(Go: >> BACK << -|- >> HOME <<)

ایرانیان در میانمار

نويسنده: محسن پاک آیین

 


 

 

 

مقدمه:

 

 برمه یا میانمار کشورى باستانى در جنوب شرقی آسیا است که پیشینه ٔ تمدن آن مربوط به دوره پادشاهى پاگان(1) در سال های نخست مسیحیت می باشد. در این دوره سکنه های اولیه برمه در اين سرزمين سکنه گزیدند. ويرانه‌هاى معابد بودائى که از دوره سلاطین پاگان باقی مانده معبد آناندا پاگودا(2) که از ویژگیهای معمارى خاصی برخوردار است، وجود برمه ای های اولیه را در این سرزمین تائید می کند. ارتباط خوب پاگان ها با هند موجب نفوذ فرهنگ هندی در برمه شد و آئین بودا که دین رسمی برمه ایها بود از هندوئیسم نیز تاثیر پذیرفت و تا قرن سیزدهم نفوذ این فرهنگ در برمه ادامه داشت اما با حمله مغول برمه نفوذ فرهنگ هندى در اين منطقه کاهش یافت. در قرن شانزدهم، برمه ای ها در سایه حکومت تونگو(3) متحد شدند و در عصر سلطنت کونبانگ(4) کشور واحدى را تشکیل دادند. به دنبال سلطه انگلستان بر هند طی سال‌های ۱۸۲۴ تا ۱۸۸۵، برمه نيز به عنوان متحد هند شکست خورد و تا پايان جنگ دوم جهاني به‌ عنوان قسمتى از شبه قاره هند استعمار انگلستان را تحمل کرد.

 

ارتباط مسلمانان با برمه

مائونگ تان لوئى(5) از محققين بودائى برمه می نویسد: " درسال ۶۸۰ ميلادى (۴۸ هجري)، محمّد حنيفه فرزند حضرت علی(ع)، پس از عدم توفيق نسبت به خونخواهى حضرت امام حسين(ع) از بنى‌اُميه، همراه با طرفداران و نيروهاى خود به شرق کوچ کرد و بالاخره در سواحل آراکان به برمه رسيد و در آنجا کاياپورى(6) ملکه قبيله حاکم را شکست داد و او را به دين اسلام درآورد و آنگاه به زنى گرفت و به ترويج اسلام در آن منطقه پرداخت. "(7) در سال ۷۸۸ ميلادي نیز عده‌اى از تجّار عرب در جزائر رامبرى(8) واقع در منطقه آراکان دچار کشتى شکستگى شدند و ناچارا به دربار ماهاتائينگ جندرا(9) پادشاه برمه پناه آوردند و در برمه با زنان مسلمان برمه‌اى ازدواج کردند و به کشاورزي، دامدارى و تبليغ اسلام پرداختند. در اواسط قرن يازدهم ميلادي، نيز دو تاجر مسلمان دچار کشتى‌شکستگى شده و به دربار آناوراتا(10) پادشاه وقت برمه رسيدند. پادشاه مقدم آنها را گرامى داشت، لکن چون از دستور شاه مبنى بر ساختن بتکده‌اى خوددارى کردند آنها را کشت. نقل است که مردم محلى هنوز روح آن دو نفر را ستايش مى‌کنند، و به احترام آنها از خوردن گوشت خوک خوددارى مى‌نمايند. همين پادشاه بعدها با بازرگانان مسلمان که از برمه عبور مى‌کردند، طرح دوستى ريخت و از سربازان مسلمان در جنگ‌هاى خود با ممالک "مانى‌پور"(11) و "آسام"(12) و در زد و خوردهاى مرزى عليه چين استفاده کرد. در این جنگها شجاعت سربازان مسلمان بخصوص دو پهلوان به نامهای بيات علي و بياته مشهور به حسن و حسين، زبانزد مردم بود و هنوز روح آنان مورد احترام و پرستش اهالی منطقه است.

