(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

سرآغاز

بررسی مفهوم «کامی» در آیین شین تو در ژاپن

حمیده امیریزدانی
Shinto-shrine.jpg

چکیده:
اگر استانبول را شهر مناره ها بدانیم،ژاپن را به حق باید سرزمین معابد و ایزدکده های شینتویی نامید. آیین شینتو،نگرشی مادی گرایانه به جهان دارد که به نظر می رسداین نگرش در ادیان دیگر به ندرت دیده می شود.این آیین به استدلال های عقلانی اهمیتی نمی دهد و تنها ادراک باطنی امور را به عنوان مشخصه اصلی خود می شناسد. به همین علت پیروان شینتومعمولا پرسش های جهان شناختی را مطرح نمی کنند،بلکه در نظر آنان کافی است حقیقت کامیادراک شود.
از اینرو، پرداختن به آیین شینتواز این رو در خور بررسی است که ذهن بشر امروز را با شیوه های گوناگون دین ورزی و مواجهه با خدایان  در سرزمین های شرق دور آشنا می کند و مجال خوبی را برای مطالعات تطبیقی فراهم می آورد.در واقع آن چه جهان بینی ملل شرق را از پیروان ادیان ابراهیمی متمایز می کند ،همین روحیه تکثرگرا این جوامع است که بستر مناسبی را برای پرورش روحیه تسامح و تساهل فراهم نموده است. نگارنده بر آن است در این مقاله به بررسی مفهوم کامی در آیین شینتویی بپردازد و ضمن ذکر نمادهایی از کامی ،باورهای عامه پیرامون این مفهوم را نشان دهد.از آن جا که مفهوم خدا نزد مردم این سرزمین پیوند تنگاتنگی با عناصر طبیعت دارد،لذا پس از ذکر تاریخ اجمالی شین تو، از خلال بررسی مفهوم طبیعت در این آیین، به بازنگری اصطلاح کامی پرداخته می شود.

کلید واژگان: شینتو، کامی ، ایناری، جیزو

مقدمه:
روث بندیکت، مردم شناس معروف آمریکایی،فرهنگ ژاپنی را«فرهنگ شرم»تعریف کرده و گفته است که در دنیا دو فرهنگ وجود دارد:یکی فرهنگ بر پایه شرم ودیگر فرهنگ بر اساس گناه.به عقیده او مردم ژاپن به سنگینی و بار شرمساری بیش تر اهمیت می دهند تا به بار گناه. این گفته ممکن است صحیح باشد ،زیرا که در سنّت ژاپنی نه یکتاپرستی وجود دارد و نه احساس اصلی گناه.امّا به گمان نگارنده این فرهنگ را باید با تامّل بیش تری نگریست.بندیکت می گویددر جایی که شرمساری نیروی اصلی الزام آور باشد،لازم نیست که مردم از خطایی که در ملأ عام نباشد و دیده نشود،نگران باشند.بدین سان مدعی است که درچنین فرهنگی هرکس می تواندبه خود اجازه هر کاری را بدهد،مگر آن که بر مردم دیده وآشکار شود.
ژاپنی هاعبارت «من در مقابل آسمان وزمین شرمسار نیستم» یعنی که من در برابر چشمان خدا و خلق خدا،کارصحیح انجام داده ام را زیاد به کار می برند. معیار شرمنده نبودن، فقط عکس العمل دیگران نیست،بلکه مفهوم واقعی این عبارت آن است که «باید چنان رفتار کنید که در برابر آسمان وزمین شرمنده نباشید» و «شما باید مطابق «گی»gi (عدالت)رفتارکنید.اگررفتار کسی مخالف با عدالت باشد،باید از خود شرمنده باشد. مفهوم شرمساری فقط عکس العمل نسبت به انتقاد دیگران نیست. مفهوم آن بسیار بالاترو مهم تراز ملاحظه دیگران است. (نقل به مضمون تاکه شی،1374: 52)
در فرهنگ ژاپن، آرامش و آشفتگی، معنویت و کشتار اغلب دست به دست یکدیگر داده اند. روث بندیکت کوتاه زمانی پس از پایان جنگ جهانی دوم این فرهنگ را تلفیقی از «گل داوودی و شمشیر» توصیف کرده بود. چه بسا چنین توصیفی شامل حال یونان باستان، اروپای عصر گوتیک و رنسانس یا دوران پادشاهی فردریک کبیر هم بشود. در ژاپن در کنار سامورایی با آن شمشیر مهلک و واکنش های سریع، شاعر، حامی مراسم چای و خط شناس نیز وجود داشتند. این گونه دوگانگی را به ویژه در هنر بودیسم می بینیم که همراه با شینتونقشی محوری در شکل بخشیدن به زیبایی شناسی ژاپنی ایفا می کردند. هنر ژاپنی،همچون دین ژاپنی می تواند متضمن آرامش یا پندار آرامش باشد، و در عین حال آشفتگی زندگی درونی وبیرونی را نیز بازتاب دهد.(ریو،1388: 25)
آمار نشان می دهد که سالانه نزدیک به 90% ژاپنی ها،به بازدید از مزارهای اجدادی خود می روند،75%مردم این سرزمین در خانه های خود ،شاه نشین ویژه بودایی و شینتویی دارند.(Kisala: 2010, 108)
یک حقیقت شایان ذکر در مورد سرزمین ژاپن این است که کم پیش آمده در میان آن هاحس تقسیم نژادی تا تخاصم نژادی پدید آمده باشد و این تا حدی برخاسته از سیمای جغرافیایی این کشور است،که دریاهای نا آرام پیرامونش را گرفته،وشکل دراز و باریکش را زنجیره کوه ها به درّه ها و دشت های بی شمار تقسیم کرده است.
وقایع نامه های کوجیکی(712م) و نیهون گی(720م) در فهم دین ژاپن و شکل گیری شینتواهمیت بسیار دارند.این آثار دو ایده مرسوم دینی را نشان می دهند؛ اوّل این که اصل ژاپن و مردم آن به خدا یا نیمه خدا برمی گردد و دوّم این که تعدد کامی هابا این سرزمین ومردم آن رابطه نزدیکی دارد.برای مثال حتی در گزارش های قدیمی می توانیم عشق خاص ژاپنی هانسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم.شینتو، نامی است که به دینی نظام مند اطلاق می شود که سعی دارد این مضامین و مضمون های شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.(ارهارت:1384، 38)
بدین ترتیب فهم این مطلب که چگونه فرد ژاپنی نمی تواند،از لحاظ سنتی، خود را از شینتو جدا کند،بسیار آسان تر است.تا همین اواخر،شینتو بر آن بوده است که از ارزش فرهنگی و میراث دینی خود دفاع کند.شینتو،در هر دو سطح ملی ومحلی، به وطن و مردمش قداست می بخشد،آن چنان که پیوند میان نظام دینی،سیاسی و طبیعی را تقدیس می کند.با توجه به چنین وضعیتی می توانیم دریابیم که چرا محققان شینتومفتخرانه تاکید دارند که شینتوبیش از آن که ساخته مجموعه ای مشخص از اصول یک گرایش مذهبی حساب شده باشد،بیان طبیعی زندگی ژاپنی است.(همان،39)
از اینرو می توانیم دریابیم چرا همواره پیوند تنگاتنگی بین ایمان دینی و وطن پرستی واحترام نسبت به امپراتور وجود داشته است. سه نشانه امپراتوری شمشیر، آینه، گوهر، برطبق شواهد باستان شناسی، از زمان های پیش از تاریخ در این سرزمین همواره مقّدس بوده اند که خود گواه خوبی برای تایید این مطلب است.
با این مقدمه کوتاه،ابتدا به بررسی اجمالی تاریخ شینتوپرداخته و سپس به ذکر پیشینه کامی در آیین شینتو می رسیم.

