمل می شدند رو به کاهش گذاشت. در بخش شرقی، که امپراطوری بیزانس (یا روم شرقی) خوانده می شد، یونانیان زبان و فرهنگ خود را حفظ نمودند. مسیحیت پس از تغییرات مذهبیِ قسطنطنین در سال 312 به مذهب آن ها تبدیل شد. 
امپراطوران روم شرقی دفاع از سرزمین اصلی یونان را دشوار یافتند. در حدود سال 395 ویزیگوت ها تحت رهبری آلاریک یکم کورنت، آرگوس و اسپارت را غارت کردند. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که مذهب در قرن های پنجم و ششم کامیابی هایی را به دست آورد و جمعیتِ بالنده برای ساخت کلیساهای جدید هزینه صرف کرد. این میان پرده با  حمله اسلاوها که در سال 582 آغاز شد، پایان یافت. وقتی این مهاجمان آشفته در یونان ساکن شدند، اقتصاد دچار تزلزل شد. این واقعه نشان از فروپاشی کامل نداشت، ولی عدم وجود سکه های مسی و ظروف سفالین مرغوب در یافته های باستان شناسی نشان از آن دارد که از قرن هفتم به بعد روزگار سختی وجود داشته است. تنها تعداد کمی از شهرها نیرومند باقی ماندند، مانند پاتراس (Patras) و تسالونیکا (Thessaloníki). هنگامی که ساکنان در قالب گروه های کوچک برای یافتن پناهگاه به سوی قلعه های واقع در بالای تپه ها عقب نشستند، بیشتر اجتماعات دچار افول شدند. ساکنان شمالی همچنان به یونان وارد شده و سنت های فرهنگی را که در محل می یافتند، اقتباس می نمودند. این تازه واردان رومی و مسیحی شده به عنوان بخشی از جمعیت یونان شرقی، به مردم محلی می پیوستند. امپراطوری بیزانس که توسط تهاجم های متوالی ترک های سلجوقی و جنگ های صلیبی تضعیف شده بود و قادر نبود دفاع موثری از خود به عمل آورد، در سال 1453 از عثمانی شکست خورد. 

پانوشت:
1- مقصود شهر بیزانس است.

منبع:
Contributed By:
Thomas R. Martin
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.
سایت تمدن یونان باستان: http://www.ancientgreece.com
یونان باستان (1): http://www.anthropology.ir/node/12336
یونان باستان (2): http://anthropology.ir/node/12405
یونان باستان (3): http://anthropology.ir/node/12497
یونان باستان (4): http://anthropology.ir/node/12566
 

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.