 

سابقه ورود ایرانیان به برمه

دريانوردان ايرانى که قرن‌ها قبل از ظهور اسلام به سفرهاى تجارى تا آسياى جنوب شرقى و سواحل شرقى چين دست مى‌زدند، پس از حضور مسلمانان در برمه و با شناخت راههای اتصالی سواحل برمه به غرب چين، از این مسیر برای خريد کالاهاى چينى استفاده کرده و بتدریج وارد برمه شدند. این دسته از ایرانیان که با شناخت اسلام خود را متعهد به ترویج این آئین می دانستند در مسیر سفر به برمه اقدام به تبليغ و دعوت مردم به اسلام می کردند. آنگونه که از متون تاريخى بر مى‌آيد تقريباً از همان سال‌هاى اوليه قرن اول هجري بازرگانان مسلمان عرب و ايراني جهت کاهش طول سفرهاى دريائى، در سواحل برمه لنگر انداخته و از مسيرهاى زمينى که از منطقه غرب برمه و ايالت آراکان اين کشور مى‌گذشت، به مناطق غربى چين سفر مى‌کردند. برخی از ایرانیان نیز در منطقه حاصلخيز و مستعد ساحلى آراکان سکنی گزیدند و اولين مناطق تجمع مسلمانان را ايجاد کردند. سياحان چينى در نوشته‌هاى خود از اقامت ايرانیان در مرزهاى بين برمه و "یی نانگ (13)"خبر داده اند. "یی نانگ"ايالتى در جنوب غربى چين و هم مرز با برمه و هندوستان بوده است. ابن خرداد سيّاح ايرانى و سليمان که از سياحان عرب است، هر دو در قرن نهم ميلادي، در نوشته‌هاى خود از فعاليت‌هاى تجارى در طول سواحل برمه و مالايا و اندونزى نام برده و افزوده اند: " از آنجا که مردم برمه علاقه و تبحّرى در امر دريانوردى نداشتند، دريانوردان ايرانى و عرب در منطقه پگو(14)، در برمه سکنی گزيده و به تجارت اشتغال ورزيدند". در این دوره هر ساله صدها کشتى متعلّق به ایرانیان از منطقه خليج فارس به اين سواحل رفت و آمد کرده و به مبادله کالاهاى مختلف مى‌پرداختند. بعضى از مورخيّن و محققين برمه‌اى عقيده دارند که نام شهر آراکان از کلمات عربى گرفته شده و آراکان همان کلمه الرکن عربى مى‌باشد. با گسترش اسلام در هند و بنگال و تبديل آن منطقه به يک سلطان‌نشين اسلامي، ايالت آراکان تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرار گرفت و برخی ازسلاطین مسلمان مانند عيسى تهو و امير حمزه بر آن ديار حکومت کردند. در سال ۱۴۰۶ ميلادي"تارامينگ هالا (15)" فرمانرواى آراکان به دربار سلطان نصيرالدين غوري، پادشاه بنگال گريخت و مدت ۲۲ سال در دربار او به‌سر بُرد و بالاخره به کمک نيروهاى سلطان بنگال مجدداً به قدرت رسيد. وى در مدت اقامت در بنگال مسلمان شد و عنوان سليمان شاه را پس از به قدرت رسيدن دوباره در آراکان زبان فارسى را زبان رسمى سرزمين آراکان قرار داد و این زبان تا سال ۱۹۳۶ ميلادى که انگليس بر برمه مسلط گرديد، زبان رسمى اين ايالت بود.

در سال ۱۵۳۱ ميلادي پادشاه وقت ايران يک هيئت سه نفره مذهبى را به آراکان اعزام داشت تا به ساخت مساجد و تبليغ اسلام و دعوت از علمای آراکان جهت سفر به ايران همت گمارند. از همان زمان زبان فارسى که زبان رايج اهالى غرب برمه بود بر زبان برمه‌اى نيز تأثير گذاشت تا جائی که هنوز هم لغات و اصطلاحات متعدد فارسى به‌ويژه اصطلاحات دريانوردى مانند بندر، شاه بندر، ناخدا در زبان برمه‌اى ديده مى‌شود. در جنگ جهانى دوم، در خلال ورود سربازان بودائی ژاپن به برمه، بودائیان به محله‌هاى مسلمان‌نشين در آراکان حمله‌ور گرديده، هزاران نفر از مسلمانان از جمله ایرانیان را غافلگير و هلاک کردندو اين امر موجب اختلافات دامنه‌دارى بين دو قوم ماگ(بودائی) و روهين گيا (مسلمانان) در آراکان گرديد. بعد از استقرار ژاپنيها در آراکان مسلمانان آن منطقه بر عليه ژاپنيها وارد عمل گرديدند و به‌عنوان عوامل اطلاعاتى و شناسائى و خراب‌کارى با انگليسيها همکارى مى‌کردند. انگليس نيز در قبال اين همکارى، وعده نوعى خودمختارى به مسلمانان آراکان را داد. اين پيشينه سبب شد که دولت مستقل برمه، پس از آنکه درسال ۱۹۴۸ به‌قدرت رسيد به آزار مسلمانان به‌ويژه در ناحيه آراکان پرداخت و این امر موجب تضعیف مسلمانان از جمله ایرانیان شیعه و همچنین تضعیف زبان فارسی گردید.