تاریخ شین تو:
آیین شینتو، آیین سنتی و بومی کشور ژاپن است. کلمه شینتو(2) در اصل از دو کلمه چینی شِن» (shen) به معنی ارواح یا خدایان، و دائو (dao) به معنی راه تشکیل شده و در مجموع به معنی راه ارواح یا راه خدایان است. وبدین سبب بدین نام تغییر یافته  تا میان دو آیین تمایز قائل شوند.آن را در قرن هشتم پس از معرفی بودا چنین نامیدند. ( هینلز،1386: 428؛قرائی،1382: 91)
نام این آیین به زبان ژاپنی،»کامی نومیتی» یعنی طریق خدایان بود(دورانت،1387:896؛هینلز،1386: 427)، بعدها چینی هااین آیین را به نام «شینتو» خواندند که در زبان چینی به همان معنی «طریق خدایان» بود، و این نام از طریق چینی هاوارد زبان اروپایی گردید.(دورانت،1387: 896) واژه شینتو،نخستین بار در کتاب نیهون گی یا نیهون شوکی به کار رفته که اشاره به مناسک خاص کامی دارد.(C.F.Aston, 1981: 463)
شینتوبه عنوان دسته یی از آیین های کشاورزی پیشا تاریخی، به هیچ وجه شامل ادبیات فلسفی یا مباحث اخلاقی نمی شد. شمن های ابتدایی یا همان میکو ها مراسم را اجرا می کردند؛سرانجام شمن های طایفه یاماتو از سوی طایفه های دیگر این کار را انجام دادند و سرکرده ی آنها وظایفی را بر عهده گرفت که به ریاست دولت شینتوانجامید.در قرن هشتم نویسندگان یاماتو خاستگاه های خدایی خاندان امپراتوری را نوشتند و از اینرو ادعای مشروطیت برای فرمانروایی کردند وشینتو صبغه سیاسی (3) به خود گرفت. ( هینلز،1386: 428)
آیین شین توی در کنار هندویی،یکی از دو سنّت دینی بدون بنیانگذار عالم است که در نتیجه،تاریخ پیدایش معینی ندارند وبیش تر به مجموعه آداب ورسوم وسنن باستانی یک قوم و ملّت می ماند تا یک دین عرفی و آسمانی.اکثر قریب به اتفاق ژاپنی هاخود را شین تویی می دانند تا مذهبی.بدین معنا که از نظر آنان شینتویی بیش تر یک سنت آبا و اجدادی است تا یک آیین زنده مبتنی برفقه و شریعت و تکالیف دینی. در قرون و اعصار اخیر نیز مقامات و مسئولان ژاپنی از شینتو،به عنوان ابزار تقویت افکار و ارزش های ناسیونالیستی  میلیتاریستی استفاده کرده اند. بنای دین شین تویی چیزی جز مجموعه ای از اساطیر اولین نیست که به مرور زمان ،جنبه قداست پیدا کرده وبعدا در دو روایت تاریخی کوجیکی و نیهون گی جمع آوری شده است.(نقل به مضمون گواهی،1387: 13-14)
شینتودر طول قرن ها نماد هویت و بقای مردم ژاپن بوده و به آن ها توانایی می بخشد که با دامنه ی تاثیرات دینی یا فکری تماس بگیرند و حتی جذبشان کنند،بی آن که هویتشان را از دست بدهند.(پاشایی،1381: 21)
ژاپن در سراسر حیات هنری خود نه تنها از اسلوب ها و شیوه های هنر چین وام گرفته ،تا جایی که حتی در هنر خود به ندرت از تاریخ و اساطیر و کیش ژاپنی «شینتو» ذکری به میان آورده است. شین تو، که قدمتش به سده ششم پ.م. می رسد، مبتنی بر دو اصل جان گری و نیاپرستی بوده و تا زمان حاضر نیز چون مذهب رسمی ژاپن(4)  برقرار مانده است. با این وجود، نمی توان انکار کرد که ژاپنی هااز حدود آغاز میلاد به بعد با بهره گیری فراوان از منابع هنر چین و سپس کره، و زمانی دیرتر (سده ششم میلادی)با برخورداری از مضامین والهامات کیش بودا، که از راه کره و همراه با عناصر و قالب های هنری آن سرزمین وارد ژاپن شد، توانستند آثاریاز هنر ملی خود چون نقاشی های طوماری مکتب یاماتوئه4(5) ،یا پیکره مفرغیتودایی جیبه بلندی 18مترویا باسمه های رنگی به وجود آوردند، همان گونه که توانستند اسلوب هایی در سفالگری و لاک کاری و فلزکاری معمول دارند که منحصرا متعلق به خودشان بوده و در عالم هنر بی مانندند. (مرزبان،1367:52)
با اندک مدارک مبهم که درباره دوران پیش از تاریخ ژاپن، یعنی سرزمین متشکل از تجمع نزدیک به هزار جزیره آتشفشانی-گرد آمده چنین معلوم است که ژاپنی هاشاخه ای از نژاد مغولی، و در گذشته های دور پیش از تاریخ از آسیای مرکزی به ژاپن کوچ کرده بودند. قدمت آثار سنگی مکشوف در ژاپن به حدود هزاره هفتم پ.م. می رسد، که حاکی از همان انگاره زندگی شکارگری و آذوقه گردآوری و صید ماهی در دوران پارینه سنگی است و در واقع در حال حاضر از آن زمان طولانی نشانه ای از کشاورزی ودامداری در میان آن قوم به دست نیامده است. این مرحله تمّدنی که به خوانده شده نام»جومون» حدود شش هزار سال به حال خود باقی ماند، تا آن که در سده چهارم پ.م. قدم به مرحله نوسنگی گذارد و از مزایای کشاورزی ودامداری برخوردار شد.(مرزبان،1367: 52)
در دوره «آسوکا» یعنی سده های ششم و هفتم میلادی بود که ژاپن با پذیرش کیش بودا از طریق کره، قالب ها و عناصر هنری تازه ایاز معماری پرستشگاهی با چوب و آجر، و پیکره سازی بودایی با چوب و مفرغ و نقّاشی روی ابریشم و لاک، و ساختن صورتکهای نمایش خانه ای معمول در دو تمدّن چین و کره را جذب کرد. (مرزبان،1367: 52)
مشکل بزرگ در فهم تکوین شینتواین است که به محض گذشتن از دوره پیش از تاریخ به دوره تاریخی، نفوذ فرهنگ چینی به زودی خود را نشان می دهد. زیرا ژاپنی ها پیش از خط چینی هیچ زبان مکتوبی نداشتند. کهن ترین اسناد ژاپنی در سالهای 712 و 720 میلادی با نام کوجیکی(6) و نیهون شوکی(7)  یا نیهون گی کامل شد، که متونی مرکب از کیهان شناسی، اسطوره شناسی و وقایع نامه اند و درآنها قدیمی ترین گونه های شینتوثبت شده است. امّا به دو دلیل نمی توان برای بررسی تکوین شینتو تنها بدین منبع اکتفا کرد؛ زیرا اوّلا، این متون ترکیبی از انگیزه های دینی و سیاسی آگاهانه برای متّحد کردن ژاپن درآن زمان است. این متون را برگزیدگان دربار تحریر کرده اند و لزوما منعکس کننده ایمان عموم کشور به طور کلی نیست. دوّم اینکه، احتمالا چیزی به عنوان اسطوره بنیادی در تاریخ دینی ژاپنی وجود ندارد. در ژاپن اسطوره متعارف یا کتاب مقدس دینی ای که همه زمینه های دینی را فراهم کند وجود ندارد. اما این موضوع از اهمیت کوجیکی و نیهون گی نمی کاهد و دید وسیع تری را برای آن که ماهیت پیچیده این نوشته های قدیمی و نقش آن هارا در شکل گیری شینتوبررسی کنیم، به ما می دهد.برای مثال، گفتار آغازین نیهون گی داستان خلقت است که ژاپنی نیست، بلکه وامگیری از روایت چینی مربوط به آفرینش قالب است.(نقی به مضمون ارهارت،1384: 35-36)
جهان شناسی چینی صرفا زمینه را برای معرفی آیین های نامتشکل ژاپنی فراهم می کند. نقش این عنصر چینی القای این ایده است که کیهان از توده های آشفته و درهم مانند تخم مرغ پدید آمده که سپس به دو بخش آسمان(نر) و زمین(ماده)تقسیم شده است. دو فصل آغازین کتاب با عنوان «عصر خدایان» تصویری چهل تکه و تلفیقی از روایات مختلف درباره نسل های خدایان و پیدایش جزایر ژاپنی ارائه می دهد. در این دوره اسطوره ای هفت نسل از خدایان یا کامی ها، حاصل ازدواج ایزاناگی(8) و ایزانامی(9) است. ایزاناگی و ایزانامی با فرو کردن نیزه جواهرنشان آسمانی از فراز پل آسمان در آب های شور زیرین جزایر ژاپن را به وجود آوردند. آن گاه به زمین که اینک پدیدار شده بود، فرود آمدند وسایر کامی هاو نیز دیگر اجزای این جهان را آفریدند(همان،37)
شینتوکه از لحاظ دینی، تحت الشعاع آیین بودا واز لحاظ فلسفی کنفوسیوس قرار گرفته بود، از حدود قرن چهارده در جستجوی توازن بود. در این دوره علی الظاهر،»پنج متن کلاسیک»باستانی شینتو(شینتوگوبوشو)را می یابیم که با ایسه شینتو مربوط اند،اما متاسفانه هنوز ترجمه نشده اند.(هینلز،546:1389)
به گفته برخی، این دین، بستگی تنگاتنگی با سنّت های ملی و نهادهای اجتماعی دارد و از اینرو است که آن را دین ملّی یا عامیانه ی ژاپن خوانده اند.(Bowans, 1971: 343)
اگر بخواهیم کلی بگوییم، شینتوکه دین بومی مردم و حاصل زندگی و خوی آنان بود، بستگی تنگاتنگی با سنت‏های ملی و نهادهای اجتماعی داشت. شینتودر اصل یک دین سازمان‏نیافته بود، بدین معنا که دشوار است بگوییم دارای یک نظام اعتقادی است؛ اما کیش آن در اندیشه‏ها و احساس‏های این ملت خوب تجسم یافته است و نفوذ آن در سراسر فراز و فرودهای تاریخ ملت پایدار مانده است. وحدت ملّی و همبستگی اجتماعی همیشه با احترام به خاندان فرمانروا حفظ می‏شد و باور به خاستگاهِ آسمانیِ اورنگ پادشاهی از پرستش بانوخدای خورشید جدایی‏ناپذیر بود. با آن که فکر شأن آسمانیِ اورنگ پادشاهی در تاریخ توسعه یافته و با کیش وابسته خدایان نیاکانی و پهلوانان ملی همراه بوده، امّا همیشه در نهادهای سیاسی و اجتماعی یک نقش اصلی ایفا کرده است. نقش فکر ماندگاری خانواده و اهمیت زندگی مشترک اجتماعی کمتر از چیزهای دیگر نبود؛ هنرهای دلاوری و وفاداری، همچنین رعایت وفادارانه سنت‏های خانوادگی، همواره عوامل اصلی دین بومی بودند. (نقل به مضمون آنه ساکی،1379: 70)
شینتوسه صورت دارد: پرستش اجداد خانواده، پرستش نیاکان عشیره و پرستش امپراتوران و خدایان ژاپنی. آیین شینتومشتمل بر اعتقادات و مراسم پیچیده و قوانین اخلاقی و کاهنان مخصوص نبود و صحبتی از بهشت و جهنم نمی کرد. فقط مومنان را موظف می کرد که گه گاه به زیارت جاهای متبرک بشتابند و با زهد و تقوا،به گذشته ونیاکان و امپراتور حرمت گذارند.(مقدّس،1380: 16-17)
شوتوکو، بنیادگذار تمدن ژاپنی، سه نظام دینی و اخلاقیِ موجود ژاپن را به ریشه، ساقه‏ها و شاخه‏ها، و گل‏ها و میوه‏های شینتوآن ریشه است که در خاکِ منشِ مردم و سنت‏های ملی نشانده شده؛ آیین کنفوسیوس در ساقه و شاخه‏های نهادهای آموزشی دیده می‏شود؛ آیین بودا گل‏های احساس دینی را شکوفا کرد و میوه‏هایش زندگانی روحی بود. این سه نظام را اوضاع و احوال آن زمانه‏ها و نبوغ مردم در یک کل مرکبِ حیات روحی و اخلاقی ملت قالب زده و ترکیب کرده بود. امّا در قرن پانزدهم خط فاصل میان آیین بودا و نظام‏های دیگر مشخص شد، و سرانجام آن ترکیب در سیر قرون بعد تجزیه شد. بااین‏همه، این سه نظام چنان از درون و باظرافت در جان و دل مردم عجین شده‏اند  حتی ژاپنی‏های امروزی هم، دانسته یا ندانسته، در آن واحد پیروان این آموزه‏های گوناگونند، و هیچ نظامی را به طور مطلق کنار نگذاشته‏اند(آنه ساکی،1379: 72)                                                                                                                 
باید در این فرآیند امتزاج به یک نکته اشاره کرد و آن تساهلی است که در آن می‏بینیم. در سراسر این تاریخِ تماس و ترکیب، فقط نمونه‏هایی استثنایی از اذیت و آزار و جنگ‏های دینی به چشم می‏خورد و این تا حد زیادی ناشی از طبیعت عمل‏گرای این مردم بود که آن‏ها را از دویدن به سوی کرانه‏ها یا زیاده‏روی‏ها و تعصب باز می‏داشت. علت دیگر را باید در سرشت خودِ دین‏های وارداتی جُست. آیین کنفوسیوس یک نظام اخلاقی عملی بود که چندان توجهی به اعتقاد و عقیده جزمی نداشت، در حالی که آیین بودا دینی بود که به طور چشم‏گیری ایده‏الیستی و تساهل‏گرا بود. این دو نظام هرگز گرفتار کشاکش نشدند، مگر موقعی که کنفوسیوس‏های متعصب قرن هفدهم، شروع کردند به حمله کردن به آیین بودا، برای انگیزه‏ای که صرفاً دینی نبود.امّا به طور کلی می‏توان گفت که تساهل رواج یافت، و این هنگامی بود که این تماس هرگز نه به هماهنگی کامل منجر شد و نه به جذب کامل یکی در دیگری. نبودِ چنین تخاصمی شاید تا حدی ناشی از میل به جدا نگه‏داشتنِ جنبه‏های فرارونده یا متعالیِ آرمان دینی از اخلاق عملی زندگی روزمره باشد، چنان که گویی تقسیمی میان این دو مرحله از زندگی وجود داشت. همیشه راه‏حل را در مصالحه عملی می‏جستند نه در جست‏وجوی نظری یا عقلیِ پیامده(آنه ساکی،1379: 73)
نکته دیگری را که باید در زمینه تساهل مطرح کرد رابطه میان دین و دولت است،شین توهمیشه از سوی حکومت واجتماع حمایت می شده، هر محلّی ایزدکده‏ای داشته است، اما هرگز به سطح یک سازمان کلیسای دولتی نرسید. از طرف دیگر، آیین بودا هم که مدتی به مقام قدرت کلیسای دولتی رسید و اسقف‏هایش همپایه مقامات دولتی شدند، باز هرگز سعی نکرد دین‏های دیگر را سرکوب کند، بلکه همیشه تلاش می‏کرد آن‏ها را جذب کند. آیین کنفوسیوس در دست حکومت نقش یک ابزار مفید را بازی می‏کرد، اما به‏ندرت مدعی اقتدارانحصاری شد. به این ترتیب حکومت شاهرگ‏های مهار نهادهای دینی را در دست داشت، در حالی که مردم، هم دین‏پیشگان و هم مؤمنان، از رهبری طبقات حاکم پیروی می‏کردند. این وضع تا موقعی رواج داشت که ملت را یک حکومت مرکزی اداره می‏کرد و سلطنت بالاترین مرجع دین و اخلاق به شمار می‏آمد. اما موقعی که کشور به دولت‏های خان‏خانی یا ملوک‏الطوایفی (فئودالیسم) تقسیم شد، پیکره‏ها یا هیئت‏های دینی به نفع قلمروهای فئودالی شروع کردند به جنگ و جدال با یکدیگر. به این ترتیب، در عصر جنگ‏ها که از قرن پانزدهم تا شانزدهم طول کشید، نبردهای خونینی در میان فرقه‏های بودایی درگرفت، در همان حال آشوب زمانه دامن‏گیر هیئت های میسیونری یا دستگاه‏های تبلیغاتی کاتولیک‏ها هم شد و سرانجام هم آنان را از ژاپن بیرون راندند.
به این طریق، نظر و منافع حکومت مرکزی در مرحله اول، و همین طور هم نظر و منافع طوایف مسلط یا امیران فئودال در مرحله بعدی، سرنوشت نهادهای دینی و نهضت‏های تبلیغی را تعیین می‏کرد. کنترل حکومت، که نجبا از آن حمایت می‏کردند، یا رهبری آن، که به دست طبقات بالا بود، تقریباً همیشه احساسات و وجدان بیشتر مردم را هدایت می‏کرد. البته نمونه‏های استثنایی هم وجود داشت، مثل موقعی که یک شخصیت قوی اظهار وجود می‏کرد یا توده مردم صدایشان را بلند می‏کردند، چنان‏که در قرن سیزدهم می‏بینیم. وانگهی، حالا دیگر زمانه به‏سرعت در حال دیگرگونی است و زندگی اخلاقی و دینی ملت وارد مرحله تازه‏ای از آزادی شخصی و انتخاب فردی می‏شود. این تنازع برای آزادی و اظهار وجود از سوی مردم نتیجه اوضاع جدیدی است که خود ناشی از تأثیر یک تمدن نو است، خصوصاً در رژیم صنعتی؛ هر چند پیامد آن را بعداً باید دید، اما این جریان هرگز به سوی رژیم قدیمیِ فرمان‏برداریِ صرف نخواهد رفت(همان: 74-75)