 

وضعیت ایرانیان در قرون معاصر

تاریخ نشان می دهد که روابط مردم ايران با اهالى برمه سابقه‌اى دیرینه داشته و سابقه آن به زمان مهاجرت تاجران ايرانى به سواحل برمه بر می گردد. در منطقه آراکان دربرمه، مدت‌‌ها حکام و شاهان مسلمانان فرمانروائى مى‌کردند. در این دوره زبان فارسى وارد زبان آراکانى و برمه‌اى گرديد و تا سال ۱۸۳۶ ميلادى که انگلستان بر برمه مسلط شد زبان رسمى دربار آراکان بود. پس از تسلط انگليس نيز عده‌اى از ايرانيان به برمه مهاجرت نموده، در آن سرزمين سکنى گزيدند. اگرچه اکثر شيعيان یانگون از اسلاف شيعيان هندى مى‌باشند ولى علايق خاصى نسبت به ايران دارند. آنان در گذشته از شهرهاي، شيراز، کاشان، بهبهان، و يزد به برمه مهاجرت نموده اند امروز نیز خانواده هائی با اسامی کاشانی، شیرازی، بهبهانی، اصفهانی ویزدی در برمه اقامت دارند. برخی از آنان علیرغم گذشت زمان هنوز زبان فارسی را در برمه حفظ کرده و بر این اساس هویت ایرانی خود را پاس داشته اند. اگرچه کثريت مسلمانان برمه سنّى بوده ولى حدود ده هزار نفر شيعه نيز در این کشور زندگى مى‌کنند که ریشه ایرانی – هندی دارند. آنان يک مسجد بزرگ و چند امام‌باره یا حسینیه و مسجد کوچک در یانگون داشته و در ساير شهرها هم مساجد و حسينيه بنا نموده‌اند. زبان فارسي يكي از نقاط اشتراک شیعیان در برمه بوده و امروزه نيز عليرغم گذشت بيش از دو قرن از ورود ايراني ها به برمه، بسياري از نواددگان و بازماندگان آنان به زبان فارسي تكلم كرده و يا با آن آشنايي دارند. علاوه بر ايراني ها، حضور اقوام هند و بنگالي در برمه و نفوذ پر رنگ زبان و ادب فارسي در شبه قاره، زمينه هاي مناسبی را براي رواج زبان فارسي در اين كشور فراهم آورده بود. در دوران پادشاهی "مین بادلون اینک"(16) در سال های1605 تا 1628 زبان فارسي به عنوان يكي از زبان هاي تشريفاتی دربار در كنار زبان برمه اي استفاده مي شد. در واحد شرق شناسي دانشگاه یانگون نیزدر گذشته اي نه چندان دور، تنها سه زبان يعني بالي، بنگالي و فارسي تدريس مي شد. همچنين زبان فارسي در مراكز و مدارس ديني اهل سنت برمه آموزش داده مي شد و برخي از متون ادبي و يا اخلاقي مربوط به ادب فارسي، ترجمه و يا به عنوان كتب درسي در اين مراكز مورد توجه بود. هنوز هم منتخبي از پندنامه عطار، كيمياي سعادت و رساله منهاج العابدين امام غزالي، گلستان و بوستان سعدي، در واحدهای عربي كالج "کانابولا"(17) تدريس مي گردد. اخيراُ شخصي به نام مولانا ابراهيم جمالي، از روحانيون هندي الاصل و سني مذهب برمه، اقدام به چاپ كتاب دو جلدي آموزش زبان فارسي به برمه اي و بنگالي به همراه مجموعه پندها و اندرزهاي اخلاقي برگرفته از منابع فارسي كرده است. اين سه جلد كتاب با مجوز و تقريظ شيخ الاسلام برمه به چاپ رسيده است. در سال ۱۹۰۹ ميلادى گروهى از جوانان شيعه در یانگون انجمنى به‌نام اتحاديه جوانان ايراني تشکيل دادند، هدف آنان هماهنگى و تمرکز فعاليت ایرانيان در یانگون بود. ديرى نپائيد که تعداد کثيرى از ایرانیان یانگون به عضويت اتحاديه مزبور در آمدند و نام آن به اتحاديه ايرانيان و در سال ۱۹۳۵ به باشگاه ايرانيان تغيير یافت. در اتحاديه ايرانيان کلاس‌هائى براى تدريس زبان فارسى و بررسى وقايع ايران داير بود و حتى کمک‌هائى از جانب اين اتحاديه به جمعيت سابق شير و خورشيد سرخ ايران اعطا می شد. . اعضاء اتحاديه ايرانيان بصورت مادام‌العمر به عضویت اتحادیه در می آمدند.