طبیعت:
«هرگونه پژوهشی در فرهنگ ژاپن،در فروکاهش فرجامین آن،باید به مطالعه‏ی طبیعت ژاپن برگردد»واتسوجی تتسورو(واتسوجی:214؛نقل از پاشایی،1384: 64)
واژه ی ژاپنی شی ذن 1،که قاعدتا برابر نهادی است برای طبیعت ،از نظر ریشه شناختی در برگیرنده داست دو حالت است:1- نیرویی است که به گونه ایخود جوش خود به خود شکوفا می شود.2-چیزی است که از آن نیرو نتیجه شود.معنی کان جی یا واژه انگاری چینی شی ذن این است:»از خود چنین است.» شی ذن بیش تر بیانگر وجهی از بودن است تا وجود یا طبیعت.(وُآن:1351،81)
ژاپنی هامانند چینیان پیوسته دلبسته و ستایشگر طبیعت بوده اند،لیکن برخورد ایشان با هنر بیش تر جنبه احساسی داشته است.آنچه در هنر چین والامنش،ژرف، و خویشتن دار یا بگوییم ساده و بی تظاهر می نماید،در هنر ژاپن خاصّیتی صوری،سطحی،پر زینت. جلا می یابد.هنرمند ژاپنی با نهایت چیره دستی و دقّتی که در آثار خود به کار می برد،غالبا در بیان عمق حالت و معنی ناتوان می ماند و چه بسا که به سهولت در دام شگردهای تفننی و تزیینی می افتد.و یا با رنگهای شاد و روشن،و قلم موی نازک پرداز خود به همان وصف صحنه های عادی زندگی روزانه با روایات عامیانه اکتفا می کند.(مرزبان،1367: 55)
همدلی مردم را در احساسشان به طبیعت و در عشقشان به نظم در زندگی مشترک اجتماعی می توان دید.بستگی تنگاتنگشان با طبیعت در زندگی و شعرشان نمودار می شود.این شاید تا حدی،هم ناشی از تاثیر بوم و اقلیم باشد و هم ناشی از زود رسیدنشان به تمدن کشاورزی اسکان یافته.این سرزمین که از راه سلسله کوه های قابل عبور به همه جای آن می توان رفت،سرشار از رودهاو دریاچه هاست، مطلوب خانه و کاشانه و توسعه زندگی مشترک اجتماعی بود.اقلیمش معتدل،چشم اندازهایش گوناگون و محصولات دریایی اش غنی بود و فقدان چشم گیر جانوران درنده،به توسعه کامل گرایش صلح دوستی و به توانایی برقراری نظم و رسیدن به همبستگی یاری می کرد.(آنه ساکی،1379،68)
باورهای آغازین شینتواز یک هیبت و حرمت دینی به جهان طبیعی‏ سرچشمه می‏گرفت. طبیعت‏ تنها همان نمودهای طبیعی مثل درخت و گل نیست،بلکه خود حیات‏ است که تمدن و رفتار انسانی را نیز در برمی‏گیرد. انسان امروز سرانجام میان خود و طبیعت هارمونی‏ و تعادل ایجاد می‏کند بیان حقیقی هنر همین رسیدن به‏ هارمونی و تعادل است. (ر.ک.پاشایی،1383: 63-65)
حتی در گزارش های قدیمی می توانیم عشق خاص ژاپنی هانسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم.شینتونامی است که به دینی نظام مند اطلاق می شود که سعی دارد این مضامین و مضمون های شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.(ارهارت،1384،38)

یکی از ویژگی های زبان ژاپنی، تنوع و غنای عبارات درباره پدیده های طبیعت است. مثلا در مورد باران، علاوه بر نام عمومی آن، برحسب نحوه باریدن و فصل و ماه آن بیش از دو کلمه و ترکیب وجود دارد. این موضوع درباره باد و ابر نیز صادق است و علت آن حساسیت مردم ژاپنی نسبت به طبیعت و فصل های سال است.(تاکه شی:1374: 45)
اگرچه زمین لرزه و گردباد و بلاهای طبیعی دیگر بسیار در ژاپن اتفاق می افتد، طبیعت این کشور چه در خشکی و چه در دریا روزی مردم را گشاده دستانه فراهم می آورد. برای ژاپنی های باستان» زندگی خوب و زیبا بود و انسان ضرورت داشت که از بابت نصیبش از دنیا شاکر باشد(یوسا،1384: 22)
باید به این نکته هم توجه کرد که دین آغازین ژاپنی‏ها، پرستش سازمان‏نیافته خدایان و ارواحِ طبیعت و نیز ارواح مردگان بود. این دین، که به شینتومعروف است، در سپیده‏دم تاریخ کمابیش به توسعه دادن تجلیات روشنِ قهرمان‏پرستی و نیاپرستی، با یک زمینه طبیعت ‏پرستی آغاز کرد. این دین، بخش تفکیک‏ناپذیرِ سنت اجتماعی بود، و ایل یا زندگی مشترک اجتماعیِ مردم تأیید و همبستگی خود را از پرستش آن خدایان می‏گرفت. وقتی ایلات و طوایف به‏تدریج تحت قدرت و اعتبار یک خاندان فرمانروا، که باور می‏داشتند از بانوخدای خورشید آمده‏اند، به هم آمیختند، به این ایزدبانو به مثابه برترین خدای شینتوحرمت می‏گذاشتند و پرستش او سیمای محوری آیین ملی شد. این دو جنبه ازشینتو، یعنی اجتماعی و ملی بودن، در سپیده‏دم عصر تاریخی قدرت گرفتند، و آن سنت حتی امروزه نیز نقش قابل توجهی در زندگی اجتماعی وروحی ملت بر عهده دارد.(آنه ساکی:1379،76)    
دو عامل احتمالا بر نظر مردم نسبت به طبیعت اثر گذاشته است:یکی آن که برنج کاری در ژاپن که نسبتا سرزمین شمالی می باشد،از دیرباز متداول است، و دیگر این که آیین قدیمی طبیعت پرستی در میان ژاپنیان رسوخ کرده است و کمتر تحت تاثیر یکتاپرستی مسیحیان بوده اند. یکتاپرستی، ادیان بومی را نفی می کند، امّا دین بودا که در قرن های پنجم و ششم به ژاپن وارد شد، چنان موثر بود که فرقه ای از آن با یکی از مذاهب بومی و کوهستانی ژاپن آمیخته شده و فرقه مذهبی تازه ای را به نام شونگین دو (10) به وجود آورد. علاوه بر آن، تا دوره تجدد ژاپن، در اواخر قرن نوزده، معبدهای بودایی و زیارتگاه های شین تو، تقریبا همه جا کنار هم بود.(تاکه شی،1374:46)
اما گاهی داستان‏هایی از کامی‏هایی می‏گفتند که صرفاً داستان یا خیالات شاعرانه‏ای بود درباره رویدادهای طبیعت که به شیوه رویدادهای انسانی نقل می‏شد. هم پای با عناصر بازیگوش این اسطوره‏ها، اسرار هیبت‏آمیزی هم در این پرستش وجود داشت؛ نقش سنت‏ها و آداب همان قدر بزرگ بود که که نقش تجلیات بنیادیِ امیال و غرایز، و تمام این عوامل غالباً چنان به هم آمیخته بود که شین‏توْ دربردارنده دین و رسوم، شعر و فرهنگ توده‏ها، سیاست و جادو بود .
شینتو، امر مقدس را در طبیعت و جانورانی همچون گوزن،گیاهان،سنگ ها،آبشارها و مناظر و به ویژه کوه هامی یابد. کامی، روح ملکوتی، در همه جا و از جمله در کوه مقّدس فوجی زندگی می کند. این احترام ریشه در دوران پیش از تاریخ دارد و درهمین دوران است که نیاز به طبیعت برای ادامه حیات و کوشش برای رام کردن عالم طبیعت با همه بی نظمی هایش جلوه می نماید. در گذار قرون، ژاپن در قیاس با چین در کنار آیین بودا بیش ترین تاثیر بیرونی را بر هنر متقدم ژاپن برجا گذاشته است. برای مثال، درنا نماد زندگی درازمدت است ودرخت کاج،خیزران و آلو،»سه نجیب زاده زمستان»نیز چنین هستند؛ میمون و گوزن پیام آوران خدایانند؛ اژدها معانی متعددی دارد.اما روباه و راکون چه بسا ارواح شریر در چهره مبدل باشند. بنابراین چه بسا حتی اشیا یا نقاشی های به ظاهر ساده هم حاوی معانی بسیار و اشاراتی به شعر و رویداد خاصی باشند(ریو: 1388 ،43-44)
شین تو، آمیزه ای از واکنش ها و پاسخ های گوناگون ژاپنیان به محیط انسانی و طبیعی خودشان است و به عبارتی راه زندگی پیچیده و پرپیچ  و خمی است که اساس فکر و اخلاق مردمان ژاپن را تشکیل می دهد.(شمس،1381: 41)
  جیون(11)  از روحانیان بودایی قرن هجدهم و محقق شین تویی، درباره این دین می گوید:»دین شین تویی، طبیعت پرستی محض است.»(C.F.Bowans, 1971: 342)                      
    ژاپنی هااز قرن های هفتم و هشتم خدایان بی شمار شینتورا می پرستیده اند. برای آن هاپیشکش ها می آورده و مراسمی در ایزدکده ها را به گونه ای نامتعارف طراحی می کردند که با طبیعت هماهنگی داشته باشند. توری (دروازه های)بزرگ با رنگ سرخ روشن را در مدخل ایزد کده هایا به شکل ردیف های طولانی که به درون جنگل کشیده می شدند، علم کرده اند.حتی در دشت ها و تپه ها یا کنار جاده ها می توان بناهای ساده ی چوبی را دید که به کامی محلی اهدا شده اند.همه آن ها بخشی از زندگی روزانه اند که در جشن های ماتسوری1 نقشی بر عهده دارند.هر خانه یی یک محراب شینتودارد که ارواح نیاکان یا کامی خانواده را آن جا می پرستیدند وبه گونه ای آیینی برنج، میوه یا عود پیشکش آنان می کنند. برای ژاپنی ها، جهان نامرئی همان قدر واقعی است که جهانی که که در آن زندگی های گذرنده مان را می گذرانیم. هر فرصت مهمی حاوی یک آیین شینتواست که راهبان بر آن ریاست می کنند.(دُله،1381: 21-22)
شینتوبه‏طور چشم‏گیری، دین مردم کشاورز است. تجلیِ مکرر ارواح گیاهان و غلّه، رابطه نزدیک موجود میان مردم و خدایان مشترک اجتماعی، بندهای تنگاتنگی که خدایان را به اشیای طبیعت می‏بندد، تمام این‏ها زندگی مردمی کشاورز و اسکان‏یافته را در اجتماعات نزدیک به هم نشان می‏دهد. موقعی که این دین در طی چند قرن تا قرن هشتم کمابیش سازمان یافت، در آن بر برتری بانوخدای خورشید تأکید می‏شد، و او طبعاً به مثابه نگهدارنده کشاورزی و به مثابه نیابانویِ خاندانِ فرمانروا ستایش می‏شد. به این ترتیب دین شین‏توْ یک دین ابتدایی به معنای دقیق کلمه نیست، بلکه نشانه‏های دین ملی را دارد که وحدت ملت را تحت فرمانرواییِ امپراتور، که آن فرمانروایی را با نگهبانی آن بانوخدای بزرگ می‏دانستند، شکوه می‏بخشد(آنه ساکی،1379: 82)    