 

نقش مقابر ایرانی در حفظ زبان فارسی

یک گورستان قدیمی متعلق به ایرانیان که در مرکز یانگون قراردارد مجاهدت ایرانیان برای حفظ زبان و هویت خود را تائید می کند. در این گورستان با چهار هکتار وسعت، حدود یکصد مزار وجود دارد که بر روی سنگ اکثراین قبور به زبان فارسی مشخصات متوفی نوشته و شعری نیز در ابراز تاسف از فوت وی بر روی سنگ قبر حک شده است. از روی سنگ نبشته ای که در محل نمازخانه گورستان نصب شده می توان دریافت که نام گورستان، "مغول"بوده و برای استفاده شیعیان مسلمان در سال 1856 توسط آقا احمد اصفهانی، کنسول ایران تاسیس شده است. این سنگ نبشته همچنین میرزا علی اصغر بهبهانی با اسم برمه ای یو علی، قاسم بیگ با اسم برمه ای یوانگ تین، میرزا غلامحسین مازندرانی با اسم برمه ای یوتین میینت، میرزا علی جان مشکی با اسم برمه ای سای تونگ تین و علی اصغر با اسم برمه ای یو تون میت را اعضای هیات امنای قبرستان معرفی کرده که در زمان حیات آنان، نمازخانه شیعیان در سال 1991 ساخته شده است.

در سفر نگارنده به میانمارکه برای تسلیم استوارنامه انجام شد(مرداد 1384) از گورستان ایرانیان و مدرسه ديني شيعيان یانگون كه در این قبرستان واقع است بازدید شد. در این مدرسه زبان فارسي توسط چندتن از شیعیان تحصیلکرده در ایران آموزش داده مي شود.

دانش آموزان اين مدرسه به زبان فارسي آشنا بوده و برخي از آنان براحتي قادر به تكلم به زبان فارسي هستند. یکی از آنان به خط فارسی مطلبی به عنوان خوش آمدگوئی بر روی تخته سیاه نوشته بود. یکی دیگر از دانش آموزان نیز به زبان فارسی به با بیان جملاتی به ما خوش آمدگفت. برنامه درسی کلاسها نیز به زبان فارسی بر روی تخته سیاه نوشته شده بود که همه حکایت از علاقه و اراده دانش آموزان برای حفظ و فراگیری زبان فارسی بود. آقای عنایت حسین مدیر و مدرس مدرسه پسرانه نیز وجود استعداد در دانش آموزان برمه ای برای فراگیری زبان فارسی را تائید می نمود. در فاصله دو کیلومتری این مدرسه، مسجد قدیمی دیگری به نام" پنجه مسجد" و جود دارد که ار آن به عنوان مدرسه خواهران استفاده می شود. حدود هشت خانم برمه ای که در ایران درس خوانده و به زبان فارسی مسلط هستند مدرس این مدرسه می باشند. پنجه مسجد که از مساجد قدیمی یانگون می باشد نیز از آثار حضور ایرانیان در برمه است. از روی تابلوی سنگی مسجد می توان دریافت که ساخت پنجه مسجد در ساعت چهار بعدازظهر تاریخ دوازده ربیع الاول سال 1293 قمری مطابق با تاریخ ششم آوریل 1877 خاتمه یافته است. در تابلوی سنگی دیگری مشخص شده که سالگرد یکصدمین سال تاسیس مسجد در تاریخ 6 آوریل 1977 جشن گرفته شده ست.  بانیان و سازندگان این مسجد نیز ایرانیان یانگون بوده اند. قرابت و نفوذ زبان فارسي در زبان اردو كه بسياري از مسلمانان برمه با آن آشنا مي باشند نیز یکی از زمينه های تسهيل آموزش زبان فارسي در برمه می باشد.

مسجد فعال دیگری به نام مسجد مغول در مرکز یانگون وجود دارد که توسط ایرانیان ساخته شده و پایگاه شیعیان ایرانی تبار می باشد. یکی از فارغ التحصیلان ایرانی به نام محمدباقر اصفهانی که اصالتا برمه ای می باشد امام جماعت این مسجد است. شبهای جمعه نیز دعای کمیل توسط شیخ عنایت حسین در این مسجد برگزار می گردد. تولیت این مسجد با فردی به نام شفیع شیرازی بوده و وی رئیس انجمن اهل بیت(س) برمه نیز می باشد. در چند شهر دیگر میانمار از جمله مندلی نیز آثار حضور ایرانیان وجود دارد.

 

مناسبات ايران و میانمار

 به دنبال برقراری مناسبات رسمی ايران و میانمار درتاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۴۷ سفير ايران در دهلى نو به‌عنوان سفير اکرديته در یانگون معرفى و درتاریخ ۲۲ مهر ۱۳۴۹ استوارنامه خود را به ژنرال نوين رئیس شورای صلح و توسعه میانمار(رئیس کشور) تسليم کرد. همچنين سفير برمه در پاکستان نيز به‌عنوان سفير اکرديته در تهران تعيين و درتاریخ ۲۰ آبان ۱۳۴۹ استوارنامه خود را تسليم نمود. در تاریخ ۱۶ فروردين ۱۳۵۰ ژنرال نوين از ايران ديدار کرد، از آن سال به بعد سفراء دو کشور در دهلى نو و اسلام‌آباد در پايتخت‌هاى دو کشور اکرديته بوده‌اند. روابط رژیم پهلوی با دولت برمه بسيار دوستانه بود تا جائی که رژیم ایران مخالفین سیاسی خود را به برمه تبعید می کرد. در این رابطه مرحوم صادق خلخالى نماينده سابق مردم قم طى سخنانی در مجلس شوراى اسلامى گفته است: " در جنگ بين‌الملل اول علمای ما از جمله آيت‌الله سيد محمدتقى خوانسارى و آيت‌الله سيد ابوالقاسم کاشانى به‌علت برداشتن اسلحه و جنگيدن با انگليسى‌ها براى مدتى به کشور برمه تبعيد گرديدند"(18). بعد از پيروزى انقلاب اسلامى روابط ايران و برمه با تبادل هیاتهای رسمی فعال بود و عمده روابط اقتصادى دو کشور نیز منحصر به چندبارخريد برنج از برمه بود. در حال حاضر سفیر ایران در تایلند در میانمار اکردیته بوده و سفیر میانمار در دهلی نو نیز در تهران اکردیته می باشد. بنظر می رسد سابقه حضور ایرانیان در برمه می تواند همواره یکی از محورهای گفتگو و همکاری دوکشور بوده و در تحکیم روابط فیمابین نقش ایفا نماید.

 

پي نوشت:

 

1- Pagan

2 - Ananda Pagoda

3 - Toungoo

4 - Konbaung

5 - Maoungtan Loiy

6 - Kayapory

7 - http://www. aftab. ir/travel/countries/burma/culture/religion_muslem. php

8 - Rambry Islands

9 - Mahataing chandra

10 -Anaverata

11 - Manypour

12 - Asam

13 - Yenang

14 - Pego

15 - Taraming Hala

16 - MIN BADLON EANK

17 - Kanbalu

18. روزنامه رسالت 30/10/69