مفهوم کامی در آیین شین تو:
کامی (12)، واژه ژاپنی خدا است که به معنای»مافوق» و «برتر» است و قابل قیاس با واژه لاتین»superi» و یا «»coelicoli می باشد.(Aston, 1981: 463)
می توان کامی را از منظر چند خداانگاری،»خدایان» تلقی کرد.شین تو،قابل قیاس با ادیان چند خدایی پیش از میلاد مسیح مانند یونانی ها، رومانی هاو مردمان سرزمین های شمالی است. به طور قطعی ،شینتوهمواره به حیات خود ادامه می دهد و به عنوان یک آیین شهروندی برای افراد جامعه- خانواده، روستا، شهر، نیروی انسانی در کارخانجات، در ستایش ملی، مراسم تطهیر و جشن ها و زندگی معمول مردمانش در مصاحبت با خدای حامی یا نگهبان اوجی گامی (13) حضور دارد.امّا این که معنای بنیادین کامی تا حدی مرموز و گمراه کننده است، بدین خاطر است که هیچ یک از این معانی، متکی به درک دقیقی از این اصطلاح نیست.( Ellwood, 2008: 48)
در کوجیکیو نیهون شوکی دو نوع کامی وجود دارد.کامی اوّل که به صورت انسان وار در اساطیر ابتدایی ظهور کرده است؛ برای نمونه سه کامی نخستین که گفته می شود خود را در دشت های مرتفع افلاکی نمایان ساخته اند(برطبق متون کوجیکی)، و یا در مرداب های نِی مابین فلک و زمین، (برطبق متون نیهون شوکی)و امِا کامی¬نوع دوم که به فرزند کامی اوّلیه محسوب می شود. اکثرا کامی «طبیعت»،سنگ ها،کوه ها،رودخانه ها،درختان و همچنین کامی اجدادی در این طبقه قرار می گیرند. هر موجودیتی در طبیعت مانند موجودیت و هستی انسان، جداگانه قابلیت این را دارند که کامی محسوب شوند.بنابراین کامی،می تواند طبیعت روحانی هر موجودیت منفردی را در بر گیرد.(Kenji, 1995: 243)
تلاش های بی شماری برای طبقه بندی کامی از منظر پدیدارشناسی صورت گرفته است،بیش تر محققان از دو نوع کامی طبیعت و کامی اجدادی سخن می گویند، در حالی که عدّه ایدیگر کامی را به سه نوع کامی خانواده،کامی محلی و کامی قیم،تقسیم بندی کرده اند.هرچند این نکته در خور توجه است که اغلب کامی ها، به طور گسترده تنها در یک طبقه گنجانیده نمی شوند، بلکه به طور هم زمان در چند طبقه قابل بررسی اند.به طور مثال بیش تر کامی های طبیعت هم زمان به طبقه کامی اجدادی، کامی خانواده و کامی قیم هم می باشند. Kenji, 1995: 243))
کامی به خدایان شینتوگویند. کامی ها که اشیای مقدس یا باشندگان خدایی و پدیده های طبیعی یا نمادهای مورد احترام اند که با مردم نسبت پدر-فرزندی دارند یا بهتر بگوییم نسبت نیا- خلفی. نویسندگان قرن هجدهم اولین کسانی بودند که کوشیدند تعریفی از آن هابه دست دهند:موتوئوری نوری ناگا (14)(1801-1730) می گفت که آن ها فرا معمول وآراسته به مهارت بسیارو هیبت انگیزند.با آن که در همه جای طبیعت حضور دارند(خصوصا با کوه های مقدس و صخره ها و آبشارها و سیماهای دیگر پیوند دارند اما نکته این است که نه قادر مطلق هستند و نه همگی خوش رویند.(هینلز:1386؛496-497)
کامی در لغت به معنای «والا و قدسی» و در اصطلاح به معنای برخوردار بودن همه پدیدههای طبیعی از نوعی روح قدسی است و در فرهنگ ژاپنی شامل همه پدیدههای طبیعی از قبیل خورشید، ماه، رودخانه، کوه، درخت، حیوان، روح نیاکان (شامل ارواح خاندان امپراتوری، ارواح خانواده درگذشته، ارواح مشاهیر، ارواح رهبران قبائل، ارواح قهرمانان و ارواح کسانی که در راه شرافتمندانهای جان باختهاند) و با کمی وسعت نظر، شامل همه خدایان ژاپنی که تعداد آنها به هزاران هزار میرسد میشود (قرائی، ،118:1382؛ ویر رابرت اف، جهان مذهبی «ادیان در جوامع امروز: 533)
لازم است بدانیم، در ژاپن به کلمه خدا واژه کامی ساما (15) می گویند .(پاسبان:1379،80)
نگرش کلی به مفهوم کامی در دوره های مختلف تاریخی متفاوت بوده است.نگرش اوّلیه آن ساده بود،امّا بعدها به دلیل نفوذ افکار وعقاید بودایی و کنفوسیوسی وادیان دیگر، این نگرش رفته رفته دگرگون شد. برای مثال آثار و افکار کنفوسیوسی درباره آسمان نتوانست نظر نویسنده ای از نویسندگان قرن هفدهم را درباره کامی چندان تغییر دهد که وی می نویسد:»هنگامی که می گوییم کامی با چیزهای ناپاک تفاوت دارد.این مطلب مترادف است با این موضوع که بگوییم شخص پلیدی باعث خشم کامی می شود و این بدان جهت است که کامی مظهر و جوهره راستی و امانت است. نویسنده دیگری سعی می کند که بین دو کلمه کامی و کاگامی (16) ارتباط برقرار کند، او معتقد است که «آن موجودی که در آسمان است، کامی است و هموست که روح طبیعت است و هموست که در آدمی اخلاص نامیده می شود.»(مقدّس:1384 :20)
این نظر که نخستین خدایان، اشیاء افلاکی بودند، توسط موتوری نوری ناگا(1730-1801)بیان شده است. وی از محققان برجسته شینتوی معاصر است که می گوید:» واژه کامی، نه تنها به انسان، بلکه به پرندگان، جانوران، گیاهان و درختان، دریاهاو کوه ها، و تمامی اشیاء دیگری که مایه ترس و هیبت می شوند، همچنین دارای نیروهای ویژه و مافوق بشری اند، اطلاق می شوند. Aston, 1981: 463))
در نهایت، موتوری نوری ناگا، کامی را هر موجودی می داند که دارای نقش روحانی فرامعمول و موثری باشد و حس احترام همراه با ترس و شگفتی را برانگیزد. ازآن زمان تاکنون تعریفی جامع تر از این تعریف ارائه نشده است. ( Kenji 1995: 243)
کامی، روح ملکوتی،در همه جا و از جمله در کوه مقدس فوجی زندگی می کند. این احترام ریشه در دوران پیش از تاریخ دارد و درهمین دوران است که نیاز به طبیعت برای ادامه حیات و کوشش برای رام کردن عالم طبیعت با همه بی نظمی هایش جلوه می نماید(ریو،1388: 43)
کامی هالزوما خوب نیستند؛در سایه ابهام واژه»مقدّس» می توانند نیروهای خیر و شر هر دو را با هم داشته باشند.نوع توصیف موتوری یاد آور تعریفی است که رودولف اتو دین پژوه آلمانی از واژه مقدس به دست می دهد:»مرموز- باصلابت- مسحورکننده»خارق العاده و با مهارت می تواند خود را در قالب نیرویی سازنده یا ویرانگر به نمایش بگذارد.(یوسا،1384: 21)
کامی ها تنها دربرگیرنده «برتر»، «شکوهمند»،«خیر» نیستند،بلکه موجودهای شرّ و خطرناک، و مرموز و استثنائی هم کامی هستند.(Aston, 1981: 463)
کامی هارا به آماتسو-کامی و کونتیسو –کامی دسته بندی کرده اند که اولی ارواح آسمانی اند که ابدی اند و در آسمان باقی می مانند و دومی ارواح زمینی اندو خیرات رادر میان مردم توزیع یا آن ها را تربیت می کنند. آن ها به شیوه های مختلف سرچشمه های چادر نشینی و کشاورزی دارند و خاستگاه شان یا از طایفه ی یاماتو است یا از طایفه ی ایزومو. اما این دسته بندی هاتنها پاسخگوی تعداد کمی از کامی هاست که به اسم و با فعالیت های معین و نیازهای انسانی شناخته می شوند. بنا بر سنت هشت میلیون کامی وجود دارند. (هینلز:1386؛497)
عالم فیزیکی را سه بخشی می دانستند: آسمان اثیری در بالا، جهان در سطح زمین، و مناطق پست سایه گون در بطن خاک. در این عالم خدایان بی شمار بودند، «هشتصد تا ده هزار تا)هشت میلیون(. همه را با هم کامی می نامیدند، که در لغت به معنای «بالا» یا «مهتر» است در مقام و منصب،معادل ژاپنی مانای ملانزیایی است.(شونزو ،1380:24)
هشت میلیون کامی، تعبیری ازعدد بی نهایت است .هرچند بسیاری این واژه را به معنی مآلوف الهه یا خدا ترجمه می کنند، امّا بسیاری معتقدند که این واژه را باید به همان صورت اصلی آن به کاربرد. زیرا که بسیاری از مظاهر طبیعی (نظیر کوهستان، رعد و برق، دریا، درندگان، پرندگان و غیره) دلالت می کند. بی گمان رهبران فعلی شینتومعتقدند که :» خود ژاپنی هانیز برداشت واضحی از کامی ندارند. آنان کامی را دراعماق وجود خود درک می کنند وبه طور مستقیم با او ارتباط برقرار می کنند، بدون آن که برداشتی لاهوتی وتصوری معین از کامی داشته باشند، و بدین گونه است که به طور کلی نمی توان چیزی را که اساس و نهاد آن مبهم و پیچیده است، توضیح داد.(مقدّس:1384: 19)
کامی اصلی همان آماته راسو- ئومی کامی یا بانوی خورشید است که خانه اش در ایسه جین گو است. شرایط تاریخی همچنان کامی هایبیش تری به وجود می آورد مانند دولت مردان و شخصیت هاینظامی خدا شده؛ و از دوره میجی(1868-1912) تمام سربازانی که در جنگ ها کشته شده اند و اکنون در ایزدکده های یاسوکونی در توکیو دفن اند از آن هابه مثابه کامی یاد می شود. (هینلز:1386؛497)
شاید بتوان هر چیزی یا هر باشنده‏ای را که هیجانی یا عاطفه‏ای مهرآمیز یا هیبت‏انگیز برمی‏انگیزد، و برای حسِ سرّ جاذبه داشته باشد، کامی به شمار آورد و سزاوار حرمت دانست. برخی از کامی‏ها را ساکنان آسمان‏ها می‏پنداشتند و برخی دیگر را مقیم موقتِ هوا یا جنگل‏ها می‏دانستند یا ساکن در سنگ‏ها و چشمه‏ها، یا آن که خود را در جانوران و انسان‏ها نشان می‏دادند. شاهزادگان و پهلوانان کامی‏هایی بودند متجلی در شکل انسان، یا هر شخص می‏توانست با نشان‏دادن نیروهای فراهنجاری خود کامی شود. این خدایان، چنان‏که یک نظریه‏پرداز متأخر شین‏توْ می‏گوید، انسان‏هایی بودند به سن و سال خدایان، حال آن‏که انسان‏ها خدایانی هستند به سن و سال انسان‏ها. در حقیقت، فقط یک خط ساختگی می‏توان میان عصر خدایان و عصر انسان‏ها کشید، و خدایان، ارواح، انسان‏ها و هر چیز یا هر پدیده طبیعی، حتی در عصر بعدی انسان‏ها، به‏آسانی از یک قلمرو گذشته به قلمرو دیگر می‏روند. در آغاز انسان‏ها و جانوران خدا بودند و گیاهان و سنگ‏هازبان داشتند؛ اما حتی حالا هم، بنا بر تصور شین‏توْ، چندان فرقی نکرده است. به این ترتیب تعجبی ندارد که از این خمیرمایه هر گونه خدایی را بتوان به کرسی نشاند و گرامی داشت، و آن اسرار خام، که غالباً در حالت پدید آمدنشان نیرومندند، میزان معینی از نفوذ اِعمال می‏کنند.(آنه ساکی ،1379، 80)  
در توصیف و شخصیت پردازی خدایان در ادیان جهان، تفاوت هایمهمی به چشم می خورد. به عنوان نمونه ، بودا شباهتی به ایده یک خدای مشخص و متعیّن در ادیان ابراهیمی ندارد. تتسائو یامائوری،استاد آیین شینتومی گوید:»خدایان نیستند، مگر انسان ها». به عبارت دیگر در تصور بشر یا پیامبران است که خدایان شکل می گیرند.(نقل به مضمون مینایی،1383: 27)
اصطلاح کامی درنیهون گی (گاهنامه ژاپن)، و مان یوشو(جُنگ هزاران برگ در حدود 750 م)، که جُنگ شعر کهن است، به ببر و گرگ هم اطلاق می شود.ایزاناگی به هلو ،و به گوهرهای گردنش،نام هایی می دهد که اشاره به کامی بودن آن هااست.نمونه های بسیاری از دریاها و کو ه ها هست که کامی خوانده می شوند. مقصود، ارواح آن ها نیست. این کلمه مستقیما به خود دریاها و کوه ها،به مثابه ی چیزهای بسیار هیبت آمیز، اطلاق می شد.(شونزو،1380: 25)
وقایع نامه های کوجیکی و نیهون گی در فهم دین ژاپن و شکل گیری شینتواهمیت بسیار دارند. این آثاردو ایده کاملا مهم دینی را نشان می دهند؛ اول این که اصل ژاپن و مردم آن به خدا یا (نیمه خدا)بر می گردد و دوم این که تعدد کامی هابا این سرزمین و مردم آن رابطه نزدیکی دارد. برای مثال حتی در گزارش هایقدیمی می توانیم عشق خاص ژاپنی ها نسبت به طبیعت را احساسی دینی و در عین حال زیبایی شناختی تلقی کنیم. شینتونامی است که به دینی نظام مند اطلاق می شود که سعی دارد این مضامین و مضمون های شبیه به آن را یکدست و ابدی سازد.(ارهارت:1384،38)
پیش از آن که آیین بودا در قرن ششم میلادی از قاره آسیا به ژاپن بیاید،در این کشور تفکر متافیزیکی چندانی وجود نداشت، نه پیکره ادبیات وجود داشت و نه مکتب فلسفه، و نه انگیزه یی عقلی که پژوهش های مستمر را در زمینه چیزهای پیشی ناپذیری عالم ترغیب کند یا ادامه دهد. واژه یی برای طبیعت وجود نداشت؛ طبیعتی که جدا و متمایز از انسان باشد، چیزی که انسان به قول پاسکال «نی اندیشنده»، در آن به نظاره بنشیند. انسان یک جزء اصلی از یک کل به شمار می آمد،جزئی که بستگی تنگاتنگی با عناصر ونیروهای پیرامونش داشت و با آن یگانه بود.(شونزو،1380: 24)
طوفان ها، فوران های آتشفشانی و قدرت صخره ها و آب، همیشه این باور را به ژاپنی ها القا کرده است که جهان نیروی خاص خود را دارد. مردم بخشی از نظم عالمند و هستی فردی ندارند که آن ها را از هستی آغازین جدا کند. همه چیز جزیی از کل یا مرکز نیرو است. خلآ فقط ماده لطیفی است که با چشم انسانی قابل رویت نیست و پیوندهای میان سازه های گوناگون گیتی در آن خلق می شوند. مرئی و نامرئی چنان تنگاتنگ به هم بافته اند که کل یک اسطوره شناسی را حول ارواح یا کامی رشد کرده است. باور این است که کامی هادر گیاهان، درختان، سنگ ها، و حیوانات زندگی می کنند. این موجودات خیالی می توانند خیر خواه یا بد خواه باشند و هم مایه هراس اند و هم سخت از حرمت و احترام برخوردارند.حضور آن هارا با رشته های کلفتی نشان می دهند که نذر و دعا به آن ها می آویزند. در نارا گوزن ها را تقدیس و پرستش می کنند؛ یکی از ایزدکده های بزرگ شینتودر فوشی می وقف ایناری روباه شده است، و در ناچی، آبشار است که مقدس شمرده می شود.(دُله:1381، 21 )
ژاپنی هااز قرن های هفتم و هشتم خدایان بی شمار شینتورا می پرستیده اند . برای آن ها پیشکش ها می آورده  و مراسمی در ایزدکده هارا به گونه ای نامتعارف طراحی می کردند که با طبیعت هماهنگی داشته باشند. توری (دروازه های) بزرگ با رنگ سرخ روشن را در مدخل ایزد کده هایا به شکل ردیف های طولانی که به درون جنگل کشیده می شدند، علم کرده اند. حتی در دشت ها و تپه ها یا کنار جاده ها می توان بناهای ساده  چوبی را دید که به کامی محلی اهدا شده اند.همه ی آن هابخشی از زندگی روزانه اند که در جشن های ماتسوری (وابسته به آیین های کشاورزی)،نقشی بر عهده دارند.هر خانه یی یک محراب شینتودارد که ارواح نیاکان یا کامی خانواده را آن جا می پرستیدند و به گونه یی آیینی برنج،میوه یا عود پیشکش آنان می کنند. برای ژاپنی ها، جهان نامرئی همان قدر واقعی است که جهانی که که در آن زندگی هایگذرنده مان را می گذرانیم.هرفرصت مهمی حاوی یک آیین شینتواست که راهبان بر آن ریاست می کنند.
در فوشی می، که نزدیک کیوتو است،مجموعه یی از ایزدکده ها، توری و نمازخانه ها وقف ایناری روباه خدا و پیام آورانش یعنی روباه های کیتسونه شده است.اولین بناها در این ایزدکده های شینتودر 711 ساخته شد.زائران به آن جا می روند تا خوشبختی کنند، پیشکش هایی تندیس های سنگی روباه خدا تقدیم کنند، پیشبند سرخی به مثابه نماد قدرت به گردن آن ها می بندند.(دُله:1381، 22)
از جمله مضامین عمده این اسطوره تولد الهه نامدار خورشید، آماتِراسوamaterasu) )از این جفت است، زیرا تیره امپراتور ژاپن از این الهه منشا می گیرد.(ارهارت:1384،37)
در فوشی می و جاهای دیگر یک ریسمان حصیری چپ تاب دور تنه درختانی که بیش از صد سال عمر دارند، می بندند که دال بر اهمیت دینی آن ها و احترام به ارواحی است که در آن ها زندگی می کنند. به ریسمان ها، تکه هایی از کاغذ سفید که به طور آیینی، تاخورده، آویزان میکنند که خطاب به کامی هااست.( دُله:1381، 22)
راهبان شینتوکه در ایزدکده ها خدمت می کنند، کارشان بیش تر آیینی است تا دینی. آن هابه مثابه پیام آورانی برای انسان هاو کامی ها، آیین های تطهیر را با آب و نمک و برنج اجرا می کنند.
ایزدکده های ایسه شیمو گوجین جا،وقف آماتراسو بانو خدای خورشید است و جایگاه آینه ی مقّدس است که نماد خویشاوندی امپراتور با خورشید است. بام گاله پوش و تیرهای چوبی نمایان که به هم قلاب شده اند، مخصوص معماری شینتواست.
فرقه های مختلف آیین شینتوبسیارزیادند و به ده ها فرقه بالغ می شوند. امّا تمامی فرقه های شین تویی در یک چیز مشترکند و آن پذیرفتن کتاب کوجیکی به عنوان کتابی مقدس است که از خدایان شین تویی سخن می گوید.(مقدّس:1380،18)

تصور امپراتور به عنوان کامی زنده:
ادعای استقلال دین شینتودر دوره مورو ماچی به معبد های محلی شینتوانگیزه داد که در جلب پیروان بیش تر بکوشند. برنامه روحانیان شینتوابلاغ پیام تندرستی، طول عمر، وپیروزی نظامی(به جنگاوران)، سود اقتصادی(به فروشندگان)، محصول خوب(به دهقانان) و سخاوت دریا (به ماهیگیران)بود- همه در ازای عبادت کامی. این گونه اعتقاد مردم به خدایان سودمند (فوکوجین) تقویت شد. محبوب ترین خدایان شین تو،»اِبیسو»یا خدای ماهیگیری و تجارت،»دائیکوکو»یا خدای ثروت(میچیکو یوسل مولف کتاب دین های ژاپنی از این کامی به عنوان نوعی بابانوئل ژاپنی تعبیر کرده است)و»بیشامون»یا خدای ثروت و قدرت)بودند. بسیاری از این خدایان، هنوز در میان کسانی که از راه ماهیگیری، کشاورزی، یا تجارت گذران زندگی می کنند، مورد تکریم اند. در پرتو «سود نقد»، رفتن به زیارت معبد ایسه نیز از ارزش فوق العاده ای برخوردار شد.(یوسا،1384: 84)
معابد شینتودر نیمه های سده هفدهم، با حمایت امپراتور تِنمو(673-686) و ملکه جیتو (686-697) از مقام والاتری برخوردار شدند.نیز امپراتور تنمو فرمان تالیف تاریخ قدیم ژاپن را دادکه دو اثر به نام های کوجیکی(712)و نیهون گی(720)به بار آورد.او معبدهای عمده را تحت حمایت امپراتوری قرار دادو در سال 674 شخصا به زیارت معبد ایسه به عنوان معبد اجدادیش رفت.حرکتی دینی- بینشی در جهت شناسایی خاندان امپراتوری به منزله بازماندگان آماتراسو در جریان بود. از آن جا که شاهان و ملکه های باستانی ژاپن اغلب دارای نیروی شمنی پنداشته شده و حکم کاهنان و کاهنه های اعظم راپیدا کرده بودند،برقراری نسبتی میان امپراتور یا ملکه با آماتراسو دشوارنبود. بدین سان تِنمو و جیمو هردو را شاعران دربار همچون کامی های زنده توصیف کردند. این نسبت میان خانواده امپراتور و اساطیر شینتوبعد ها حکم محور بینشی ملی گرایی ژاپنی را پیدا کرد و از این رو هنوز برای بسیاری از ژاپنی ها موضوع حساسی است.(یوسا:1384، 81)
هر شغلی که داشتند کشاورزی، شکار، یا صنایع دستی، احساس می کردند «وسیله ای در دست کامی اند که اراده اش را از طریق آنها به اجرا در می آورد.»با این که شینتودنیا را تایید میکرد،به محرماتی نیز قائل بود که بر رعایت آن ها تاکید داشت. مرگ، خون، بیماری، عمده «آلاینده «هایی بودند که مردم باید از آن ها پرهیز می کردند. هرگاه که انسان به آلاینده ای از انبوه آلاینده ها آلوده می شد، باید آیین تطهیری را از سر می گذراند که کاهن طایفه برگزار می کرد.(یوسا،1384: 22)
هفت خدای نیکبختی یا سعادت نزد ژاپنی هابسیار مشهورند.این هفت خدا عبارتند:هوته ئی،خدای بودائی که مشخصه او شکمی برآمده و جامه ای است که در بالای شکم قرار می گیرد. این ویژگی برخلاف سرزمین های دیگر نماد قناعت و خوش سیرتی و روح بزرگ است.هوته ئی از خدایانی است که به نیروی خرد به آرامش بودائی دست یافته است. (پیگوت،1373: 96-98)
جوروجین، خدای طول عمر که غالبا در تصاویر با درنا، لاک پشت ویا گوزنی نر همراه است و همه این حیوانات به داشتن عمر طولانی مشهورند.این خدا ریشی سفید دارد و غالبا در دست او شاکو یعنی عصا یا چوبدستی مقدسی دیده می شود که طومار خرد جهان بدان آویخته است. می گویند جوروجین از نوشیدن ساکی لذت می برد و اشتیاق او به این کار در حد  میانه روی و دوری جستن از مستی است.
فوکوروکوجی(فوکوروجین)،خدای طول عمرو خردمندی و به هیات انسانی دارای سردراز و تنه و پاهای کوتاه تر از سر ترسیم می شود. او را پیامبر و فیلسوف چینی میدانند و چنین می نماید که خدائی کاملا ژاپنی نیست.
بیشامون در شمارخدایان ثروت چینی و در ژاپن از خدایان نیکبختی است. بیشامون را همیشه به هیات انسانی زره پوش که یکدست نیزه و در دست دیگر او پاگودایی قرار دارد ترسیم می از جنگاوری و دینداری.
دایکوکو، خدای ثروت و پاسدار دهقانان و خدائی نیکخواه و شادمان است.در تصاویر این خدا غالبا دو عدل برنج بر دوش دارد و گاهی موشی را در این تصاویر می توان دید که عدل برنج ر سوراخ کرده و مشغول به خوردن است و خدای بخشنده را به اوی کاری نیست.
تبیسو، از خدایان نیکبختی، کارگری سخت کوش و نماد کارگران شرافتمند است. تبیسو را حامی ماهیگیران و بازرگانان می دانند و مشخصه او در تصاویر،حمل چوب ماهیگیری و یک ماهی تای (سیم)است.
بنتن تنها خدای نیکبختی زن و از خدابانوانی است که با دریا پیوند داردو بسیار از نیایشگاههای او در ساحل یا در جزایر برپا شده اند. ساز مورد علاقه این خدا بانو بیوا از سازهای زهی شبیه ماندولین، رفتارش ظریف و زنانه و مشخصه او در تصاویر همراه بودن با اژدها یا سوار شدن بر این موجود افسانه ئی است.(همان)
گاه در فاصله اینه چندان دور از محوطه معابد به مجسمه سنگی یا چوبی عجیبی می رسید که هزاران ریگ کوچک گرد پاهایش دیده می شود. این مجسمه پیکه جیزوjizo،خدای کودکان است. او را خدای لبخند ها و آستین های دراز می خوانند. فراونان دوستش می دارند و او را بسیار دانا می دانند. او همبازی همه خردسالان است.کودکان او را برادر بزرگتری می شمارند که در حفاظت آنان می کوشد.پیشبند کودکانه ای به دور گردن دارد.گاه شماره پیش بندهای او زیاد میشود،چون که هرگاه کودکی بیمار میشود، مادرش پیشبند او را به دور گردن جیزو گره می زند، به این امید که جیزو بر سر مهر آید و کودک بیماررا یاری کند.(وُآن،1351: 88)

ایناری،خدای مزارع برنج:
در قدیم اساس و پایه اقتصاد ژاپن را برنج تشکیل می داد و به همین علت وضع اقتصادی سالانه کشور بستگی به محصول برنج سالانه و در آمد ناشی از آن داشت.به همین خاطر برنج کاران مراسم تائوه2 برگزار می کردند که هنوز در برخی از مناطق ژاپن برگزار می شود. در این مراسم که همه ساله در روز چهاردهم ماه ژوئن در اوساکا برگزار می شود و بسیار مشهور است برنج کاران آرزو میکنند که رب النوع برنج محصول برنج را زیاد کند.برای برگزاری مراسم سکویی در شالیزار قرار می دهند و خانم ها با کیمونو روی آن می رقصند.از برگزاری ایم مراسم در ژاپن حدود هزار و هفتصد سال می گذرد.(پاسبان:1379، 174)
دو عامل احتمالا بر نظر مردم نسبت به طبیعت اثر گذاشته است: یکی آن که برنج کاری در ژاپن که نسبتا سرزمین شمالی می باشد، از دیرباز متداول است، و دیگر این که آیین قدیمی طبیعت پرستی در میان ژاپنیان رسوخ کرده است و کمتر تحت تاثیر یکتاپرستی مسیحیان بوده اند. یکتاپرستی، ادیان بومی را نفی می کند، امّا دین بودا که در قرن های پنجم و ششم به ژاپن وارد شد، چنان موثر بود که فرقه ای از آن با یکی از مذاهب بومی و کوهستانی ژاپن آمیخته شده و فرقه مذهبی تازه ای را به نام شونگین دو3 به وجود آورد.علاوه بر آن ، تا دوره تجدد ژاپن، در اواخر قرن نوزده، معبدهای بودایی و زیارتگاه های شینتو، تقریبا همه جا کنار هم بود.(تاکه شی،1374: 46)
در این افسانه‏ها تمامی خدایان ازجمله خدای برنج، خدای مزارع و کشتزارها و روح برنج حضور دارند. در ژاپن خدایان زراعت، خدایانی هستند که در مزارع به صورت دائمی‏زندگی نمی‏کنند و تنها در زمان رشد برنج‏ به مزارع می‏روند. خدایان کوهستان نیز که در فصل بهار به شالیزارها می‏آیند به صورت خدایان مزارع درآمده و در پاییز پس از برداشت محصول‏ بار دیگر به خدایان کوهستان تبدیل و در زمستان به کوه‏ها می‏روند. در ژاپن خدای مزارع برنج، ایناری‏5را به شکل مردی با ریش بلند نشان می‏دهند و گاه او را خدابانو و گاهی خدا می‏دانند که زمانی در شکل‏ روباهی ترسیم می‏گردد. (معصومی،1382: 139)
ایناری(17)  در ژاپن، خدای مهمی به شمار می آید، چون که محافطت همه شالیزارها را برعهده دارد. این خدا معمولا شبیه روباه است، اما می تواند شکل چیزها و مردم دیگر را به خود بگیرد. برای مردم خوب یاور مهربانی است و نسبت به بدان خسیس و ناسازگاراست. گاه برای آن که به انسانی خسیس درسی عبرت آمیز دهد، خود را به عنکبوتی در می آورد. گاه به شکل گدایی ظاهر می شود تا ببیند شما به تهیدست کمک می کنید یا خیر، به پسران و دختران ژاپنی می آموزند که خاطره نیاکان خود رامحترم دارند. ژاپنیان چنین می پندارند که مردگان در اواخر تابستان مدت سه روز به زمین برمی گردند. از این رو برای برگزاری این مدت ، تدارک فراوان می بینند.(وُآن ،1351: 93)
    در کتاب اساطیر ژاپن آمده است: «خدای برنج‏ هر بهار از مأوای کوهستانی خود فرود می‏آید و هر خزان به کوهساران باز می‏گردد و این اعتقاد ممکن است با باورهای کهن شینتو که کوهساران‏ را جایگاه ارواح خدایان می‏داند پیوند داشته باشد. از کیش‏های کوهستانی در این کتاب سخنی نیست اما گفتنی است که بسیاری از کوه‏ها در اسطوره‏ها نماد آلت نرینگی است و این نماد نقش‏ خاصی در مراسم آیینی این آیین‏ها دارد، خدای جاده‏ها نیز با نیایش آلت نرینگی‏ پیوند دارد اما این رابطه در حد روش‏ قدیمی نگهداری برنج در ژاپن‏ روش«تف دادن»است که‏ با آیین‏های نشا کردن‏ برنج و اسطوره‏ی ایناری‏ - ساما که همان الهه‏ حاصل برنج است‏ ارتباط دارد. (معصومی: 1382،139-140)
از نظر برنج کاری ،ژاپن شمالی ترین کشور برنج کار در جهان است. اگر زمین حاصلخیز را بکارند، برنج زیاد برداشته می شود.شمار دام محدود است و علفزار نیز برای تربیت دام کم است. برنج که اصولا در نواحی جنوبی به عمل آمده، در کشوری شمالی مانند ژاپن در مقایسه با گیاهان بومی کم رشد و ضعیف بوده است. پس کشاورزان مجبور بودند هر روز صبح برای کندن علف های هرزه و پاشیدن کود برای حفظ شالی هایبرنج از خواب برخیزند.(تاکه شی،1374 : 46)               
 شایان ذکر است که علاوه بر روباه، در اسطوره‏های زراعت برنج حضور حیواناتی را شاهدیم. در ژاپن‏، لک‏لک آورنده‏  برنج است(معصومی:1382 ،137)
از حفاری ها، اطلاعات چندانی درباره باورهای دینی قبایل آغازین به دست نمی آید. از قرن سوم بود که شکل ابتدایی شینتوکم کم پدید آمد. چون شینتوبا کشت برنج مرتبط بود، در آغاز آیین خاص یا پرستشگاه نداشت، بلکه مستقیما از اسطوره هاو زندگی انسان ها در همزیستی با طبیعت پیدا شد.(دُله،1381: 21)
 راهبان شین توهم که در ایزدکده ها خدمت می کنند،کارشان بیش تر آیینی است تا دینی.آن ها به مثابه پیام آورانی برای انسان ها و کامی ها، آیین های تطهیر را با آب و نمک و برنج اجرا می کنند.(همان: 22)

نتیجه گیری:
آن چه از این پژوهش نتیجه می شود، آن است که دین، همواره در سرزمین ژاپن، با قدمت دیرینه خود، نقش بسزایی درشکل گیری فولکلور و فرهنگ عامه مردم داشته است. به گونه ای که دین، یکی از مهم ترین عناصر مطالعات و پژوهش های فرهنگی را در بر می گیرد.
یکی از عواملی که در شکل گیری و تداوم هویت مردم ژاپن همانند سایر ادیان خاور دور، درخور توجّه است، یکی انگاری میان پدیده های گوناگون است. به گونه ای که در نگاه ایشان، ثنویت و دوبینی میان پدیده های« انسان و طبیعت»، «انسان وخدا» دیده نمی شود. از این روست که یکی از راهبان شینتواذعان می دارد: «خدایان نیستند، مگر انسان ها».
از طرفی یک عبارت معمول درباره  ژاپن  مطرح است  که: ژاپنی ها،شین تویی به دنیا می آیند، مسیحی ازدواج میکنند و بودایی می میرند. این عبارت، بیانگر همزمان دو مقوله است: میزان گسترده مراسم و آیین های مذهبی مقدّس به همان وسعت وگستردگی روحیه پلورالیستی. بسیاری از محققان، با ذکر این عبارت، می کوشند تا خصیصه چند خدا انگاری در این سرزمین را نشان دهند.
همین روحیه، در کناریکی دیدن پدیده هاموجب می شود، مردم این دیار، با تسامح بیش تری، نسبت به باورهای اقوام  و ملل دیگر برخورد کنند و اجازه ورود آیین جدید را به سرزمینشان بدهند و سپس با بینش خود به همسان سازی میان باورهای جدید و فرهنگ دیرینه خود بپردازند؛ چنان چه ذکرشد شین تو، در اصل کیش وارداتی بودیسم و تائوییسم بود که با درایت ژاپنیان، متناسب و همسان با بافت دینی جامعه و به شکلی منحصر به فرد، در بطن فرهنگ این سرزمین شکل گرفت.
در ژاپن معاصر همانند سایر سرزمین ها، خدایان محلی، کماکان مورد پرستش قرار می گیرند، به ویژه خدایانی که با طبیعت در ارتباط اند. باورهای عامه نسبت به انواع کامی، کارکرد بسزایی را درحفظ هویت مردمان این سرزمین در طول تاریخ ایفا کرده است. چنان چه حس وطن پرستی وتوجه به امور اجتماعی از گذر همین باورها همواره پدیده ای پویا بوده و موجب شده مردم در شکل بخشی به چهره جهانی سرزمینشان، همواره اثربخش باشند وهرگز جنبه منفعل به خود نگیرند.

کتاب شناسی :
ارهارت(1384)،اچ،بایرون،دین ژاپن:یکپارچگی و چند گانگی ،ترجمه ملیحه معلم،تهران،انتشارات سمت
آنه ساکی(1379)،ماساهارو،»دین شین تو»،ترجمه ی ع.پاشایی،هفت آسمان،سال دوم،شماره 5،بهار
پاسبان (1379)محمد،یاماگوچی ماسایو،جشن هاو آیین های ژاپنی،تهران،نشر میترا
پاشایی(1379)،ع،عبدالرحیم سلیمانی،»دانشنامه دین»،فصلنامه هفت آسمان،شماره 6
پاشایی،(1383)،ع،»هنرژاپنی»،مجله هنرهای تجسمی،بهمن،شماره 21
پاشایی،(1384)،ع،»طبیعت در هنر ژاپنی  با اشاره به مفهوم غربی آن»،مرداد و شهریور،شماره 83و84گ
پیگوت(1373)،ژولیت،اساطیر ژاپن،ترجمه ی باجلان فرخی،تهران،انتشارات اساطیر
تاکه شی(1374)،»نگاهی به تاریخ و جامعه و فرهنگ ژاپن،کلک،ماه مرداد،شماره 65
دورانت(1365)،ویل،تاریخ تمدّن ،ترجمه ی احمد آرام،ع.پاشایی و دیگران،تهران،سازمان انتشارات انقلاب اسلامی
دُله(1381)،نَلی،ژاپن،روح گریزان،ترجمه ع.پاشایی،نسترن پاشایی،تهران،نشر روزنه
ریو(1388)،جان،هنر ژاپن،ترجمه ی بابک محقق،تهران ،ترجمه و نشر آثار هنری متن
شمس(1381)،محمد جواد،»نگاهی به تاریخچه ،باورها و آیین های شین تویی»،دانشکده علوم انسانی دانشگاه سمنان،تابستان و پاییز ،شماره 2
شونزو(1380)،ساکاماکی،»شین تو:قوم مداری ژاپنی»،جان ژاپنی:بنیادهای فلسفه و فرهنگ ژاپنی،ویراسته چارلز ای.مور،دترجمه ع.پاشایی،تهران،موسسه نگاه معاصر
قرائی(1382)،فیاض،»انسان آرمانی در مکاتب خاوردور»،دانشکده الهیات و معارف مشهد،بهار،شماره 59
طلامینایی(1383)،اصغر،شناخت،زیبایی شناسی و آگاهی کیهانی،مترجم رضا افتخاری،تهران،رسا
مرزبان(1367)،پرویز، خلاصه تاریخ هنر،تهران،سازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامی،چاپ دوم
معصومی(1382)،زهرا،»آیین های شالیزاز»،کتاب ماه هنر،فروردین و اردیبهشت
مقدّس(1380)،احسان،کوجیکی کتاب مقدّس ژاپن،انتشارات نیروانا
گواهی(1387)،عبدالرحیم،شینتوییسم،تهران،نشر علم
وُآن (1342)،ژوزفین،سرزمین  ومردم ژاپن ،ترجمه ی محمود کیانوش،تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب
هینلز(1386)،جان آر،فرهنگ ادیان جهان،ترجمه گروه مترجمان،ویراستار ع.پاشایی،قم،انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب
یوسا(1384)،میچیکو،دین های ژاپنی،ترجمه حسن افشار،تهران،نشر مرکز،چاپ دوم

Aston(1981),W,G,»Shinto»,EncyclopaediaofReligion&Ethics,byJamesHastings,Edinberg,Newyork
Bownas(1971),G.»Shinto»intheConsiceEncyclopaediaoflivingfaiths,ed.R.C.zaehrer,Londom
Ellwood(2008),Robert,JapaneseReligion,ed.Routledge,London
Kisala(2010),Robertj,»Japenesereligions»,God&Nature,byDavidC.Lindberg&RonaldL.Numbers.UniversityofCaliforniaPress,PrintedinUnitedStatesofAmerica
Kenji(1995) Ueda,»Kami»,EncyclopaediaofReligion,byMirceaEliade,Vol 8,printedinU.S.A

پی نوشت ها:
1.     . دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه الزهرا
2.     .Shinto
3.    .  کوکوتای شین تو
4.     . با اصل سوم حرمت امپراطور در مقام فرزند آسمان
5.     . مکتب سنتی نقّاشی ژاپن که در سده هشتم میلادی در شهری به همان نام رونق گرفت
6.     . Kojiki
7.     . Nihonshoki
8.     . کامی مادینه
9.     . کامی نرینه
10.     .shungendo
11.     . Jion
12.      . Kami
13.     . Ujigami
14.     . MotooriNoriNaga
15.     . Kamisama
16.    . در زبان ژاپنی،به معنای آینه است
17.     . Inari

ویژه نامه فرهنگ ژاپن
http://www.anthropology.ir/node/13618

 

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

Share this
تمامی حقوق این پایگاه برای «انسان شناسی و فرهنگ» محفوظ است.